(روزنامه آرمان – 1394/08/12 – شماره 2893 – صفحه 6)
* بعد از انتخابات سال 92 كه آقاي روحاني توانست با شعار تغيير، دولت را در دست بگيرد موقعيت سياسي و فعاليت اصلاحطلبان را نسبت به گذشته چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** اصلاحطلبان اكنون در موقعيت بهتري نسبت به گذشته هستند اما قطعا هنوز به موقعيت مطلوب نرسیدهاند. آنها هنوز در شرايطي نيستند كه بتوانند اهداف خود را پيگيري كنند و نتيجه مطلوبي به دست آورند. فضايي كه براي اصلاحطلبان ايجاد شده و بازخوردهايي كه نسبت به مواضع آنها وجود دارد مطلوب نيست. در واقع اصلاحطلبان به دليل اين مسائل براي بيان ديدگاهها يا طرح مواضع خود احساس آرامش كامل ندارند. اصلاحطلبان فكر ميكنند بايد شرايط بهتري را در دولت آقاي روحاني تجربه ميكردند. به ويژه آنكه آقاي روحاني در زمان کارزار انتخاباتي خود قولهايي در رابطه با فضاي امن و آزاد براي طرح انديشهها داده بودند.
بنابراين از اين جهت مقداري با مطلوب خود فاصله دارند. از جهت اينكه موقعيت فعاليت حزبي، گروهي و جناحي آنها چگونه است ميتوان گفت هنوز شرايط مناسب براي اصلاحطلبان فراهم نشده است و امیدوارند فعاليتهاي حزبيشان در مسیر مطلوبتری قرار بگیرد. اما ارزيابي اصلاحطلبان اين است كه شرايط مناسبي از جهت حضور در عرصه سياست ميتوان به دست آورد لذا به دنبال آن هستند تا تعاملي را با همه نيروها و تفكرات داشته باشند، يعني آنها به اين نتيجه رسيدهاند بايد به سمت و سوي ادوار گذشته بروند كه در جامعه همه گروهها ميتوانستند ديدگاههاي خود را مطرح كنند. به اين ترتيب به نظر ميرسد واقعبيني اصلاحطلبان نسبت به گذشته بيشتر شده است.
* اين فضا امروز در آبان ماه سال 94 چگونه محقق ميشود؟
** مقداري از آن چيزي كه بايد فراهم شود مربوط به قرائتهاي خاصی است که از فعاليتهاي سياسي و گروهي میشود. مثلا طرحي در مجلس مورد بررسي قرار گرفته است كه همه احزابي كه منحل اعلام شدهاند تا پنج سال اجازه فعاليت نداشته باشند. در حالي كه انحلال يك حزب ممكن است خودخواسته باشد و متوجه دولت نباشد. اين حرف نامتناسب و غيرمنطقي است كه اگر حزبي به دلايلي مثل خطايي كه ممكن است آن را مرتكب شده باشد يا خودش به خاطر مواضع جديدتر قصد انحلال داشته باشد اعضايش نتوانند به مدت پنج سال فعاليت داشته باشند. بهويژه اينكه مادهاي كه مطرح شده است مقداري ابهام دارد.
مثلا از نيروهاي اصلي صحبت شده است اما مشخص نكردهاند كه چه كساني مشمول نيروهاي اصلي ميشوند. آيا شوراي مركزي از نيروهاي اصلي محسوب ميشوند؟ هيات امنا نيروهاي اصلي حزب است يا اعضاي شوراي مركزي؟ در حقيقت اين يك قرائت خاصي از فعاليت سياسي است كه بعضا مطرح میشود. در حالي كه احزاب و گروهها خود اين احساس را ندارند و اصلاحطلبان آن را صحیح نميدانند. فكر ميكنم بايد قرائت مثبتي نسبت به رويكردها و فعاليتها وجود داشته باشد و فضايي براي ايجاد شرايط بهتر، تعامل و گفتوگو فراهم شود تا گروهها بتوانند نقطه نظرات مشتركي پيدا كنند. در حال حاضر هنوز دو تفكر در مجموعه خودشان به طرح ديدگاههاي خود ميپردازند و اين موقعيت براي آنها فراهم نيست كه با همديگر مباحثه كنند. اينها نكاتي است كه بايد براي ایجاد شرايط بهتر فراهم شود تا احزاب و گروهها احساس امنيت و آرامش بيشتري داشته باشند.
* شما براي بهبود فضا به اين اشاره كرديد كه بايد اقداماتي صورت بگیرد. اصلاحطلبان براي رسيدن به اين فضا بايد چه كار كنند؟
** تنها ابزار و امكاناتي كه در اختيار اصلاحطلبان است حضور در مجامع مختلف و طرح ديدگاههاي آنان در محافلي مانند دانشگاههاست. آنها همينطور بايد احزاب خود را فعال كنند. باید بر تقویت این فضاها کوشید تا بتوان ديدگاههاي خود را مطرح كرد. باید بتوان هم در قالب حزب و هم در قالب نشستهاي مباحثه و گفتوگو با ديگران رفتار کرد. آنها رسانه ملي را هم در اختيار ندارند به همين دليل از بسياري از امكانات و شرايطي كه طرف مقابل از آنها برخوردار است محرومند.
* ممکن است با ورود اصلاحطلبان به مجلس آينده وضعيت تغيير كند؟
** من تصور ميكنم اگر در مجلس تعادلي برقرار شود و افراد صاحب منطق و خرد وارد مجلس شوند اين امكان وجود دارد كه شرايط مناسبي به وجود بيايد كه مثل اوايل انقلاب همه ديدگاهها بتوانند مطرح شوند.
* اين مساله محقق ميشود؟
** اين بستگي به این موضوع دارد که چقدر فضا براي انتخابات فراگير فراهم شود. اگر تبليغاتي ايجاد شود كه مردم نتوانند نماينده خود را داشته باشند زياد نميتوان اميدوار بود. ما اميدواريم شرايط براي انتخابات فراگير فراهم شود اما گویا برای برخی مطلوبتر آن است كه انتخابات حداقليتر برگزار شود. در حالي كه اصلاحطلبان حضور حداكثري را ميپسندند و معتقدند در چنين فضايي نمايندگان واقعي ميتوانند به مجلس راه پيدا كنند.
* در دو سال گذشته برخي اصلاحطلبان گفتهاند دولت اصلاحطلب نيست. در مقابل گروه ديگر گفتهاند بايد مثل چشم مراقب دولت بود. شما با كدام نگاه موافقيد؟
** وقتي ما از فردي در انتخابات حمايت ميكنيم به اين معناست كه وقتي دولت مطلوب بر سر كار ميآيد بايد با آن همراهي كرد و تنها ملاك حمايت در انتخابات نيست. ما بايد دولت را حمايت كنيم تا بتواند گفتماني كه در ادبيات رئيسجمهور شاهد بوديم را به منصه ظهور برساند. طبيعتا فاز دوم بيشتر مد نظر ماست. نميشود فردي را انتخاب كرد و ديگر با او كاري نداشت. اينكه مسئوليتي در برابر دولت نداشته باشيم نقطه مثبتي نيست. ما دولت را در زمينههاي مختلف حمايت ميكنيم تا او در كارش ثمردهي داشته باشد.
* آيا اصلاحطلبان با دولت جلساتي برگزار كردهاند تا به دولت مشاوره بدهند؟ اگر بوده چه كساني ديدار داشتهاند؟
** بسيار اندك بوده است. اصلاحطلبان تلاش كردهاند اين ارتباطات را برقرار كنند اما اگر هم اين ارتباطات برقرار شده چندان نتيجه مطلوبي در پي نداشته است.
* چرا؟ آيا دولت استقبال نكرده از اين جلسات؟
** دولت اسقبال كرده اما ميگويد من همه ابزارها را در اختيار ندارم.
* در واقع جلسات درباره مسائلي خارج از حيطه اجرايي بوده است؟
** بله، بيشتر تبادل نظر بوده تا اينكه بخواهد منجر به نتيجه عملي شود.
* در رابطه با انتخابات با دولت گفتوگويي صورت نگرفته است؟
** نه به آن صورت، اما تلاش شده تا ديدگاهها و نظرات انتقال داده شود. چون دولت خود را مسئول نميداند و معتقد است انتخابات دولتي نيست. در انتخابات مردم نقش دارند و دولت خود را از ورود به انتخابات و گفتوگو براي ساختار آينده مجلس و تركيب نيروها مبرا ميداند. طبيعي هم هست و درست هم اين است كه دولت مداخلهاي نداشته باشد اما بايد شرايط امن را فراهم كند. انتخابات بايد سالم برگزار شود، انتخابات امن باشد و نهايتا مردم احساس كنند كانديدايشان توانسته آنها را نمايندگي كند.
* اصلاحطلبان عزم راسخي براي شركت در انتخابات دارند. از سمت ديگر هم ميبينيم اصولگرايان دو سال گذشته دولت را از دست دادند و اكنون عدهاي از آنها ميگويند اگر مجلس را از دست دهيم آينده نامشخصي خواهيم داشت. نگاه شما به انتخابات مجلس چگونه است؟
** ما ميدان انتخابات را ميدان جنگ و كارزار نميبينيم. ما ميدان را ميداني ميبينيم كه تعامل و گفتوگو بايد در آن تحقق پيدا كند و فكر نمیكنيم در ميداني قرار داريم كه در يك سوي آن دشمن و در سوي ديگر آن نيروهاي خودي هستند. ما همه را كساني ميشناسيم كه همشان اين است بتوانند به جامعه خدمتي كنند. ما معتقديم مردم هم آنقدر بلوغ فكري دارند كه منتخبان خود را كه داراي ظرفيتهاي علمي و عملي هستند انتخاب كنند و به مجلس بفرستند مشروط بر اينكه شرايط براي همه يكسان باشد.
* فرضا اگر اصلاحطلبان مجلس را از دست بدهند آينده را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** براي دوره بعدي تلاش ميكنند. اصلاحطلبان نگراني ندارند. آينده اين است كه در جامعه ما اصلاحطلبي مطلوب است نه اصولگراي تندرويي كه بيشتر به حذف طرف مقابل ميانديشد تا تعامل و گفتوگو. ما چون تعامل و گفتوگو را اساس كار ميبينيم فكر ميكنيم اگر اصلاحطلبان پيروز شوند زمينه براي فعاليت همه گروهها فراهم خواهد شد اما اگر اصولگرايان در اين ميدان پيروز شوند دايره براي اصلاحطلبان تنگ خواهد شد.
* گفتيد جامعه اصلاحطلبان را ميپذيرد. براي اين مساله چه شاخصي داريد؟
** در انتخابهاي مختلف مردم اين را اثبات كردند. هر زمان كه مردم به صورت حداكثري پاي صندوق راي آمدند و هر زمان كه كانديداي مورد نظر اكثريت جامعه توانست به عنوان كانديدا مطرح شود نتيجهاش آن بود كه فرد اصلاحطلب يا كسي كه با رويكرد اصلاحطلبانه آمده توانسته پيروز شود. اين نشاندهنده آن است كه جامعه ما اصلاحطلبان را ميپسندد. اما هرگاه حضور مردم حداکثری نبوده طبيعي است اصولگرايان پيروز شدند.
* پس اصلاحطلبان علاوه بر فعاليتهاي سازماني خود بايد تلاش كنند مردم را پاي صندوق راي بياورند.
** دقيقا. مردم بايد پاي صندوق راي بيايند و از حقي كه برايشان تعريف شده است استفاده كنند.
http://armandaily.ir/?News_Id=133155
ش.د9404238