وقتی از انقلابی بودن و انقلابی ماندن صحبت میشود؛ بحث بر سر این است که آن چیزی که باید نیروی محرکه کارگزاران نظام در جریان عمومی حرکت ملت به سوی پیشرفت باشد؛ ارزشها، اهداف انقلاب اسلامی و اندیشههای حضرت امام(ره) است. انقلابی بودن و انقلابی ماندن به معنای حرکت برای تحقق آرمانها و تثبیت آن بخش از آرمانهای محقق شده است و نیز مقاومت در برابر آسیبها و بیتوجهی به جذابیتهای کاذب و بیعاقبت که ابتلای به فساد از اهم آنهاست، از ابعاد دیگر انقلابی بودن است.
در اوضاع کنونی یکی از آسیبهای مهمی که جامعه، کشور و نظام با آنها روبهرو است؛ نفوذ به چرخه قدرت است که آغاز این نفوذ، ابتلای به فساد میباشد. در اینجا فساد به معنای استفاده از قدرت و امکانات اجرایی، تقنینی، قضایی، سیاستگذاری، تصمیمگیری و تصمیمسازی عمومی از سوی مجریان، قانونگذاران، داوران، سیاستگذاران، ناظران، تصمیمگیران و تصمیمسازان در جهت منحرف کردن امکانات عمومی برای منافع شخصی، حزبی، گروهی، باندی و خانوادگی است.
به اعتقاد من، در برهه کنونی چنین وضعیتی به وجود آمده تلقی میشود و این وضعیتِ ابتلایِ به فساد، چرخه بسیار خطرناکی است که اگر مسیر آن را تبیین کنیم؛ متوجه خواهیم شد که چرا رهبر معظم انقلاب همواره بر مسئله انقلابی بودن و انقلابی ماندن تأکید میکنند.
در چرخه خطرناکی که شروع آن از مسئله ابتلای به فساد است و در میان کارگزاران شیوع بیشتری دارد؛ وقتی یک کارگزار حکومتی مبتلای به فساد میشود؛ متعاقباً روحیه ترس از دست دادن امکانات، مقام و موقعیت در این فرد به وجود میآید و این روحیه با توجه به شرایط نظام و بر اساس آرمانهای انقلاب وضعیتی در فرد ایجاد میکند که حاصل آن جز دور شدن از مواضع انقلابی و ارزشهای انقلاب نیست. به این ترتیب و در نهایت، دور شدن از مواضع انقلابی نیز به تغییر در گفتار، رفتار و کردار کارگزاران منجر میشود و آن تغییر سبب ایجاد تفسیر نامرتبط، بیخاصیت و بیارتباط با فلسفه وجودی انقلاب، ارزشهای انقلابی و اندیشههای حضرت امام(ره) میشود.
به عبارت دیگر، در این شرایط ارزشهای انقلاب به جای اینکه راهنما، خطدهنده و جهتدهنده در کارها و امور باشد؛ به یک سری مراسم، گفتار و مناسک ظاهری تبدیل میشود.
اگر جامعه به چنین شرایطی دچار شد و گفتمان انقلابی تغییر پیدا کرد؛ بالطبع دچار چالش و وضعیت خطرناکی میشود و بحث خود اتهامزنی پیش میآید؛ به این معنا که کارگزار حکومتی خود را محکوم میکند که چرا در گذشته چنین رفتارهایی داشته است و برای موجه کردن چهره دشمن تلاش میکند دشمنی را که در گذشته تابو بوده، با چهره بهتری به جامعه معرفی کند.
در این شرایط کارگزار نظام به مماشات و محافظهکاری در سیاست خارجی و اقدامات انقلابی داخلی دچار میشود که 2 وضعیت خطرناک به دنبال دارد؛ خطر اول، زمینهسازی نفوذ برای دشمن خارجی و خطر دوم، نابرابری، نارضایتی و کاهش مشروعیت نظام در اذهان مردم در داخل و تخریب منزلت و چهره بینالمللی نظام در نزد ملتهای دیگر.
ابتلای به فساد و جذابیتهای آن سرآغاز چرخه خطرناک قدرت، فساد، نفوذ و تخریب چهره نظام در داخل و خارج است. تأکید رهبر معظم انقلاب بر انقلابی بودن و انقلابی ماندن، پیشگیری از افتادن در این چرخه خطرناک است؛ متأسفانه در قسمتهای بسیاری از این نظر دچار آسیبهای فراوان شدهایم.
روحیه و مدیریت جهادی مفاهیمی هستند که رهبر معظم انقلاب در فرمایشات اخیر خود بر آن تأکید کردهاند؛ یکی از مختصات و اولین ویژگی روحیه جهادی این است که کسی که روحیه جهادی دارد از ابتلای به فساد گریزان است و از سوءاستفاده از قدرت عمومی به نفع منافع فردی، گروهی و باندی پرهیز دارد.
فردی که روحیه جهادی و انقلابی دارد از قدرت برای رسیدن به آرمانهای انقلاب بهره میگیرد. به عبارتی، راهنما و جهتگیری رفتار و گفتار فرد انقلابی و جهادی آرمانها و مبانی انقلاب است و از اهداف و آرمانهای انقلاب برای خود پوشش درست نمیکند. مدیریت جهادی افزون بر اینکه به سبک مدیریتی برمیگردد؛ ناظر به رفتار مدیران است. بنابراین، کسی که روحیه جهادی دارد و روحیه بسیجی و انقلابی در او نهادینه شده است؛ ضدفساد است و از آلودگی به فساد جلوگیری میکند. نه خود به سمت فساد میرود و نه اجازه میدهد قدرتِ در اختیارش به سمت فساد برود.
به راستی، لازمه رهایی جامعه از نفوذ دشمن و نابرابریها و گرفتاریها بکارگیری مدیران جهادی است؛ مدیرانی که روحیه جهادی دارند و فسادگریز هستند. آن افرادی که روحیه بسیجی دارند و اهداف و آرمانهای انقلاب و اندیشههای حضرت امام(ره) و دیدگاه رهبر معظم انقلاب را راهنما و سرلوحه کارهای خود قرار میدهند.
* استاد علوم سياسي دانشگاه تهران
انتهای پیام/