آمریکایی ها نوعی شیطنت به خرج می دهند به این معنا که با تظاهر به این موضع که قدرت جمهوری اسلامی را به خصوص در موضوع مسائل منطقه ایی پذیرفته اند، قصد دارند شرایطی را برای گفتگو با جمهوری اسلامی در مسائل منطقه ای و در عین حال کنترل جمهوری اسلامی فراهم کنند.
یکی از فرازهای مهم بیانات رهبر معظم انقلاب در سخنرانی ابتدای سال جاری، هشدار درباره برجام های 2 و 3 بود که آمریکائی ها سعی در جا انداختن آن در بین نخبگان کشور دارد. وزیر امور خارجه آمریکا در سفر هفته قبل به بحرین، سخنانی را درباره ضرورت همکاری ایران جهت حل بحران یمن و سوریه گفت و نسبت به حل دیگر مسائل با ایران، بعد از توافق هسته ای ابراز امیدواری کرد. این سخنان که با واکنش تند سردار سلامی و روزنامه کیهان مواجه بود، می تواند با توجه به مواضع تند حاکمان بحرین در هفته های قبل علیه ایران، پیام های مهمی را به همراه داشته باشد. در این زمینه گفتگویی را با سردار سنایی راد، معاون سیاسی سپاه پاسداران، انجام داده ایم که به تشریح بیشتر اهداف آمریکائی ها در برنامه برجام های سریالی می پردازند:
بصیرت: جان کری وزیر خارجه آمریکا پنج شنبه گذشته با حضور در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس در بحرین، از ایران خواست تا در موضوع سوریه و یمن با آمریکا همکاری کند. سردار سلامی در واکنش به این موضوع آن را در جهت برجام های 2و 3 دانست. نظر شما در این باره چیست؟
سردار سنایی راد: آمریکایی ها در شرایط جدید از یک سو به دنبال پاسخگویی به نیازهای سیاسی - تبلیغی و حتی روانی متحدان خود در منطقه هستند و از سوی دیگر به دنبال ایجاد نوعی فضای سیاسی - تبلیغی برای پی گیری منافع خودشان می باشند. به این معنا که از یک طرف پدیده ایران هراسی در جهت همراهی آمرکیا با متحدان عربی خود در منطقه است که این متحدان امروز با شرایط ویژه ایی مواجه هستند و کشوری مانند بحرین بعد از بیداری اسلامی صرفا با ابزار سرکوب به حیات سیاسی خودش ادامه می دهد.
امروز حاکمیت بحرین با نوعی بحران مشروعیت و سلطه مواجه است، لذا به دنبال گشودن پای نیروهای بیگانه به منطقه و استفاده از اتکا به بیگانه برای بقای سیاسی خودش می باشد. به نظر می رسد این نوع ادعاهای جان کری بی ارتباط با خواسته سیاسی و روانی حاکمان بحرین نباشد.
از سوی دیگر روند تحولات منطقه ایی، نفوذ و موقعیت جمهوری اسلامی ایران را نشان می دهد. به خاطر همین آمریکایی ها امروز با واقعیت هایی مواجه هستند که سعی دارند این گونه القاء کنند که برجام، شرایط جدیدی را پدید آورده که آن ها می توانند قدرت جمهوری اسلامی را مدیریت و کنترل کنند. بنابراین اعلام این مطلب از سوی آنان که ایران بایستی آماده همکاری در حل موضوعات منطقه ایی مانند سوریه و یمن باشد، می تواند نوعی قدرت نمایی برای آمریکا و دلداری به متحدان منطقه ای خود به حساب آید در این جهت که به بهانه برجام های 2 و 3، قدرت جمهوری اسلامی ایران را مدیریت کنند.
واقعیت امر این است که تا الان جمهوری اسلامی ایران به جزء در موضوع هسته ای، در هیچ موضوع دیگری با آمریکایی ها طرف گفتگو قرار نگرفته است و بنابراین در اینجا آمریکایی ها نوعی شیطنت هم به خرج می دهند که با تظاهر به این که قدرت جمهوری اسلامی را به خصوص در موضوع مسائل منطقه ایی پذیرفته اند، شرایطی را برای گفتگو با جمهوری اسلامی و در عین حال کنترل جمهوری اسلامی فراهم کنند.
بنابراین بایستی در اینجا بگوییم آمریکایی ها با حضور در منطقه می خواهند به نوعی این پیام را به جمهوری اسلامی القا کنند که ما قدرت شما را پذیرفتیم و آماده گفتگو در سایر موضوعات و مسائل دیگری هستیم. ولی واقعیت این است که همان گونه در برجام مسجل شد، آمریکایی ها قابل اعتماد نیستند و قبل از این که بخواهند مشکلی از ما و حتی دیگران را حل کنند به دنبال حل مشکلات خودشان و یا به عبارتی به دنبال بهره برداری از شرایط موجود برای پیگیری اهداف زیاده طلبانه و سلطه گرانه خودشان هستند. علاوه بر این نباید از اهداف بلندمدت آمریکایی ها غافل بود: از جمله استفاده از پدیده ایران هراسی برای حفظ نفوذ در منطقه و سرکیسه کردن حاکمیت های متزلزلی مانند حاکمیت برخی از کشورهای عربی که در سالیان اخیر جزء بزرگترین خریداران تسلیحات از آمریکا هستند.
بنابراین به نظر می رسد نوعی استفاده ابزاری از شرایط القایی، هدف دیگر آمریکایی ها در این ماجراست و این نوعی هوشیاری را از سوی مسئولین جمهوری اسلامی طلب می کند. الحمدالله امروز ما شاهد نوعی رسوایی آمریکایی ها در دوره پسابرجام در افکار عمومی داخلی هستیم که این مواضع دوگانه و اعتمادسوز آمریکایی ها در شناخت ماهیت اصلی آنان، نقش بارزی داشته است.
بصیرت: وزیر خارجه بحرین در هفته قبل اعلام کرد، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای مقابله با ایران در ارتباط با سیاست خارجی آن، جدی هستند. آیا این سخن در کنار سخنان اخیر جان کری نشان دهنده اقدامات جدیدی از سوی آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس علیه ایران است؟
سردار سنایی راد: به نظر می رسد این نوع مواضع بزرگتر از قد و قواره کشورهایی مانند بحرین است که امروز امنیت داخلی اش متکی به کشورهای دیگر می باشد و با اتکا به عربستان به دنبال سرکوب مردم خود است. لذا شرایط بحرانی که دولت دیکتاتور و مستبد بحرین تجربه می کند، اجازه هرگونه تظاهر به قدرت را از او گرفته است.
به نظر می رسد حاکمان بحرین نگرانی های جدی نسبت به ادامه حیات خودشان دارند. آل خلیفه در بحرین امروزه با کمک سایر کشورها مردم خودش را سرکوب می کند و تحولات داخلی بحرین نشان می دهد این حاکمیت فاقد هرگونه حمایت مردمی در داخل بوده و شرایط شکننده ایی را تجربه می کند. لذا قدرت نمایی و تهدید علیه جمهوری اسلامی نوعی واکنش جبرانی برای ضعف و ترس و ایجاد جبهه کاذب علیه یک قدرت بیرونی برای فراهم کردن توجیه سرکوب داخلی و سایه انداختن بر جنایت های بشری به حساب می آید. کشورهایی از این دست در مقطعی این نوع سیاست را به کمک بزرگترشان صدام حسین معدوم پیش می بردند که البته سرنوشت او برای حاکمان فعلی برخی دولت های عربی می تواند عبرت آموز باشد.
بصیرت: جان کری در سفر به بحرین همچنین از همکاری ناتو با شورای همکاری خلیج فارس سخن گفت و در واقع بعد از توافق برجام، آمریکایی ها همکاری امنیتی خود با کشورهای حوزه خلیج فارس را افزایش داده اند. این روند چه اهدافی در سر دارد و چه آینده ایی پیش روی آن است؟
سردار سنایی راد: به نظر می آید آمریکایی ها به دنبال استفاده ابزاری از برخی رژیم های عربی وابسته در منطقه هستند. واقعیت این است که برخی از نا امنی ها در منطقه به خاطر حضور کشورها یا قدرت های فرامنطقه ایی است و اگر آن ها بخواهند کار مثبتی برای منطقه انجام دهند خروج از منطقه و سپردن امنیت آن به خود کشورهای منطقه است، کما این که امروز می بینیم شورای همکاری خلیج فارس سابقه سیاهی در دوران جنگ تحمیلی دارد و این مجموعه در کنار صدام بودند و خودشان کمک می کردند به اشاعه تجاوزگری و جنگ طلبی در منطقه.
تروریزم تکفیری که امروز ترکیبی است از ایدئولوژی وهابی گری و افراطی گری وهابیت با بخشی از تجربه نظامی گری حزب بعث، مولود مداخله آمریکا و همکاری با برخی از کشورهای عربی در سطح منطقه است. بنابراین سوء استفاده آمریکا از شرایط منطقه ایی برای توسعه نفوذ ناتو در اعلام چنین سیاست هایی آشکارا به چشم می خورد و ضعف کشورهای عربی از جمله بحرین و عربستان می تواند زمینه ساز اهداف آمریکا و ناتو در منطقه باشد. در ضمن، رقابت های ژئوپلیتیک قدرت های فرامنطقه ای را هم نمی توان در این رویکرد نادیده گرفت. این موضع جان کری می تواند نوعی واکنش به تغییر وضعیت در سوریه و پاسخ به حضور روسیه در معادلات منطقه ای هم به حساب آید.
این مسئله می تواند بسیار خطرناک باشد و حتی به رقابت برخی قدرت های فرامنطقه ایی غربی در منطقه غرب آسیا منجر شود که به نفع هیچ کدام از کشورهای منطقه نیست. در واقع حضور نظامی قدرت های فرامنطقه ایی غرب در منطقه خلیج فارس راهبردی است که همواره و به ویژه در سالیان اخیر مورد طمع آنان بوده و حضور در این منطقه در واقع یک سیاست برای پاسخگویی به نیازهای سلطه جویانه آن ها در سطح جهانی است به گونه ایی که با کنترل انرژی و تسلط بر آبراه های حیاتی این منطقه بتوانند سرپلی برای مقابله با قدرت های نوظهور و قدرت های رقیب مانند چین، روسیه و هند به دست آورند، لذا نمی توان به اهداف میان مدت و بلند مدتی از این قبیل بی توجه بود.
بنابراین به نظر می آید که آمریکایی ها با سوء استفاده از شرایط و وضعیت شکننده برخی کشورهای ضعیف عربی به دنبال فرصت طلبی بر آمده اند تا حوزه نفوذ خودشان را توسعه دهند و به حوزه نفوذ قدرت های رقیب نزدیک شوند.
بصیرت: در مجموع بعد از این تحولات آیا افزایش حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس را شاهد خواهیم بود و همان روندهای امنیتی سابق با قوت بیشتری توسط غرب و وابستگان منطقه ای آن دنبال خواهد شد یا آمریکا به دنبال کاهش حضور مستقیم خود در خلیج فارس و نقش دادن امنیتی به کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس است؟
سردار سنایی راد: به نظر می رسد به نوعی همان روندهای امنیتی قبلی ادامه پیدا کند و شرایطی که آمریکایی ها از تجریه حضور مستقیم و گسترده در کشورهای عراق و افغانستان دارند، اجازه حضور بیشتر را به آن ها در منطقه نمی دهد، به هر حال افزایش حضور به معنی پذیرش هزینه های بیشتری است که شرایط برای چنین وضعیتی مهیا نیست. برخی از مواضع سیاسی مقطعی آن ها که برای دلجویی برخی از متحدان منطقه ای و فراهم کردن زمینه سوء استفاده بیشتر است را نباید با راهبردهای بلندمدت آمریکا اشتباه گرفت کما این که آمریکایی ها برای حضور در منطقه خلیج فارس در همین سطح به خصوص حفظ ناوگان پنجم در کشور بحرین نیازمند توجیه تراشی هستند که به نظر می رسد این گونه مواضع، نوعی توجیه برای این حضور نامشروع و مداخله جویانه در منطقه هم محسوب شود، و شرایط امنیتی کشور بحرین و ترس آن ها از تحولات سیاسی داخلی و حرکت های مردمی که در آنجا تداوم دارد زمینه این نوع درخواست ها و مطالبات و مواضع غیرموجه را برای قدرت های فرامنطقه ایی از جمله آمریکا فراهم می کند.
بنابراین در عین حال که نیاز به نوعی هوشیاری در مواجهه با این نوع مواضع حتمی است، به نظر نمی آید که تغییری در راهبردهای منطقه ایی آمریکا به وجود آمده باشد. گرچه نگرانی آمریکا از روند تحولات به خصوص قدرت یابی مقاومت و شکست راهبرد جنگ نیابتی آن با شکست داعش در عراق و سوریه نگرانی های جدی در دولتمردان آمریکایی می تواند برانگیزد. به نظر می رسد در آینده همین جنس همکاری ها تداوم پیدا خواهد کرد به خصوص که هزینه اصلی پیاده سازی این راهبرد که فرسایش توان جهان اسلام و تامین خواسته صهیونیست ها را هدف گرفته، را کشورهای عربی متحد آمریکا تامین می کنند. در مجموع یکی از نتایج این وضعیت، ممانعت از شکل گیری بلوک قدرت اصلی در غرب آسیا و تولید کانون بحران در حاشیه قدرت های رقیب آمریکا و غرب است./
با تشکراز جناب سردار سنایی راد که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.