تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۰  ، 
کد خبر : ۲۹۱۴۱۵

احزاب و «شبکه‌های اجتماعی»

اشاره: ماهی به آب زنده است و احزاب به مردم. هر حزب حرفه ای برای تقویت بدنه خود یا حداقل، جذب رأی در انتخابات، از عرضه برنامه‌ها و ایده‌هایش به مردم، گریزی ندارد. اینجاست که اهمیت تبلیغات و همزاد آن یعنی رسانه‌ها در موفقیت احزاب خودنمایی می‌کند. احزاب برای ربودن گوی سبقت در رقابتی فشرده با هماوردان سیاسی خود و همچنین برای پاسخ دادن به انتقادها و اتهامات رقیبان باید مجهز به رسانه‌هایی باشند که جایگاه آنان را نزد رأی‌دهندگان تثبیت و زمینه جذب اعضا و هواداران بیشتر را فراهم کند و علاوه بر این، تحولات درون حزبی را برای مخاطبان خویش اعم از اعضا و نیز افکار عمومی تبیین و در صورت نیاز، توجیه نماید. به این ترتیب، پی بردن به ارتباط «معنادار» قدرت حزب و توان رسانه‌ای آن چندان دشوار نیست. احزاب موفق، رسانه‌های کارآمد در اختیار دارند و احزاب ضعیف، از مزیت رسانه تأثیرگذار بی‌بهره‌اند. البته این رابطه فقط دوسویه نیست زیرا مطابق تجارب جهانی باید فضای مساعد نیز مهیا باشد تا تبدیل اراده و سرمایه‌گذاری مادی و فکری احزاب به رسانه‌های فعال، فراگیر و مؤثر را امکانپذیر سازد.
پایگاه بصیرت / حسین رازیان

(روزنامه ايران – 1394/10/07 – شماره 6111 – صفحه 10)

تاچندی پیش، مطبوعات شامل روزنامه‌ها و سپس هفته‌نامه، ماهنامه و فصلنامه، ابزار اصلی تاخت و تاز احزاب در هماوردی رسانه‌ای بود. شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی نیز در کشورهای پیشرفته به عنوان بازوان اطلاع‌رسانی احزاب نقش قابل توجهی داشتند اما مدتی است که ظهور اینترنت و سایت سپس شبکه‌های اجتماعی با پیشگامی «فیس‌بوک»، قاعده بازی را تغییر داده است و اشتیاق سیری‌ناپذیر کاربران به این پدیده‌ها موجب شده ابزار اطلاع‌رسانی سنتی همانند مطبوعات، تلویزیون و رادیو خود را در تنگنا بیابند و حتی برای افزودن به آمار مخاطبان‌شان، تاکتیک پیوستن به کاربران شبکه‌های اجتماعی را در پیش گیرند و به فهرست راه‌اندازان و اداره کنندگان صفحه اطلاع‌رسانی در شبکه‌های اجتماعی اضافه شوند.

این تحول، خواه ناخواه، احزاب را نیز تحت تأثیر قرار داده و نوع نگاه آنها به اطلاع‌رسانی و ابزارهای مناسب و کارآمد در این میدان حساس و سرنوشت‌ساز را دگرگون ساخته است تا حدی که کمتر حزب معتبری را در جهان می‌توان یافت که هنوز به اهمیت و نقش شبکه‌های اجتماعی پی نبرده و برای استفاده بهینه از آن سرمایه‌گذاری مالی و فکری نکرده باشد.

حال پرسش اینجاست که نگاه احزاب ایران که به دلایل مختلف، اغلب با استانداردهای جهانی حزب واقعی فاصله‌ای نگران کننده دارند، به این تحول در شیوه‌های اطلاع‌رسانی چگونه است؟ برای فهم پاسخ این سؤال، نگاهی گذرا به روش‌های پیشین و کنونی اطلاع‌رسانی حزبی در کشورمان ضروری است.

«ارگان»‌های کاغذی کم دوام

بعد از انقلاب اسلامی احزاب و تشکل‌های متعدد و متفاوتی اعلام موجودیت کردند که البته همه آنها ارگان‌های اطلاع‌رسانی در اختیار نداشتند. اما بخشی از آنها که رؤیای تثبیت جایگاه سیاسی- اجتماعی خویش و صعود به قدرت را در سر می‌پروراندند، ابزار برتر دوران‌شان یعنی مطبوعات و بویژه روزنامه‌ها را به مثابه رکن اطلاع‌رسانی و تبلیغ برگزیدند. یکی از تأثیرگذارترین روزنامه‌های حزبی در سال‌های ابتدایی انقلاب، «جمهوری اسلامی» بود. روزنامه «سلام» و مجله‌های «کیهان فرهنگی» و «کیان» از دیگر نشریاتی بودند که افکار و اندیشه‌های جریان چپ اسلامی را منعکس می‌کردند.

روزنامه «رسالت» نیز در مقطعی یکی از ارگان‌های حزبی جریان اصولگرا تلقی می‌شد که بعدها زیر سایه روزنامه‌هایی مانند «کیهان» و «جوان» رفت که دیدگاه‌های بخش غالب اصولگرایان را نمایندگی می‌کردند. دولت اصلاحات به واسطه طرح شعار «توسعه سیاسی» و افزایش کمی احزاب، بهار ارگان‌های حزبی به شمار می‌آمد که البته دوام زیادی نیافت. روزنامه‌های بازمانده از آن دوران در هشت سال دولت قبل که مسئولانش اعتقادی به «حزب» و «تحزب» نداشتند، تحت فشار فضای نامساعد، واپسین فروغ‌شان را نیز از دست دادند و فعالیت کم رونق «احزاب» در هشت سال دولت قبل، به فعالیت رسانه‌ای کم رمق‌تری انجامید که خروجی آن تنزل ارتباط تشکل‌های سیاسی با عرصه اطلاع‌رسانی به سطح گفت‌وگو‌ها و یادداشت‌نویسی با معدود نشریات منتقد بازمانده بود که خود با محدودیت‌های عدیده سیاسی و مالی دست به گریبان بودند.

احزاب بدون ارگان

با آغاز به کار دولت حسن روحانی و اهتمام ویژه رئیس جمهوری و وزارت کشور به گسترش فعالیت تشکل‌های «شناسنامه‌دار»، احزاب را از رخوت چند ساله بیرون کشید. در این دوران احزابی مانند «اعتماد ملی» و «کارگزاران» که فعالیت‌شان در دولت گذشته به حالت تعلیق و نیمه تعطیل درآمده بود، فعالیت‌شان را از سر گرفتند و تشکل‌هایی چون حزب «اتحاد ملت ایران»، «پایداری»، «ندای ایرانیان» و... اعلام موجودیت کردند. اما احیای دوباره «احزاب» به احیای دوباره «ارگان‌های حزبی» منجر نشد. اتفاقی که علاوه بر محدودیت در دریافت «مجوز»، محذوریت بزرگ‌تری به نام «هزینه‌های مالی» دارد.

این مسائل با ورود تلفن‌های همراه‌ جدید به کشور و سونامی گرایش مردم به آنها، همزمان شد و رغبت ناچیز باقی مانده برای ورود فعالان حزبی به عرصه انتشار مطبوعات را کاهش داد. این تهدید، البته فرصتی را نیز پیش پای احزاب گشود که همان استفاده از تکنولوژی فراگیر و بهره‌مندی از شبکه‌های اجتماعی برای تبلیغ و اطلاع‌رسانی بود که در صورت برنامه‌ریزی حرفه‌ای، می‌توانست با هزینه‌ای به مراتب کمتر از روزنامه‌داری، تعداد بیشتری مخاطب را تحت پوشش قرار دهد و مهم‌تر از آن، ارتباط یکسویه با مخاطبان را که خصلت گریزناپذیر مطبوعات است، به تعامل دوجانبه در شبکه‌های اجتماعی مبدل سازد. این وضعیت، توصیف حالت ایده‌آل است اما فعالان حزبی تا چه اندازه توانسته‌اند جای خالی ارگان‌های کاغذی را با فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پر کنند؟

آمارها چه می‌گویند؟

نگاهی آماری به وضعیت موجود در زمینه حضور احزاب در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی تصویری روشن و دور از ذهن زدگی به دست می‌دهد. یکی از احزابی که در «فیس‌بوک» صفحه‌ای منتسب به خود دارد، «کارگزاران سازندگی» است. این صفحه که با نام «کارگزاران جوان» فعالیت خود را آغاز کرد، بیش از 2 هزار دنبال کننده دارد، اما چندان فعال نیست. کانال تلگرامی به همین نام نیز سه هزار و 600 عضو دارد و فقط اخبار حزب را پوشش می‌دهد. حزب «اعتماد ملی» هم همانند «کارگزاران» فعالیت محدودی در شبکه‌های اجتماعی دارد. کانال تلگرام این حزب نیز با سه هزار و 700 عضو، بیشتر اخبار حزبی را منعکس می‌کند.

حزب تازه تأسیس «اتحاد ملت ایران» نیز صفحه‌ای در «اینستاگرام» راه‌اندازی کرده است. کانال «تلگرام» این حزب نیز با سه هزار و 100 عضو، اخبار، یادداشت‌ها و گزارش‌های اعضا را که در مطبوعات و سایر رسانه‌ها منتشر شده‌اند، بازنشر می‌دهد. حزب اعتدال و توسعه در کنار سایت این تشکل دارای صفحه‌ای در «فیس‌بوک» با دو هزار دنبال کننده است. صفحه «اینستاگرام» این تشکل نیز 6 هزار و 600 دنبال کننده جذب کرده است. در میان اصولگرایان وضعیت حزب مؤتلفه اسلامی اندکی متفاوت است. این حزب علاوه بر نشریه «شما»، صفحه‌ای در «اینستاگرام» دارد که اغلب مطالب نشریه «شما» را منعکس می‌کند. صفحه منتسب به جبهه پایداری در «فیس‌بوک» نیز نزدیک 900 دنبال کننده دارد و بیشتر سخنان آیت‌الله مصباح یزدی را بازنشر می‌دهد.

حضور ناچیز «احزاب» در شبکه‌های اجتماعی

تعداد احزاب فعال در شبکه‌های اجتماعی و آمار آنها در جذب مخاطب، گویای این واقعیت است که دستاورد فعالان حزبی کشورمان در مقایسه با توان نهفته در ابزار فضای اینترنتی و بویژه شبکه‌های اجتماعی، ناچیز و نزدیک به صفر است. دلایل این ناکارآمدی چیست و چگونه می‌توان ظرفیت شبکه‌های اجتماعی و اپلیکیشن‌های ارتباطی گوشی همراه را در خدمت اطلاع‌رسانی احزاب و پیوند آنها با مردم قرار داد؟ اینها سؤالاتی است که با محمدجواد حق‌شناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و مدیرمسئول روزنامه توقیف شده این حزب و نیز بیژن نوباوه مدیر مسئول روزنامه عصر ایرانیان مطرح کردیم تا از دو دیدگاه متفاوت به ارزیابی مسأله بپردازند.

http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6111/10/107535/0

ش.د9405340

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات