تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۰  ، 
کد خبر : ۲۹۲۸۳۲
حجت‌الاسلام فاضل ميبدي عضو مجمع مدرسين حوزه علميه قم:

محروم کردن مردم از صداي شجريان، نقض حق‌الناس است

پایگاه بصیرت / سما بابايي
(روزنامه مردم‌سالاري - 1395/02/01 - شماره 4019 - صفحه 8)

محمدتقي فاضل ميبدي از جمله روحانيون نوانديشي است که سال گذشته هم‌زمان با موج گسترده لغو کنسرت‌هاي موسيقي، همگام با دلسوزان و اهالي فرهنگ و موسيقي به اين مسأله اعتراض کرد. او برهم زدن کنسرت‌هاي موسيقي -که البته در سالِ جاري روندِ کندتري نسبت به گذشته پيدا کرده- و همچنين محروميت اساتيد موسيقي ايران -به‌خصوص استاد شجريان- از فعاليت در اين عرصه را معضل بزرگي مي‌داند که مصداقِ عيني «حق‌الناس» است. او مي‌گويد کساني که اين محدوديت‌ها را به وجود آورده‌اند، بايد در پيشگاه تاريخ پاسخگو باشند.

«ميبدي» درباره هفت سال ممنوعيتِ فعاليت «محمدرضا شجريان» به سايت «موسيقي ما» مي‌گويد: «من از سال‌هاي قبل استاد شجريان را از نزديک مي‌شناسم و در دوره‌اي با هم رفت‌وآمد داشتيم و همواره به ايشان و آوازشان علاقمند بوده‌ام. استاد شجريان، انسان بسيار شريفي است و براي خودش اصولي متصور است که هميشه از آنها دفاع کرده. ايشان را بايد يکي از بزرگ‌ترين سرمايه‌هاي گرانمايه هنري کشور دانست. او نه‌تنها به موسيقي ايران اعتلاي بسياري داده، بلکه در طول سال‌ها فعاليت هنري، شعر ايراني را نيز جلا داده و بسياري از شعرا مثل عطار، سعدي و حافظ را به طيف وسيعي از مردم و مخاطبان شناسانده است.»

اين عضو مجمع مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به اهميت دعاي «ربنا» در مناجات‌هاي عرفاني دهه‌هاي اخير مردم ايران گفت: «شجريان در تمام اين سال‌ها به بسياري از نيازهاي عاطفي مردم نيز پاسخ داده است؛ به‌خصوص «ربنا»ي ايشان که صدا و سيما سال‌ها است مردم را از شنيدنِ آن محروم کرده، انسان را به اوج مي‌برد و آن مثنوي افشاري با شعر مولوي که قبل از اين دعا مي‌خواند، براي هر انساني پروازدهنده است. اما متأسفانه جامعه سال‌هاي زيادي است که از شنيدن صداي ايشان محروم شده و اين باعث تأسف بسياري است. با وجود آنکه مردم به خوبي قدر سرمايه‌هاي هنري‌شان را مي‌دانند، اما بخشي از حاکميت نگاه ديگري دارد.»

ميبدي عقيده دارد که شجريان جزو اساتيد آواز ايراني است که صداي کم‌نظير و يا شايد بي‌نظيري دارد: «من به شکل تخصصي موسيقي نمي‌دانم؛ اما هيچ‌کس نيست که اين مسأله را تأييد نکند که استاد شجريان يک موزيسين تمام‌عيار است که در عين خواندن آواز به بهترين شکل ممکن، «شعرشناس» بزرگي است. او مي‌داند بايد در هر دوره‌اي -بنا بر اقتضاي جامعه- چه شعري را در چه دستگاهي بخواند. ما مانند او را در تاريخ هنرمان يا نداشته يا کم داشته‌ايم و چيزي که ايشان را از ديگران متمايز مي‌کند، اين است که هنر شجريان تنها صداي خوبش نيست؛ اصولي است که همواره به آن پاي‌بند مانده و سر آن با هيچکس مصالحه نکرده است. استاد شجريان در اين سال‌ها، هيچ‌گاه آن‌طور که بايد ارج نهاده نشده و حالا هم که سال‌ها است از هر نوع فعاليتي محروم مانده و اين در حالي است که صداي او متعلق به ملت ايران است نه فقط خودش.»

نويسنده کتاب «حديث آزادي» مي‌گويد که کساني که جامعه را از استماع اين صدا محروم کرده‌اند، بايد در پيشگاه تاريخ پاسخگو باشند: «من دعا مي‌کنم ايشان هرچه سريع‌تر سلامتي خويش را به‌طور کامل پيدا کرده و به صحنه آواز برگردند.» حجت‌الاسلام فاضل ميبدي همچنين درباره برهم زدن کنسرت‌هاي موسيقي مي‌گويد: «من بر اين باورم که اين جريانات به هيچ عنوان مذهبي يا شرعي نيست و مقاصد سياسي در آن پيگيري مي‌شود؛ چون چنين اقداماتي به طور قطع خلاف شرع است. وقتي کنسرتي مجوز دارد، کجايش مي‌تواند حرام باشد؟ فعل حرام زماني است که شما عده‌اي را گسيل مي‌دهيد تا آن را به هم بزنند. بيشتر هم مي‌خواهند مقابل دولت بايستند. شما فرض کنيد که در مشهد کنسرتي مي‌خواهد برگزار شود و عده‌اي به تحريک کسي آن را به هم مي‌زنند؛ بر اساس کدام منطق فقهي اين کار را انجام مي‌دهند؟‌ بر اساس کدام قانون؟ اين خودش خلاف عرف و شرع است. اين نوعي حق‌الناس است. من هنر را دوست دارم و به صورت حلال مي‌خواهم از آن استفاده کنم. وقتي شما مانع استفاده از اين حق من مي‌شويد، فعل حرام انجام داده‌ايد.»

به گزارش سايت موسيقي ما، او همچنين درباره «کپي‌رايت» توضيح مي‌دهد که حق مؤلف، حق معتبر و شناخته شده‌اي است و بسياري از فقها هم زير پا گذاشتن آن را حرام دانسته‌اند: «وقتي شما صداي کسي را بدون مجوز و پرداخت هزينه‌اي منتشر مي‌کنيد، مثل اين است که سرقتي واقعي انجام داده‌‌ايد؛ اما متأسفانه در کنار بسياري از کارهاي خارج از اخلاق، اين مسأله هم در جامعه ما وجود دارد. در حالي که اثري که ضبط مي‌شود، هزينه‌هاي بسياري براي صاحب‌اثر دارد. از همه بدتر اينکه صدا و سيما هم در اين زمينه بي‌توجهي مي‌کند.»

ميبدي همچنين درباره اما و اگرها درباره حلال يا حرام بودن موسيقي که همچنان محل بحث است، توضيح مي‌دهد: «مقوله هنر، مقوله جديدي است. واژه هنر واژه‌اي است که جزو تمدن‌هاي جديد است و به شاخه‌هايي چون معماري، موسيقي و خطاطي و هنرهاي تجسمي‌ تقسيم مي‌شود. در صدر اسلام، هنر مجسمه‌سازي و هنر آواز خواندن مذموم شناخته شد؛ چون آن زمان مجسمه‌سازي مقدمه‌اي براي بت‌پرستي بود؛ مثل شطرنج که چون اسباب قمار بود حرام اعلام شد و امام خميني (ره) آن را حلال اعلام کردند. مجسمه‌سازي اما در اين روزگار ديگر حرام نيست و در پارک‌ها و موزه‌ها مي‌توان اين هنر را ديد. موسيقي هم زماني در دربار عباسيان براي اهداف شهواني يا مقابل جرياني که ائمه اطهار ترويج مي‌کردند، استفاده مي‌شد و به همين خاطر حرام اعلام شد؛ اما امروزه هنر و موسيقي يکي از نيازهاي انسان است. در واقع بخشي از وجود انسان عاطفه انسان است که بايد ارضا شود و غذاي عاطفه موسيقي و ساز و به‌طور کلي هنر است. بنابراين نمي‌توان موسيقي را حرام دانست، مگر اينکه خلاف شئون انسانيت باشد که در اين صورت هر چيز حرام مي‌شود.»

عضو مجمع مدرسين حوزه علميه قم صحبت‌هاي خود را اين‌گونه به پايان مي‌برد: «احکام فقهي نيازمند حرکت در بستر زمان است. قبل از انقلاب فقها مي‌گفتند زنان حق رأي ندارند، اما امام خميني (ره) نگاه ديگري به جهان داشتند و نه‌تنها حق رأي را براي زنان قائل شدند، بلکه به آنها گفتند شما مي‌توانيد کانديدا شوند. به نظر مي‌رسد که مشکل موسيقي، به شکل کامل حل نشده و اين در حالي است که امام خميني (ره) نگاه بازي به اين مسأله داشتند.»

http://mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=245908

ش.د9500843

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات