روزنامه کیهان **
کاش نیازی به این نوشته نبود!/ حسین شریعتمداری
نوشتن دراینباره سخت و ناگوار است و کاش نیازی به آن نبود. اما «شیریننمایی» برخی از رخدادهای تلخ این روزها که از سوی شماری از مسئولان - متاسفانه بلندپایه - دولتی صورت میپذیرد و نه فقط با آنچه دولت محترم وعده داده بود متفاوت است بلکه با شعار «دولت راستگویان» نیز همخوانی ندارد، چارهای جز نوشتن این وجیزه باقی نمیگذارد. چرا که همه مردم این مرز و بوم، صرفنظر از تفاوت دیدگاهها و اختلاف سلیقهها، سرنشینان یک کشتی هستند و در فرازونشیب حرکت آن به یک اندازه سود میبرند یا آسیب میبینند. یادداشت پیش روی در پی مچگیری! نیست بلکه به چند نمونه - و فقط چند نمونه - از برخی دوگانهگوییهای دولت محترم اشاره دارد که ادامه آن میتواند سلب اعتماد مردم، یعنی خسارت همگانی را در پی داشته باشد. بخوانید!
1- روز دوشنبه هفته جاری، رئیسجمهور محترم کشورمان در نشست مدیران ارشد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در دفاع از برجام گفت: «اگر برجام نبود، یک بشکه نفت هم نمیتوانستیم صادر کنیم»! و این در حالی است که؛
الف: قبل از شروع به کار دولت آقای روحانی، روزانه یک میلیون و هفتصدهزار بشکه نفت صادر میشد و این میزان در دولت یازدهم سیر نزولی داشت. یعنی قبل از برجام نفت صادر میشد. آنهم نه یک بشکه! بلکه 1/7 میلیون بشکه.
ب: متوسط بهای نفت در آن هنگام 110 دلار بود و با آغاز دور جدید مذاکرات هستهای قیمت نفت به شدت رو به کاهش گذاشت و بعد از برجام به متوسط 30دلار رسید. بنابراین، اگر قرار باشد - به گفته آقای روحانی - برجام را در صدور نفت موثر بدانیم باید گفت؛ برجام، برخلاف نظر ایشان اولا؛ نه فقط باعث افزایش صادرات نفت نشده بلکه از میزان آن نیز کاسته است و قیمت آن را هم از 110 و 120 دلار به 30 دلار کاهش داده است.
ج: حالا تصور کنید که روزانه یک میلیون بشکه نفت صادر میکنیم. قبل از برجام درآمد روزانه حاصل از صدور یک میلیون بشکه نفت با بهای 110 دلار، مبلغ 110 میلیون دلار بوده است ولی اگر به قول آقای رئیسجمهور، برجام را در صدور نفت موثر بدانیم - که تاثیر منفی داشته و اکنون در پی آن نیستیم - باید گفت درآمد روزانه صدور یک میلیون بشکه نفت با قیمت 30 دلار مبلغ 30 میلیون دلار است، یعنی بعد از برجام هر روز مبلغ 80 میلیون دلار از درآمد نفتی کشور کاسته شده است. آیا، این رخداد افتخارآفرین است؟!
2- اولین روز از اجرایی شدن برجام آقای دکتر روحانی اعلام کرد که تحریمهای بانکی برداشته شده و همین امروز تعداد 1000 السی گشایش یافته است! ولی از آنجا که آن روز یکشنبه بود و همه بانکهای خارجی تعطیل بودند، این تردید پدید آمد که 1000 السی چگونه گشایش یافته است؟ و بعد از چند روز اعلام کردند منظورمان این بود که قرار است 1000 السی گشایش یابد! که البته تا همین امروز هم به گفته بازرگانان ایرانی گشایشی در کار نبوده است، و پرسش این است که چرا بدعهدی آمریکا را میپوشانید و از آبروی دولت محترم - که آبروی همه نظام است- برای زیبانمایی، اقدامات زشت و مستکبرانه حریف هزینه میکنید؟!
3- آقای رئیس جمهور در تاریخ 16 شهریور ماه 93 در مشهد مقدس اعلام کرد «قول داده بودیم که بر رکود غالب خواهیم شد و امروز به ملت ایران اعلام میکنم که ما خوشبختانه از رکود عبور کردهایم»! اما دو روز بعد یعنی 18 شهریور ماه 93، چهار تن از وزرای اقتصادی دولت با ارسال نامهای خطاب به رئیس جمهور با تأکید به رکود شدید در کشور، اعلام کردند اگر برای مهار رکود به صورت ضربالاجل اقدامی صورت نپذیرد، بیم آن میرود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بیاعتمادی شود. ماجرا به این نقطه ختم نمیشود و آقای روحانی که یکسال و چند ماه قبل از مهار رکود خبر داده بود، در همایش اجرای برجام - دیماه 94 - میگوید «امروز بزرگترین مشکل کشور، رکود، نبود رونق اقتصادی و بیکاری است».
4- رئیس جمهور محترم در فروردین 94 اعلام میکند «هیچ توافقی را امضاء نمیکنیم مگر آن که در همان روز، تمام تحریمها لغو شود» و این در حالی است که براساس مفاد برجام، هیچ تحریمی لغو نخواهد شد و امروزه هم که 82 روز از اجرایی شدن برجام میگذرد، برخلاف قولی که داده بودند، هیچ تحریمی لغو نشده است و در حالی که ایران به تمامی تعهدات خود - که اکثر آنها غیرقابل بازگشت است- عمل کرده است، طرف مقابل نه فقط به هیچیک از تعهدات خود پایبند نبوده است بلکه تحریمهای جدید دیگری نیز به تحریمهای قبلی افزوده است. چند شب قبل، آقای عراقچی در گفتوگوی ویژه خبری اعلام کرد که منظور از لغو تحریمها، تحریمهای هستهای بوده است ولی دیروز آقای نوبخت درباره همین تحریمهای هستهای هم در کنفرانس خبری گفت؛ «تحریمهای مربوط به مذاکرات هستهای در حال رفع هستند»! یعنی هنوز رفع نشدهاند!
5- آقای روحانی و برخی از اعضای کابینه ایشان، توافق هستهای و برجام را فتحالفتوح! تسلیم قدرتهای بزرگ جهانی در مقابل اراده ایران! بزرگترین دستاورد تاریخ انقلاب و تاریخ ایران، آفتاب تابان! و... نامیده بودند ولی فقط مروری گذرا بر آنچه از دست دادهایم و آنچه به دست نیاوردهایم کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که ادامه این مسیر یعنی آنچه جناب روحانی از آن با عنوان برجام 2و 3 و 4 و... یاد میکنند، «خسارت محض» است. اما در حالی که اسناد غیرقابل انکار و شواهد فراوانی از این «خسارت محض» حکایت میکند، آقای رئیسجمهور کماکان به همان بزرگنماییهای اغراقآمیز ادامه میدهد و این انتظار منطقی و ضروری را بیپاسخ میگذارد که یک بار به جای حرکت در جاده یکطرفه، با برخی از منتقدان صاحبنظر نشسته و لااقل یکی از آن همه امتیازات مورد ادعا را برای مردم توضیح بدهد.
گفتنی است - و عبرت گرفتنی نیز هست - که اوایل هفته گذشته یکی از سایتهای حامی دولت محترم به جای آن که درباره دستاوردهای مورد ادعای برجام توضیح بدهد نوشته بود؛ «بسیاری از مردم، پیروزی و موفقیت دولت در توافق هستهای و برجام را نمیفهمند»! و...
6- رئیسجمهور محترم بارها اعلام کرده بود که قصد دارد نقدینگی را که در آن هنگام حدود 460 هزار میلیارد بود از سیطره بانکها خارج کرده و در خدمت تولید قرار دهد. امروزه اما، برخلاف ادعای یاد شده، اولا میزان نقدینگی تقریبا 3 برابر شده و از 460 هزار میلیارد تومان قبلی به هزار و یکصد هزار میلیارد تومان افزایش یافته است، ثانیا؛ به اعتراف چندینباره مسئولان محترم اقتصادی کشور، از جمله وزیر محترم صنعت، حتی یک ریال از این نقدینگی نجومی نیز به یارانه تولید تعلق نگرفته است. از سوی دیگر هزاران واحد صنعتی به طور کامل تعطیل شده و یا این که با حداقل ظرفیت به کار مشغولند. آیا دولت محترم بر این تصور است که با شعار اولویت تولید و اختصاص نقدینگی به آن، میتوان این شرایط نزدیک به فاجعه را از نگاه مردم پنهان کرد! و اساسا هنگامی که چارهجویی ممکن است، چه نیازی به پنهانکاری است؟!
7- رئیسجمهور محترم بارها اعلام کردهاند که نرخ تورم را کاهش داده و از این اقدام دولت محترم به عنوان یکی از دستاوردهای حیاتآفرین در اقتصاد کشور و معیشت مردم یاد کردهاند. ایشان پیش از این تاکید کرده بود که میزان و ملاک برای ارزیابی تورم، جیب مردم است و نه آمار و ارقامی که مراکز اقتصادی اعلام میکنند و اکنون با توجه به افزایش جهشی قیمت کالا و خدمات، جای این پرسش است که آیا میتوان تورم را مهار شده و نرخ آن را کاهش یافته تلقی کرد؟
8- و بالاخره موارد و نمونههای فراوان دیگری نیز میتوان به این فهرست اضافه کرد ولی مقصود از این وجیزه فقط برشمردن «نباید»ها نیست بلکه نگاهی خیرخواهانه برای اصلاح امور و حرکت به سوی «باید»هاست. مردم بارها نشان دادهاند که اهل همدلی و نهایتا همزبانی با مسئولان و مخصوصا دولتمردان محترم هستند و برای آنان دشواری کار دولت و مسئولیت سنگینی که برعهده دارد به وضوح قابل درک است، بنابراین، سؤال نهایی آن است که دولت محترم از بزرگنمایی برجام و پنهانکاری درباره آسیبهای فراوانی که تاکنون داشته است، چه مقصودی را دنبال میکند؟ آقای روحانی از نخستین روزهای آغاز به کار، دولت را در وزارت خارجه خلاصه کرد و برای وزارت خارجه نیز یک دستور کار «انحصاری» که همان حل و فصل چالش هستهای بود تعریف کرد و تقریبا همه توان و امکانات اجرایی کشور را در این مسیر به کار گرفت. ایشان در مقابل این پرسش منطقی و پی در پی که چرا از سایر مسائل کشور و از جمله مشکلات اقتصادی غفلت کرده و به آن بهای لازم را نمیدهند، پاسخ میدادند که همه مشکلات و مسائل موجود حتی آب خوردن مردم هم فقط یک راهحل دارد و آن رسیدن به توافق هستهای است. اما شواهد نشان میدهد که جناب روحانی «توافق هستهای» را در «رابطه با آمریکا» تعریف و ترجمه میکردند و در پی جلب اعتماد آمریکاییها بودند. امروزه اما، کمترین تردیدی باقی نمانده است که آمریکا با هر گام ما به عقب، چندین گام در دشمنی و خصومت به جلو برمیدارد و...
اما، شاید - فقط شاید - اصرار آقای دکتر روحانی در پنهان کردن خسارتهای برجام و تعریف و تمجیدهای اغراقآمیز درباره آن به این علت باشد که نمیخواهند خطی که در پیش گرفته بودند را «خطا» بدانند! و یا علیرغم آنهمه بدعهدی آمریکا و متحدانش، هنوز هم گوشه چشم امیدی به آن دارند!... دراینباره و درباره «سراب» بودن آنچه ایشان «آب» میپندارند گفتنیهایی هست که به بعد موکول میکنیم.
***************************************
روزنامه قدس **
هنگام اقدام و عمل/عباس حاجینجاری
تحقق شعار امسال بدون نیاز به گزارههای توصیفی به «اقدام و عمل» منوط شده است، چراکه پیش از این در توصیف اقتصاد مقاومتی، تعیین سیاستهای کلی، تشکیل قرارگاه فرماندهی و تنظیم سیاستهای اجرایی نکات زیادی مطرح شده و مقام معظم رهبری در سخنان خود در اولین روز سال جدید در حرم رضوی حداقل 10 پیشنهاد اساسی برای اقدام و عمل در عرصه اقتصاد مقاومتی ارائه نمودند. ایشان در عین حال در سخنان خود در جمع شاعران و مداحان در روز ولادت حضرت فاطمه (س)، تکرار حرف و شعارها را نیز کسالتبار خواندند و تأکید فرمودند که: اکنون برای بهبود شرایط اقتصادی کشور و معیشت مردم هنگام «اقدام و عمل» است، اما نکته مهم در شعار امسال این است که عدم تحقق آن علاوه بر پیامدهای منفی اقتصادی، کشور را با چالشهای جدیتری روبهرو میکند که قرار گرفتن در دوراهی تسلیم و یا تحمل فشار و تحریم یکی از آنهاست. در این زمینه به چند مؤلفه اساسی میتوان اشاره نمود.
1 ـ در سالهای اخیر ریشه مشکلات اقتصادی کشور و حتی آبخوردن به تحریم اقتصادی دشمنان معطوف شد و حتی در کلام برخی مسئولان (و نه بیگانگان)، جمهوری اسلامی به دلیل فعالیتهای صلحآمیز هستهای متهم و به همین دلیل در روند مذاکرات هستهای تلاش شد با قفل زدن بر مراکز هستهای و بتنریزی قلب رآکتور اراک، اعتماد طرف غربی جلب شود.
2 ـ در امتداد مذاکرات هستهای، رفع مشکل اقتصادی کشور به رفع تحریمها و انعقاد قرارداد با غربیها منوط شد. آنها هم با رفت و آمدهای خود و نشان دادن در باغ سبز، عملاً اینگونه القا کردهاند که با اقتصاد ورشکسته خود قادرند در عرصه اقتصادی ایران معجزه و بساط بیکاری را در کشور ما جمع کنند و رونق اقتصادی با خود بیاورند.
3 ـ در شرایطی که پس از پذیرش برجام که متأسفانه با عبور از خطوط قرمز نظام همراه شد، تمامی رفت و آمدها به رهاسازی قطرهچکانی بخشی از داراییهای ایران و گرفتن عکس یادگاری در کنار ایرباس فرانسوی در فرودگاه تهران خلاصه شد، غربیها رسماً گشایش روابط اقتصادی را به شناسایی رژیم صهیونیستی و عدول ایران از کمک به جبهه مقاومت معطوف کرده و نشان دادند که در این معاوضه، هوشمندانهتر از بعضی از مسئولان کشور عمل کرده که حتی میتواند به خسارت محض برای ایران تبدیل شود، نکتهای که مقام معظم رهبری در بیاناتشان در روز آغازین سال جدید با اشاره به دوراهی طراحی شده در پیش پای نظام آن را افشا و یادآور میشوند که به این دیدگاه خاص معتقد است، مشکلات اقتصادی کشور در صورتی حل خواهد شد که در موارد مختلف با امریکا مذاکره و گفتوگو کنیم و از مواضع خود کوتاه بیاییم. این افراد میگویند همانطور که در توافق هستهای که «برجام» نام گرفت، گفتوگو با امریکا در موارد دیگر و حتی موضوع تغییر قانون اساسی کشور میتواند «برجامهای 2، 3 و 4» باشد تا با این گفتوگوها و توافق مردم راحتتر زندگی کنند و مشکلات آنها حل شود. البته فرجام این روند میتواند تهی شدن نظام جمهوری اسلامی از محتوای اصلی و تبدیل آن به یکی از جمهوریهای مورد پذیرش نظام سلطه باشد که البته نتیجه طبیعی آن پایمال شدن حقوق صدها هزار شهید و خاموش کردن شعلههای امید میلیونها مسلمان مستضعف و انقلابی جهان است که نگاه و امید خود را به نظام جمهوری اسلامی در مواجهه با قدرتمندان سلطهگر جهانی معطوف کردهاند.
4 ـ سوگمندانه آن است که در داخل عدهای این دوراهی را پذیرفته و نسخهای را نیز برای آن تجویز میکنند که تسلیم و پذیرش سلطه بیگانه و القای اینکه روند مذاکره یک تهدید جدی را از بالای سر مردم ایران رفع کرد و آن دیگری مبتنی بر آن مدعی میشود که دوران موشک سپری شده و دوران گفتوگو فرا رسیده است و این در حالی است که اگر در گذشته امریکا مستقیماً ایران را تهدید نظامی میکرد، مبتنی بر این برآورد از محیط داخلی، تهدید نظامی ایران را به بعضی از حکام میکروسکپی منطقه محول کرده است و سوگمندانهتر این است که به جای پاسخگویی منطقی و مقتدرانه به این فضاسازیها، در برابر تهدید از گفتمان و مذاکره سخن به میان میآورند.
5 ـ مبتنی بر این مقدمات است که در برابر چنگ و دندانی که این روزها امریکاییها، با فشار و تحریم و پادوهای منطقهای آنها با تهدید، نشان داده و رفع تحریمها را به تعطیلی فرآیندهای دفاعی و دست برداشتن از حمایت از سرپنجههای مقاومت معطوف کردهاند، برای ایران چارهای جز ایستادگی و مقاومت و اتکا به درون باقی نمانده و به تعبیر مقام معظم رهبری هنگام «اقدام و عمل» است. دراین مرحله دیگر کارکرد اقتصاد مقاومتی تنها حل مشکلات اقتصادی نیست بلکه دفع کننده تهدیدات پیش روی نظام و خنثیسازی چنبره باطلی است که مبتنی بر برآوردهای غلط دشمنان بیرونی و سرپلهای داخلی دور مردم پیچیدهاند، چراکه در غیر این صورت، این بار هوس میکنند به جای رآکتور اتمی اراک، سکوهای پرتاب موشک را بتنریزی کرده و برای خود هورا بکشند.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
انتظارات منطقی از رسانه ملی
بسمالله الرحمن الرحیم
رسانهها، آئینه نظام هستند و آراستگی، صداقت و جامعیت آنها دقیقاً به مقبولیت و محبوبیت نظام کمک میکند. عکس این قضیه نیز صادق است و عدم صداقت یا برخورد گزینشی رسانهها را مردم به حساب نظام میگذارند. طبعاً به مصلحت نیست که رسانهها با برخوردهای منفی و غیرمنتظره، بر هزینهها بیفزایند و با عملکرد ضعیف خود، چهرهای مخدوش و غیرقابل دفاع را ترسیم نمایند.
این یک اصل کلی است که در مورد همگان صادق است ولی صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان «رسانه ملی» در این میان، در جایگاه و موقعیت کاملاً متفاوت و ممتازی قرار دارد. انتظارات و حساسیتها در این مورد، به مراتب افزونتر است.
خوشبختانه رسانه ملی در بسیاری از زمینهها، کارنامه خوبی را عرضه کرده و در مجموع نمرات مثبت و قابل قبول هم در کارنامه خود دارد. کسانی هستند که عملکرد رسانه ملی را یکسره نفی میکنند. در عوض در طیف مقابل هم کسانی هستند که همه چیز را دربست تایید میکنند. این هر دو نگرش، به دلایل محسوسی، چندان واقعگرایانه به نظر نمیرسد. نقش بیبدیلی که رسانه ملی در مناسبتهای تاثیرگذار از جمله هفته دفاع مقدس، 22 بهمن تلاش برای حضور مردم در انتخابات ایفا کرده، انصافاً شایسته تقدیر است. تاثیر دعوت برای حضور مردم در این مناسبتها بویژه در پای صندوقهای رای، حتی در عمق روستاهای دور افتاده هم کاملاً محسوس بوده است. علاوه بر این، نقش رسانه ملی در قلمرو اطلاع رسانی، دانش افزائی، مهارتهای شغلی، مباحث فنی – تخصصی، تازههای علم و دانش وفناوری و مشخصاً برنامههای پرباری که برای مخاطب عام، بیشترین فراگیری موثر را بهمراه دارد، هرگز قابل مقایسه با هیچ رسانه دیگری نیست.
با دقت نظر در همین کارنامه درخشان است که سطح توقعات جامعه نسبت به رسانه ملی روز به روز ارتقاء مییابد. انتظارات مردمی که مخاطب دیروز محسوب میشدهاند، قطعاً با انتظارات امروز همانها متفاوت است و باید از جامعیت، دقت نظر و رضایتمندی بیشتری نزد مخاطب عام، برخوردار باشد. از رسانه ملی که امام خمینی(ره) آنرا یک «دانشگاه» میدانست، هرگز توقعی کمتر از یک دانشگاه نمیرود. اهالی رسانه ملی همواره باید خوش بدرخشند، همیشه تاثیرگذار مثبت ظاهر شوند و کوچکترین نقطه ضعفی از آنها به راحتی قابل پذیرش نیست. امروزه نقاط قابل بهبودی را در رسانه ملی را شاهدیم که ارتقاء کیفیت در این مقولهها میتواند نقش و جایگاه رسانه ملی را نزد مخاطب عام تقویت کند. تصمیم و عملکرد رسانه ملی نمیتواند سلیقهای باشد و به تناسب دیدگاه این و آن در معرض تندباد تغییرات میلی قرار بگیرد بلکه لازم است استراتژی، چشم انداز و ماموریت سازمان به تناسب مصالح، نیازها و تحولات از الگوی روشن و مدبرانهای تبعیت کند. این کمترین انتظار از رسانه ملی است.
از سوی دیگر از رسانه ملی انتظار میرود که در مقولات فرهنگی و حتی طنز هم با زبان و محتوای ارجمند و فاخری ظاهر شود.
عقلاً و منطقاً مصالح کشور و نظام ایجاب میکند که رسانه ملی با در پیش گرفتن یک خط مشی اصولی در مسیری حرکت کند که آحاد مردم به ویژه نخبگان و عناصرفرهیخته با اشتیاق و دلگرمی به رسانه ملی بنگرند و نیازها و انتظارات آنها از این رسانه به درستی برآورده و تامین شود.
انقلاب اسلامی زمینههای رشد و تعالی جامعه را به گونهای فراهم کرده که همین نخبگان و عناصر فرهیخته به عنوان دستاورد نظام، تربیت یافتگان همین مردمند که البته رسانه ملی هم در راه فراهم کردن زمینههای لازم نیز بیتاثیر نیست. اما در میدان عمل انتظار اینست که رسانه ملی در مسیری حرکت کند که بتواند جامعه را «اشباع» و «اقناع» نماید تا هیچکس به رسانههای بیگانه گرایش پیدا نکنند. در این مقوله به نظر میرسد که برخی جهت گیریهای رسانه ملی نیازمند بازنگری است.
نکته اینست که سازمان صدا و سیما نباید به گونهای عمل کند که این شبهه در ذهنها ایجاد شود که گویا این سازمان براساس یک بینش جزمی، غیرمنعطف و به شدت جناحی، سعی دارد هرگونه خبررسانی، موضع گیری، تحلیل مسائل و رویدادها و در یک کلام هر واکنشی نسبت به مسائل داخلی کشور را با اهداف خاص یک جناح منطبق نماید و انعکاس دهد.
به نظر میرسد که این اصرار و تاکید غیرمنطقی، حتی به قیمت سیاه نمائی علیه دولت صورت گرفته و بیم آن میرود که باعث دلسرد کردن جامعه نسبت به اصل نظام شود. با آنکه آثار و تبعات این عملکرد ضعیف و جناحی ممکن است به زیان کشور تمام شود و حتی به اقبال عمومی نسبت به «رسانه ملی» آسیب وارد کند، اما نگرانی اصلی اینست که مبادا خدای ناکرده به باورپذیری دادهها و تحلیلهای رسانه ملی لطمه وارد کند. سیاهنمائی، دامن زدن به توقعات عمومی با علم به اینکه دستیابی به چنان شرایطی در کوتاه مدت میسر نیست، وارونه جلوه دادن برخی مسائل حتی در مواردی که به عنوان مسائل ملی و حیاتی برای منافع و مصالح کشور تلقی میشوند و همچنین عدم بیان حقایق به صورت رسا و مفهوم برای مخاطب عام، از اصلیترین مواردی هستند که لازم است رسانه ملی در باره آنها تجدیدنظر کند.
فراموش نکنیم که برای 35 سال، سیاست رسانه ملی بر این اصل عقلانی استوار بود که دیدگاهها، مواضع و اظهارات دشمنان نظام را اراجیفی تلقی میکرد که نباید به آن اعتنا کرد و بعضاً با پاسخگوئی مستدل و متناسب با مقام و موقعیت طرف مقابل، رفع ابهام مینمود و اکنون نیز انتظار اینست که جوسازیها، انتظارات والقائات دشمن به ویژه آنجا که مغایر مواضع و دیدگاههای دولت است، عیناً منعکس و بزرگنمائی نشود. دست اندرکاران رسانه ملی ممکن است این عملکرد خود را تحت عنوان شفاف سازی با هدف تنویر افکار عمومی توجیه نمایند ولی نباید بگونهای عمل شود که عدهای تصور کنند حرف دشمن را تکرار میکند! نباید از نظر دور داشت که در آمریکا هم دیدگاهها یکسان نیست. اکثریت کنگره در اختیار جمهوریخواهان است که همین دولت کنونی اوباما را ماهها تعطیل و منفعل ساختند. با علم به این نکته اگر رسانههای کشور حرفهای دشمن و امثال «دونالد ترامپ» را تکرار کنند،آیا مصالح و منافع کشور قابل تامین است؟
صرفنظر از اینکه چه کسانی باعث و بانی چنین سیاست ضداصولی و مخربی هستند و چه کسانی از این رفتارها جانبداری میکنند و از استمرار آن احساس پیروزی مینمایند، تردیدی نیست که همه از آن زیان میبینند و آثار و تبعات آن ممکن است دامنگیر کل نظام شود که البته به مصلحت هیچکس نیست.
***************************************
روزنامه خراسان**
اوراق پاناما درکجا ریشه دارد؟/دکتر صلاح الدین هرسنی
رسانه های غربی از افشای بیش از 11 میلیون سند مالی یک شرکت محرمانه حقوقی پانامایی خبر داده و مدعی شده اند که در این اسناد اطلاعات مالی 72 مقام بلندپایه جهانی فاش شده است. در ابتدا باید پرسید که این همه فساد های تکان دهنده در گزارش های رسانه های معتبر در کجا ریشه دارد؟ و اساساً منشاء آن ها کجاست؟ از منظر جامعه شناسی سیاسی در بروز پدیده فساد اقتصادی مجموعه ای از عوامل سیاسی و مدیریتی نقش دارند. تعارض میان رهبری سیاسی دارای استقلال عمل و رهبری سیاسی پاسخگو، تعارض میان رشد اقتصادی و توزیع دوباره منابع، تعارض میان اجماع نظر سیاسی و شمول و یا اشتراک اجتماعی، تعارض میان تمرکز قدرت در دست دولت و مشارکت نخبگان تجاری و مشارکت عمومی، منازعات سیاسی، میزان اندک حمایت دولت ها از اهداف سیاست گذاری های عمومی و منفعت ساز، مشکلات دولت در بهره گیری از کارشناسان زبده در سازمان های مهم، ایجاد سازمان های اجرایی خود گردان در حوزه مدیریت خدمات و مدیریت ضعیف در عرصه اطلاع رسانی از مجموعه عوامل سیاسی و مدیریتی بروز عارضه فساد مالی در نهاد های دولتی هستند. این عوامل تعارض های بنیادینی است که می تواند در بروز فساد مالی نقش داشته باشد، هر چند که حل آن در دنیای واقعیت بسیار دشوار و دیریاب است. در این راستا، بزرگترین نهادی که بیش از سایر نهاد های دیگر مبتلا به فساد مالی است، سیستم بانکی است. به عبارت دیگر فساد مالی در سیستم بانکی گسترش بیشتری نسبت به سایر نهاد های دولتی دارد. علل گسترش فساد در سیستم بانکی ناشی از عواملی است که در این میان می توان از ضعف سیستم مدیریت ریسک، عدم وجود دستگاه نظارتی کارآمد، فقدان نظام های تنبیهی متناسب و فقدان فناوری اطلاعات پیشرفته در سیستم بانکی یاد کرد. قراین و شواهد نشان می دهند که فرایند فساد اقتصادی در سیستم های بانکی رو به گسترش است و هر روز کارنامه ای از فساد های نهاد های اجرایی در رسانه ها منتشر می شود. طبیعی است که اگر تدابیری برای جلوگیری از روند رو به تصاعد فساد اقتصاد ی در نهاد ها و ارگان های دولتی اتخاذ نگردد، برایندش چیزی جز حالت و وضعیت پره تورین در ادبیات مربوط به توسعه نخواهد بود. در ادبیات مربوط به توسعه، حالت پره تورین بر وضعیتی دلالت می کند که در فرایند آن، نظامیان کودتا، اقویا اختلاس و ضعفا اعتصاب می نمایند. در این راستا راهکار های برون رفت از سیستم فساد اقتصادی چیست؟ بدون شک برپایی یک دولت توسعه گرای دموکراتیک می تواند اولین گام برای برون رفت از وضعیت موجود و فرصتی برای بهینه تر شدن وضعیت نابهنجار موجود باشد. البته بافت سازمانی و نهادین جوامع نیز باید پذیرای دولت توسعه گرای دموکراتیک باشد، به این معنی که امکان برقراری یک بوروکراسی پاسخگو، ثبات قانونی، وجود یک پایگاه معرفتی نیرو مند و همکاری میان بخش های دولتی و خصوصی وجود داشته باشد. ضمن آن که حساسیت دو سویه نسبت به منافع اقتصادی و قضاوت بی طرفانه به اختلافات در کنار وجود سیستم کارآمد مبارزه با مظاهر فساد اقتصادی از جمله پولشویی، رشوه و اختلاس می تواند از گسترش فساد اقتصادی در بوروکراسی امروز کشور ها جلوگیری نماید.
***************************************
روزنامه ایران**
تقویت منافع مشترک در «رامسر»/بهرام امیراحمدیان
چهارمین نشست سهجانبه وزیران خارجه جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان در رامسر برگزار شد. در این نشست موضوعات و مسائل مرتبط با تحولات منطقهای مورد تبادل نظر قرار گرفته است. طبیعی است که هر سه کشور نگرانیها و علایق مشترکی دارند که آنها را به سوی برگزاری نشستهای سه گانهای رهنمون میکند که اکنون چهارمین نشست آن است. سه نشست قبل آنها بروندادهای ارزشمندی به همراه داشته است که ادامه آن را خواستار شدهاند. هنگامی که سخن از اجلاس سه جانبه کشورهای همسایه هم چون ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان میرود، ملتهای هر سه کشور از این ابتکار نه تنها استقبال میکنند بلکه موجب خرسندی آنها میشود. به همین سبب انتشار چنین اخباری بازتابی مثبت بر روابطه سه جانبه میگذارد. فضای مفاهمه موجود بین سه کشور با برگزاری چنین نشستهایی موجب رونق کسب و کار و تجارت میشود.
هر سه کشور عضو سازمان همکاریهای اسلامی هستند. هر سه کشور در معرض تهدیدات امنیتی ناشی از تروریسم، مواد مخدر و افراطگرایی دینی هستند. فضای لجستیکی هر سه کشور به نحوی به هم گره خورده است. ایران برای دسترسی زمینی (ریلی و جادهای) به روسیه، به آذربایجان نیاز دارد هر چند از طریق دریای خزر این ارتباط موجود است، در برابر آذربایجان برای دسترسی به آبهای آزاد به ایران نیاز دارد. ایران برای دسترسی به اروپا نیازمند گذر از خاک ترکیه است و در مقابل ترکیه برای دسترسی به آسیای مرکزی به ایران نیاز دارد. ایران و آذربایجان انرژی هیدرو کربوری ترکیه را تأمین میکنند. همه ساله میلیونها ایرانی به ترکیه سفر میکنند. شهروندان ایران و ترکیه بدون روادید به کشورهای یکدیگر سفر میکنند و شهروندان آذربایجان بدون ویزا میتوانند به ایران سفر کنند(هر چند ایران خواهان لغو رژیم ویزا از سوی آذربایجان برای ایرانیان است که تاکنون آذربایجان اقدامی در این مورد انجام نداده است). این ویژگیها بخش کوچکی از چسبندگی جغرافیایی و اقتصادی سه کشور با یکدیگر است. در دورهای که برخی از کشورها به جهت داشتن کوچکترین وابستگی متقابل میتوانند در بالاترین سطوح با یکدیگر همکاری داشته باشند، طبیعی است که سه کشور همسایه ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان نیز باید با یکدیگر در بالاترین سطوح همکاری داشته باشند و در حفظ و توسعه این روابط کوشا باشند.
برگزاری چهارمین دوره این اجلاس در زمانه پرآشوب و پرتنش کنونی منطقه را میتوان به فال نیک گرفت و آن را نشانهای از وجود دیپلماسی و مانایی چندجانبهگرایی دانست. به عبارت دیگر، برگزاری این نشست نشان میدهد تفاهمی میان این سه کشور وجود دارد و حاکی از آن است که سه کشور مهم منطقه به این درک، بلوغ و پختگی رسیدهاند که با یکدیگر به گفتوگو بنشینند و رایزنیهای خود در خصوص مسائل مختلف را تداوم بخشند و در این چارچوب به همکاری مشترک با یکدیگر بپردازند. با این دورنما، برگزاری نشست وزیران امور خارجه ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان از ابعاد و جوانب مهم مختلف در عرصههای اقتصادی، امنیتی و فرهنگی و... برخوردار است.
مساله بحران سوریه که در سالهای اخیر تأثیری منفی در روابط فیمابین ایران و ترکیه گذاشته است و پیوستن تعدادی از شهروندان جمهوری آذربایجان به تروریستهای داعش در سوریه، موضوع قابل تأملی است که سران جمهوری آذربایجان میتوانند از تجربیات جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم از آن بهرهمند شوند. جمهوری اسلامی ایران در زمینههای امنیتی و مبادله اطلاعات برای مبارزه با افراطگرایی و تجزیه طلبی میتواند تجربه های خود را در اختیار دو کشور همسایه قرار دهد. برای زدودن برخی سوءتفاهمهای موجود برقراری چنین نشستهایی بین سه کشور کاری درخور است. با این حال، شاید مهمترین بعد و جنبه این نوع نشستها را باید در عرصه مناسبات اقتصادی جستوجو کرد زیرا با توسعه مناسبات اقتصادی و افزایش همکاریهای تجاری، روابط سیاسی و امنیتی و... توسعه خواهند یافت و آن روابط ضمانتدار میشود.
با وجود تنشهایی در روابط سیاسی بین ایران و ترکیه و نیز بین ایران و جمهوری آذربایجان، هیچگاه این روابط قطع نشده و نخواهد شد. هر سه کشور به این مهم دست یافتهاند که حتی اختلافات عمیق را نیز میتوان با گفتوگو حل کرد.
***************************************
روزنامه جام جم **
تحریمها لغو شد اما چرا دلار ارزان نشد؟/ دکتر ساسان شاهویسی
تحریمها رفع شد، اما دلار ارزان نشد. شاید مطالبه برخی فعالان بازار از برجام همین موضوع بود، اما در طول مذاکرات و قبل از به نتیجه رسیدن آن، مسئولان دولت آب پاکی را روی دست همه ریختند و گفتند که قرار نیست دلار ارزان شود. حتی با بهره بردن از کارشناسان منتقد دیروز و موافق امروز این موضوع را مطرح کردند که ارزانی دلار به نفع جامعه نیست و اصلا نباید به کاهش آن فکر کرد.
حتی برخی مؤسسات وابسته به دولت اعلام میکردند که قیمت دلار در بازار امروز باید بین 4500 تا 5300 تومان باشد که این کمی با واقعیات جامعه در تضاد است و یقینا تنها دستاورد دولت که کاهش تورم است از بین میبرد.
البته کاهش نرخ تورم با تنگ کردن گلوگاه تزریق پول به بازار منجر شده و نتوانسته قدرت خرید افراد را در سطح کشور به سمت بالا هدایت کند.
اما یک موضوع از دید برخی صاحبنظران مغفول مانده و آن هم اظهارنظرهای دیروز و امروز افراد بود. تعدادی از کارشناسان در زمان افزایش قیمت دلار، کاهش ارزش پول ملی را به رخ میکشیدند، اما امروز کاهش آن را صلاح کشور نمیدانند و این موضوع جای کمی تأمل دارد.
از سوی دیگر دولت راهحل همه مشکلات را به مسائل خارجی گره زده بود و تصور میکرد که اگر سوئیفت باز شود و مبادلات تجاری صورت گیرد دلار وارد ایران میشود، اما آمریکا سوئیفت را باز کرد، اما مبادله دلاری را خیر که این جریان به معنای بیفایده بودن اقدامات انجام شده است.
دولت در دو سال اخیر و در جریان مذاکرات هستهای، انتظاری را در جامعه حاکم کرد و آن هم وعدههای خوش پسابرجامی بود. آزاد شدن دلارهای بلوکه شده و تزریق آن در بازار بخشی از پیشبینی دولت از برجام بود که با خلفوعده طرفهای غربی باعث شد برنامههای دولت برهم بریزد و دوباره برای آن تیمهای پیگیری اعزام کند.
در این میان هر سال در زمان تنظیم بودجه، بانک مرکزی قیمت دلار را افزایش داده، اما این افزایش به بالا رفتن قدرت خرید خانوارها منجر نشده است. به نظر میرسد دولت و بانک مرکزی قصد دارند قیمت دلار رسمی را به بازار آزاد نزدیک کنند تا از این طریق آن را تکنرخی کنند.
همین موضوع خود جای سؤال دارد که چرا بانک مرکزی با تزریق دلار در بازار، نرخ بازار آزاد را به بانک مرکزی نزدیک نمیکند تا به هدف تکنرخی برسد، بلکه روند معکوس در پیش گرفته که به گرانی میانجامد.
***************************************
روزنامه وطن امروز **
رابطه «توئیت» و «ادعای تقلب»/محمدرضا کردلو
«معنی چیزی قابل انتقال و منتقل شدن نیست بلکه فقط پیام است که قابل انتقال است». ترجمه این عبارت «برلو»- نظریهپرداز مشهور حوزه ارتباطات- واضح است. سیگنالهایی که باید، توسط مخاطب دریافت میشود و دیگر مهم نیست چه معانیای میتوانسته پشت صحنه ذهنی گوینده وجود داشته باشد.
حکایت توئیت «گفتمان و موشک» هم حکایت معانی و پیامهاست. عجیب نیست که به فاصله چند روز از نشر یک اظهارنظر از هاشمیرفسنجانی، «باراک اوباما» چندباری در سخنرانی از «موشک»های ایران ابراز نگرانی میکند. مخاطب که اصالتا یک دشمن دیرینه است، پیام را دریافت کرده است. رئیسجمهور آمریکا اما خواهان سیگنالهای بیشتری است: «روح توافق، مستلزم این است که ایران به جامعه جهانی و شرکتها سیگنالهایی بفرستد مبنی بر اینکه اقدام به انجام طیفی از اقدامات تحریکآمیز که شرکتها را هراسان میکند، نخواهد کرد. وقتی آنها موشک بالستیک با شعارهایی برای نابودی اسرائیل شلیک میکنند، این شرکتها را مشوش میکند».
ریتوئیت اوباما بر توئیت «گفتمان و موشک» همان مقدماتی است که دشمنان دیرینه مردم، برای برجامهای بیشتر مطرح میکنند. مدل برجام برای بهانههای غیر از هستهای به اظهارنظرهای اینچنینی نیاز دارد. وقتی هاشمیرفسنجانی در روزهای اوج مطرح شدن برجام در فضای سیاست بینالملل میگوید: «غرب چیزی جز شفافیت از ما نمیخواهد»، آگاهانه یا ناآگاهانه چارچوبهایی برای فشار به کشور را به بیگانگان معرفی میکند که شاید غرب به این صراحت، توان مطرح کردن آن را نداشته باشد. اینبار هم این توئیت زمینه انتقال پیام اوباما برای دریافت سیگنالهای بیشتر از ایران بود. حکایت توئیت اما در داخل، عجیب و غریبتر است. توئیتهای هاشمیرفسنجانی که به واسطه معرفی در وبسایت شخصی وی، در همه ایام ماضی، مورد استقبال و توجه رسانههای طرفدار دولت و جریان کارگزاران قرار میگرفت - و حتی همین «توئیت آخر» نیز در شبکههای اجتماعی این رسانهها بشدت بازتاب یافت- پس از نزدیک به 10 روز از انتشار توئیت توسط هیچکدام از این رسانهها مورد تکذیب، تصحیح، تقطیع، تکمیل، ویرایش و هیچگونه تغییری قرار نگرفت و پس از صراحت رهبر معظم انقلاب در انتقاد از این اظهارنظر، تلاش شد به ترفندهای مختلف، انتساب توئیت از جناب رفسنجانی سلب شود. یکی از کنایههای پرتکرار مطرح شده در شبکههای اجتماعی پیرامون این تلاشهای ناکام این است: «گویا همه چیز برای هاشمیرفسنجانی است الا صفحه شخصیاش در توئیتر!»
ابتدا اصل و موجودیت همان صفحه توئیتری که بارها و بارها روزنامههای اصلاحطلب، تیترهایشان را از آن گرفتهاند زیر سوال میرود. بار دیگر گفته میشود این جمله تقطیع شده است. دیگر بار این ادعا مطرح میشود که این صفحه هک شده است. در دفعات بعد ادعاهای جدیدتری مطرح میشود. مثلا خود جناب هاشمیرفسنجانی بازخاطره تعریف میکند که «موشک را او از صفر شروع کرده است و حالا از این حرفها نمیزند» و قس علیهذا استدلال و چه و چه که این جمله ویژه جناب هاشمی نیست.
همه اینها ناگاه انسان را به سال 88 میبرد؛ زمانی که با همینجور رفتار بیمارگونه در عالم سیاست و ادعاها و دروغها و دردسر درست کردنها و در نهایت ایجاد فتنه پس از انتخابات 22 خرداد آن سال، سیاستهای همین برادر عظیمالشأن صاحب گفتمان به جای موشک، چگونه سیل تحریمها را به کشور تحمیل کرد.
توئیت را تکذیب کردید. اصلا فرض صفحه توئیتر را از عالم محو کردید. با مواضع دشمن شادکن هر روزه چه میکنید؟ و البته «ادعای تقلب» و اینکه «خسارتهای فتنه کی قرار است جبران شود؟»
***************************************