(روزنامه جامجم – 1394/09/07 – شماره 4418 – صفحه 7)
رادیو و تلویزیون
بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و طی چهار دهه گذشته شاهد خصومت مشهود کشورهای امپریالیستی در قبال جمهوری اسلامی ایران بودهایم. دهه اول شامل تقابل در حوزه نظامی و جنگ. دهه دوم، بحث نفوذ فرهنگی و تهاجم نرم. دهه سوم شامل ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و دهه چهارم به دنبال مهار انقلاب از درون توسط نفوذیان و سربازان فرهنگی خویش. در بیان اهمیت موضوع به کلام رهبر معظم انقلاب اشاره میشود که ایشان فرمودهاند: «امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ است برای این کشور و از همه مهمتر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است.»
دکتر یدالله جوانی، استاد دانشگاه در اینباره معتقد است: جمهوری اسلامی به دلیل تفاوتهای اساسی معرفتی و هویتی با نظام سلطه، جهتگیریها و رفتارهای کاملا غیرهمسو با محوریت این نظام، یعنی دولت ایالات متحده آمریکا طی 37 سال گذشته داشته است. از سال 1358 و به دنبال تسخیر لانه جاسوسی به مدت سه دهه، تمام دولتهای ایالات براساس مدل قطع رابطه و فشار همهجانبه بر ایران، تلاش کردند انقلاب اسلامی را به شکست رسانده، جمهوری اسلامی را ساقط نموده و یک جریان وابسته و همسو با غرب را در ایران به قدرت برسانند.
باتلاق عراق
این استاد دانشگاه تصریح کرد: با گذشت حدود سه دهه از این نوع مدل رفتاری آمریکا در قبال ایران، آنچه در صحنه عمل خودنمایی کرد، برخلاف برآوردهای راهبردی و انتظارات دولتمردان آمریکا بود. تبدیل جمهوری اسلامی به یک قدرت منطقهای و باز شدن ژئوپلتیک ایران تا سواحل مدیترانه، واقعیتی بود که آمریکاییها را در اواخر دولت بوش پسر که در باتلاق عراق گرفتار شده بودند، به فکر فرو برد.
جوانی گفت: بهدنبال چنین بررسیهایی از سوی برخیاستراتژیستهای آمریکا، تعامل با ایران از طریق عادیسازی رابطه همراه نفوذ به محیط داخلی ایران با هدف براندازی توصیه شد. براساس همین توصیههای راهبردی بود که اوباما بهعنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری دموکراتها در سال 1387، با شعار «تغییر» وارد عرصه رقابتهای انتخاباتی شد و پس از پیروزی بر رقیب جمهوریخواه، از برقراری رابطه با جمهوری اسلامی سخن به میان آورد. این رویکرد در حالی بود که رئیسجمهور پیشین آمریکا، ایران را محور شرارت معرفی کرده بود و خود اوباما مذاکره با ایران را در سایه تهدید دنبال میکرد.
وی افزود: اما در این سوی میدان و صحنه نبرد استراتژیک میان انقلاب اسلامی و استکبار جهانی، رهبر فرزانه انقلاب به هنگام و پس از جمعبندی مذاکرات با عنوان «برجام» از نقشه و خدعه آمریکاییها به عنوان دشمن اصلی ملت ایران رونمایی کرده و فرمودند: «نیت آنها این بود که این مذاکرات و این توافق هستهای را وسیله قرار دهند برای نفوذ به داخل ایران... نه نفوذ اقتصادی آمریکایی را اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همه توان مقابله خواهیم کرد.» مقام معظم رهبری در چند ماه گذشته، با تکرار بیش از 70 بار واژه «نفوذ» در بیانات خود، به تبیین و تشریح نقشههای آمریکا برای انقلاب اسلامی و ملت ایران برای دوره «پسا برجام» اقدام کردهاند. معظمله خطر نفوذ را در دیدار با فرماندهان سپاه، در سطح یک تهدید بزرگ اینچنین توصیف میفرمایند: «امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ است برای این کشور؛ دنبال نفوذ هستند.»
مهندسی ادراکات
این صاحبنظر امور سیاسی و فرهنگی گفت: آمریکاییها در مدل نفوذ، تمام حوزههای اصلی از قبیل حوزههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی را مورد توجه قرار دادهاند، در این میان نفوذ فرهنگی و نفوذ سیاسی از همه خطرناکتر است. آماج نفوذ دشمن در این صحنهها، تمام اقشار مردم بهخصوص جوانان و مسئولان در تمام سطوح است.
جوانی تصریح کرد: هدف راهبردی دشمن در این مرحله، تغییر نگاهها از طریق القای مطالب موردنظر است. دشمن اگر بتواند مهندسی ادراکات در لایههایی از جامعه و بهویژه در میان مسئولان را به دست گیرد، بهطور طبیعی موفق به مدیریت رفتارها هم خواهد شد. دشمن با نفوذ سیاسی تلاش میکند مدیریت سیاسی کشور را تحتتاثیر قرار دهد. در نفوذ فرهنگی که مهمترین عرصه و اصلیترین عرصه نفوذ موردنظر دشمن است، تغییر در نظام ارزشی جامعه هدف اولیه است. این هدف اگر برای آمریکا حاصل شود، تحقق اهداف دیگر برایش آسان خواهد بود.
وی گفت: در نفوذ فرهنگی، تلاش میشود ذائقه مردم در یک کشور عوض شود. امروز شبکههای ماهوارهای، امکانات در اختیار دشمنان در فضای مجازی و عوامل غربگرا در داخل کشور، همه به نوعی برای تغییر ذائقه عمومی جامعه تلاش میکنند. در سالهای اخیر، یکی از اهداف اصلی از طرح اصلاحات سیاسی و اجتماعی در کشور، همین تغییر ذائقهها بوده است. پیتر هارل از پژوهشگران اندیشکده «مرکز امنیت آمریکایی جدید» به مقامات کاخ سفید چنین توصیه میکند: «آمریکا باید یک استراتژی تهاجمی ترویج اصلاحات سیاسی و اجتماعی در ایران را دنبال کند تا تعامل بیشتر موسسات غیردولتی آمریکایی و بینالمللی و نهادهای جامعه مدنی در ایران تسهیل شود. واشنگتن باید به باقی ماندن در کنار فعالانی در ایران که به دنبال اصلاحات سیاسی در کشور هستند، ادامه دهد.
جوانی افزود: در نفوذ فرهنگی با استفاده از ابزارهای گوناگون تلاش میشود اخلاق در جامعه تخریب شود، مصرفگرایی رواج یابد، بیاعتنایی به هویت دینی و ملی شکل بگیرد و در نهایت دلبستگی به ارزشهای آمریکایی پدید آید. در چنین فضایی حضور مکدونالد و استقبال از آن میتواند شاخصی برای سنجش تغییر ذائقهها باشد؛ زیرا نمادسازی مبتنی بر مکدونالد، تعبیری جز پذیرش سبک زندگی آمریکایی ندارد. لذا بدیهی است ملت ایران با بصیرت و هوشمندی مثالزدنی خود، میتواند این نقشه جدید دشمن را مثل دیگر نقشهها طی 37 سال گذشته، با شکست مواجه سازد.
در ادامه با دکتر محسن اسلامی، استادیار گروه روابط بینالملل دانشگاه تربیت مدرس گفتوگو شد. وی معتقد است: ارزشهای آمریکایی، درونمایه اصلی هویت ملی ایالات متحده آمریکاست. گارنر میردال و ساموئل هنتیگتون معتقدند این ارزشها و عقاید آمریکایی است که در سراسر تاریخ آمریکا به چشم میخورد و قالب اصلی رفتار آمریکاییان را شکل داده است و حمایت از ارزشهای لیبرال، اصلیترین جزو ارزشهای آمریکایی است.
وی افزود: استراتژی گسترش ارزشهای آمریکایی در ابعاد مختلف مشاهده میشود و در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به وضوح دنبال میشود. یکی از ابزارهای مهم و جذاب برای انتقال ارزشهای آمریکایی که جوهره اصلی سیاست خارجی آمریکا به شمار میرود، بهرهگیری از دیپلماسی عمومی است. به واسطه اجرای این گونه دیپلماسی پیوند و ارتباطی استراتژیک میان آمریکا و ملل و دولتهای جهان پدید میآید که به استمرار قدرت آمریکا در آینده منجر میشود. این نفوذ چیزی نیست جز صدور ارزشهای آمریکایی.
اسلامی گفت: جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری با دیرینه تمدنی و با فرهنگ غنی اسلامی- ایرانی یکی از مهمترین اهداف سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به شمار میرود. چراکه این کشور توانسته در منطقه خاورمیانه و همچنین در دیگر کانونهای جغرافیایی تاثیرگذار جهان به ارائه مدل سیاسی ـ فرهنگی جایگزین مدل آمریکایی نائل آید.
تقویت ارزشهای بومی
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اصولا آمریکا نمیتواند شاهد گسترش یک ایده و فکر آن هم در جهت مخالف با ارزشهای خود باشد؛ لذا اقدام علیه برهم زننده منافع در دستور کار جدی آمریکا خواهد بود. از آنجا که انقلاب اسلامی ایران به عنوان تنها مخالف ارزشهای آمریکایی در منطقه شناخته میشود و از تفکری دیگر سخن میگوید، لذا میتواند نظم و ثبات معنایی و عینی آمریکا در منطقه را با چالش مواجه کند، همچنان که توانسته است. به همین سبب انقلاب اسلامی ایران چالش اصلی منافع آمریکاست و همین موضوع میتواند عرصه اصلی تنش و نزاع بین دو تمدن باشد.
اسلامی گفت: با نگاهی به سیاستهای آمریکا در طول تاریخ در جهت تحمیل ارزشهای آمریکایی، جمهوری اسلامی ایران باید در گام اول آمادگی لازم برای حفظ ارزشهای ایرانی خود را داشته باشد. مقولهای که ریشه در منافع ملی و هویت ملی این کشور دارد. یعنی همان طور که آمریکاییان در طول تاریخ کوتاه خود آن هم به واسطه ارتجاع اروپاییان و استعمار و اختناق ایشان به ارزشهای آمریکایی روی آوردند به همین صورت ایرانیان با الهام از منابع دینی اسلامی و حماسی به ایستادگی در برابر ظلم و مقاومت در برابر فشارها و تسلیم نشدن و پاسداشت کیان و ناموس خود روی آوردند و این جوهر اصلی ارزشهای ایرانی است که انقلاب اسلامی ایران آن را محکم و با صلابت کرده است.
این استاد صاحبنظر در امور بینالملل افزود: در گام بعدی باید به تقویت ارزشهای بومی و ملی خود در میان نسل جدید همت گمارند. مقولهای که میتواند آینده انقلاب اسلامی ایران را تامین کند. در این میان نقش متفکران، دانشگاهیان، رسانهها و جریانهای سیاسی فرهنگی ملهم از تفکر ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی ایران بیش از دیگران است.
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2184871481952836026
ش.د9404714