(روزنامه جوان ـ 1394/11/03 ـ شماره 4731 ـ صفحه 6)
در نهادهاي بينالمللي همچون سازمان ملل و نهادهاي وابسته به آن از جمله شوراي حقوق بشر نيز به ميزاني كه سعوديها به لابيگري براي تصويب قطعنامه عليه سوريه به عنوان يكي از دو ستون اصلي حامي مقاومت فلسطين دست زد يا ميلياردها دلار را براي براندازي دولت قانوني سوريه از طريق تسليح گروههاي مخالف و تكفيري به مصرف رساند يك در ميليون آن را در راه حمايت از مقاومت فلسطيني يا حداقل بازسازي مناطق جنگي غزه هزينه نكرد و اين در حالي است كه به گفته ابوشريف نماينده جنبش جهاد اسلامي فلسطين در تهران حتي با پول خريد دو هواپيماي جنگي ميشد كل ساختمانهاي ويران شده فلسطيني در غزه را بازسازي كرد. به علاوه، هر روز دهها فروند از اين هواپيماها براي بمباران مناطق غيرنظامي و مسكوني يمن بهكار گرفته ميشود كه از حاميان حقوق مردم فلسطين به شمار ميروند. از همه بدتر و تأسفبارتر اينكه عربستان با اتخاذ رويكردهاي نظاميگرانه، تجاوزگرانه و فرقهگرايانه در منطقه موجب شد كه از يكسو بحران فلسطين تحتالشعاع بحرانهاي يمن، عراق، سوريه و لبنان قرار گيرد و از ديگر سو اين رژيم با طيب خاطر بر گستره سياستهاي شهركسازي و سركوبگرانه خود بيفزايد. گذشته از اينها، عربستان علاوه بر اينكه خود به سمت عاديسازي روابط خود با رژيمصهيونيستي گام برداشته، دست متحدان خود از جمله امارات عربي متحده را نيز براي اتخاذ رويكرد مشابه باز گذاشته است.
سعوديها در حالي به سمت ائتلاف با رژيمصهيونيستي گام برداشتهاند كه سياستهاي توسعهطلبانه اين رژيم براي متحدان غربي اعم از اروپايي و امريكايي آن نيز غير قابل تحمل شده است و اين كشورها با اين ارزيابي كه آثار منفي اين سياستها همچون گذشته دامن خود آنها را نيز خواهد گرفت به اتخاذ تدابير تنبيهي همچون اعمال تعرفه بر كالاهاي ساخته شده در شهركهاي يهودينشين واقع در كرانه باختري دست زدهاند كه اين مناطق بايد طبق قطعنامههاي 242 و 338 شوراي امنيت سازمان ملل به تشكيل دولت فلسطيني اختصاص يابد. از اين ديد رويكرد عربستان و متحدان عرب آن در جنگهاي سوريه و يمن در قبال بحران فلسطين حتي از مواضع كشورهاي غربي نيز تنزل يافته است.
از طرف ديگر آنچه سكوت و انفعال عربستان را در قبال بحران فلسطين و پيشتازي آن را در قبال دولتهايي مانند ايران، سوريه، حزبالله و يمن (كه بهرغم تحمل فشارهاي سنگين و پرداخت هزينههاي كلان هرگز از حمايت خود از حقوق ملت فلسطين دست برنداشتهاند) توجيه ناپذير ميسازد، وضعيت ضد انساني حاكم بر سرزمينهاي اشغالي بهخصوص غزه است كه در آن نزديك به 2 ميليون انسان بيگناه براي دهمين سال متوالي در محاصره قرار دارند و در سال ميلادي گذشته تنها 23 روز امكان مراوده با جهان خارج داشتند. اين منطقه اكنون به يك زندان بزرگ تبديل شده است كه در آن نزديك به 2 ميليون انسان مسلمان و بيگناه به طور دستهجمعي مجازات ميشوند. عربستان نه تنها هيچ كمكي به بازسازي اين منطقه نكرده و با رويكرد رژيمصهيونيستي مبني بر معادله بازسازي در قبال خلع سلاح مقاومت همسو شده است بلكه تاكنون حتي براي يكبار دولت متحد خود در قاهره را براي كاستن از درد و رنج مردم غزه تحت فشار قرار نداده است حال آنكه در مقابل براي تشويق مصر به پيوستن به ائتلافهاي جنگ آن در سوريه و يمن ميلياردها دلار در اختيار اين كشور قرار داده است.
با توجه به اينكه يكي از دلايل توجيهي دولت مصر براي تشديد محاصره عليه غزه نفوذ داعش به صحراي سينا است از اينرو ميتوان گفت عربستان با كمك به تشكيل داعش و ديگر گروههاي تكفيري ضربات جبرانناپذيري بر پيكره مردم فلسطين وارد كرده است؛ بهخصوص آنكه اين گروهها نه تنها در سوريه به همپيمان رژيمصهيونيستي تبديل شدهاند بلكه اين رژيم براي سركوب فلسطينيهاي ساكن اراضي اشغالي سال 1948 موسوم به اسرائيل به ادعاي نفود داعش در ميان اين دسته از فلسطينيها متوسل شده است. در كرانه باختري نيز شكلگيري بحرانهاي حاشيهاي در غرب آسيا(كه عربستان در ظهور و استمرار آنها نقش اساسي و كليدي داشته است) رژيمصهيونيستي اين فرصت را به دست آورده است كه از يكسو طرح تغيير بافت جمعيتي و جغرافيايي كرانه باختري و شرق بيتالمقدس را بيسروصدا به پيش ببرد و از ديگر سو سركوب قيام انتفاضه سوم را از سيبل توجه جامعه جهاني خارج كند و از به راه افتادن جنبش جهاني ضدصهيونيستي جلوگيري كند. در حالي كه سه ماه بيشتر از آغاز انتفاضه سوم نميگذرد اما در اين مدت حدود 200 نفر به شهادت رسيدهاند و بيش از 16 هزار نفر زخمي شدهاند كه اغلب آنان را نوجوانان و كودكان تشكيل ميدهند و هر روز نيز دستكم يك خانه ويران شده است.
در مجموع از آنچه گفته شد هيچ ترديدي باقي نميماند كه عربستان با اتخاذ سياستهاي خصمانه در قبال محور مقاومت و در رأس آن ايران از پشت به مردم فلسطين نيز خنجر زده است و خواسته يا ناخواسته به اجراي پروژهاي كمك كرده است كه رژيمصهيونيستي سالها در انتظار آن بود و شايد بتوان گفت هرگز تصور نميكرد شاهد يك چنين خوش خدمتي از سوي خاندان سعود و بهخصوص نسل جديد آن باشد. بر اين اساس ميتوان گفت بازگشت فلسطين به جايگاه محوري خود در جهان اسلام به جز بازنگري در رويكردهاي خصمانه عربستان امكانپذيرنيست و در اين راستا اعمال فشار بر اين كشور اجتنابناپذير است و به نظر ميرسد اخراج اين كشور از سازمانهاي عربي و اسلامي همچون سازمان همكاري اسلامي ميتواند يكي از اين راهكارهاي اجرايي باشد. از ديگر اهرمهايي كه ميتواند در اين راستا بهكار گرفته شود تحريم خريد نفت و ديگر فرآوردههاي پتروشيمي اين كشور است كه اساس اقتصاد تكمحصولي آن را تشكيل ميدهد.
http://javanonline.ir/fa/news/767195
ش.د9405379