(روزنامه رسالت - 1395/03/10 - شماره 8672 - صفحه 1)
مقام معظم رهبري در بازديد از دانشگاه افسري و نيز ديدار با منتخبان مجلس خبرگان از «جهاد کبير» به عنوان ضرورت و نياز امروز جامعه ياد کرده و تاکيد فرمودند که؛ «جهاد کبير يعني اطاعت نکردن از دشمن و از کافر.» اصولا در فرهنگ اسلامي، جهاد به نوعي تلاش پر مشقت براي دستيابي به هدف گفته ميشود که دشوارترين نوع آن جهاد با نفس و همان جهاد اکبر است و نوع ديگر آن جهاد اصغر يا نبرد با دشمن در ميدان کارزار ميباشد که در قرآن با تعبير قتال نيز از آن ياد شده است.
اما در آيه 52 سوره فرقان به نوعي ديگر از جهاد تحت عنوان «جهاد کبير» اشاره شده است که مفسران جنس آن را جهاد فرهنگي و علمي و اعتقادي بيان کردهاند، چنان که مرحوم طبرسي در تفسير مجمعالبيان، جهاد کبير را جهاد کساني ميداند که با روشنگري خويش، يافتهها و شبهات بدانديشان و گمراه کنندگان را از اذهان ميزدايند و علامه طباطبايي (ره) مقصود آيه را جهاد با دشمنان، با تمسک به قرآن، معنا ميکند و شاهد ديگر آنکه اين آيه در مکه نازل شده است و خداوند به پيامبر (ص) توصيه ميکند به وسيله قرآن با کفار، «جهاد کبير» داشته باش.
اما نکته قابل توجه آن است که در صدر آيه و به عنوان مبناي اعتقادي جهاد کبير، تاکيد ميشود که از کافران اطاعت مکن، يعني لازمه آماده شدن و موفقيت در ميدان جهاد کبير، پذيرش و باور قلبي ممنوعيت اطاعت از کافران است. به تعبير روشنتر؛ کسي که نظام اعتقادي و فکري اسلام را پذيرفت، بايد اطاعت کامل از دستورات الهي را مبناي تصميمات و انديشه و اعمال و رفتار خويش در هر لحظه قرار دهد و در حقيقت همين اطاعت کامل، شاخصه ايمان کامل به خداست، چنان که در آيات قرآن، روي گرداندن از اطاعت خدا، مصداق کفر شمرده شده است (1) و مقام اطاعت کنندگان از خدا و پيامبر (ص)، برخورداري از نعمات الهي و مجاورت با پيامبران و صديقان و شهدا و صالحان، عنوان شده (2) و تاکيد شده که سرپيچي از اطاعت خدا و رسول، موجب ضايع شدن اعمال است (3) و اطاعت از پيامبر (ص) موجب هدايت (4) و در آيات مختلف پس از تاکيد در باره نماز، زکات (5)، پرهيز از اختلاف (6)، انفال و اصلاح ذات البين (7)، اطاعت از خدا و رسول به عنوان مهم ترين اصل مورد تاکيد قرار گرفته است.
اما متاسفانه علي رغم اين تاکيد قرآن بر جايگاه اساسي اطاعت از خداوند و بر حذر داشتن از اطاعت کافران، برخي افراد گويي همه اطاعتشان در عبادتهايشان خلاصه ميشود و ميپندارند با انجام کامل عبادات الهي نظير نماز و روزه و حج و امثال آن، در ساير امور زندگي و اجتماعي بايد به تشخيص خود عمل کنند. يعني دستورات خداوند متعال، حضوري در ساير برنامههايشان ندارد و همين عدم اعتقاد به جامعيت دستورات و وعدههاي الهي، بخصوص اگر خداي ناکرده در رجال سياسي و مسئولين و شخصيتهاي موثر کشور مصداق پيدا کند، زمينهاي براي دشمن فراهم ميسازد تا با نفوذ در انديشه اين گونه افراد، به تدريج آنان را به سوي خود جلب و از ميان آنان يارگيري کند و به آنان چنين القا نمايد که دفاع واقعي از اسلام توسط اين گروه صورت ميگيرد و نيروهاي انقلابي و مومن نسبت به تمامي دستورات و وعدههاي الهي، تندرو و غيرمنطقي هستند و به اسلام ضربه ميزنند.
البته در دوران ما، دشمن براي آنکه به اين گونه ياران نفوذي خويش، اطمينان بيشتري ببخشد، نوعي تحرکات انقلابي نما و افراطي به نام اسلام، نظير داعش و تکفيري را نيز پايه ريزي کرده است تا برآيند اين دو اقدام جذبي و دفعي، بر يقين شيفتگان استکبار بيفزايد.
در حقيقت همچنان که از آغاز خلقت و در طول تاريخ، شيطان با ترويج وسوسه نافرماني از اطاعت خداوند و انحصاراً اطاعت در عبادات و تحديد فرامين الهي، همواره عدهاي را به دام انداخته است.
امروز هم شياطين انس و استکبار جهاني براي مقابله با نظام جمهوري اسلامي، اين سياست را در پيش گرفته اند و ميکوشند با نفوذ در انديشه و باور برخي کارگزاران و دولتمردان و تاثيرگذاري در مراکز تصميم ساز و تصميم گير کشور، به هدف خويش يعني استحاله نظام اسلامي دست يابند و تهاجم به مباني و نهادهاي انقلاب نظير سپاه پاسداران و شوراي نگهبان و جوانان حزب اللهي و شخصيتها و روحانيون انقلابي نيز از جمله اقدامات در راستاي تضعيف نيروهاي انقلاب و استحاله نظام است، چنان که در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و خبرگان نيز دشمن و عوامل نفوذي او، تلاش فراواني براي رخنه در اين دو نهاد سرنوشت ساز به عمل آوردند که خوشبختانه با هوشياري ملت موفق نشدند.
شگفت آنکه در فرآيند نفوذ، شيفتگان مکتب گفتگو با شيطان، دانسته يا ندانسته چنان با استکبار جهاني همصدا ميشوند و جذابيتهاي اين مکتب چنان مسحورشان ميسازد که دستاوردهاي عظيم انقلاب و انقلابيون و شهدا و دانشمندان کشور را فراموش ميکنند، اما اگر در قبال سکه زر، آمريکا وعده شکلاتي به آنان بدهد، باور ميکنند و شادمان ميشوند و به آن ميبالند و گوش فلک را کر ميکنند.واقعيت آن است که باور به کارآمدي اسلام انقلابي در وجود آنان و فرزندانشان روز به روز کمرنگ تر ميشود و گرايش به دنيا غلبه مييابد و لذا نه تنها از هرچه که رنگ و بوي عطرانگيز اسلام انقلابي و انقلاب اسلامي را داشته باشد، گريزانند، بلکه با ابداع واژههايي جديد و فريبنده تلاش ميکنند در باورهاي مردم انقلابي ايران نيز تغيير پديد آورند.
پينوشتها:
1- آلعمران 32
2- نساء 69
3- محمد 33
4- نور 54
5- نور 56
6- انفال 46
7- انفال 1
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=230616
ش.د9500399