مجلس اول، رقابتیترین انتخابات
اولین انتخابات مجلس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در 24 اسفندماه سال 1358 برگزار شد. این مجلس در 7 خرداد 1359 افتتاح و در 6 خرداد 1363 نیز دوره آن به پایان رسید. انتخابات دوره اول مجلس را تا حال حاضر رقابتیترین انتخابات دوران مختلف مجالس در ایران میدانند چون طیفهای مختلف سیاسی اعم از مذهبیها، ملیگراها و چپها در آن حضور یافتند و فهرست انتخاباتی دادند. با این حال در نخستین انتخابات مجلس هم برخی نامزدهای حزب توده و سازمان چریکهای فدایی خلق رد صلاحیت شدند، چرا که به گفته مرحوم آیتالله مهدوی کنی وزیر وقت کشور، در قانون انتخابات قید شده بود نامزدها باید مقید به قوانین اسلام باشند.
از اتفاقات مهم این دوره میتوان به برکناری ابوالحسن بنی صدر از ریاست جمهوری، برگزاری انتخابات دوباره ریاست جمهوری و ترور شهید محمدعلی رجایی و در نهایت انتخابات ریاست جمهوری سال 1360 و انتخاب آیتالله خامنهای به ریاست جمهوری اشاره کرد. تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی، تعطیلی دانشگاهها، قطع کامل روابط ایران با امریکا، وقوع جنگ 8 ساله تحمیلی و... هم در این دوره حادث شد. از آنجا که رقابت انتخاباتی در این دوره بین نیروهای مذهبی و ملیگرا و چپگراها بود، اکثریت پارلمان در اختیار نیروهای مذهبی قرار گرفت. علی اکبر هاشمی رفسنجانی به ریاست اولین دوره مجلس شورای اسلامی انتخاب شد.
مجلس دوم، حذف نیروهای غیرمذهبی
26 فروردین 63 در حالی انتخابات دومین دوره مجلس برگزار شد که برخی گروهها و حزبهای فعال در دوره اول دیگر حضوری در عرصه سیاست نداشتند؛ برخی همچون حزب توده غیرقانونی اعلام شده بود و برخی دیگر همچون نهضت آزادی و جاما و جنبش مسلمانان مبارز هم که هنوز غیرقانونی نشده بودند، نامزدهایشان احراز صلاحیت نشدند. بدین ترتیب در غیاب نیروهای ملی و چپ، رقابت بین نیروهای مذهبی بود. حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز و دفتر تحکیم وحدت شاخصترین گروههایی بودند که فهرست انتخاباتی دادند. در نهایت فهرست حزب جمهوری اسلامی بیشترین کرسیهای مجلس دوم را در اختیار گرفت که تعداد زیادی از آنها البته با نامزدهای مورد حمایت جامعه روحانیت مبارز مشترک بودند. مجلس دوم در 8 خرداد 1363 آغاز به کار کرد و در تاریخ 6 خرداد 1367 به کار خود پایان داد. تصویب کلیات قانون مطبوعات، آغاز به کار شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله مهمترین مصوبات این دوره است. هاشمی رفسنجانی در این مجلس هم رئیس شد.
مجلس سوم، از پذیرش قطعنامه تا ارتحال امام(ره)
اختلافات درونی جامعه روحانیت مبارز در ماههای منتهی به انتخابات مجلس سوم در 19 فروردین 67 روز به روز بیشتر و آشکارتر میشد. این اختلافات عمدتاً بر سر نگاه به مسائل اقتصادی، اجتماعی، عملکرد دولت و احکام حکومتی و نحوه پیاده کردن دیدگاههای امام بود که در نهایت در نیمههای سال 66 منجر به تأسیس مجمع روحانیون مبارز شد. از این پس این تشکل تازهتأسیس، محور فعالیتهای جناح چپ شد. بر همین اساس انتخابات سومین دوره مجلس هم تحتالشعاع رقابت جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز قرار گرفت. این در حالی بود که حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم قبل از انتخابات منحل شده بودند. انتخابات این دوره از مجلس پیروزی بزرگی برای جناح چپ شد که اکثریت مجلس را از آن خود کرد.
محمد یزدی از جمله شخصیتهای برجسته جناح راست بود که در انتخابات مجلس سوم رأی نیاورد. مهدوی کنی هم در مرحله اول انتخاب نشد و از رقابت در مرحله دوم هم انصراف داد. مجلس سوم که 7 خرداد 67 افتتاح شده بود، 6 خرداد 71 به کار خود پایان داد. پذیرش قطعنامه 598، موافقت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی با استعفای آیتالله منتظری از قائم مقامی رهبری، درخواست مجلس برای بازنگری در قانون اساسی، ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی، برگزاری پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از مهمترین حوادث این دوره است. اگرچه هاشمی رفسنجانی در اولین سال دوره سوم ریاست مجلس را عهدهدار بود اما با انتخاب وی به عنوان رئیس جمهوری، مهدی کروبی به ریاست مجلس انتخاب شد.
مجلس چهارم و استصوابی شدن نظارت
قبل از برگزاری انتخابات مجلس چهارم در 21 فروردین 1371 تحولات و اتفاقات مهم سیاسی در کشور افتاده بود. امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی رحلت کرده بود، قانون اساسی دچار تغییراتی شده و دولت کارگزاران سازندگی بر سر کار آمده بود؛ چپها که جایگاه قبلی خود در قوه مجریه را از دست داده بودند، در انتخابات مجلس چهارم اکثریت خود در مجلس را نیز از دست دادند. انتخابات مجلس چهارم البته بسیار پر مناقشه و محل بروز اختلافات شدید بین هیأتهای اجرایی (وزارت کشور) و شورای نگهبان (ناظران انتخابات) بود. در آستانه انتخابات مجلس چهارم، ماده سوم قانون انتخابات (مصوب سال ۱۳۶۲) که نظارت شورای نگهبان بر انتخابات مجلس را «عام و در تمام مراحل و تمامی امور مربوط به انتخابات» میدانست، از سوی شورای نگهبان به نظارت «استصوابی» و لازمالاجرا تفسیر شد. پس از اعلام اسامی نامزدهای تأیید صلاحیت شده، مشخص شد که 900 نفر توسط هیأتهای نظارت رد صلاحیت شدهاند.
58 نفر از رد شدگان نمایندگان ادوار مجلس بودند که 40 نفرشان نماینده مجلس سوم بودند. عمده چهرههای شناخته شده رد شده از جناح چپ بودند. گروههای سیاسی چپ همچون دفتر تحکیم وحدت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان، انجمن اسلامی مهندسین و انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در بیانیهای در اعتراض به وضعیت موجود فهرست انتخاباتی ندادند و اعلام کردند که فهرست مجمع روحانیون را ارجح میدانند. در سوی مقابل اما تمرکز فعالیتهای سیاسی جناح راست در دست جامعه روحانیت مبارز تهران بود. سایر گروهها همچون مؤتلفه اسلامی، جامعه اسلامی مهندسین، جامعه وعاظ تهران و... از فهرست جامعه روحانیت حمایت کردند. مواضع جامعه روحانیت و جناح راست حول حمایت از رهبری و دولت بود با شعار «پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری، حمایت از هاشمی.» جناح راست اکثریت مجلس چهارم را از آن خود کرد. مجلس چهارم 7 خرداد 71 افتتاح شد و در 6 خرداد 75 هم پایان یافت. علی اکبر ناطق نوری در این مجلس رئیس شد.
مجلس پنجم، ظهور کارگزاران سازندگی
در پنجمین دوره انتخابات مجلس (18 اسفند 74) رقابت بین 4 طیف اصلی بود؛ جامعه روحانیت مبارز، حزب کارگزاران سازندگی، ائتلاف خط امام و جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی. حزب کارگزاران و جمعیت دفاع از ارزشها، اولین حضور انتخاباتی خود را تجربه میکردند. مجمع روحانیون و دفتر تحکیم وحدت در این انتخابات هم معترض رد صلاحیتهای نامزدهای خود بود و فهرستی معرفی نکرد. اما ائتلافی به نام «خط امام» متشکل از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان و انجمن اسلامی مدرسین فهرست 30 نفرهای را معرفی کردند. حزب کارگزاران با شعار «عزت اسلامی، تداوم سازندگی و آبادانی ایران» فهرست 30 نفره برای تهران داد. فهرست جامعه روحانیت و کارگزاران بیشترین پیروزی را کسب کردند و نامزدهای اختصاصی ائتلاف خط امام و دفاع از ارزشها رأی نیاوردند.
در مجلس پنجم هم جناح راست اکثریت مجلس را کسب کرد اما کارگزاران سازندگی و نیروهای چپ اقلیت قوی را تشکیل دادند. نکته قابل توجه در انتخابات مجلس پنجم، تأیید صلاحیت برخی از نیروهای ملی- مذهبی از جمله عزتالله سحابی، غلامعباس توسلی، ابوالفضل بازرگان و محمد بستهنگار در آخرین لحظات اعلام فهرست نامزدهای تأیید صلاحیت شده بود. آنها البته به دلیل نبود امکان رقابت و تبلیغ، در انتخابات شرکت نکردند. مجلس پنجم با کمی تأخیر در 12 خرداد 1375 آغاز به کار کرد و در تاریخ 6 خرداد سال 1379 پایان یافت. علی اکبر ناطق نوری در این مجلس هم ریاست را عهدهدار شد.
مجلس ششم؛ نمایندگان 290 نفر شدند
در انتخابات ششم (29 بهمن 78) بهدلیل تغییر قانون انتخابات و تعیین حد نصاب کسب 25 درصد آرا در مرحله اول، برای نخستین بار 30نماینده تهران در مرحله اول انتخاب شدند. البته به دلیل اختلاف نظر بین شورای نگهبان و وزارت کشور سرنوشت 3 کرسی به مرحله دوم واگذار شد. این انتخابات را هیچ گروهی تحریم نکرد حتی ملی مذهبیها و نهضت آزادی هم در انتخابات شرکت کردند و توانستند علیرضا رجایی و رحمان کارگشا از حوزه تهران و اراک را روانه مجلس کنند اما شورای نگهبان آرای آنها را باطل اعلام کرد.
جامعه روحانیت این بار هم محور تحرکات جناح راست بود. این دفعه اما گروههای همسو در جناح راست فهرستهای اختصاصی دادند که البته بسیاری از نامزدهایشان با فهرست جامعه روحانیت مشترک بود. مرجعیت مجمع در جناح چپ اما از دست رفته بود و حزبهای تازه تأسیس همچون جبهه مشارکت و همبستگی میداندار بودند. در جناح چپ هم همچون جناح راست اگر چه فهرستهای متعددی ارائه شد اما نامزدها عمدتاً مشترک بودند. جبهه دوم خرداد متشکل از 14 حزب طرفدار دولت اصلاحات، جبهه مشارکت و حزب همبستگی، مطبوعات طرفدار دوم خرداد، حزب کارگزاران، دفتر تحکیم وحدت، حزب نوپای اعتدال و توسعه در کنار جامعه روحانیت مبارز و گروههای همسوی جناح راست فهرست دادند.
هاشمی رفسنجانی در فهرستهای دوم خردادی و مجمع روحانیون قرار نگرفت. در پی اعلام منتخبان از سوی شورای نگهبان، هاشمی رفسنجانی از جایگاه 30 به 20 صعود کرد و رسول منتجبنیا و الیاس حضرتی که در ردیف 27 و 29 بودند، تنزل پیدا کرده و به مرحله دوم راه یافتند. حدادعادل هم که بنابر اعلام وزارت کشور در مرحله اول انتخاب نشده بود، در نهایت نفر سیام و تنها راه یافته جناح راست از تهران شد.هاشمی رفسنجانی البته انصراف داد. اصلاحطلبان اکثریت مجلس را از آن خود کردند. افزایش تعداد نمایندگان از 270 نفر به 290 نفر براساس اصل 64 قانون اساسی، از دستور کار خارج شدن طرح قانون مطبوعات و تحصن نمایندگان در اعتراض به رد صلاحیتهای گسترده، مهمترین اتفاقات مجلس ششم بود که در تاریخ 7 خرداد 1379 آغاز به کار کرد و در 6 خرداد 1383 پایان یافت. مهدی کروبی رئیس این مجلس شد.
مجلس هفتم، اسبابکشی به بهارستان
هفتمین انتخابات مجلس در اول اسفند 82 برگزار شد و 8 هزار و 169 نفر ثبت نام کردند (19 درصد بیشتر از مجلس ششم). صلاحیت 434 نفر (5/32 درصد) در هیأتهای اجرایی و صلاحیت 3 هزار و 610 نفر (44درصد) در هیأتهای نظارت رد شد. در ادامه با پیگیریهای رئیسان قوای مجریه و مقننه و به توصیه رهبری صلاحیت بیش از هزار نفر تأیید شد اما اصلاحطلبان معتقد بودند که چهرههای شاخص آنها در میان تأیید شدهها نیستند. 85 نفر از نمایندگان مجلس ششم در بین رد شدهها بودند که این منجر به تحصن و استعفای دسته جمعی برخی از نمایندگان مجلس ششم شد.
دفتر تحکیم وحدت انتخابات را تحریم کرد، دیگر اعضای جبهه دوم خرداد هم بجز مجمع روحانیون، خانه کارگر و مجمع اسلامی بانوان اعلام کردند که در اعتراض به رد صلاحیتها در انتخابات شرکت نمیکنند. جامعه روحانیت، هیأت مؤتلفه، جمعیت ایثارگران، جامعه زینب و جمعیت زنان انقلاب اسلامی که دیگر اصولگرایان خوانده میشدند، ائتلاف «آبادگران ایران اسلامی» را تشکیل داده و فهرست مشترک دادند. سهیلا جلودارزاده تنها نامزد چپها بود که از تهران وارد مجلس هفتم شد. ائتلاف آبادگران بیش از 200 کرسی را در اختیار خود گرفت و اکثریت این مجلس را از آن خود کرد. غلامعلی حدادعادل سرلیست اصولگرایان در تهران به ریاست مجلس هفتم رسید. این مجلس با دولتهای هشتم و نهم هم دوره بود.
در این دوره محل مجلس شورای اسلامی براساس یکی از مصوبههای مجلس ششم از محل مجلس سابق (معروف به مجلس سنا) در آبان ماه سال 1383 به بهارستان انتقال یافت. همچنین در این دوره رأیگیری از حالت «قیام و قعود» به صورت الکترونیکی تغییر پیدا کرد. طرح تثبیت قیمتها در اولین سال فعالیت مجلس هفتم که همزمان با آخرین سال فعالیت دولت اصلاحات بود (اسفند ۱۳۸۳) به تصویب رسید و حداد عادل رئیس مجلس آن را هدیه مجلس به مردم در سال جدید دانست. مجلس هفتم در تاریخ 7 خرداد 1383 آغاز به کار کرد و در 6 خرداد 1387 پایان یافت.
مجلس هشتم؛ سؤال از رئیسجمهوری
انتخابات هشتم در 24 اسفند 86 برگزار شد. پیش از آن نشستی به پیشنهاد حبیبالله عسگراولادی، دبیر جبهه پیروان خط امام و رهبری و دعوت محمود احمدینژاد رئیس دولت وقت و با حضور برخی شخصیتهای برجسته اصولگرا در نهاد ریاست جمهوری برگزار شد که مقدمه تشکیل «جبهه متحد اصولگرایان» در انتخابات هشتم شد. سه ضلع اصلی این جبهه، اصولگرایان سنتی با محوریت جبهه پیروان، اصولگرایان تحولخواه با محوریت جمعیت ایثارگران و حامیان احمدینژاد با محوریت رایحه خوش خدمت بود. با این حال در کنار جبهه متحد اصولگرایی یک ائتلاف دیگر به نام «ائتلاف فراگیر مردمی اصولگرایان» متشکل از برخی طیفهای دیگر اصولگرایی بود که در جبهه متحد اصولگرایی به بازی گرفته نشدند. اصلاحطلبان هم اگر چه نسبت به انتخابات مجلس هفتم فعالتر در انتخابات شرکت کردند اما توفیقی نیافتند.
اکثریت مجلس هشتم از آن اصولگرایان شد و اصلاحطلبان کمتر از 50 نفر را راهی این مجلس کردند. تنها راه یافته مورد حمایت اصلاحطلبان از تهران علیرضا محجوب بود. نامزدهای اختصاصی ائتلاف فراگیر اصولگرایان هم از تهران به مجلس راه نیافتند. از نکات قابل توجه در فهرستهای اصولگرایان اینکه علی مطهری سهمیه حامیان دولت در فهرست جبهه متحد اصولگرایان بود که بعدها به یکی از منتقدان جدی دولت احمدینژاد تبدیل شد و طرح سؤال از رئیس جمهوری را عملیاتی کرد. در انتهای مجلس هشتم تعداد بیشتری از نمایندگان اصولگرا منتقد جدی سیاستهای دولت احمدینژاد شدند.
علی لاریجانی که بعد از استعفا از دبیری شورای عالی امنیت ملی به دلیل اختلاف نظر با رئیس دولت وقت از حوزه قم نامزد شده بود، در رقابت با حدادعادل توانست بر کرسی ریاست تکیه بزند. در همین مجلس نام برخی نمایندگان مرتبط با پرونده اختلاس 3 هزار میلیاردی برده شد. مجلس هشتم هم در 7 خرداد 1387 افتتاح و در 6 خرداد 91 پایان یافت. در طول مجلس هشتم 4 نفر از نمایندگان دار فانی را وداع گفتند.
مجلس نهم؛ تصویب برجام و جرم سیاسی
انتخابات نهم (12 اسفند 90) نخستین انتخابات بعد از انتخابات پرمناقشه و بحث برانگیز ریاست جمهوری 88 بود. اصلاحطلبان حضور معناداری در این انتخابات نداشتند. برخی از گروههای اصلاحطلب انتخابات را تحریم کردند و برخی هم اساساً ورودی به انتخابات نداشتند. خانه کارگر و حزب مردمسالاری شناخته شدهترین احزاب اصلاحطلبی بودند که فهرست مشترک 15 نفرهای معرفی کردند.اگر چه اصلاحطلبان در حاشیه بودند اما در بین اصولگرایان اختلافات بیش از پیش شده بود. جبهه متحد اصولگرایی با محوریت جامعتین این بار هم فهرست داد که متشکل از طیف سنتی و تحولخواه اصولگرایان بود. در میان حامیان دولت دستهبندی جدیدی ایجاد شد.
برخی که حلقه پیرامونی احمدینژاد را با عنوان جریان انحرافی میشناختند، در قالب جبهه پایداری وارد انتخابات شدند و در مقابل فهرستی هم با عنوان «حامیان گفتمان انقلاب اسلامی» منتشر شد که محوریت آن حامیان احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی بودند. در این دور و در غیاب اصلاحطلبان و تشدید اختلافات درونی اصولگرایان، این هیأتهای اجرایی بودند که گوی سبقت را در رد صلاحیتها از هیأتهای نظارت ربودند. بخشی از رد شدههای هیأتهای اجرایی 25نماینده مجلس هشتم و از جمله علی مطهری بودند که در پی اعتراضها و پیگیریهای رئیس مجلس وقت صلاحیت آنها تأیید شد.
اینها عمدتاً از منتقدان احمدینژاد در مجلس و امضا کننده طرح سؤال از رئیس جمهوری بودند. در این مرحله صلاحیت 17درصد نامزدها در هیأتهای اجرایی رد شد که در دورههای گذشته به بیشتر از 5 درصد نرسیده بود. در نهایت 188نماینده اصولگرا، 20 اصلاحطلب، 56 مستقل و 5 نماینده اقلیتهای مذهبی به مجلس راه یافتند تا اصولگرایان باز هم اکثریت شوند. علی لاریجانی در این مجلس هم رئیس باقی ماند؛ مجلسی که در تاریخ 7 خرداد 91 افتتاح شد و در 4 خرداد 95 به کار خود پایان داد.
انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در این دوره برگزار شد و تأیید برجام و قانون تعریف جرم سیاسی ازجمله مهمترین مصوبات این دوره بود. نطق جنجالی علی مطهری به مناسبت 9 دی، تهدید رئیس سازمان انرژی اتمی به دفن شدن با سیمان از سوی روحالله حسینیان و جدال لفظی زاکانی با لاریجانی در جلسه تصویب برجام نیز از جمله برخی اتفاقات مهم دوره نهم بود.
http://irannewspaper.ion.ir/newspaper/page/6223/12/133306/0
ش.د9500372