(روزنامه آفتاب يزد ـ 1394/09/01 ـ شماره 4483 ـ صفحه 3)
** همیشه یک انتظار طبیعی از وزارت
کشور وجود داشته است که این وزارتخانه و سایر نهادهای متولی تامین امنیت نشستهای
قانونیِ انتخاباتی، حضوری فعال داشته باشند و محیطی امن را فراهم کنند اما واقعیت
در جامعه ما چیز دیگری است. من معتقدم در فاصله تصویب برجام و حتی پیش از آن، از
زمان انتخابات 92 تا دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، تندروها فضای نهادینه
شده گذشته را ، که قبلا هم وجود داشت و در آن زمان هم نشستهای رقبای خودشان را
خارج از چارچوب قانون بر هم میریختند، بازسازی کرده اند علت آن هم این است که علی
رغم تمام شعارهایی که در گذشته داده میشد آنچنان با این پدیده برخورد جدی نشده
اکنون نیز من کم و بیش فکر میکنم حتی با دستور وزیر کشور مبنی بر شناسایی و
برخورد با تندروها اتفاق خاصی نیفتد.
این نوع تجمعات و برخوردهای غیرقانونی اگرچه
در بخشی از پیکره اجتماعی جامعه ایران وجود دارد اما به هر صورت در سالهای دورتر
سازماندهی و شکل گرفته شده است. بنابراین به میزانی که اصلاحطلبان و دولت و جریان
همسو با دولت در هر عرصه موفقیتی به دست بیاورند این روند تشدید میشود و شدت پیدا
میکند خصوصا پس از جریان مذاکرات هستهای و تصویب برجام که بسیار از نظر اجتماعی
و روانی در روند و نتیجه انتخابات اثرگذار بوده است. طبیعتا این فضاسازیها افزایش
هم خواهد یافت. اتفاقا بهتر هم خواهد بود و این افراد خودشان را خوب نشان میدهند
و با این روند شاهد یک مشارکت بالا در انتخابات مجلس هستیم و مردم به کسانی رای
خواهند داد که حداقل خودشان لیدری این تجمعات غیرقانونی را برعهده نگیرند. اکنون
انتظار این است که زمینههای مقدماتی انتخابات از جمله تامین امنیت نشستهایی که
فضای انتخاباتی را شکل میدهند مثل نشست روز پنجشنبه هفته گذشته فراهم و تامین
شود و وزارت کشور هم باید پیگیری کند، اما واقعیت این است که وزارت کشور در این
قصه خیلی کارهای نیست و نهادهای دیگری هستند که باید به طور مصمم با این روند
مقابله نمایند.
* درهمین رابطه به نظر شما وزیر کشور و کل مجموعه وزارت کشور تا چه میزان قدرت رویارویی و مقابله با این تجمعات غیرقانونی را دارد. به طور مثال یک نماینده مجلس نهم که در این تجمعات حضور داشته گفته است که وزیر را استیضاح میکنیم یعنی ترسی از وزیر کشور نداریم!؟
** ببینید آن زمان که در دوره اصلاحات، رئیس دولت اصلاحات فریاد میزد که باید با این نوع پدیدههای خودسر مقابله شود و این تفکر خشکانده شود برای چنین مواقعی بود. در آن زمان کار اساسی نشد. به نظر من این نهادهای متولی هستند که باید به طور جدی با این پدیده مقابله کنند.برخی از آنها هم مثل آقایی که میگوید از «وزیر کشور نمیترسم» نیستند و برخلاف او از این جریانات خودسر کاملا میترسند و وارد معرکه نمیشوند. این نوع رفتارها و حرکات خودسرانه که نمونه حادتر آن را در شیراز در مورد آقای مطهری دیدیم، در قم و لاهیجان هم وجود داشت. مبارزه با این قبیل اتفاقات یک اراده فوق العاده میخواهد که به طور جدی در مقابل این روند بایستند.
* با این حال یک روز پس از وقوع حادثه، آفتاب یزد مصاحبهای داشت با سخنگوی وزارت کشور و ایشان هم این قول را از جانب وزارت کشور به اصلاحطلبان داد که از این پس امنیت این گروه سیاسی را هنگام برپایی همایشها و نشستها در آستانه انتخابات مجلس تامین کند، تحلیل شما از وعده آقای حسینعلی امیری چیست و آیا برای مقابله با این تندرویها از سوی این وزارتخانه عزم و ارادهای جدی وجود دارد یا صرفاً وعدهای دادهاند در حد حرف و کلام؟
** در اینکه خواسته قلبی آقای امیری، قائم مقام وزیر کشور، عدم وقوع چنین حوادثی است هیچ شکی ندارم. یعنی تردیدی نسبت به سلامت نفس او و اراده و عزم شخص ایشان و وزارت کشور برای مبارزه با این حوادث وجود ندارد، اما واقعیت این است که این گره نه به دست آقای امیری و نه به دست وزیر کشور باز میشود تا زمانی که آن اراده قوی وجود نداشته باشد، اتفاقی نمیافتد. در یک کلام، بستن پرونده حرکتهای خودسرانه در این مملکت شبیه پرونده مذاکرات هستهای و برجام است و نیازمند یک عزم و اراده جدی است.
* به نظر میرسد یکی از تفاوتهای اصلاحطلبان با تندروها در این است که اصلاحطلبان هیچگاه تجمع نمیکنند و سخنرانی یکی از چهرههای اصولگرا را برهم نمیزنند، این موضوع درست است؟
** دقیقا. یکی از وجوه اصلی و جدی تمایز جریان اصلاحطلبی با جریان اصولگرایان تندرو همین است که اخلاق سیاسی در جریان اصلاحطلبی نهادینه شده است و یکی از شعارهای جدی است، بنابراین اصلاحطلبان هیچگاه و در هیچ سطحی و با هر ادبیاتی حتی اگر رقیب تندرو خودشان را در یک سخنرانی ببینند، ورود نمیکنند. برای اینکه اخلاق سیاسی اقتضا میکند که رقابت یک رقابت منطقی باشد و طبیعتا گام نخست این رویه این است که رقیب از یک آزادی عمل برای ارائه نقطه نظرات خودش برخوردار باشد حتی اگر خارج از چارچوبهای قانونی و یا خارج از روابط قانونی حرکت کند و حتی با ادبیات هتاکانه هم بخواهد سخن بگوید این قانون است که باید با افراد برخورد کند نه اشخاص. به همین دلیل اصلاحطلبان به هیچ وجه در این عرصه و سایر عرصههای بیاخلاقی و در عرصههایی که به علت بیتوجهی برخی نهادهای مسئول در سالهای دور در رفتار برخی از اصولگرایان پایهگذاری شده است و به نحوی لایههای اجتماعی را هم شکل داده ورود نخواهند کرد.
* این اقدامی که فردی به عنوان نماینده مجلس در این جمع غیرقانونی حضور داشته چه لطماتی به شان و جایگاه نمایندگی وارد میکند. به هر حال ایشان کسی است که در نهاد قانونگذاری است و عنوان قانونگذار را یدک میکشد. این رفتار وی چه تبعاتی برای جایگاه مجلس در میان مردم خواهد داشت؟
** تمام فریاد و داد و فغان اصلاحطلبان در 12 سال گذشته و از مجلس هفتم به این طرف همین بوده که مجلسی قانونمند و در چارچوب قانون و بدون توجیه و بیتوجهی به ضوابط و مضامین قانونی شکل بگیرد و حقالناس به معنای واقعی رعایت شود. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد امثال این نماینده که به تعبیر دکتر لاریجانی جزء آن اقلیت خودرای در مجلس هستند دیگر به خود اجازه بروز چنین رفتارهایی را نمیدهند در مورد این نماینده مجلس من معتقدم که ایشان ازقبل شکست خودش را پیشبینی کرده است، بنابراین بهطور رسمی وارد تجمعات خودسرانه برای برهم زدن فضای اجتماعی میشود. اگر این روند در یک منطقهای استمرار پیدا کند به طور طبیعی تاثیر خواهد داشت بر مشارکت مردم و مشارکتهای حداقلی آنها. مشارکت حداقلی موجب میشود تا امثال این نماینده مجلس بتوانند رای بیاورند. اما من پیشبینی میکنم که اتفاق سال 92 در انتخابات امسال هم تکرار خواهد شد و امثال او خیلی زود خط خواهند خورد.
* آیا این حرکت تندروها و خودسرها یک نوع گل به خودی به جناح اصولگرا محسوب نمیشود و وجهه این جناح را در برابر افکار عمومی خدشهدار نمیکند؟
** چرا کاملا این قضیه یک گل به خودی به طیف اصولگراست و قطعا اصولگرایان معتدل و عاقل با این نوع حرکتها مخالفاند. این حرکات اساساً با چارچوب فرهیختگی و تاریخ فرهنگی ملت ایران هماهنگی ندارد. حتی اگر من بخواهم کمی شیطنت سیاسی بکنم میگویم که این حرکات اگر استمرار پیدا کند حتما از دیدگاه افکار عمومی به نفع اصلاحطلبان است.
* خیلیها بر این باورند که رفتار تندروها مهر تاییدی بر حقانیت اصلاحطلبان است.
** این سخن، واقعیت است. کسی که قدرت شنیدن سخنان رقیب سیاسی خودش را نداشته باشد هیچگاه نمیتواند در عرصههای اجرایی و قانونگذاری و به طور کلی در هر عرصه مدیریتی کشور به نفع مردم کاری کند. این مهم از حداقل ضرورتهایی است که یک انسانی که مدعی اثرگذاری در توسعه کشور و مردم منطقهاش است ، باید از آن برخوردار باشد. اگر یک نماینده که قرار است برای مردم حوزه پهناوری مثل پاکدشت و ورامین کاری کند، نتواند چنین بلوغ فکری و رفتاری را از خود نشان دهد قطعاً مردم منطقه از او انتظار اثرگذاری در توسعهیافتگی منطقهشان نخواهد داشت.
* آیا پیش بینی میکنید که چنین رویدادهایی باز هم برای اصلاحطلبان در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی روی دهد؟
** بله، احتمالا ادامه خواهد داشت چون فعلا و به نظر بنده عزم جدی نمیبینم برای مقابله و مبارزه با این برخوردهای غیرقانونی چون سالیان سال است که ما شاهد این روند هستیم، بنابراین حتی در زمان انتخابات تعداد این رفتارها بیشتر هم خواهد شد.
* و سخن آخر؟
** حرف پایانیام این است که مشارکت حداکثری و انتخابات باشکوه در اسفند 94 یکی از رساترین پیامهای بینالمللی این ملت میتواند باشد و این امر وقتی تحقق پیدا خواهد کرد که مقدمات آن فراهم شود و یکی از مقدمات آن تضمین آزادی سخنرانان رقیب در عرصه حاکمیت است.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=19783
ش.د9404325