(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1394/08/27 ـ شماره 4215 ـ صفحه 10)
دنیای به هم وابسته کنونی راهی جز پیشبرد سیاست خارجی تعاملی و تنش زدا را پیش روی کشورها قرار نمیدهد. کشوری که در این مسیر قرار نگیرد و به جای رفع اختلافها به سمت تشدید آن حرکت کند سرنوشتی جز انزوا و عقب ماندگی نخواهد داشت.
به گزارش ایرنا امروز و در جهانِ پیش رو کمتر دولتمرد و سیاستمدار عاقلی را میتوان یافت که جنگ و درگیری را برای حل و فصل اختلافها به جای کاربرد دیپلماسی و گفت وگو برگزیند. در فضای بین الملل، حل اختلافها از راه مذاکره و رسیدن به تفاهم نه تنها از بار تنشها خواهد کاست بلکه فضا را برای بهرهبرداری بیشتر از فرصتها باز میکند. درک این واقعیت مهم به تصمیم سازان و تصمیم گیران کمک میکند تا بر انتخاب ابزارهای منطقی و کارآمد در حوزه سیاست خارجی تامل کنند.
تنش زدایی برخلاف رویکرد تنش زا، در جهان پرچالش و پرتعارض کنونی راهی کم هزینه و کم خطر برای دستیابی به اهداف و تامینکننده منافع گوناگون کشورها است؛ راهی که حتی میتوان آن را به سمت آرمانها و فراهدفهای ملی امتداد داد.
طی نزدیک به یک دهه گذشته در ایران، تنش زدایی، تعامل و همیاری با هدف بهبود روابط و بهره گیری از فرصتها از نگاه سیاستمداران و دولتمردان پیشین دور مانده بود. همچنین، برخی اقدامها و اظهارنظرهای خودسرانه و نسنجیده از تریبونهای گوناگون در سالهای قبل فضا را به سمتی پیش برد که کشور ما با اتهامهایی نظیر فعالیتهای غیرصلح آمیز هستهای به شدت زیر فشارهای بینالمللی قرار گرفت.
در نتیجه، نه تنها قدرتهای جهانی بلکه بسیاری کشورهای منطقه و نهادهای بینالمللی نیز همصدا با سیاستهای واشنگتن به عنوان سردمدار جبهه ضدایرانی صفی از تحریم و تهدید را در برابر جمهوری اسلامی ایران شکل دادند. سوژه سازی ایران در زمینه تهدید علیه صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی در کنار پراکنش اتهامهایی تکراری چون حمایت ایران از تروریسم، نقض حقوق بشر و مداخله در امور دیگر کشورها از جمله برچسبهایی بود که با هدف ایران هراسی و ایران ستیزی طراحی و به کارگرفته شد؛ اتهامهایی که به دنبال توجیه اعمال فشار مضاعف و حتی تهدید نظامی ایران بود.
در چنین فضای بین المللی، انتخابات خردادماه 1392 سبب تغییر رویکردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شد. ملت با مشارکتی گسترده به سیاستی رای داد که بتواند ضمن خارج ساختن ایران از انزوای پیشین و فشارهای روزافزون، مسیر را برای بهبود مناسبات با جهان هموار کند.
در این پیوند، «حسن روحانی» رئیس جمهوری، اردیبهشت ماه 1392 در چارچوب وعدههای انتخاباتی خود اظهار کرد: اولویت سیاست خارجی دولت من در درجه اول تامین و حفظ منافع ملی از طریق اعتمادسازی و تنش زدایی با جهان خارج است. وی پس از قرار گرفتن در جایگاه بالاترین مقام اجرایی کشور نیز تصریح کرد سیاست خارجی جمهور اسلامی بر مبنای تنش زدایی و اعتماد سازی با دنیا است.
از آن تاریخ، نه تنها در عرصه اعلانی بلکه در صحنه عمل نیز تنش زدایی و برقراری تعامل سازنده با کشورهای منطقه و فرامنطقه مبنای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. در همسنجی با برخی الگوهای سیاست خارجی که در گذشته بر یکی از گفتمانهای آرمانگرایی یا واقع گرایی استوار بود، در رویکرد دولت یازدهم همزمان از گفتمانی با عنوان «آرمان گرایی واقع نگر» بهره گرفته شد تا ضمن حفظ ارزشها و منافع ملی از فرصتهای موجود بیشترین بهرهبرداری صورت گیرد.
حل و فصل پرونده هستهای ایران یکی از مهمترین دستاوردهای دولت تدبیر و امید به شمار میرود که در سایه رویکرد تنش زدایی و تعامل سازنده حاصل شد. این اختلاف که نزدیک به یک دهه روابط ایران و جهان را تیره کرده بود طی گفت وگوهایی طولانی، پیچیده و دشوار به «توافق وین» انجامید. اختلافهای گذشته اینک جای خود را به تلاش برای همکاری و بهبود مناسبات با کشورهای گوناگون جهان در زمینههای مختلف دادهاند. از این رو، «برجام» (برنامه جامع اقدام مشترک) را میتوان نقطه شروع دومینوی عادی سازی روابط تهران و جهان دانست.
در متن این توافق، قدرتهای نظام بین الملل برخلاف گذشته حق غنی سازی ایران را به رسمیت شناختهاند و پس از اجرای توافق، تهران در عرصه جهانی فرصتهای بیشتری برای افزایش قدرت و اقتدار خود خواهد داشت. با اینکه هنوز نزدیک به 40 روز تا پانزدهم دسامبر (بیست و چهارم آذرماه) یعنی روز عملیاتی شدن توافق و لغو تحریمها باقی مانده است کشورهای اروپایی در صف ورود به ایران با هدف سرمایهگذاری و بهبود مناسبات ایستادهاند. از طرفی، سفر پیش روی روحانی به مقصد کشورهایی چون فرانسه و ایتالیا نیز نمود دورهای تازه در رویکرد خارجی ایران در قبال هماوردان پیشین غربی به سمت همکاری است.
دولت یازدهم طی گفت وگوهای هدفمند و مسالمت آمیز هستهای، همزمان با حفظ رویکرد میانه رو خود توانست اجماع شکل گرفته علیه ایران را فروپاشد و با ایجاد شکاف در آن، مخالفان توافق و دشمنان ایران را به انزوا بکشاند. درک این موضوع که پس از اجرایی شدن لغو تحریمها، قدرت و توانمندی ایران در منطقه و جهان افزایش مییابد باعث شده است که برخی از دشمنان ایران نتوانند با توافق هستهای ایران و 1+5 کنار بیایند.
افزون بر پرونده هستهای، توسعه همکاری با سازمانها و نهادهای بین المللی، تلاش برای برقرار روابطی دوستانهتر با کشورهای منطقه و نظام بین الملل از جمله سیاستهایی بوده که طی 2 سال گذشته در قالب تعامل سازنده پیگیری شده است.
پایان سخن این که در دنیای کنونی، رقابتها باید در فضایی تعاملی و غیرتنشزا صورت گیرد. در این میان پیگیری منافع ملی همراه با کاهش دایره دشمنیها و افزایش عرصه تعامل از اهمیتی فزاینده برخوردار است. آغاز و ادامه همین رویکردهای تنش زدا و مسالمت آمیز در عرصه سیاست خارجی بود که راه را برای پایان دادن به اختلافهای فرساینده و غیرضروری هستهای هموار کرد؛ توافقی برد- برد که به بهبود روابط ایران و جهان خواهد انجامید و میتواند برای نخستین بار در دوره پساجنگ سرد در عرصه مناسبات جهانی به عنوان الگویی برای حل و فصل دیگر بحرانها و اختلافها مورد استفاده قرار گیرد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=70201
ش.د9404356