(روزنامه جوان ـ 1394/10/16 ـ شماره 4717 ـ صفحه 5)
محكوم كردن اقدام عربستان توسط برخي از شخصيتها و رسانههاي غربي و شكلگيري فضاي منفي در عرصه بينالمللي عليه اين كشور، مقامات سعودي را بر آن داشته تا با اتخاذ تاكتيكهايي زمين بازي را عوض كرده و با برجسته كردن موضوعي فرعي- حمله به سفارت اين كشور در ايران- از فخامت و اهميت كشته شدن 47 تن در اين كشور - به ويژه آيتالله شيخ نمر- بكاهد و در مقابل اقدام خودسرانه گروهي در جمهوري اسلامي ايران را به تيتر يك رسانههاي بينالمللي تبديل كند. مقامات سعودي ذيل چنين هدفي تلاش كردهاند با لابيگري برخي از كشورهاي عرب منطقه آنها را متقاعد كنند كه سفارتخانههاي خود در ايران را تعطيل كرده و ارتباطات خود با كشورمان را كاهش دهند، آن هم در شرايطي كه هيچ كدام از مقامات رسمي جمهوري اسلامي ايران تحركات گروه خودسر در تخریب سفارتخانه را تأييد نكرده و به محكوميت آن اقدام نمودهاند. اضافه بر اين بسياري از سياسيون و رسانههاي داخلي جناح دلسوز انقلاب هم حمله به سفارتخانه اين كشور را تقبيح كرده وخواهان برخورد قضايي با عوامل آن شدهاند.
حال در شرايطي كه شوراي امنيت سازمان ملل در گزارش اخير خود نسبت به اقدام غيرانساني عربستان سكوت ميكند و نوك پيكان انتقاد خود را به سمت ايران منحرف كرده و تلاش ميكند در كنار مقامات عربستاني، قتل آيتالله نمر را در پوشش مسئله حمله به سفارت اين كشور در ايران سانسور كند كه برخي از احزاب و رسانههاي داخلي تلاش ميكنند رفتاري شبيه به عربستان و سازمان ملل را اتخاذ كرده و موضوع فرعي - حمله به سفارت عربستان - را در مقابل موضوع اصلي- قتل آيتالله شيخ نمر- برجسته كرده و اقدام نامناسب جماعتي خودسر در كشور را مسئله اصلي عنوان كنند، آن هم در شرايطي كه حمله به سفارت رژيم آلسعود را هيچ فرد دلسوز و خير خواهي تأييد نميكند، كما اينكه تأييد نكرده است.
روزنامههاي زنجيرهاي جريان تجديدنظرطلب در سه روز اخير تلاش كردهاند با درج تيتر و تصاويري در صفحات خود اقدام حمله به سفارت را به شدت محكوم كرده و در مقابل از اقدام غيرانساني عربستان به سادگي بگذرند و بحث تخاصم عربستان با اسلام و جمهوري اسلامي ايران را به موضوعات حزبي داخلي نظير «تندرو - كندرو» تقليل دهند. طيف مدعي اصلاحطلبي همچنين ضمن بهرهبرداري حزبي و جناحي از بحث حمله به سفارت عربستان در تهران از بسته شدن دفاتر برخي از كشورهاي عربي به شدت اعلام نگراني كرده و آن را يك بحران ديپلماتيك براي كشور عنوان ميكند و تلاش دارد اين را به افكار عمومي القا نمايد كه روي كارآمدن نيروهاي انقلابي خروجياي جز بحرانسازي و چالشآفريني براي كشور ندارد. «تنش سياسي، قهر اقتصادي»، «قطع رابطه با ايران»، «جدال ديپلماتيك»، «حمله شبانه به سفارت»و «جهل كينهتوزي و انتقام» تنها بخشي از تيترهاي روزنامههاي زنجيرهاي است كه در جهت القاي برخي از مؤلفهها به افكار عمومي است.
تنش تهران- رياض فرصتي براي تطهير آمريكا
رسانههاي متعدد اين جناح همچنين در روي ديگر بازي خود تلاش ميكنند از آب گلآلود روابط تهران- رياض اين را استنباط كنند كه امريكاييها، با رفتاري ملايم و صلحآميز در پي ايجاد روابط حسنه بين ايران و عربستان هستند، آن هم بدون در نظر گرفتن اين نكته كه مقامات كاخ سفيد - به عنوان نمونه - چگونه با هماهنگي كامل مقامات آلسعود نفت را تا 29 دلار پايين آورده و تلاش كردهاند جامعه ايراني را همچنان در فضاي تحريم و فشار اقتصادي معيشتي قرار دهند. به نظر ميرسد جريان تجديدنظرطلب مانند ساير اوقات در فهم اهداف و رويكردهاي نظام سلطه و برخي از همپيمانان آن در منطقه دچار سادهانديشي و برداشت ناصحيح شده است و در شرايطي كه تا ديروز برخي از شخصيتهاي برجسته اين جريان از لزوم تعامل با عربستان به واسطه تعديل مواضع جمهوري اسلامي ايران سخن به ميان ميآوردند، امروز امريكاييها را مصلح امور بين كشورهاي منطقه ميدانند در شرايطي كه مدير ارشد جنگهاي دامنهدار منطقه مقامات كاخ سفيد هستند.
در يك نمونه از رفتارهاي اخير جماعت تجديدنظرطلب ميتوان به مطلب روزنامه آرمان اشاره كرد كه در تيتري با عنوان «امريكا؛ ميانجي صلح» مينويسد: «مكالمه تلفني ظريف و كري» اين بار اما خبري از موضوعات هستهاي و برجام نيست بلكه به موضوعي ارتباط دارد كه چند روزي است تيتر نخست رسانههاي منطقه است و در رسانههاي بينالمللي هم بازتاب زيادي دارد. موضوع قطع شدن روابط ايران و عربستان است كه در پي اعدام شيخ نمر روحاني برجسته شيعي و اعتراض ايران به اين اقدام صورت گرفته است. اعدام شيخ به شدت از سوي ايران و كشورهاي مسلمان و غيرمسلمان محكوم شده و حتي وزارت امور خارجه امريكا با انتشار بيانيهاي نسبت به اعدام شيخ نمر به دست رژيم آلسعود ابراز نگراني كرد. در اين بيانيه كه از سوي جان كربي، سخنگوي دستگاه ديپلماسي اين كشور صادر شد آمده است: «مطلع شدهايم دولت عربستان اعلام كرده 47تن را اعدام كرده است. ما پيشتر نيز درباره فرآيندهاي حقوقي در عربستان ابراز نگراني كرده و اين نگرانيها را به اطلاع عاليرتبهترين مقامهاي دولت اين كشور رساندهايم.» به نظر ميرسد امريكا در نظر دارد نقش ميانجي را در منطقه ايفا كند تا كشورهاي ديگر هر اتفاق خوب را وامدار اين كشور بدانند.
تاكتيك هميشگي تجديدنظرطلبان؛ فرعي كردن مسائل اصلي
فرعي كردن مسائل اصلي كشور پديده جديدي نيست و بارها توسط شخصيتها و رسانههاي تجديدنظرطلبان تكرار شده است كه به عنوان نمونه ميتوان به رفتار اين جريان در فتنه 88 اشاره كرد. در آن شرايط كه رهبران فتنه و احزابي مانند مجمع روحانيون بر آشوبهاي خياباني و اردوكشي ميداني با تكرار كليد واژه تقلب بزرگ، عليه نظام اصرار داشتند اتفاق ناگوار و تلخ زندان كهريزك بهانهاي براي فرعي كردن مسئله اصلي - كه همان فتنهانگيزي عليه نظام بود - ميشود. شخصيتها و رسانههاي اين جريان به شكل هدفمند و گسترده اخبار زندان كهريزك را به عنوان مهمترين اتفاق كشور جايگزين ميكنند، آن هم در شرايطي كه به اتفاق دلسوزان كشور در كنار رهبر انقلاب حوادث اين زندان را محكوم ميكنند.
بهكارگيري اين تاكتيك توسط جريان فتنه هم بارها توسط رهبري تبيين ميشود و از جمله آن ميتوان به سخنراني معظمله در میان نخبگان كشور در همان مقطع اشاره كرد كه ميفرمايند: «خيلي از روزنامههاي ما متأسفانه در انعكاس حقايق ضعيفند و در اصلي فرعي كردن مسائل، غيرمنصفانه عمل ميكنند. در همين مسائل اخير، مسائل را بايد اصلي فرعي كرد، مسئله اصلي چيست، يك سلسله مسائل فرعي هم پيرامون اوست، نه اينكه آن مسائل فرعي كماهميت است، اما مسئله اصلي اهميتش بيشتر از آنهاست. مسئله اصلي در اين قضاياي اخير، اصل انتخابات بود، زير سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترين جرمي بود كه انجام گرفت. چرا شما نسبت به اين جرم چشمتان را ميبنديد؟! اين همه زحمت كشيده بشود، مردم بيايند، يك شركت به اين عظمت، يك نصابشكني، يك ركودشكني در دنيا در مردمسالاري، در دمكراسياي كه اينقدر ادعايش را ميكنند، انجام بگيرد، بعد يك عده مفت و مسلم بيايند بدون استدلال، بدون دليل، همان فرداي انتخابات بگويند: انتخابات دروغ است! اين كار كوچكي است؟! اين جرم كمي است؟! يكقدري بايد منصف بود توي اين قضايا. دشمن هم حداكثر استفاده را از اين كرد.
تمركز جريان تجديدنظرطلب روي برجسته كردن ضعفهاي حكومت اسلامي و تضعيف نقاط قوت كشور و همچنين برجسته كردن اختلافات بين رؤساي قوا هم بارها توسط رهبر انقلاب مورد نقد قرار گرفته است: «روي مسئله اصلي نظام و نقشه نظام و كليت نظام هيچ اهمالي را نبايد روا بداريم. مسائل درجه دويي وجود دارد كه البته اينها را ميتوان حل كرد. حالا من ديدم مثلاً اين روزها طرحي كه در مجمع تشخيص است، مورد توجه است. البته معلوم است، اين طرح وقتي كه در مجمع تشخيص مطرح بشود، بالاخره نظر مجمع، نظر مشورتي است، اين پيش ما خواهد آمد و آن چيزي را كه معتقد ماست، اعمال ميكنيم و به عنوان سياست كلي گفته ميشود. شكي نيست كه شوراي نگهبان وظايفي قانوني دارد. به اين وظايف مصرح در قانون اساسي - كه نظارت بر انتخابات و تشخيص صلاحيتها و اين چيزهاست - بايد تعرض نشود. اين چيزها را ميشود اصلاح كرد، يعني اين قضيه را نبايد مسئله مورد بحث و مورد دعوا و نزاع قرار داد، اينها چيزهايي است كه قابل اصلاح است. ممكن است در آنجا يك كسي خطايي هم بكند، خطا قابل جبران است. اينها مسائل اصلي نيست، مسئله اصلي همين مسائلي است كه در طول اين هشت نه ماه بعد از انتخابات، محل اختلاف بوده است بين مجموعه نظام اسلامي و مجموعه كفر و استكبار كه اينجا كساني حرفهاي آنها را تكرار كردند.»
http://javanonline.ir/fa/news/763861
ش.د9405403