(روزنام اعتماد – 1394/10/23– شماره 3439 – صفحه 10)
پاسخ ايران به ميانجيگري در پرونده عربستان مثبت خواهد بود
* در چند ماه گذشته، شاهد افزايش تنشها ميان تهران و آنكارا بودهايم. چه مسائل و دلايلي موجب شده تا تركيه رويكرد منفي را نسبت به ايران اتخاذ كند؟
** من مقداري با سوال شما نگاهم متفاوت است. من اعتقاد دارم كه ايران و تركيه، ميتوانند روابط خيلي بهتري با يكديگر داشته باشند و به همكاري باهم بپردازند اما متاسفانه به اين موضوع به شكل جدي پرداخته نشده است. روابط ايران و تركيه در شرايط كنوني تحت تاثير مسائل منطقهاي قرار گرفته است. به صورت مشخصتر، هماينك روابط دو كشور تحت تاثير بحران سوريه است و اين ميتواند در كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت در منطقه مشكلساز باشد. ايجاد رقابتهاي اينچنيني و ايجاد فضاهاي دو قطبي تاثيرش براي مدتهاي زيادي ميماند و ضررهايش هم متوجه تمام ملتهاي منطقه است. اعتقاد دارم دولت عدالت و توسعه تركيه و آقاي اردوغان داراي ظرفيتهاي بسيار زيادي براي همكاري هستند و بايد از اين فرصت استفاده كرد تا دو ملت بيشتر به يكديگر نزديك شوند و در حوزههاي مختلف سياسي، امنيتي، اجتماعي و اقتصادي همكاري بهتر و بيشتري داشته باشند.
* گفتيد كه بحران سوريه مهمترين عامل تنش در روابط ايران و تركيه شده است. از ابتداي اين بحران، تهران و آنكارا در مقاطع مختلف با يكديگر در اين باره به گفتوگو پرداختهاند و حتي اين رايزنيها در دو سال گذشته شدت گرفته است اما طرفين نه تنها نزديك نشدهاند بلكه حتي ميتوان گفت كه اختلافات افزايش نيز يافته است؛ مشكل چيست؟
** اختلافاتي كه طرفين با يكديگر دارند، به دليل وجود اختلاف در عرصه منافع ملي است كه هر كدام براي خود در مساله سوريه تعريف كردهاند. به عبارت ديگر، سياستهايي كه طرفين در منطقهاي دارند، با يكديگر همخواني ندارد و مشكل هم از اينجا شروع ميشود. محوريت اصلي براي ايران در رابطه با سوريه، پيگيري مساله مقاومت، ارتباط با حزبالله يعني مقاومت در برابر اسراييل است و ميتوان آنها را مولفههاي اساسي در تعريف سياست ايران در سوريه دانست. اما تركيه در سوريه به گونهاي ديگر ميانديشد. آنكارا در اين مساله با موضوعات ديگري روبهرو است. نگاه تركيه به اسراييل و تهديد بودن اسراييل براي آنكارا با ايران متفاوت است. به عبارتي، تركيه تهديدي از جانب اسراييل براي خود متصور نيست و چنين تعريفي را هم از اسراييل ندارد. تركيه تهديد اول براي خود را مشكلات كردي ميداند اما همين كردها در ايران تهديد محسوب نميشوند.
در كشور تركيه در طول سه دهه گذشته، دهها هزار نفر به دليل نزاع ميان دولت مركزي تركيه و كردها كشته شدهاند. تحولات سوريه منجر به سوخترساني سياسي و نظامي به جريانات كردي تركيه شده است. پشتوانهاي كه در شمال سوريه براي پ. ك. ك وجود دارد، از منظر امنيتي تركيه يك تهديد واقعي است. تركيه تهديد اول خود در سوريه را همين جريانات كردي ميداند. دومين تهديد خود را بشار اسد ميداند و سومين تهديد متوجه داعش ميشود. منافع تركيه ايجاب ميكند تا به دنبال آن باشد كه در سوريه، مساله استقلال جريانات كردي پا نگيرد، دوم اينكه دولت بشار اسد تداوم نيابد و سوم آنكه داعش در آنجا نباشد.
در اين شرايط، تركيه از مجموعه اين شرايط استفاده ميكند. شما ممكن است در مجموعه تحولات منطقه مشاهده كنيد كه اخبار و اطلاعاتي مبني بر اين منتشر ميشود كه داعش در مقابل كردها در حال فعاليت است و اسم تركيه نيز به ميان ميآيد و گفته ميشود كه تركها از داعش حمايت ميكنند. اين مسائل، كاملا منطبق با منافع تركيه است در حالي كه منطبق با منافع ايران نيست. اينها مسائلي هستند كه در صحنه عمل ميان ايران و تركيه در جريان است. پس ميتوان گفت منافع ملي ايران و تركيه در سوريه جداگانه تعريف ميشود و با يكديگر نيز منطبق نيست.
* بسياري سياست تركيه در سوريه را از ابتداي اين بحران تا به امروز، به دليل گرايشهاي نوعثماني شخص اردوغان و قصد تركها در ايجاد ائتلافي اخواني ميان تركيه، سوريه و مصر ميدانند كه با سقوط بشار اسد و روي كار آمدن دولت احتمالي اخواني در سوريه ممكن ميشد. در آن مقطع هم اخوانالمسلمين در مصر در قدرت حضور داشت. آيا اين تحليل را درست ميدانيد؟
** من اين مساله را تعيينكننده و پررنگ نميبينم. شايد با شما تا اينجا همفكر باشم كه حكومت اخوانيها در مصر و سوريه يا هر كجاي ديگري، مطلوب حزب عدالت و توسعه است ولي بايد اين حزب را درست شناخت. حزب عدالت و توسعه، حزب اخوانالمسلمين نيست. حزب عدالت و توسعه، حزبي اسلامي هم نيست و در منشورش نيز چنين مسالهاي وجود ندارد. به طور كلي در تركيه يك حزب اسلامي نميتواند ايجاد شود و حركت كند. اردوغان مسلمان است و گرايش اسلامي دارد. آقاي عبدالله گل نيز همينطور. بسياري از چهرههاي موثر اين حزب هم كساني هستند كه علائق اسلامي دارند و به اخوانالمسلمين نيز علاقهمند هستند اما اين مسائل درجاتي دارد.
مجموعه مسائلي كه در ابتدا در سوريه ميگذشت فقط شامل موضوع اخوانيها نميشد بلكه دموكراسيخواهي مردم سوريه را هم شامل ميشد كه به دنبال جرياناتي به وجود آمد كه از آن به عنوان بهار عربي نام برده ميشود. در آن جريانات نيز گرايشهاي اخواني ديده ميشدند ولي اخوانيها در داخل سوريه تشكل جدي نداشتند. حكومت سوريه چه در زمان حافظ اسد و چه در زمان بشار اسد، اجازه نميداد تا شاكله اخوان در سوريه فعاليتي داشته باشد.
* در چند ماه گذشته شاهد ائتلاف نظامي ايران و روسيه درباره سوريه هستيم. اين همكاري ميان تهران و مسكو به چه ميزان در رويكرد جديد آنكارا نسبت به ايران موثر بوده است؟
** آنچه اتفاق افتاده است را ميتوان اينگونه بيان كرد كه روسيه در سوريه ادامهدهنده سياست گذشته ايران در حمايت از بشار اسد شده است كه اين مساله با سياستهاي تركيه درباره سوريه تطابق ندارد. همانطور كه گفتم تركيه خواستار كنار رفتن حكومت بشار اسد است و طبيعي است كه تركيه نسبت به فعاليت اين ائتلاف و همكاري ناخشنود باشد. نارضايتي تركها از روسها براي حضور در سوريه در سقوط جنگنده روسي خود را نشان داد و به عبارتي علني كرد. برخوردي هم كه روسيه نسبت به اين مساله داشت و تحريمهايي كه در رابطه با آنكارا اعمال كردند، موجب تشديد اين مساله شد. به عبارتي، اقدامات روسيه پس از آن مساله، در جهت كاهش و مديريت مشكل نبوده بلكه به افزايش آن منجر شده است. اين مسائل تاثيرات خود را دارد. به دنبال اين مسائل، اخباري را ميبينيم كه تركيه مقداري به اسراييل لبخند زد. بيترديد نزديكي تركيه و اسراييل متاثر از اين تحولات است. آيا اين مثبت است؟ من قطعا آن را منفي ميدانم.
* آيا دور شدن از تهران به دليل همكاري و نزديكي ايران و روسيه است؟
** اختلاف تركيه با روسيه هم نشات گرفته از سياستهاي روسها در سوريه است. به عبارت ديگر، آنكارا و مسكو در مسائل مختلف دوجانبه همكاريهاي گستردهاي با يكديگر داشتهاند. آنها دو كشوري هستند كه در زمينه تجارت، توريسم، انرژي و... با يكديگر كار ميكردند و دعوايي با يكديگر نداشتند. دعوا كجا درست شد؟ از سوريه. به سخن ديگر، بحران سوريه نه تنها در روابط ايران و تركيه اخلال ايجاد ميكند بلكه روابط روسيه و تركيه را هم مخدوش ميكند.
* اخيرا سه اجلاس بينالمللي درباره سوريه تاكنون تشكيل شده است. قطعنامه ٢٢٥٤ نيز با اجماع كامل قدرتهاي بزرگ در شوراي امنيت تصويب شد و حتي بشار اسد هم از آن استقبال كرد. آيا اين مذاكرات و آن قطعنامه ميتواند زمينهساز حل بحران سوريه و نزديكي ايران و تركيه شود؟
** من مذاكرات وين٢ را مثبت ميبينم و معتقدم كه پايههاي خوبي براي حل بحران سوريه پيريزي شد و تفاهمات خوبي صورت گرفت. مذاكرات نيويورك را نيز مثبت ميدانم. ولي اين مسائل مقدمات كار هستند و با توجه به تجربيات چند دهه گذشته، اصلا نميتوان داستان را تمام شده دانست و گفت مسائل حل شده است. بايد دانست اين اقدامات، گامهاي ابتدايي هستند و طرفها هنوز نتوانستهاند وارد كارهاي اجرايي شوند. با اين حال، روند صورت گرفته درباره سوريه را مثبت تلقي ميكنم ولي اين نكته را هم بايد متذكر شوم كه اين مسائل سهم و نقش بسيار اندكي دارند چون اراده سياسي طرفهاي درگير در بحران را هنوز نتوانسته فراهم كند. به عبارتي، اين مسائل هنوز به عنوان ابزار استفاده ميشود و تا زماني كه اراده سياسي در طرفهاي درگير در ماجرا مشاهده نشود، به نظر نميرسد كه اين ابزارها به كار آيند.
* اين عدم اراده بيشتر از جانب كدام بازيگر ديده ميشود؟
** من مايل نيستم به كشورها اشارهاي بكنم ولي من اصل قضيه را در منطقه ميبينم. به عبارتي، با توجه به تحولات كنوني منطقه، بازيگران اصلي منطقهاي درگير در سوريه، اراده لازم را ندارند.
* در منطقه، سه بازيگر اصلي ايران، عربستان و تركيه هستند. تهران از دو سال پيش تا به امروز آمادگي خود را براي رايزني در اين باره اعلام كرده و طرحي را هم در اين باره تهيه كرده است كه به زعم جان كري، وزير امور خارجه امريكا قطعنامه ٢٢٥٤ بسيار شبيه به آن است. آيا اين اراده در همه بازيگران وجود دارد؟
** من قصد ندارم سياست خارجي ايران را نقد كنم. قدرتهاي منطقهاي بايد اين اراده سياسي را در عمل نشان بدهند. تبليغات و رسانهها و اعلام مواضع پوسته و بخش بيروني ماجرا هستند و نميتوان آن را اراده سياسي دانست. اراده سياسي اين است كه عربستان واقعا بپذيرد در سوريه يك حكومت مبتني بر آراي مردم بر سركار بيايد، اين در حالي است كه شايد شما در برخي از بيانيهها مشاهده كرده باشيد كه سعوديها ميگويند بايد يك حكومت مردمي بر سركار بيايد. ميخواهم بگويم كه ميان مواضع و اراده سياسي فاصله وجود دارد. اراده سياسي اين است كه تركيه به اين تصميم مهم برسد كه با طرفهاي مختلف فارغ از بازيهاي سياسي، به دنبال راهحل باشد. روسيه، امريكا، اسراييل و... در دايره و حلقه دوم موثر در سوريه قرار ميگيرند. البته من نميخواهم بگويم كه آنها تاثيرگذار نيستند ولي عمده تاثير در سوريه توسط حلقه اول يعني ايران، عربستان و تركيه صورت ميگيرد. اگر اراده سياسي در اين كشورها باشد، من تصور ميكنم كه ميشود تاثير بسيار جدي بر روي حلقه دوم گذاشت.
* فكر ميكنيد اختلاف درباره آينده بشار اسد و ليست گروههاي تروريستي و گروههاي معارضه به چه ميزان ميتواند آن همه اجلاس و مذاكرات درباره سوريه را به شكست بينجامد؟ آيا اين قفلها باز شدني هستند؟
** هر دوي اين قفلها باز شدني هستند و باز شدن گره هر دو مساله، نيازمند همان اراده سياسي است. اگر اراده سياسي شكل بگيرد، من فكر ميكنم ميتوان هر دو گره را باز كرد. درباره آينده بشار اسد هم بايد بگويم كه هيچ كدام از طرفهاي درگير جريان سوريه قسم نخوردهاند كه بشار اسد براي هميشه در قدرت باشد. اين سياستهاي كلي است كه ايجاب ميكند تا بشار اسد باشد. در يك زماني اگر سياستها دچار تحول شد يا آنكه طرفها به توافق جمعي نزديك شوند، حتما كنار رفتن يا ماندن بشار اسد يكي از دعواهاي مهم نخواهد بود. اينكه ساختار سوريه آنچنان برهم نريزد كه كسي قادر نباشد آن را جمع كند، يكي از موضوعات جدي است كه مورد اشتراك و توافق جدي همه بازيگران است. به نظر من، اين نقطه، نقطه شروع خوبي است.
اگر اراده سياسي بخواهد شكل بگيرد، به نظر ميرسد كه بايد از اين نقطه باشد كه وضعيت سوريه بدتر از اين نشود. اگر اين اراده از اين نقطه شروع شود، به بخش دوم كه تعيين گروههاي معارضه است، بهتر جواب داده خواهد شد. يعني با آن اراده قدرتهاي بزرگ ميتوانند بهتر توافق كنند كه چه گروههايي در آينده سوريه و در دوره انتقالي نقشآفرين باشند و چه قدرتهايي حذف شوند. من تصور ميكنم، باز شدن اين گرهها ممكن و مقدور است و حتي برخي از صحبتهاي اوليه در اين باره صورت گرفته است هرچند كه با نهايي شدن آنها فاصله داريم.
* در تنش جديد ميان ايران و عربستان، تركيه در كدامين سو قرار ميگيرد؟
** نكته نخستي كه من بايد متذكر شوم اين است كه من نقشي براي آنكارا در اين مساله قايل نيستم. يعني اينكه بگوييم تركيه در اعدام شيخ نمر دست داشت، آن را رد ميكنم. با اين حال بايد دانست كه تركيه در اين تنش جديد، جانب كسي را نميگيرد. آنكارا هم با تهران و هم با رياض رابطه دارد و نميخواهد اين رابطه را قطع كند. در زمان جنگ تحميلي نيز در حالي كه حزب عدالت و توسعه بر سركار نبود، شاهد بيطرفي تركيه بوديم. ميخواهم بگويم تركيه نميخواهد روابط خود با ايران را به دلايل منافع اقتصادي و سياستهاي كلانش تخريب كند. از طرفي آنكارا نميخواهد روابط خود با رياض را دچار خدشه كند كه اين مساله به دليل منافع اقتصادي و علايق ديني بخش عمدهاي از جامعه تركيه به عربستان است. در مجموع تركيه ضرورتي نميبيند كه روابط خود با يكي از اين دو كشور را خراب كند زيرا از اين خدشه در روابط نه تنها سودي نميبرد بلكه زيان هم خواهد ديد.
* پس از تنش ايران و عربستان، وزارت امور خارجه تركيه براي ميانجيگري ميان دو كشور اعلام آمادگي كرده است. آيا آنكارا براي اين كار واقعا عزمي دارد؟
** تصور ميكنم به دليل اختلافاتي كه ميان ايران و تركيه درباره سوريه وجود دارد، مقداري امكان موفقيت مانورهاي اينچنيني از سوي آنكارا كم است. از مواضع و بيانيههاي دولت ايران در تنش جديد ميان تهران و رياض اين استنباط ميشود كه نميخواهد تنش در خاورميانه افزايش يابد و ميخواهد مشكلاتش را حل كند. اميدواريم سعوديها نيز اين سياست را دنبال كنند. درباره توان تركيه براي ميانجيگري هم بايد بگويم كه ظرفيت تركيه، ميتواند ظرفيت خوبي باشد ولي اين ظرفيت محدود به تركيه نيست. اين توان در پاكستان نيز وجود دارد. در دهه ٦٠ كه تهران و رياض به دليل كشتار حجاج ايراني در روابط دچار مشكل شدند، من در پاكستان سفير بودم و طرفين از ظرفيت اين كشور استفاده كردند تا اختلافات ميان دو كشور كاهش يابد. اكنون نيز مشاهده ميكنم كه برخي مقامات پاكستاني در اين باره اعلام آمادگي كردهاند و ميتوان از توانمندي آنها استفاده كرد.
* مجموعهاي از كشورها مانند اندونزي كه كشور مهمي در جهان اسلام است تا تركيه و پاكستان براي ميانجيگري اعلام آمادگي كردهاند. آيا اين ميانجيگري در شرايط كنوني تاثيري خواهد داشت؟
** من از طرف عربستان نميتوانم به اين سوال پاسخ دهم ولي فكر ميكنم پاسخ ايران به اين ميانجيگريها مثبت باشد. اما اينكه چرا نميتوانم از طرف عربستان پاسخ دهم، به آن خاطر است كه هنوز زود است بتوان در اين باره از سوي آنها قضاوت كرد. اشتباهي كه در مورد سفارت عربستان در تهران رخ داد، فرصت طلايي خوبي را براي رياض فراهم كرد تا بتوانند به ترتيبي بر سياست خارجي ايران اثر بگذارند كه در اين زمينه متاسفانه تا حدودي هم موفق شدند. عربستان تا زماني كه بتواند در اين مساله موجسواري كند، همچنان بر سياستهاي خود اصرار خواهد كرد و آن را كش ميدهد. هر دو طرف در اين مساله در حال فعاليت كردن هستند؛ ايران تلاش ميكند تا مساله را به پيش از وقوع حمله به سفارتخانه بازگرداند ولي عربستان سعي ميكند از آن حداكثر بهرهبرداري را داشته باشد. نكته دوم نيز اين است كه ما بايد تحليل داشته باشيم كه رياض چه سياستي را هماينك در دستوركار خويش قرار داده است.
آيا سياست عربستان، سياست مقابله است؟ آيا رياض دستوركاري را براي خود تنظيم كرده كه متفاوت از گذشته نسبت به ايران است؟ اين چه ميتواند باشد؟ اينها سوالاتي قابل تامل هستند. از زماني اين فكر برايم ايجاد شده است كه عربستان اقدام به اعدام شيخ نمر كرد. اين كار در چارچوب تحليلهاي سياسي معمول نميگنجد و كار غلطي با توجه به بسترهاي موجود منطقه محسوب ميشود. اين اقدام تنها يك تفسير ميتواند پيدا كند و آن، اينكه دولت عربستان سياست جديدي مبتني بر تقابل جدي با ايران را اتخاذ كرده است و ميخواهد فضا را به يك مرحله بالاتر انتقال دهد. به عبارتي، رياض ميخواهد تقابل را در يك فضاي جديتري قرار دهد و كشورهاي بيشتري را در اطراف خود جمع كند. شاهدي كه براي اين قضيه ميتوان ذكر كرد، تشكيل يك ائتلاف شامل ٣٤ كشور است. تشكيل اين ائتلاف، ميتواند بخشي از يك نقشه خطرناك باشد و ميتواند تقابلي در مقابل توافق ايران و ١+٥ باشد. در صورتي كه عربستان اين سياست را انتخاب كرده باشد، ما نميتوانيم در كوتاهمدت اين قضيه را فيصله بدهيم و در آينده هم بايد شاهد قدمهاي بيشتري عليه ايران توسط عربستان باشيم و نميتوان اين انتظار را داشت كه عربستان به اين سادگيها به مرحله پيشين بازگردد.
* آيا با تنش جديد عربستان و ايران، شاهد افزايش كمكهاي آنكارا و رياض به شبهنظاميان مخالف بشار اسد خواهيم بود؟
** اين مساله در سوريه وجود داشته و چيز جديدي هم نيست كه تنش جديد ايران و رياض بخواهد آن را كاهش يا افزايش دهد. به عبارت ديگر، من فكر نميكنم اين مساله تاثيري در اين باره داشته باشد. پيش از اين نيز قدرتهاي منطقهاي درگير در سوريه، در حال كشتي گرفتن با يكديگر بودند. من فكر ميكنم شايد اين مساله بر ساير پروندههاي منطقهاي تاثير داشته باشد و محورهاي جديدي را در منطقه باز كند. قطعا موضع اخير بحرين را بايد در چارچوب سياست جديد عربستان تحليل كرد. در اين سياست جديد، بازيهاي جديدي ايجاد خواهد شد، مثلا قبلا بازي در حوزه سودان، سومالي و جيبوتي نبود ولي اكنون مشاهده ميكنيم كه حوزه جديدي در اين تنش ميان ايران و عربستان باز شده است.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=34811
ش.د9405451