اقتصادی >>  اقتصاد مقاومتی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۱  ، 
کد خبر : ۲۸۹۱۲۵

خام فروشی نفت خلاف عقل اقتصادی است

اگر ما بخواهیم مشکل رکود را حل کنیم، مشکل تولید داخلی را حل کنیم، بخواهیم مسئله‌ی بیکاری را حل کنیم، گرانی را مهار کنیم، علاج همه‌ی اینها در مجموعه‌ی مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است. اقتصاد مقاومتی شامل همه‌ی اینها است.( مقام معظم رهبری)
پایگاه بصیرت / ناصر عاشوری قلعه رودخانی
با توجه به نامگذاری سال 95 به عنوان سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل و در راستای تبیین شعار سال در حوزه های مختلف اقتصاد، در گفتگوی خبرنگار اقتصادی بصیرت با ناصر عاشوری قلعه رودخانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شوراي اسلامی به موضوع منابع جایگزین نفت برای درآمد زایی اشاره شده است که در پی می آید:

*شعار سیاست اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل چه تفاوتی با شعار سال های قبل اقتصاد مقاومتی داردو چرا رهبری از واژه اقدام و عمل استفاده کرده اند؟

مقام معظم رهبری در سال های گذشته نیز اقتصاد مقاومتی را تحت عنوان یکی از مهمترین مسائل کشور مطرح و به عنوان نام سال انتخاب کردند، اما عملا این نامگذاری به چند مصاحبه و همایش خلاصه شد و نمود عینی پیدا نکرد.

نظر رهبر معظم انقلاب بر این است که غیر از بحث نفت که بازیچه قدرتهای بزرگ شده است ضروری است که دریچه‌های جدیدی به روی اقتصاد ملی کشور باز شود. کشور جمهوری اسلامی ایران باید غیر از نفت تکیه‌گاه‌های دیگری نیز داشته باشد. تکیه‌گاه‌هایی که بتواند اقتصاد کشور را در مقابل اینگونه حرکتها، مقاوم و غیر قابل نفوذ کرده و از این طریق مشکل کمبود بودجه کشور را حل کند و مانع تزلزل اقتصادی شود.

اقتصاد مقاومتی در رشته‌های مختلف، فواید گوناگونی دارد برای مثال استان های کشور، دریا، جنگل و مناطق مختلف کشور در حوزه گردشگری، جذب توریست و جذب زائر از کشورهای مسلمان و به طور کلی از کشورهای منطقه از پتانسیل بالایی برخوردار هستند.

حوزه گردشگری جای کار زیادی دارد و بسیار درآمدزا است، متاسفانه در این زمینه کار به خصوصی انجام نشده است، انجام کار صرفا به عهده دولت نیست آنچه که دولت می‌تواند انجام دهد این است که راهکارهای مناسب و کارآمد ارائه دهد و کارها را به بخش خصوصی واگذار کند.

مثال دیگر حوزه معادن است، کشور جمهوری اسلامی ایران سرشار از معادن است اما متاسفانه یا دریچه‌های معادن باز نشده یا اگر هم باز شده در این حوزه خام‌فروشی صورت می‌گیرد. دولت باید در این زمینه نیز راهکار ارائه دهد، یقینا اگر در حوزه معادن گوناگون سرمایه گذاری صورت بگیرد از لحاظ سودآوری ده برابر نفت نتیجه خواهد داد.

* به نظر شما چه راهکارهایی وجود دارد که می تواند سرمایه گذاری در حوزه معادن را تسهیل نماید و سود آوری لازم را در این بخش را تضمین کند؟

به نظر بنده راهکار اول این است که ماشین آلات مورد نیاز تامین شود، کشورهای ایتالیا و اسپانیا ماشین آلات مخصوص معادن سنگ را دارا هستند کشورهای دیگر از این سر دنیا سنگ را به صورت کلوخی می‌برند در کشور خود تبدیل می‌کنند و ده برابر قیمت به فروش می‌رسانند.

راهکار دوم مشارکت با کشورهای دیگر است، کشورهای نیازمندی وجود دارند که حتی خاک ندارند و خاک مورد نیاز خود را می‌خرند، دولت می‌تواند با این کشورها مشارکت کند و سود مشارکت هم بالسویه تقسیم کنند.

خام فروشی در حوزه نفت هم نتیجه بی‌تدبیری ماست، خام فروشی در حوزه نفت خلاف عقل اقتصادی است همه دنیا که آمریکا و چهار کشور اروپایی نیست که ما را تحریم می‌کنند، در حوزه نفت نیز به جای این که هر سال گردنمان را کج کنیم و نفت باارزش کشور را به 30 دلار یا 60 دلار بفروشیم، می‌توانیم با جذب مشارکت، تشکیل کنسرسیوم، ایجاد صنایع زیردستی و تبدیلی نفت به فرآورده‌های نفتی در کشور رونق ایجاد کنیم و سود ده‌ها برابری نسبت به فروش نفت خام عاید کشور کنیم.

امروز در کشور رشته‌های مختلف تولیدی وجود دارد، نمی‌توان گفت تمام این رشته‌های تولیدی توجیه اقتصادی دارد بیش از 114 رشته در ایران در حوزه اقتصادی فعالیت می‌کنند دولت می‌تواند با میدان دادن به بخش خصوصی در 50 رشته از این 114 رشته سرمایه گذاری و از تولید کننده حمایت کند.

کشور بنگلادش از نظر اقتصادی چیزی ندارد اما در حوزه اشتغال مشوق هایی قرار داده و از تولیدات داخلی خود حمایت می‌کند به طوری که این کشور سالانه 30 میلیارد دلار از صادرات منسوجات و پارچه کسب درآمد می‌کند. در حالی که کشور ایران از فروش نفت 20 میلیارد دلار سالانه کسب درآمد می‌کند، کاری که دولت بنگلادش انجام می‌دهد. این گونه است که مشوقهایی را برای تولیدکنندگان قرار می‌دهد، حقوق گمرکی را صفر و حق بیمه کارگران را پرداخت می‌کند. دولت بنگلادش با بخشیدن چند آیتم برای تولیدکننده داخلی توجیه اقتصادی فراهم می‌کند در نتیجه تولید در کشورش رونق می‌گیرد، متاسفانه در کشور ما تولید توجیه اقتصادی ندارد.

دولت می‌تواند در حوزه‌های مختلف برنامه اقتصادی و حمایتی ارائه کند، به اعتقاد بنده پول نفت مسئولان و مدیران را پول تو جیبی بگیر کرده و تنبل بار آورده است. همیشه در کشور ما نفت فروخته و هزینه‌ها تامین شده مانند ارثی که به یک جوان یکدفعه می‌رسد و جوان قدر آن را نمی‌داند، در خانه می‌خورد و می‌خوابد و از ارث پدری مصرف می‌کند.

کشور ایران منابع فراوانی دارد جای کار بسیاری هم وجود دارد، این که حضرت آقا امسال دوباره فرمودند اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل به این معناست که مسئولین فقط حرف زدند و کاری در این خصوص انجام نداده اند.

*به نظر شما چه عواملی باعث شدند که مقام معظم رهبری امسال را با تأکید بیشتری در حوزه اقتصاد مقاومتی ورود پیدا کنند؟

این که حضرت آقا دو سال قبل اقتصاد مقاومتی را به عنوان مسئله مهم کشور و شعار سال معرفی می‌کنند و بعد از دو سال دوباره نام سال را اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل می‌گذارند به این معناست که مسئولین باید کاری کنند که مردم در زندگی خود نتیجه آن را حس کنند، واحدهای تولیدی را احیا کنید، غیر از منابع نفتی منابع اقتصادی دیگری را هم برای کشور تعریف کنند. حقیقت این است که عملا کاری صورت نگرفته، دستور العملها و بخشنامه‌هایی صادر شده، جلساتی برگزار شده، کتابهایی نوشته شده اما این که مردم احساس کنند فرآیند تولید بهبود یافته، اشتغال تکانی خورده، گردشگری تسهیل شده و سرمایه گذاری در حوزه‌های مختلف روانتر شده، اتفاق نیفتاده است.

*ببا توجه به ظرفیتهای مختلفی که در سطح استانها و شهرستانهای مختلف کشور وجود دارد، دولت چگونه می تواند از این ظرفیت ها در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی بهره برداری کند؟

بنده معتقدم دولت باید خود را کنار بکشد. وظیفه دولت مداخله مستقیم نیست، بلکه دولت باید سیاست گذاری کند. اگر اصل 44 قانون اساسی انجام شود و واگذاریها صورت بگیرد بخش خصوصی توان این را دارد که از ظرفیتهای موجود بهره برداری و درآمدزایی کند. متاسفانه دولت فعلی و دولتهای گذشته به اقتصاد چسبیده و آن را رها نمی‌کنند در نتیجه خروجی مطلوبی هم ندارند. برای مثال در سیستان و بلوچستان یا یزد که آب نیست و خاک مناسب هم وجود ندارد ممکن است توجیهات اقتصادی دیگری از جمله گردشگری و موارد دیگر وجود داشته باشد، مثال دیگر شهرهای گیلان و مازندران است در این شهرها کاشت و کشاورزی توجیه اقتصادی دارد کار علمی، تحقیق و برنامه‌ریزی در این زمینه‌ها به عهده دولت و وزارتخانه‌ها است.

استان گیلان در حوزه کشاورزی از جمله کشت برنج، چای، زیتون و فندوق توجیه اقتصادی دارد. بستر کار فراهم است و این شهر بیشترین اشتغال را در طول سالهای گذشته داشته است. بنابراین اگر در این حوزه‌ها شرایط فن‌آوری، فرآوری، دسته‌بندی، تبدیل و صادرات محقق شود می‌تواند رونق خوبی در حوزه اشتغال ایجاد کند.

با توجه به اینکه بیشتر واحد های تولیدی کشور یا تعطیل شده یا به حالت نیمه تعطیل درآمده اند، به نظر شما چه راهکارهایی برای برون رفت از رکود حاکم بر اقتصاد کشور وجود دارد؟

بعضی از این کارخانجات ممکن است به لحاظ بدهی انباشته‌ای که دارند، زیانهایی که دیداند و یا فرسودگی و کهنگی ماشین آلات توجیه اقتصادی نداشته باشند اما برخی از این واحدها با تزریق نقدینگی و اعطای تسهیلات ارزان قیمت قابل راه‌اندازی مجدد و احیا هستند همه واحدها را نمی‌شود با یک نسخه درمان کرد دولت باید وارد عمل شود و مشکل هر واحد را جداگانه بررسی و مرتفع کند ممکن است بدهی برخی از واحدها به قدری زیاد شده باشد که اگر کل کارخانه، ماشین آلات و حتی زمین کارخانه فروخته شود باز هم کل بدهی را پوشش ندهد این کارخانجات توجیه اقتصادی ندارند اما برخی از واحدهای تولیدی مشکل بزرگی ندارند. اگر کمی حمایت شوند و تسهیلاتی در اختیارشان قرار بگیرد مشکل‌شان حل می‌شود و می‌توانند به تولیدشان ادامه دهند.

دولت باید در حوزه‌های مختلف نگرش و برنامه جدیدی داشته باشد باید قوانین را اصلاح و فضای کسب و کار را تسهیل کند با سخنرانی، همایش و مصاحبه اقتصاد مقاومتی محقق نمی‌شود.

با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

تهیه و تنظیم محمد مشکاه الممالک

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات