تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۳  ، 
کد خبر : ۲۹۰۸۰۶

انتفاضه‌ ملت فلسطين؛رژيم صهيونيستي در سراشيبي سقوط (بخش سوم و پاياني)

(روزنامه اطلاعات ـ 1394/10/10 ـ شماره 26339 ـ صفحه 12)

اسرائيل صداي غرب را هم در‌آورده است

در اين مقاله به بررسي چرايي و چگونگي اقدامات اخير غرب در فشار عليه رژيم صهيونيستي با مطالعه موردي تصميم اتحاديه اروپا درخصوص برچسب گذاري بر کالاهاي اين رژيم پرداخته شده است. دکترعليرضا عرب در خبرگزاري قدس (قدسنا) به بررسي اين موضوع پرداخته است.

الف) مقدمه

روزنامه اسرائيلي يديوت آهارانوت در خبري نوشت، بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي در اعتراض به تصميم اتحاديه اروپا درباره برچسب گذاري بر روي محصولات توليدي اسرائيل در کرانه باختري به وزارت امورخارجه اين رژيم دستور داده است تا تماس‌ها با اتحاديه اروپا در رابطه با مذاکرات سياسي مربوط به فلسطينيان را تعليق کند.در همين راستا، وزارت امور خارجه اسرائيل نيز اعلام کرد نتانياهو دستور داده تا زماني که روند ارزيابي مجدد در مورد روابط با اتحاديه اروپا کامل نشود هرگونه تماسي با اروپايي‌ها متوقف شود.درواقع رژيم صهيونيستي نقش اتحاديه اروپا در روند سازش با فلسطينيان را به دليل برچسب زدن بر کالاهاي ساخت شهرک‌هاي اسرائيلي، به حالت تعليق درآورده است.اتحاديه اروپا حضور اسرائيل درمناطق اشغالي کرانه باختري، نوار غزه، قدس شرقي و بلندي‌هاي جولان را به رسميت نمي‌شناسد و آن را بر اساس قطعنامه‌هاي سازمان ملل مصداق اشغال مي‌داند. البته لازم به ذکر است ،روابط و همکاري رژيم صهيونيستي با اتحاديه اروپا متوقف شده است ولي همچنان همکاري‌هاي ديپلماتيک با کشورهاي اروپايي مانند آلمان، انگليس و فرانسه ادامه خواهد يافت.

رژيم صهيونيستي مذاکرات با اتحاديه اروپا را معلق اعلام کرد. در پي تصميم جديد اتحاديه اروپا، فرستاده اين نهاد مورد سرزنش رسمي رژيم صهيونيستي قرار گرفت و معاون وزير خارجه اين رژيم "زيپي هوتولي "از حزب ليکود اظهار داشت، گفتگو با اروپايي‌ها در خصوص فرآيند به اصطلاح صلح اسرائيل و فلسطيني‌ها صورت نخواهد گرفت و اين حرکت در پاسخ به تصميم اتحاديه اروپا به صدور دستورالعمل برچسب زني به محصولات شهرک‌هاي صهيونيستي در کرانه باختري صورت گرفته است.

دستورالعمل برچسب زني بر روي محصولات شهرکهاي صهيونيستي در سرزمين‌هاي اشغالي نقطه عطفي در مناسبات اتحاديه اروپا و رژيم صهيونيستي محسوب مي‌گردد و بيانگر اذعان اروپا بر ماهيت و خصلت نژاد پرست و اشغالگر رژيم صهيونيستي است.البته اين اقدام اتحاديه اروپا پيامدهاي پيچيده و چندوجهي بسيار منفي براي اقتصاد و وجهه بين المللي رژيم صهيونيستي خواهد داشت.به نحوي که حتي رهبر جناح مخالف دولت نتانياهو يعني اسحاق هرزوگ، از ائتلاف ميانه رو "اتحاد صهيونيستي" اين تصميم را(صدور دستورالعمل برچسب زني به محصولات شهرک‌هاي صهيونيستي در کرانه باختري) «خطرناک و مضر» خواند و گفت: به مذاکرات به اصطلاح صلح آسيب خواهد زد. وي اين حرکت را با تصميم 40 سال پيش سازمان ملل که صهيونيسم را با نژادپرستي برابر دانسته بود، مقايسه کرد و سخنان پدرش – حيم هرزوگ که در آن زمان سفير رژيم صهيونيستي در سازمان ملل متحد، و سپس رئيس رژيم اشغالگر شد– نقل کرد.اوبه نقل از پدر خود،نوشت:اين تصميم بر اساس نفرت، دروغ، و جهالت است و عاري از هرگونه ارزش اخلاقي است. براي ما، براي قوم يهود، اين چيزي به جز يک «ورقه کاغذ» نيست، و به همين مبنا هم با آن برخورد مي کنيم.

تبعات چند وجهي تصميم اتحاديه اروپا:

1- تحريم اقتصادي کالاهاي صهيونيستي صادرشده از مناطق اشغالي و مضرات اقتصادي آن براي اسرائيل

2- تاکيد بر اشغالگري و نژاد پرستي رژيم صهيونيستي نزد ملت‌ها و دولت‌هاي اروپايي

3-تبليغ منفي و مستمر براي کليه کالاهاي اسرائيلي اعم از صادر شده از مناطق اشغالي و مناطق 1948

4-حساسيت شديد مردم و مصرف کنندگان به روي کالاهاي رژيم صهيونيستي اعم از صادرشده از مناطق اشغالي 1967 يا صادرشده از مناطق 1948 وبه نوعي آگاهي بخشي و جستجو گري غير مستقيم مردم را در اروپا نسبت به فرايند اشغال فلسطين توسط صهيونيست‌ها و وضعيت فعلي ملت فلسطين را سبب خواهد شد.اگرچه اشغال سرزمين‌هاي 1967 مورد اذعان بين المللي است و در قطعنامه‌هاي سازمان ملل هم تاکيد شده است.

ب) مجموعه اقداماتي که اخيرا غرب اعم از اتحاديه اروپا وآمريکا در قبال مسئله فلسطين و رژيم صهيونيستي انجام داده است:

1- فرايند به رسميت شناختن کشور فلسطين در بين کشورهاي اروپايي شدت گرفته است.

پارلمان‌هاي اروپا بحث به رسميت شناختن فلسطين را مطرح کرده اند و در 3 و 4 سال گذشته به رسميت شناختن کشور فلسطين مورد تاکيد بي سابقه قرار گرفته است.علاوه برآن فلسطين بعنوان عضو ناظر در سازمان ملل به رسميت شناخته و پذيرفته شد.پرچم فلسطين در مقر سازمان ملل در نيويورک، ژنو و وين برافراشته شد.

2- تصميم اخير اتحاديه اروپا درخصوص برچسب گذاري برروي محصولات توليدي رژيم صهيونيستي درکرانه باختري رود اردن بعنوان سرزمين اشغالي نفرت از اسرائيل دراروپاو آمريکا در ميان مردم در خصوص محصولاتي که در شهرک‌هاي صهيونيستي ساخته مي شوند وجود دارد و مردم و بويژه جامعه مدني و افکارعمومي غرب عليه کالاهاي اسرائيل صادرشده از شهرک‌هاي صهيونيستي کرانه باختري مقاومت مي کنند.

3- تصميم سازمان ملل دردهه 70 ميلادي مبني براينکه صهيونيسم معادل نژاد پرستي است.

4- اتحاديه اروپا حماس راازليست گروه‌هاي تروريستي خارج کرد:

توسط دادگاه حقوق بشر اتحاديه اروپا اين اقدام صورت گرفت و سبب خشم رژيم صهيونيستي شدبه نحوي که نتانياهو باعصبانيت عنوان کرد: اروپا هيچ درسي از هلوکاست نگرفته است و مفهوم آن را به درستي نمي داند.اروپا منافق است و حماس يک گروه تروريستي تمام عيار است و قطعا اروپا در اين خصوص تجديد نظر خواهد کرد.مسئوليت سنگين اين اقدام بردوش اتحاديه اروپا است و بايد حماس را به اين ليست بازگرداند.

ج) علت‌ها و دلايل اقدامات اخيرنهادهاي بين المللي و غرب بويژه اتحاديه اروپا در خصوص مسئله فلسطين:

در خصوص حل معضل فلسطين و اشغالگري اسرائيل دو پارادايم و گفتمان بارز وجود دارد.

1- پارادايم و گفتمان مقاومت که درپي آزادي فلسطين از بحر مديترانه تا نهر اردن است.

2- - پارادايم و گفتمان سازش موسوم به فرايند صلح خاورميانه و تشکيل دو دولت فلسطيني و اسرائيل درکنار هم است.

1- پارادايم و گفتمان مقاومت: اين گفتمان برآزادي کل سرزمين اسلامي فلسطين از بحر تا نهر و محو کامل رژيم صهيونيستي تاکيد دارد و با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران نقطه عطف بزرگي در اين گفتمان شکل گرفت و به مرور محوريت و رهبري آن با ايران انقلابي قرارگرفت به نحوي که اکنون وقتي که صحبت از محور مقاومت اسلامي مي‌شود: منظور ايران،عراق،سوريه،حزب‌الله لبنان‌، انصارالله يمن،حماس و جهاد اسلامي فلسطين است.

لازم به ذکر است تاکيد بر مقاومت فراگير بويژه مسلحانه و عدم تسليم مقابل طرح‌ها و راه حل‌هاي به اصطلاح صلح خاورميانه و سازشگري از جمله شاخص‌هاي اين رويکرد است.

با بن بست فرايند صلح خاورميانه به‌علت زياده خواهي‌هاي رژيم صهيونيستي و روي کار آمدن راستگرايان افراطي در اسرائيل و ضمنا عقب نشيني مستمر تشکيلات خودگردان و حاميان بين المللي و منطقه اي آن از آرمان‌هاي ملت فلسطين و عدم حصول حداقل دستاوردهاي پيش بيني شده در قراردادهاي اسلو و غيره ،ملت‌هاي مسلمان و بويژه فلسطينيان بر حقانيت و اصالت گفتمان مقاومت و رويکرد جمهوري اسلامي ايران آگاه شده و وقوع انتفاضه اخير موسوم به قدس مهر تائيدي براين مدعا است.فلسطينيان خسته و نااميد از مذاکرات متعدد سازش تنها راه آزادي و شرافت اسلامي را مقاومت همه جانبه اسلامي يافتند.

2- پارادايم و گفتمان سازش و پذيرش دو دولت فلسطيني و اسرائيلي در کنارهم: اين گفتمان که از سوي غرب اعم از اتحاديه اروپا و آمريکا و نيز متحدان عرب غرب چون مصر، عربستان سعودي، اردن،شيوخ خليج فارس،حمايت و مطرح مي شود هدفش رفع اشغالگري اسرائيل از سرزمين‌هاي اشغالي 1967 يعني قدس شرقي ،کرانه باختري رود اردن و نوار غزه است و وايجاد دو دولت فلسطيني و اسرائيل را در کنار يکديگر مي پذيرد.

لازم به ذکر است که مجموعه اقدامات سياسي،اقتضاي، حقوقي، آکادميک ، آموزشي و ....غرب اعم از اتحاديه اروپا و آمريکا در خصوص فشار به رژيم صهيونيستي در چهارچوب گفتمان سازش معناداشته و قرار مي‌گيرد.اما علت‌هاي چندگانه اقدامات فوق‌الذکر اتحاديه اروپا، آمريکا و نهادهاي بين المللي:

1- آگاهي روزافزون جامعه مدني و افکار عمومي در غرب و فشار آنها به سطوح بالاتر سياسي،اقتصادي و ... :

جامعه مدني و افکارعمومي غرب روز به روز در خصوص نقض سيستماتيک و هدفمند حقوق بشر فلسطينيان توسط اسرائيل اعم از کشتار،اعدام‌هاي ميداني،زنداني کردن،غصب زمين‌ها،آوارگي آنان،تبعيض‌هاي گوناگون اقتصادي،اجتماعي،سياسي،اداري،فرهنگي و ...آگاه‌تر مي‌شود.

جنگ‌هاي 33روزه،22 روزه،8 روزه و 51 روزه اسرائيل عليه مردم مظلوم لبنان و فلسطين و جنايات جنگي و ددمنشي‌هاي رژيم صهيونيستي نيز بر اين آگاهي‌ها دامن زده است.تظاهرات وسيع در کشورهاي عضو اتحاديه اروپا مثل انگليس (2014 ميلادي) و فرانسه عليه اسرائيل و درحمايت از ملت مظلوم فلسطين و اقبال گسترده به جنبش بايکوت و تحريم‌هاي اقتصادي و آکادميک اسرائيل بيانگر اين روشنگري و تغيير نگرش مردم در غرب است.البته دولت‌ها و سياستمدار‌ها کمافي السابق حامي اسرائيل هستند اما ملت‌ها و بويژه نخبگان و جامعه مدني و افکار عمومي غرب روز به روز بيدار تر مي شود.

الف- تحريم آکادميک اسرائيل در آمريکا و اروپا:

اخيرا انجمن انسان شناسي آمريکا تحريم اسرائيل را تصويب کرد.طي يک راي گيري در نشست 1000سازمان در دنور بااکثريت آراء به تصويب رسيد و براين اساس اين انجمن از هرگونه همکاري و ارتباط با موسسات آموزشي اسرائيلي منع شده است.چندي قبل نيز بيش از 300شخصيت دانشگاهي انگليس با امضاي نامه اي به دليل رفتارهاي نژادپرستانه اسرائيل عليه فلسطينيان خواستار تحريم اسرائيل شدندو تاکيد کردند که در موسسات آموزشي اسراييل حضور نخواهند يافت.

مجمع صهيونيستي ضد افترا:

اين مجمع جزئيات افزايش قابل ملاحظه فعاليت‌ها و حرکت‌هاي ضد صهيونيستي در محيط‌هاي دانشگاهي آمريکا در طول سال تحصيلي 2014 و 2015 را فاش و اعلام کرد تنها در پائيز 2015 دست‌کم 150 حرکت صريح ضد صهيونيستي انجام شد که نسبت به 105 رخداد مدت مشابه سال 2014 افزايش قابل ملاحظه داشته است.رئيس اين مجمع افزود،گروهاي دانشجويي در دانشگاه‌ها باهدف انزوا،خوارکردن ،مشروعيت زدايي از اسرائيل اين فعاليت‌ها را سامان مي‌دهند و حتي هيات علمي نيز دربرخي موارد حمايت مي‌کند.استراتژي‌هاي انتخاب شده از سوي جنبش جهاني تحريم BDSموسوم به بايکوت در ايجاد فضاي ضد اسرائيلي در دانشگاه‌ها بسيار موثر هستند.انجمن مطالعات آمريکا،انجمن مطالعات آسيا نيز سياست مشابهي در پيش گرفته و اسرائيل را تحريم کرده بودند.

ب - جنبش جهاني تحريم :(BDS) (بايکوت)

اين جنبش در سال‌هاي اخير به شدت درحال گسترش در اروپا و آمريکا است .اين جنبش خواستار عدم سرمايه گذاري اقتصادي در شرکت‌هايي است که درتداوم اشغالگري صهيونيست‌ها سهيم هستند.اين جنبش ريشه در مبارزه عليه آپارتايد و سياست‌هاي استعماري بريتانيا در ايرلند،آفريقاي جنوبي و فلسطين دارد.پس هنگامي که ملت‌ها و بويژه جامعه مدني و افکار عمومي غرب آگاه تر مي شوند؛به‌طور طبيعي به لايه‌هاي سياسي و دولت‌ها فشار خواهند آورد و آنها ناچارا در سياست‌هاي خود در قبال اسرائيل تاحدزيادي مجبور به تجديد نظر خواهند شد.

استعفاي وزير کابينه نخست وزير انگليس بارونس "سعيده وارسي" و چند نماينده مجلس عوام انگليس به حمايت از فلسطيني‌ها و محکوميت اسرائيل پديده اي بي سابقه و معنادار است و ناشي از فشار افکارعمومي و جامعه مدني غرب به سطوح سياسي ارزيابي مي شود.يا موج کاروان‌هايي از سراسر جهان خصوصا از اروپا براي شکستن محاصره غزه نيز ناشي از آگاهي روزافزون جامعه مدني و افکارعمومي در غرب به‌حساب مي آيد.

2- تقويت پارادايم و گفتمان سازش و تضعيف پارادايم و گفتمان مقاومت:

اقدامات غرب اعم از اتحاديه اروپا و آمريکا و سازمان ملل متحدد در خصوص فشار به اسرائيل علاوه برفشار افکار عمومي و جامعه مدني غرب دلايل عمده ديگري نيز دارد.

تاکيد و تقويت پارادايم و گفتمان سازش و فرايند صلح خاورميانه و راه حل دودولت فلسطين و اسرائيل در کنار هم و نيز تضعيف گفتمان مقاومت يکي ديگر از مهمترين علل اقدامات فوق الذکر است. اين اقدامات علاوه براينکه تاکيد بر گفتمان سازش خواهند کرد به تقويت جناح‌هاي سياسي در ساف وحماس در مقابل شاخه‌هاي نظامي آنها که عمدتا گرايش به رويکرد مقاومت دارند کمک خواهد کرد.اقداماتي چون خارج کردن حماس از ليست گروهاي تروريستي، بر افراشتن پرچم فلسطين در مقر سازمان ملل و پذيرفتن آن به عنوان عضو ناظر، برچسب زدن کالاهاي اسرائيلي صادره از کرانه باختري توسط اتحاديه اروپا و ....اين پيام را تبليغ مي‌کند که اين دستاوردها در پرتو مشي مسالمت جويانه تشکيلات خودگردان و نه توسط مقاومت مسلحانه شاخه نظامي حماس و فتح محقق شده است پس بدون مقاومت مسلحانه و با مشي صلح آميز و مذاکرات نيز ميتوان به ارمانهاي ملت فلسطين دست پيدا کرد.اين نحوه برخورد غرب در ابتدا منجر به تفرقه و اختلاف بين شاخه‌هاي نظامي فتح و حماس با شاخه‌هاي سياسي آنها شده و نهايتا در ادامه به تسلط و سيطره شاخه سياسي بر شاخه نظامي يا تفوق گفتمان سازش بر گفتمان مقاومت خواهد انجاميد. (در جنبش فتح و حماس شاخه‌هاي نظامي بيشتر از شاخه‌هاي سياسي به فرهنگ مقاومت متعهد و دلبسته هستند.)

از اين فرايند تفرقه و تضعيف گفتمان مقاومت و شاخه‌هاي نظامي فتح و حماس،کشورهاي عرب متحد غرب در منطقه مثل سعودي ،شيوخ عرب خليج فارس،اردن و مصر نيز به شدت همراهي و حمايت خواهند کرد چون پارادايم سازش را در منطقه با مصر و عربستان مي شناسيم و آنها محور فرايند سازش در منطقه به‌حساب مي آيند. اما در اسرائيل؛ طي سال‌هاي اخير و با مطرح شدن جدي راه حل دو دولت توسط غرب و انعقاد قراردادهاي اسلو، مادريد و ...جناح‌هاي افراطي و راستگرا در رژيم صهيونيستي رشد کرده و مستمر راي آورده‌اند ودر کنيست، کرسي‌هاي اکثريت را به‌دست آورده اند، لذا اکثر دولت‌هاي ائتلافي اخير رژيم صهيونيستي راستگرا و افراطي هستند.

تجربه نشان داده است به هر ميزاني که در کشورهاي غربي و نهادهاي بين المللي بر گفتمان سازش وراه حل دو دولت تاکيد شود و اقداماتي به نفع آن انجام دهند در واکنش به اين اقدامات جامعه صهيونيستي به سمت افراط و راستگرايي حرکت کرده است. از اين رو يکي از راهکارهاي فشار بردولت راستگراي افراطي اسرائيل توسط آمريکا و اتحاديه اروپا به منظور بازگشت به فرايند صلح خاورميانه اقدامات فوق الذکر بوده است.درچنين چارچوب تحليلي است که اهميت دوچندان وقوع انتفاضه اخيرقدس به مصداق تاکيد و تقويت پارادايم مقاومت و انفعال و بن بست پارادايم سازش مشخص مي شود. البته ناگفته نماند ،هنگامي که از پذيرش راه حل دو دولت توسط طرف اسرائيلي صحبت مي شود به اين معنا نيست که دولت فلسطيني داراي استقلال کامل و مصداق STATEقلمداد شود،زيرا در صورت پذيرش کامل استقلال کشور فلسطين احتمال وقوع حمله مجدد اسرائيل به دولت فلسطيني بسيار تقويت خواهد شد و هرگز اسرائيل اجازه تاسيس يک دولت مستقل و مقتدر فلسطيني را نخواهد داد.

بنابراين تاکيد و تقويت اتحاديه اروپا و امريکا و نهادهاي بين المللي بر راه حل تاسيس دو دولت و گفتمان سازش يکي از عمده دلايل اختلافات امريکا و اتحاديه اروپا با رژيم صهيونيستي محسوب مي شود.در عرصه داخلي اسرائيل دو جناح معتدل با گرايش‌هاي ليبرالي و جناح راستگرا و افراطي با گرايش‌هاي صهيونيستي رقيب يکديگر هستند. بنابراين اتحاديه اروپا و سازمان ملل و امريکا با تاکيد بر گفتمان سازش و راه حل دو دولت در کنار يکديگر به تقويت جناح معتدل و ليبرال اسرائيل و تضعيف جناح راستگراي افراطي نيز نظر دارند که البته تاکنون به علت واکنش جامعه صهيونيستي به اقدامات غرب و قرارگرفتن در کنار جناح راستگرا نتيجه عکس داده است.

3- جلوگيري از رجوع مستقيم فلسطيني‌ها به نهادهاي بين المللي و سازمان ملل متحد و فشار بر آنان براي بازگشت به ميز مذاکرات صلح با رژيم صهيونيستي:

يکي از راهبردهاي طرف فلسطيني بويژه تشکيلات خودگردان رجوع مستقيم به نهادهاي بين المللي مثل سازمان ملل متحد، شوراي امنيت، ديوان بين المللي کيفري، ديوان بين المللي لاهه و ...به منظور احقاق حقوق تضييع شده ملت فلسطين و يا به رسميت شناختن کشور و دولت فلسطيني است.

آمريکا و اتحاديه اروپا با رجوع مستقيم طرف فلسطيني به نهادها و مراجع بين المللي موافق نيستند و آن‌ را خارج از راه حل تاسيس دو دولت و فرايند صلح خاورميانه مي‌دانند، لذا براي منصرف کردن طرف فلسطيني از رجوع مستقيم به اين نهادها خود پيش قدم شده و برخي از اقدامات ناقص را انجام مي‌دهند. مثل پذيرفتن فلسطين به‌عنوان عضو ناظر سازمان ملل متحد و برافراشتن پرچم آن در مقر سازمان ملل يا موج به رسميت شناختن کشور فلسطين توسط پارلمان‌هاي کشورهاي اروپايي.

هنگامي که کشورهاي اروپايي و اتحاديه اروپا پيشقدم شده و کشور فلسطيني را به رسميت مي شناسند ؛انگيزه طرف فلسطيني براي رجوع به سازمان ملل کاهش پيدا کرده و سپس از طرف فلسطيني درخواست مي کنند به ميز مذاکره باطرف اسرائيلي باز گشته و به مذاکرات سازش ادامه دهد و عنوان مي کنند در صورت به سرانجام رسيدن مذاکرات سازش و توافق نهايي براي تشکيل دولت فلسطيني آنگاه سازمان ملل متحد و شوراي امنيت نيز کشور فلسطيني را به رسميت نهايي شناخته و آن را تائيد خواهند کرد.پس يکي ديگر از دلايل اقدامات پيش دستانه غرب ، ممانعت از مراجعه مستقيم طرف فلسطيني به نهادهاي بين المللي در خصوص احقاق حقوق ملت فلسطين است.

د) پيشنهادها و راهکارهاي مناسب براي جبهه مقاومت :

اقدامات مذکور غرب، علي الخصوص اتحاديه اروپا در خصوص فشار بر طرف اسرائيلي به دليل تاکيد برگفتمان سازش و فرايند به اصطلاح صلح خاورميانه و از طرفي تضعيف گفتمان مقاومت و نيز فشار افکارعمومي و جامعه مدني غرب در حمايت از ملت مظلوم فلسطين ارزيابي مي شود. اما باتوجه به ماهيت و سمت و سوي اين اقدامات و گفتمان متکي به آن که همان گفتمان سازش است قابل تاييد همه جانبه نخواهد بود لذا ميتوان از اين اقدامات حمايتي غرب ، بعنوان فضايي براي فرصت سازي جهت تقويت گفتمان و محور مقاومت و نيز ايجاد تهديد عليه رژيم صهيونيستي استفاده کرد.

هنر راهبردي طرف‌ها فرصت سازي از مجموعه اقدامات فوق الذکر غرب، جهت تقويت محورمقاومت و ايجاد فضاي فشار و تهديد عليه رژيم صهيونيستي است.اقدامات فوق الذکر ،فضاي فشار و تحريم را عليه رژيم صهيونيستي ايجاد مي کند و هوشياري طرف‌ها ايجاب مي کند، از اين فضاي ايجاد شده جهت تضعيف رژيم نژاد پرست صهيونيستي و تقويت محور مقاومت فرصت سازي کنند.

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2015\12\12-30\20-42-09.htm&storytitle=%C7%D3%D1%C7%C6%ED%E1%20%D5%CF%C7%ED%20%DB%D1%C8%20%D1%C7%20%E5%E3%20%CF%D1%9D%C2%E6%D1%CF%E5%20%C7%D3%CA

ش.د9404998

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات