(روزنامه اعتماد – 1394/10/16 – شماره 3433 – صفحه 11)
در فهرست اصلاحطلبان حضور خواهم داشت
* شما خود را فردي ميانهرو ومعتدل تعريف ميكنيد. شاخصههاي اين اعتدال چيست؟
** البته بنده در جايگاهي نيستم كه براي اعتدال شاخص تعريف كنم، شايد بهترين فرد براي تبيين نظريه اعتدال، آيتالله هاشميرفسنجاني باشند كه عرايض بنده نيز برگرفته از نگاه ايشان به حوزه سياست است. مهمترين ويژگي اعتدال پرهيز از افراط وتفريط در حوزه عمومي است، حوزه عمومي در برابر حوزه خصوصي قرار دارد، شما در حوزه خصوصي خود آزاديد تا هر رفتاري داشته باشيد اما در حوزه عمومي، بايد در چارچوبي حركت كنيد كه براي همه جامعه با سلايق مختلف قابل تحمل باشد، به همين دليل نميتوان در حوزه عمومي، براساس يك ديدگاه تندروي كرد چون از حد تحمل مخالفين اين ديدگاه خارج ميشود.
شما در مسائل فرهنگي، ميتوانيد مساله حجاب را در نظر بگيريد، در جامعه ما ديدگاههاي مختلفي وجود دارد، بخش زيادي از طيف سنتي به الزام رعايت حجاب كامل توسط همه جامعه معتقدند و بخشي از روشنفكران وجوانان نيز به حذف حجاب اجباري اعتقاد دارند، نتيجه نظريه گروه اول گشت ارشاد و نظريه گروه دوم ناهنجاريهاي اجتماعي ميشود، اما اگر ميانهروي حاكم باشد و به حجاب متعارف، به عنوان يك قانون و عرف توجه شود، هم فشار بر جوانان از طريق گشت ارشاد اتفاق نميافتد و هم بيحجابي به عنوان يك مبارزه مدني يا توليد ناهنجاري شيوع پيدا نميكند. يا در حوزه سياست، ميانهروي به معناي نفي حاكميت دوگانه است.
* ديدگاهتان در حوزه اقتصاد هم به همين شكل است؟
** در حوزه اقتصاد نيز ميانهروي در تعادل بها دادن به محوريت دولت يا بخش خصوصي بازميگردد، برخي معتقد به دولت سوسياليستي و اقتصاد نهادي و دولتمحور هستند و برخي به دولت كاپيتاليستي و سرمايهمحور، در حالي كه اسلام و جامعه ايران، نميتواند بستر مناسبي براي هيچ يك از اين دو مدل باشد ما به يك مدل اقتصاد بومي براساس ويژگيهاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي خودمان كه همان اقتصاد مقاومتي مدنظر مقام معظم رهبري است، نياز داريم كه ميتوان آن را اقتصاد مردم محور ناميد كه سازگار با نظام اقتصادي پيچيده جامعه ايران باشد كه البته نياز به توضيح در فرصتي مناسب دارد.
* با توجه به اينكه كمتر از دو ماه تا انتخابات مجلس شوراي اسلامي باقيمانده است اعتدال در مجلس دهم بايد چه ويژگيهايي داشته باشد؟
** به نظرم ويژگي اصلي مجلس آينده بايد در فاصله گرفتن از تندروي و انجام وظايف و رسالتهاي اصلي مجلس باشد. دو وظيفه اصلي مجلس، يعني سياستگذاري وتقنين به اضافه نظارت، نميتواند در فضاي تنشآلود هيجاني و افراطي انجام شود. البته اعتدال و ميانهروي در مجلس به معناي اين نيست كه يك گروه در آن وجود داشته باشد، بلكه به معناي آن است كه گروههاي مختلف در كنار هم بتوانند با يكديگر تعامل كنند و شاهد مجلسي چندصدايي باشيم.
حتي تندروها با وجود تخريبها و حملاتي كه به اركان مختلف نظام دارند، ميتوانند حضور مفيدي در جهت ارايه ديدگاههاي خود در جامعه داشته باشند. منتها اين حضور بايد براساس وزن طبيعي آنها در جامعه شكل بگيرد، اگر انتخابات رياستجمهوري گذشته را مبنا قرار دهيم ميبينيم وزن راديكالها، ١٠ تا ١٥ درصد است و ميتوانند در همين حد نيز در مجلس حضور داشته باشند.
* براي شكلگيري مجلس مطلوب چه كارهايي را بايد انجام داد؟
** به نظرم نخستين اقدام براي شكلگيري مجلس مطلوب، كاهش تنش و تنفر در فضاي سياسي كشور است، در شرايط فعلي كه ما با دو ابرقدرت جهاني در حال تنشزدايي هستيم، چرا بايد بين گروههاي داخلي كه اشتراكات فراواني به لحاظ عقايد، مذهب، پيشنيه سياسي و فرهنگي وجود دارد اينقدر كينه وتنش وجود داشته باشد و هرجناح به حذف جناح مقابل فكر كند، آيا نميتوان بين حاكميت و منتقدان اعتمادزايي كرد تا اين فضا تعديل شود، به نظرم هردو گروه بايد حتي براي يك دوره كوتاه آزمايشي تا انتخابات، از تنشافزايي، درگيري وبحرانسازي خودداري كنند، تخريبها جاي خود را به گفتوگو و نقد سازنده بدهد تا فشاررواني از مردم و پايگاه اجتماعي هر دو گروه كاسته شود و مجلسي نزديك به استانداردها و اهداف انقلاب شكل بگيرد.
* وقتي ميگوييم مجلس بايد به دولت كمك كند عدهاي بحث وكيلالدوله را مطرح ميكنند، چگونه ميتوان به دولت كمك كرد اما وكيلالدوله هم نبود؟
** اگر به دولت به صورت شخصي و جناحي نگاه كنيم، حمايت مجلس از دولت، ميتواند منجر به وكيلالدوله شدن نمايندگان بشود كه قطعا امر مطلوبي نيست چراكه مجلس ناظر بر دولت است و نبايد به گونهاي تصور شود كه دولت بر مجلس تفوق دارد كه همان معناي عبارت «مجلس در راس امور است» متعلق به امام راحل به همين موضوع اشاره دارد، اما اگر به مساله به صورت گفتماني نگاه كنيم، حمايت گفتماني مجلس از دولت نهتنها وكيلالدوله بودن نيست بلكه به نوعي راهبري دولت در جهت اهداف متعالي مورد تاييد مردم است. مثالي ميزنم، يكي از مهمترين شعارهاي دكتر روحاني در انتخابات رياستجمهوري، موضوع حل مساله هستهاي بود و مردم به اين شعار راي دادند، حال اگر گروهي از نمايندگان مجلس بخواهند به اسم دلواپسي با اين هدف مخالفت كنند اين موضوع در واقع قرار گرفتن در برابر مردم و نقض راي اكثريت جامعه است.
اما مجلس ميتواند حامي گفتماني دولت باشد، و در عين حال به وظايف نظارتي خود هم عمل كند، به طور مثال همين كابينه فعلي دولت، قطعا نميتواند در همه پستها ايدهآل رييسجمهور باشد، هم دكتر روحاني براي رعايت مصلحت نگاه مجلس، برخي گزينههاي نخست خود را حذف و گزينههاي با قابليت رايآوري را معرفي كرد و هم برخي گزينههاي معرفيشده موفق به كسب راي اعتماد نشده يا استيضاح شدند. پس يكي از اقدامات مجلس ميتواند اين باشد كه با ترميم وتقويت كابينه، دست رييسجمهور را در فعاليتهاي اجرايي نبندد وايشان بتواند با همه توان از ظرفيت ونيروهايش استفاده كند.
* با توجه به ثبتنام افراد از جريانهاي مختلف، پيشبيني شما از تركيب مجلس آينده چيست؟
** فكر ميكنم شرايط جامعه براي برگزاري يك انتخابات پرشور ورقابتي آماده باشد و اگر اين موضع شكل بگيرد شايد اتفاق مشابهي با مجلس پنجم رخ بدهد و جريان اعتدال بتواند اكثريت نسبي را به دست بياورد. شما اگر انتخابات مجلس پنجم را مرور كنيد ميبينيد كه به لحاظ مشاركت مردمي در انتخابات ركورد زد و در فضاي مجلس نيز اعتدال و ميانهروي بين نمايندگان حاكم بود و با اينكه اكثريت مجلس در اختيار نيروهاي راست ميانهرو بود ولي با مديريت خوب جناب آقاي ناطق نوري، كليه اعضاي دولت جناب آقاي خاتمي، راي اعتماد گرفتند و حتي نسبت به مجلس ششم، دولت اصلاحات مشكلات كمتري با مجلس پنجم داشت.
* چرا با وجود حمايت احزاب و گروههاي مختلف تصميم گرفتيد به صورت مستقل وارد انتخابات شويد؟
** براي حضور مستقل بنده، سه عامل وجود داشت، عامل اول شخصيت و نگاهم به موضوعات كشور است، كه در چارچوب يك حزب سياسي وگروه خاص نميگنجد، اعتقاد دارم كه بايد در كشور از توان همه گروهها، احزاب و جناحها استفاده شود و طبيعتا اين با نگاه حزبي وجناحي سازگار نيست، عامل دوم، مشي اعتدال و ميانهروي است كه پايهگذار اين سيره در فضاي سياسي كشور، آيتالله هاشميرفسنجاني بودند، ايشان از ٣٠ سال قبل تاكنون خود را در فضاي بين جناحها و تعادلدهنده آرايش سياسي كشور تعريف و سعي كردند به آن وفادار بمانند و طبيعتا زماني كه يك جناح ايشان را تخريب ميكند، اين تصور به وجود ميآيد كه ايشان به جناح مقابل نزديك هستند، حال اين تخريب ميتواند از نوع تخريب جناح چپ در اواخر دهه ٧٠ باشد يا تخريب جناح راست بعد از سال ١٣٨٨، اما واقعيت آن است كه حتي در زمان تخريب شدن نيز آيتالله هاشميرفسنجاني نگاه غيرجناحي و تعادلبخش خود را حفظ ميكند و اين نگاه براي من نيز يك الگوست، اما عامل سوم اين است كه در شرايط فعلي ما با حاكميت نياز به اعتمادسازي و كاهش تنش داريم، اعتمادسازي مستلزم رفتارهاي مثبت است و من فكر ميكنم حضور مستقل از جناح و حزب ميتواند اين پيام را داشته باشد كه قرار نيست، حركتهاي سازماندهي شدهاي مانند مجلس ششم اتفاق بيفتد، بلكه نيروهايي كه به اصل نظام و رهبري اعتقاد دارند، ميخواهند با حضور در فضاي سياسي، از اين بنبست و تنش عبور كنيم.
* پس از تاييد صلاحيت هم بنا نداريد وارد ليست گروههاي مختلف شويد؟
** حضور مستقل، تضادي با قرار گرفتن در ليستهاي مختلف ندارد، خب من نايبرييس شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي هستم و از طرف اين گروه براي حضور در انتخابات دعوت شدم، با صحبتهايي كه انجام شده احتمالا در فهرست اصلاحطلبان نيز حضور خواهم داشت، اما اين به اين معنا نيست كه اگر گروه مستقلي خواست اسم مرا در فهرست خود بگذارد با آن مخالفت كنم، برعكس معتقدم كه حضور چهرههايي كه فصل مشترك چند ليست هستند موجب افزايش وحدت ميشود، بنابراين بنده هم به دوستاني كه از فهرستهاي مختلف از من دعوت كردند، عرض كردم كه به صورت مستقل حضور پيدا كردم اما با قرار گرفتن در ليستهاي مختلف مخالفتي ندارم.
* هويت سياسي شما به كدام جريان اصلاحات يا اصولگرايي نزديكتر است؟
** همان طور كه گفتم، هويتم با اعتدال وميانهروي تعريف شده است و از اين رو ميانهروي در هردو جناح اصولگرا و اصلاحطلب را ميپسندم وبا طيف غيرافراطي آنها رابطه خوبي دارم، البته تفاوت اصولگرايان و اصلاحطلبان در مقطع فعلي آن است كه در جريان اصلاحطلب، رهبري در اختيار چهرههاي ميانهرو غيرافراطي نظير جناب آقاي خاتمي است، اما در جريان اصولگرا طيف افراطي، رهبران جريان اصولگرايي نظير آقاي ناطق نوري يا آقاي امامي كاشاني را به حاشيه راندهاند همانگونه كه در مقطع سال ١٣٨٨ نيز مرحوم آقاي مهدويكني به حاشيه رانده شد و نيروهاي افراطي و تندرو ميداندار شدهاند، البته فكر ميكنم نيروهاي اصولگرا هزينه سنگيني بابت ميدانداري افراطيون داده و خواهند داد، چرا كه به صورت طبيعي جامعه از ميانهروي استقبال ميكند و نيروهاي افراطي اگر هم بتوانند در مقطعي با توليد هيجان و موجسواري يا حمايتهاي خاص ميداندار شوند، در دراز مدت با رويگرداني مردم مواجه ميشوند، همان طور كه در پس از دوم خرداد، ميدانداري نيروهاي تندرو اصلاحطلب، منجر به رويگرداني مردم در انتخابات شوراهاي دوم شد.
* نظر شما درباره بررسي صلاحيتها چيست؟
** البته چون قرار است، هياتهاي اجرايي ونظارت در مورد صلاحيت داوطلبان نظر بدهد، شايد نظر دادن ما در اين باره صحيح نباشد اما به طور كلي ميتوان گفت، كه مهمترين ركن ايجاد نشاط و مشاركت مردم در انتخابات موضوع نظارت است چه قبل از انتخابات و در بررسي صلاحيت داوطلبان و چه هنگام برگزاري انتخابات و حقالناس دانستن راي مردم به تعبير مقام معظم رهبري. من اميدوارم كه در اين دوره انتخابات با عملكرد صحيح وزارت كشور وشوراي نگهبان فضاي سالمي شكل بگيرد. طبيعي است كه جناحهاي سياسي نيز نبايد انتظار داشته باشند هيچ فيلتري وجود نداشته باشد، بلكه وجود يك فيلتري كه بتواند نيروهايي با سلايق مختلف سياسي اما معتقد به نظام و در چارچوب قانون را به معرض انتخاب مردم بگذارد براي ما مطلوب بايد باشد.
* فكرمي كنيد شوراي نگهبان چگونه در بررسي صلاحيتها عمل كند؟
** اصولا من فرد خوشبيني هستم و اميدوارم كه هياتهاي نظارت، با سعه صدر به سلايق مختلفي كه به نظام ورهبري ابراز وفاداري و التزام ميكنند، فرصت حضور در رقابت را بدهند، البته اين نياز به اين دارد كه منتقدان نيز نسبت به اعتمادسازي و حفظ حرمت شوراي نگهبان دقت بيشتري انجام دهند كه حساسيتي به وجود نيايد.
http://etemadnewspaper.ir/Default.aspx?NPN_Id=337&PageNO=11
ش.د9405175