(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1394/10/14 ـ شماره 10494 ـ صفحه 11)
ما معتقد هستیم در این شرایط و برهه از زمان از اهم واجبات این است که دین هر چه بیشتر به صورت کامل و جامع از اعتقادیات، اخلاقیات، سیاست و احکام گرفته تا بقیه امور فهمیده شود و در اختیار مردم قرار داده شود. یعنی در زمان ما هم علما و هم مردم، باید دینشناسی خود را خصوصاً در باب احکام و فقه تقویت کنند.
ائمه اهلبیت(علیهم السلام) تاکید به خواندن این دعای معروف کردهاند: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»، در زمان حاضر بر خواندن این دعا خیلی تاکید شده است چون خداشناسی، پیامبر شناسی و شناخت حجج الهی بعد از پیامبر از اهم ضروریات دین است.
اگر شما مدت زمانی را در قم بمانید به خوبی به این نتیجه میرسید که در حوزه علمیه ما یک تحوّل عظیم واقع شده است. امروز فضلا و طلاب علاقهشان به یادگیری مسائل دینی، تحقیقات پیرامون معارف اسلامی و پژوهش حول جامعیت دین و اینکه اسلام تنها دینی است که میتواند پاسخگوی ضروریات زمان و نیازهای روز بشر باشد بسیار زیاد است. بحمدالله امروز در حوزه پژوهشها، تحقیقات، کتابها و گروههای پژوهشی فراوانی حول این موضوعات وجود دارد و این تحولّ بزرگ میطلبد که ارتباط بین حوزههای علمیه شیعه و حوزههای اهلسنت بیشتر شود.
یکی از محورهای مهم در وحدت بین شیعه و سنی، باید این باشد که علمای شیعه و اهلسنت به جامعیت دین اسلام و اینکه اسلام میتواند کلیه امور بشر امروز را اداره و مدیریت کند، معتقد باشند و باور کنند مشکلاتی که امروز در تمام دنیا وجود دارد خصوصاً در مسائل تربیتی، اخلاقی، وبالاخص در مسائل فقهی و حقوقی تنها دینی که میتواند پاسخگو باشد اسلام است. میدانید همین مطلب، نقطه بسیار مهمی است که دشمن در برابر آن ایستاده و دنبال این است که اسلام را به عنوان یک دین ناقص، ضعیف و دینی که قدرت پاسخگویی ندارد به جامعه و خصوصاً جوانان معرفی کند.
بنابراین باید روی این محور، متخصصین و مجتهدان شیعه و سنی، خیلی توجه داشته باشند مبادا از حوزههای شیعه یا حوزههای اهل سنت مطلبی که موجب تضعیف این محور گردد یا مطلبی که به اهداف دشمنان کمک کند صادر شود، ما باید دین را با همان واقعیتی که دارد به میدان بیاوریم. به نظر من دشمنان دین، اسلام را خیلی خوب شناختند. دیدند اسلام با خصوصیاتی که دارد از جمله رحمهٌ للعالمین بودن آن در حال فراگیر شدن است. از این جهت درصدد برآمدند این محور رحمانیت و رحیمیت را از بین ببرند.
لذا این گروه خشن و جنایتکار داعش را خلق کردند برای از بین بردن اسلام. ما باید محورهای اصلی اسلام از جمله مساله رحمت، حکمت و استواری عقاید برپایه منطق و استدلال عقلی را هر چه بیشتر به جامعه امروز معرفی کنیم.
خوشحالیم امروز علمای شیعه و علمای اهلسنت به این نتیجه رسیدهاند که دشمن فقط با شیعه و یا فقط با اهلسنت مخالف نیست. بلکه امروز دشمنان اسلام هم با شیعه مخالفند و هم با اهلسنت و نظیرش را در جنایتهای داعش دیدیم که هیچ فرقی میان شیعه و سنی نگذاشت و هر دو را قتل عام کرد. دشمن امروز جبهه خود را در مقابل کل اسلام قرار داده، نه در خصوص شیعه یا اهلسنت. دشمنی آنها فقط در مورد انقلاب اسلامی ایران و علمای شیعه نیست، بلکه در مقابل اساس اسلام است. یعنی آنچه برای همگان روشن شده این است که دشمن میخواهد از اسلام چیزی نماند؛ نه شیعه و نه سنی. نه قرآن بماند و نه کلمات اهلبیت و سنّت رسول خدا. نه روایاتی که در میان شیعه وجود دارد بماند و نه روایات اهلسنت. این تصمیم اصلی و مهم دشمن است و مسئلهای است که باید به آن خیلی توجه داشته باشیم.
امروز ضرورت ارتباط علمی بین حوزههای شیعه و اهلسنت بیش از گذشته وجود دارد، شما در این مرکز فقهی که تشریف آوردهاید ملاحظه میفرمایید در هر یک از بخشهای فقه، اصول، کلام و تفسیر فضلا و طلاب ما با آخرین نظریات اهلسنت آشنایی پیدا میکنند. یعنی در کنار طرح نظرات علمای بزرگ شیعه، نظرات علمای اهلسنت کاملاً مطرح میشود. در کتابخانه اینجا آخرین رسالههای فقهی و اصولی اهلسنت در مباحث اعتقادی و تفسیری وجود دارد و طلبههای ما در یک فضای کاملاً باز آنها را بررسی میکنند.
به نظرم امروز باید بین حوزه علمیه قم و مراکز پژوهشی این حوزه از جمله مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) و حوزه علمیه و علمای بزرگ اهلسنت عراق ارتباط باشد. کما اینکه بین علمای بزرگ اهلسنت و حوزه علمیه شیعه در عراق باید این ارتباط باشد. باید با یکدیگر ارتباط علمی داشته باشیم و مباحث علمی را جدای از جار و جنجالهای سیاسی و اهداف خاصّی که دشمن از طریق این جار و جنجالها دنبال میکند پیگیری کنیم. بهنظر من هرچه این بحثها عمیقتر شود، نقاط مشترک بین اهلسنت و شیعه بیشتر در آن پیدا میشود.
ما در این مرکز موسوعهای هشت جلدی در مورد احکام اطفال منتشر کردهایم که به شما تقدیم میکنیم. در این موسوعه در کنار طرح آراء شیعه و مکتب اهلبیت(علیهم السلام)، آراء مذاهب اربعه هم که در کتابهای معتبر شما وارد است، ذکر شده.
دنیا امروز وقتی ببیند که اسلام این مقدار راجع به اطفال حرف دارد، اقبال به اسلام میکند. همچنین نسبت به این اتّهام که صدها سال است بر شیعه وارد میشود که قائل به تحریف قرآن کریم هستند، من خوشحالم که امروز علمای اهلسنّت به تهمت و افتراء بودن این کلام اعتراف مینمایند. در بعضی از کلمات بزرگان اهلسنت دیدم چنین تعبیری وارد شده که این یک تهمت است. خواهش میکنم که شما و سایر علمای اهلسنت هم این مساله را دنبال کنید. قرآن شیعه همان قرآنی است که بر رسول اکرم(ص) نازل شده. تفاسیر شیعه هم از قدیم الایام تا حال برطبق همین قرآن، از زمان شیخ طوسی تا زمان حاضر در طول این هزار سال نوشته شده است.
ما هم در همین مرکز توسط یکی از محققین برجسته، مواردی را که ائمه اطهار(علیهم السلام) فقط در فقه به قرآن کریم استدلال فرمودهاند در دو جلد تحت عنوان «تمسک العتره الطاهره بالقرآن الکریم» جمعآوری کردهایم تا مجالی برای این توهم باقی نگذاریم. دیگر گذشت آن زمانی که دشمن بخواهد با این حربه بین شیعه و سنّی تفرقه بیندازد. ما امروز معتقدیم که هم شیعه و هم سنی همان قرآنی را که در صدر اسلام بوده در اختیار دارد و این قرآن معجزه ختمیه است و اصلاً خاتمیت پیامبر ما بر اساس محفوظ بودن این قرآن از هرگونه تحریف است. لذا علمای شیعه و سنّی باید روی این مساله تاکید بیشتری کنند.
یکی دیگر از نکتههای مهمی که به نظر من دشمن از زبان برخی از علمای اهلسنت از قدیم الایام بر شیعه وارد کرده است متهم کردن به شرک است. یعنی شما ببینید دشمن هم در مورد کتاب خدا میخواهد بین شیعه و اهلسنّت ایجاد تفرقه کند و همچنین در مهمترین مساله اعتقادی که توحید است. اعتقاد ما این است مطالبی که پیرامون توحید در کلمات امیرالمومنین و ائمه طاهرین علیهم السلام آمده قابل مقایسه با آنچه که در روایات اهلسنت از ائمه اهلسنت آمده نیست، این مطلبی است که بدون هیچ تعصبی باید واضح و آشکار بگوئیم، این جفای بزرگی است که کسی بگوید شیعه در باب توحید ضعفی دارد.
لذا ما در همین مرکز موسوعه دیگری هم تنظیم کردیم به نام «موسوعه عقاید ائمه الاطهار(علیهم السلام)» که پیرامون توحید در آن تعابیری از امیرالمومنین(ع) و سایر ائمه معصومین(ع) وارد شده که بشر از تفسیر این کلمات عاجز است. این موسوعه شاید به 20 جلد برسد، ولی تا حالا دو جلد آن منتشر شده. اینها مستندات ما است از آنچه در اختیار داریم.
البته نمیخواهم بگویم اهلسنت در این جهت کوتاهی کردند ولی امروز علمای اهلسنت و جامعه اهل تسنّن باید آگاه از این تعابیر بزرگان شیعه در باب توحید باشند که این خود میتواند یکی از نقاط مهم در وحدت آنان باشد. البته اهلسنّت شیعه را به شرک متهم نکردهاند، بلکه وهابیها، آن هم به دستور دشمنان اسلام این تهمت ناروا را وارد کردهاند.
من معتقدم بسیاری از این امور به دستور مستقیم آنها بوده است. در همین زمان، شما ببینید طلبههایی را از کودکی برای مخالفت با اسلام تربیت میکنند و کاری به شیعه و سنی بودن هم ندارند. در قدیم هم تا حدی اینطور بوده، بنابراین به نظر من امروز باید این نکته که شیعه بر مبنای کلمات اهلبیت علیهم السلام قویترین تعابیر توحیدی را دارد که منطبق بر قرآن کریم هم هست مورد توجه خاص علمای اهلسنت قرار بگیرد.
در ادامه این دیدار، دکتر مهدی الصمیدی رئیس هیات علمای اهل سنت عراق، ضمن ابراز خوشحالی از این دیدار گفت: اجازه بدهید در ابتدا بیانات خودم را صریح عرض کنم. اگر یک نگاهی به گذشته داشته باشیم تا سال 1975 اهلسنت عراق فقط حنفیها و شافعیها بودند و آن موقع حتی بین حنفیها و شافعیها اختلاف به قدری بود که شافعیها پشت سر حنفیها نماز نمیخواندند و بالعکس ما نیز اقتدا نمیکردیم به خاطر اینکه معتقد بودیم که نمازشان باطل است اما هر چه که بود گذشت. ما امروز باید در زمینه علمی بحث کنیم و یک طرح نو دراندازیم.
ما میدانیم خیلی از اتهاماتی که به شیعیان وارد میشود به خاطر گروههای دیگر مثل اسماعیلیها و علویهاست که اعتقادات دیگری دارند ولی به کلّ شیعه نسبت داده میشود. من در کتاب خود یک درختی را ترسیم کردم با یک ریشه و دو شاخه، ریشهاش را اصل و دو شاخهاش را یکی فرع و یکی مستحب نامگذاری کردم. به صراحت عرض میکنم الآن 61 سال دارم و یک عالم سنی هستم که تاکنون طی این 61 سال نشنیدم حتی یک نفر از اهلسنت توهینی به اهلبیت داشته باشد. در زمینه اصل که همان ارکان است اگر یک رکن از بین برود کل هم از بین خواهد رفت. لذا باید تمام ارکان کامل انجام شود. ما معتقدیم محبت اهلبیت(علیهم السلام) بدون هیچ تفاوتی از اصول و از ارکان ایمان ما هست و هر کس که نسبت به اهلبیت(علیهم السلام) محبت نداشته باشد خارج از ملّت اسلام است و در این زمینه هم دلیل ما آیات قرآن و روایات نبوی است.
در صحیح بخاری ادله قطعی داریم که پیغمبر به امیرالمومنین میفرمایند لا یحبّه الا مومن و لا یبغضه الا منافق، یا اینکه درباره اهلبیت(علیهم السلام) فرمودند من احبّهم فقد احبّنی یا درباره حسنین فرمودند لا یحبّه الا مومن و لا یبغضه الا کافر.
اما درباره اختلافات؛ این اختلافات از خیلی وقت پیش ایجاد شده است. بهطوری که در زمان استقرار آمریکاییها در عراق، زندانی وجود داشت که در آن افرادی زندانی بودند از شیعه و سنّی که همه علیه آمریکاییها عملیات انجام داده بودند ولی متاسفانه بههمان اندازه نسبت به یکدیگر هم بغض و کینه داشتند و با یکدیگر درگیر میشدند بهطوری که هر سنّی که از کنار منطقه شیعه نشین زندان رد میشد مورد تعرض قرار میگرفت و هم هر شیعهای که از منطقه سنینشین زندان رد میشد.
من به قصد دیدار با بعضی از علماء شیعه که زندانی بودند، آنجا رفتم و متاسفانه مورد هجوم قرار گرفتم. به آنها گفتم شما برادر ما هستید، بخدا قسم ما تکفیرتان نمیکنیم ما هم معتقد به اسلام هستیم. همه ما برادریم فقط از همه میخواهم تبدیل به ابزاری برای آمریکاییها نشوید، آخرین کلمهای هم که گفتم این بود هر کسی امام علی و امام حسین را دوست نداشته باشد طبق عقیده ما کافر است، بعضی از شیعیان به بقیه نهیب زدند که ایشان عالم دینی هستند و مودبانه صحبت میکنند، احترامشان را حفظ کنید. بعد من را بغل کردند و بوسیدند و روی دستشان بلند کردند و صلوات فرستادند و وارد کمپ کردند.
ما میدانیم یک گروهی در بین شما هست همانطور که به بزرگان و علمای اهلسنت توهین میکنند به علمای شیعه هم توهین میکنند. باید زمینه این توهینها از بین برود. بین خودم با خدا عهد بستم که نه حزبی باشم و نه طایفی و نه جانب کسی را بگیرم، حتی جانب اهلسنت را هم نمیگیرم و فقط طرفداری اسلام را میکنم، به عقیده من هر کسی که لا اله الاالله گفت وارد دژ اسلام شده و خون و مال و ناموس او محفوظ است مگر اینکه کفر صریح از او صادر شود که آن هم سبّ خداوند و سبّ نبی است.
با این افق روشنی که از وحدت میبینم انشاءالله ده سال دیگر خواهید دید چه تغییر و تحولی بزرگی در میان شیعیان و همینطور اهلسنت اتفاق خواهد افتاد و دیگر نه شیعیان شیعیان قبل خواهند بود و نه اهلسنت،چون به این نتیجه خواهند رسید که باید با هم همزیستی و همفکری داشته باشند.
من موافقم مدرسهای تاسیس شود که در آن مدرسه ما مسائل اصول و فروع یکدیگر را مورد بحث قرار بدهیم و ما در خدمت هستیم.
در خاتمه آیتالله فاضل ضمن تشکر از صحبتهای خوبِ ایشان دعا کردند که خداوند مثل ایشان را در میان علمای اهلسنت زیاد کند و سوال کردند با توجه به اینکه در کتابهای مسند شما در مورد لزوم محبت اهلبیت علیهم السلام روایات فراوانی آمده، بفرمایید آیا صحیح و شایسته است که محبت آنها واجب باشد اما کلام آنها حجت نباشد؟ بهعبارت روشنتر آیا مراد از این همه تاکید صرفا ایجاد یک محبت قلبی است یا محبت همراه با تبعیت از رفتار و گفتار آن بزرگواران؟
آقای دکتر الصمیدی جواب دادند: حجیت در مقام تشریع اختصاص به خدا و رسول گرامی اسلام دارد و در غیر مقام تشریع توجه به کلام اهلبیت لازم است. همانطور که قرآن فرموده است «ان کنتم تحبونالله فاتبعونی».
آیتالله فاضل: ما بیش از چهل هزار حدیث فقط از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) داریم که آن بزرگواران طبق فرمایش خود آنرا به واسطه پدران خود از رسولخدا(صلیالله علیه وآله) نقل کرده یا آن را مستند به آیات قرآن نمودهاند. در این صورت در تشریع هم کلام اهلبیت(علیهم السلام) مستند به قول خدا یا رسول خدا میباشد.
بنابراین لازم است در کتب فقهی اهلسنّت، روایات ائمه اطهار(علیهم السلام) مورد استناد قرار گیرد در حالی که تاکنون چنین نبوده است. امیدوارم با محوریت توجه به کلام اهلبیت رسول خدا (صلیالله علیه وآله) تعامل خوبی بین علماء بزرگ شیعه و اهل سنّت ایجاد شود و چهره نورانی اسلام به دور از افکار خشونتآمیز داعشیها و وهابیها و افراطیون، به جهانیان عرضه گردد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=75811
ش.د9405091