فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اصلاحطلبان فکر میکنند باید شرایط بهتری را در دولت آقای روحانی تجربه میکردند، به ویژه آنکه آقای روحانی در زمان کارزار انتخاباتی خود قولهایی در رابطه با فضای امن و آزاد برای طرح اندیشهها داده بود.
پایگاه بصیرت به نقل از خبرگزاری فارس:
روزنامه آرمان امروز سه شنبه 94/8/12 گفت و گویی با اشرف بروجردی، فعال سیاسی اصلاحطلب انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
بعد از انتخابات سال 92 که آقای روحانی توانست با شعار تغییر، دولت را در دست بگیرد موقعیت سیاسی و فعالیت اصلاحطلبان را نسبت به گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان اکنون در موقعیت بهتری نسبت به گذشته هستند اما قطعا هنوز به موقعیت مطلوب نرسیدهاند. آنها هنوز در شرایطی نیستند که بتوانند اهداف خود را پیگیری کنند و نتیجه مطلوبی به دست آورند. فضایی که برای اصلاحطلبان ایجاد شده و بازخوردهایی که نسبت به مواضع آنها وجود دارد مطلوب نیست. در واقع اصلاحطلبان به دلیل این مسائل برای بیان دیدگاهها یا طرح مواضع خود احساس آرامش کامل ندارند. اصلاحطلبان فکر میکنند باید شرایط بهتری را در دولت آقای روحانی تجربه میکردند. به ویژه آنکه آقای روحانی در زمان کارزار انتخاباتی خود قولهایی در رابطه با فضای امن و آزاد برای طرح اندیشهها داده بودند. بنابراین از این جهت مقداری با مطلوب خود فاصله دارند. از جهت اینکه موقعیت فعالیت حزبی، گروهی و جناحی آنها چگونه است میتوان گفت هنوز شرایط مناسب برای اصلاحطلبان فراهم نشده است و امیدوارند فعالیتهای حزبیشان در مسیر مطلوبتری قرار بگیرد. اما ارزیابی اصلاحطلبان این است که شرایط مناسبی از جهت حضور در عرصه سیاست میتوان به دست آورد لذا به دنبال آن هستند تا تعاملی را با همه نیروها و تفکرات داشته باشند، یعنی آنها به این نتیجه رسیدهاند باید به سمت و سوی ادوار گذشته بروند که در جامعه همه گروهها میتوانستند دیدگاههای خود را مطرح کنند. به این ترتیب به نظر میرسد واقعبینی اصلاحطلبان نسبت به گذشته بیشتر شده است.
این فضا امروز در آبان ماه سال 94 چگونه محقق میشود؟
مقداری از آن چیزی که باید فراهم شود مربوط به قرائتهای خاصی است که از فعالیتهای سیاسی و گروهی میشود. مثلا طرحی در مجلس مورد بررسی قرار گرفته است که همه احزابی که منحل اعلام شدهاند تا پنج سال اجازه فعالیت نداشته باشند. در حالی که انحلال یک حزب ممکن است خودخواسته باشد و متوجه دولت نباشد. این حرف نامتناسب و غیرمنطقی است که اگر حزبی به دلایلی مثل خطایی که ممکن است آن را مرتکب شده باشد یا خودش به خاطر مواضع جدیدتر قصد انحلال داشته باشد اعضایش نتوانند به مدت پنج سال فعالیت داشته باشند. بهویژه اینکه مادهای که مطرح شده است مقداری ابهام دارد. مثلا از نیروهای اصلی صحبت شده است اما مشخص نکردهاند که چه کسانی مشمول نیروهای اصلی میشوند. آیا شورای مرکزی از نیروهای اصلی محسوب میشوند؟ هیات امنا نیروهای اصلی حزب است یا اعضای شورای مرکزی؟ در حقیقت این یک قرائت خاصی از فعالیت سیاسی است که بعضا مطرح میشود. در حالی که احزاب و گروهها خود این احساس را ندارند و اصلاحطلبان آن را صحیح نمیدانند. فکر میکنم باید قرائت مثبتی نسبت به رویکردها و فعالیتها وجود داشته باشد و فضایی برای ایجاد شرایط بهتر، تعامل و گفتوگو فراهم شود تا گروهها بتوانند نقطه نظرات مشترکی پیدا کنند. در حال حاضر هنوز دو تفکر در مجموعه خودشان به طرح دیدگاههای خود میپردازند و این موقعیت برای آنها فراهم نیست که با همدیگر مباحثه کنند. اینها نکاتی است که باید برای ایجاد شرایط بهتر فراهم شود تا احزاب و گروهها احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشند.
شما برای بهبود فضا به این اشاره کردید که باید اقداماتی صورت بگیرد. اصلاحطلبان برای رسیدن به این فضا باید چه کار کنند؟
تنها ابزار و امکاناتی که در اختیار اصلاحطلبان است حضور در مجامع مختلف و طرح دیدگاههای آنان در محافلی مانند دانشگاههاست. آنها همینطور باید احزاب خود را فعال کنند. باید بر تقویت این فضاها کوشید تا بتوان دیدگاههای خود را مطرح کرد. باید بتوان هم در قالب حزب و هم در قالب نشستهای مباحثه و گفتوگو با دیگران رفتار کرد. آنها رسانه ملی را هم در اختیار ندارند به همین دلیل از بسیاری از امکانات و شرایطی که طرف مقابل از آنها برخوردار است محرومند.
ممکن است با ورود اصلاحطلبان به مجلس آینده وضعیت تغییر کند؟
من تصور میکنم اگر در مجلس تعادلی برقرار شود و افراد صاحب منطق و خرد وارد مجلس شوند این امکان وجود دارد که شرایط مناسبی به وجود بیاید که مثل اوایل انقلاب همه دیدگاهها بتوانند مطرح شوند.
این مساله محقق میشود؟
این بستگی به این موضوع دارد که چقدر فضا برای انتخابات فراگیر فراهم شود. اگر تبلیغاتی ایجاد شود که مردم نتوانند نماینده خود را داشته باشند زیاد نمیتوان امیدوار بود. ما امیدواریم شرایط برای انتخابات فراگیر فراهم شود اما گویا برای برخی مطلوبتر آن است که انتخابات حداقلیتر برگزار شود. در حالی که اصلاحطلبان حضور حداکثری را میپسندند و معتقدند در چنین فضایی نمایندگان واقعی میتوانند به مجلس راه پیدا کنند.
در دو سال گذشته برخی اصلاحطلبان گفتهاند دولت اصلاحطلب نیست. در مقابل گروه دیگر گفتهاند باید مثل چشم مراقب دولت بود. شما با کدام نگاه موافقید؟
وقتی ما از فردی در انتخابات حمایت میکنیم به این معناست که وقتی دولت مطلوب بر سر کار میآید باید با آن همراهی کرد و تنها ملاک حمایت در انتخابات نیست. ما باید دولت را حمایت کنیم تا بتواند گفتمانی که در ادبیات رئیسجمهور شاهد بودیم را به منصه ظهور برساند. طبیعتا فاز دوم بیشتر مد نظر ماست. نمیشود فردی را انتخاب کرد و دیگر با او کاری نداشت. اینکه مسئولیتی در برابر دولت نداشته باشیم نقطه مثبتی نیست. ما دولت را در زمینههای مختلف حمایت میکنیم تا او در کارش ثمردهی داشته باشد.
آیا اصلاحطلبان با دولت جلساتی برگزار کردهاند تا به دولت مشاوره بدهند؟ اگر بوده چه کسانی دیدار داشتهاند؟
بسیار اندک بوده است. اصلاحطلبان تلاش کردهاند این ارتباطات را برقرار کنند اما اگر هم این ارتباطات برقرار شده چندان نتیجه مطلوبی در پی نداشته است.
چرا؟ آیا دولت استقبال نکرده از این جلسات؟
دولت اسقبال کرده اما میگوید من همه ابزارها را در اختیار ندارم.
در واقع جلسات درباره مسائلی خارج از حیطه اجرایی بوده است؟
بله، بیشتر تبادل نظر بوده تا اینکه بخواهد منجر به نتیجه عملی شود.
در رابطه با انتخابات با دولت گفتوگویی صورت نگرفته است؟
نه به آن صورت، اما تلاش شده تا دیدگاهها و نظرات انتقال داده شود. چون دولت خود را مسئول نمیداند و معتقد است انتخابات دولتی نیست. در انتخابات مردم نقش دارند و دولت خود را از ورود به انتخابات و گفتوگو برای ساختار آینده مجلس و ترکیب نیروها مبرا میداند. طبیعی هم هست و درست هم این است که دولت مداخلهای نداشته باشد اما باید شرایط امن را فراهم کند. انتخابات باید سالم برگزار شود، انتخابات امن باشد و نهایتا مردم احساس کنند کاندیدایشان توانسته آنها را نمایندگی کند.
اصلاحطلبان عزم راسخی برای شرکت در انتخابات دارند. از سمت دیگر هم میبینیم اصولگرایان دو سال گذشته دولت را از دست دادند و اکنون عدهای از آنها میگویند اگر مجلس را از دست دهیم آینده نامشخصی خواهیم داشت. نگاه شما به انتخابات مجلس چگونه است؟
ما میدان انتخابات را میدان جنگ و کارزار نمیبینیم. ما میدان را میدانی میبینیم که تعامل و گفتوگو باید در آن تحقق پیدا کند و فکر نمیکنیم در میدانی قرار داریم که در یک سوی آن دشمن و در سوی دیگر آن نیروهای خودی هستند. ما همه را کسانی میشناسیم که همشان این است بتوانند به جامعه خدمتی کنند. ما معتقدیم مردم هم آنقدر بلوغ فکری دارند که منتخبان خود را که دارای ظرفیتهای علمی و عملی هستند انتخاب کنند و به مجلس بفرستند مشروط بر اینکه شرایط برای همه یکسان باشد.
فرضا اگر اصلاحطلبان مجلس را از دست بدهند آینده را چگونه ارزیابی میکنید؟
برای دوره بعدی تلاش میکنند. اصلاحطلبان نگرانی ندارند. آینده این است که در جامعه ما اصلاحطلبی مطلوب است نه اصولگرای تندرویی که بیشتر به حذف طرف مقابل میاندیشد تا تعامل و گفتوگو. ما چون تعامل و گفتوگو را اساس کار میبینیم فکر میکنیم اگر اصلاحطلبان پیروز شوند زمینه برای فعالیت همه گروهها فراهم خواهد شد اما اگر اصولگرایان در این میدان پیروز شوند دایره برای اصلاحطلبان تنگ خواهد شد.
گفتید جامعه اصلاحطلبان را میپذیرد. برای این مساله چه شاخصی دارید؟
در انتخابهای مختلف مردم این را اثبات کردند. هر زمان که مردم به صورت حداکثری پای صندوق رای آمدند و هر زمان که کاندیدای مورد نظر اکثریت جامعه توانست به عنوان کاندیدا مطرح شود نتیجهاش آن بود که فرد اصلاحطلب یا کسی که با رویکرد اصلاحطلبانه آمده توانسته پیروز شود. این نشاندهنده آن است که جامعه ما اصلاحطلبان را میپسندد. اما هرگاه حضور مردم حداکثری نبوده طبیعی است اصولگرایان پیروز شدند.
پس اصلاحطلبان علاوه بر فعالیتهای سازمانی خود باید تلاش کنند مردم را پای صندوق رای بیاورند.
دقیقا. مردم باید پای صندوق رای بیایند و از حقی که برایشان تعریف شده است استفاده کنند.