(روزنامه جوان ـ 1395/05/03 ـ شماره 4867 ـ صفحه 10)
فتحالله گولن كيست؟
محمد فتحالله گولن فرزند رامز افندي از عالمان منطقه ارض روم است كه از كودكي به خواست و اصرار پدر با علوم ديني مأنوس ميشود. مطالعه كتاب «رسائل نور» نوشته بديعالزمان نورسي و آشنايي نو با حركت طلاب نورجي نقطه عطف زندگي گولن به شمار ميرود. مطالعه فلسفه شرق در كنار علمآموزي در فلسفه و علوم جديد غربي براي گولن دروازهاي به دنياي مدرن اروپا تلقي ميشود.
در تمام دوران حكومت لائيكها بر تركيه او به عنوان يك خطيب و واعظ به شهرهاي مختلف تركيه سر ميزد و در جلسات مختلف به سؤالات جوانان در ارتباط با اسلام پاسخ ميداد. همين امر موجبات دستگيري و زنداني شدن او به دست دولت وقت تركيه را به همراه داشت.
گولن در ابتدا واعظ و خطيبي بيش نبود كه با گذر زمان و تأثيرگذاري سخنانش توانست توجه جمعيت تركيه را به خود جلب كند. او كه خود را رهرو گفتمان و انديشههاي نورسي ميدانست با بهرهگيري از شيوه نورجيها به واسطه درسخانه فعاليتهاي جدي خود را آغاز كرد. او درسخانهها را به جوانان اختصاص داد و با گذر زمان دست به تأسيس مؤسسات آموزشي در تركيه پرداخت. با توجه به هزينه بالاي زندگي و تحصيل در تركيه اين درسخانهها و پس از آن مؤسسات آموزشي كه با مبلغ بسيار كمتري در مقايسه با ساير مؤسسات و خوابگاهها به ارائه خدمات ميپرداختند رونق گرفت و به اين ترتيب آن چه امروز به «جنبش گولن» شناخته ميشود، ايجاد شد.
حركت خدمت تلاشي بر مبناي جنبش نورسي
حركت نورسيها يك حركت اجتماعي مبتني بر روش انديشه بديعالزمان نورسي است. سعيد نورسي كه به بديعالزمان شهرت دارد يكي از علماي معاصر تركيه است كه جنبشي مردمنهاد در برابر تبليغات سكولارها و كمونيستها در تركيه به راه انداخت. هدف اصلي نورسي دفاع از اسلام و قرآن در برابر حملات ضد ديني انديشههاي غربي بود كه اين مهم را از طريق ارتباط مستقيم با جوانان و تأسيس درسخانههايي در تركيه پيگيري مينمود.
پس از فوت نورسي شاگردان او كه به نورجيها معروف بودند دچار انشعاب گشتند. گولن هرگز به اين گروهها نزديك نشد و حركتي مخصوص به خود مبتني بر وعظ و خطابه را پايهگذاري كرد كه در نهايت به بزرگترين حركت اسلامي تركيه تبديل شد. درگيريهاي او در جريانات سياسي منجر به خروج او از تركيه و تبعيدي خود خواسته در ايالات متحده شد. در نهايت در سال 2013 پس از كشمكشهاي سياسي فراوان با اردوغان رئيسجمهور تركيه قانوني مبني بر ممنوعيت فعاليت حركت خدمت يا همان جنبش گولن در تركيه به تصويب رسيد. به رغم ممنوعيت فعاليت حركت خدمت در تركيه فعاليت اين گروه در سرتاسر جهان بسيار گسترده است به گونهاي كه چندي پيش فتحالله گولن به عنوان يكي از 100 شخصيت تأثيرگذار جهان معرفي شد؛ در پروفايل مربوط به گولن كه توسط استيفن كينزر متخصص مسائل تركيه تهيه شده است از گولن به عنوان رهبر ديني مؤثر نام برده ميشود. او در اين معرفي درباره گولن مينويسد: او كه اكنون در پنسيلوانيا ساكن بوده و از چشمها دور است در سراسر جهان تعداد فراواني از انسانها را نسبت به خود علاقهمند كرده است.
انديشههاي گولن
گولن علاقهاي به حكومت محض ديني ندارد و به همين دليل ايران و عربستان سعودي را مورد نقد جدي قرار ميدهد. او معتقد است بخش عمده اسلام يك رابطه فردي با خدا را شامل ميشود و قسمت كوچكي كه به امور اجتماعي ميپردازد مانند مباحث جهاد، ماليات و اختلافات مالي خود در بطن واقعيتهاي معاصر بايد مورد بررسي و تغيير واقع شود. به همين دليل حكومت اسلامي از ديد او امري غير ديني و خارج از وظيفه دين است.
هدف از خروج دستورات ديني از دايره قوانين حكومت توسط گولن در واقع ايجاد زمينه براي اسلاميسازي ايدئولوژي ناسيوناليستي تركيه است. اين نگرش ناسيوناليستي زماني اسلامي ميشود كه بتوان مؤلفههاي اسلام را با ويژگيهاي فرهنگي، تاريخي تركيه ممزوج نمود و اسلامي تركيهاي را ايجاد كرد. گولن، منادي نسخه تركي اسلام است. وي معتقد است فهم مردم آناتولي از اسلام از فهم ديگران به ويژه عربها متمايز است. در اسلام آناتولي ايمانگرايي بيش از شريعتگرايي مورد توجه قرار ميگيرد كه بدين معنا احكام جايگاه والايي در اين انديشه ندارد بلكه ايمان فردي مورد توجه قرار ميگيرد و اخلاقمداري ارزش اصلي تلقي ميشود.
اين نوع نگاه در واقع احياكننده نوع حكومت عثماني است كه در آن حكام در زندگي شخصي خود مقيد به اسلام و اخلاق آن بودند ولي در تصميمگيريهاي اجتماعي بر اساس منافع ملي و گروهي اتخاذ تصميم ميكردند.
تساهل و تسامح شاهكليد انديشه گولن
ويژگي مهم انديشه گولن را بايد تساهل و تسامح صوفيانه آن دانست. گولن معتقد است اسلام جاري در تركيه به دلايل تاريخي ماهيتي صوفيانه دارد. اين ماهيت صوفيانه كه مبناي اسلام آناتولي است مبتني بر دو اصل تساهل و تسامح است كه لازمه آن آزادي انديشه و پرستش براي تمام افراد جامعه است. محصول اين تساهل و تسامح در جامعه ايجاد اتحاد و يكپارچگي است كه ميتواند مقدمات رشد و توسعه كشور را ايجاد كند. اين نوع نگاه گولن در واقع پاسخ به سكولاريسم غربي است، چراكه تلاش ميكند مباني غير ديني سكولاريسم را با استفاده از تجربه تركيهاي اسلام توجيه كند و رنگ و لعاب اسلامي بدان ببخشد.
تفاوت اين نگاه يا تجددگرايي گولن با تجددگرايي روشنفكران مسلمان– همچون نصر حامد ابوزيد و سروش - در اين است كه گولن ميكوشد ارزشهاي مدرن را از دل سنت اسلامي استخراج و اثبات كند چنانكه در مورد سكولاريسم تبيين شد. اين تفكر تمدن اسلامي را پايهاي مستحكم براي حيات معنوي انسان و تمدن غرب را پايهاي محكم براي حيات مادي او ميداند. او به هيچ وجه اعتقادي به غرب ستيزي ندارد و نتيجه درگيري با غرب را چيزي جز جا ماندن از قافله تمدن نميداند.
سازگارسازي اسلام و مدرنيته با تكيه بر نصوص ديني، راهي است كه علاوه بر گولن بسياري از جريانات سنتي و صوفي اهل سنت مانند بعضي شيوخ رده بالاي الازهر، برخي بزرگان نهضت العلما اندونزي يا امثال طاهر القادري در جريان بريلويه شبه قاره نيز آن را پيمودهاند.
تساهل و تسامح در انديشه گولن تنها محدود به مسلمانان نيست، بلكه او منادي مطلق تساهل و تسامح در جهان در برابر هر انساني حتي كساني است كه به خدا باور ندارند. او بر اساس همسن باور بارها به گفتوگو و مذاكره با بزرگان دينهاي مختلف حتي خاخامهاي ارشد رژيم صهيونيستي پرداخته است.
اسلام ليبرالي در برابر اسلام انقلابي
محصول تساهل و تسامح در انديشه گولن ارائه قرائتي كاملاً ليبرال از اسلام است كه در تضاد كامل با اسلام انقلابي است. گولن محور اسلام آناتولي را ميانهروي قرار ميدهد و معتقد است تركيه به دليل اسلام صوفيانه و ارتباط دائم با جهان غرب همواره واجد صفت ميانه روي بوده است. او معتقد است جنبشهاي صوفيانه تركيه همواره از عرصههاي سياسي دوري جستهاند و برخلاف شيعيان كه همواره به دنبال يك دشمن خيالي هستند به زندگي مسالمت آميز در كنار يكديگر اعتقاد دارند.
اين نگاه ليبرالي زماني تكميل ميشود كه گولن اعلام ميكند جمهوريت بهترين راه حكومت است و در توجيه ديني آن به مفهوم مشورت در اسلام استناد ميكند. گولن معتقد است سياسي كردن مذهب و وارد كردن آن به عرصههاي سياسي كاملاً تقليلگرايانه و خلاف ذات دين است. او مينويسد:«مذهب رابطهاي ميان پروردگار و مردم است. حس مذهبي در اعماق قلب زنده ميماند و اگر عيان شود كشته خواهد شد. سياسي نمودن مذهب بيش از آسيب به حيات يك حكومت به اصل مذهب آسيب خواهد زد.»
در اين نگاه در واقع دين اسلام ايجادكننده اتحاد ملي و زمينههاي فردي رشد يك جامعه است تا اين جامعه بتواند به رفاه و توسعه دست پيدا كند. او معتقد است اسلام صوفيانه تركيه ارتباط كاملي با بازار آزاد و دموكراسي دارد و ميتواند به بهترين صورت تركيبي از هر دو را ايجاد كند.
گولن و لائيسيته
گولن در چند مصاحبه خود با صراحت اعلام نموده لائيسيته ميتواند ضامن تداوم اسلام آناتولي در تركيه باشد. از ديد او لائيسيته يعني عدم دخالت دين در سياست از يك طرف و عدم دخالت سياست در دين مردم از سمت ديگر. دولت در نگاه گولن تنها وظيفه دارد آزادي انسانها در پذيرش و انجام مناسك مختص دين خود را تأمين و حراست كند. او معتقد است نوع نگاه آتاتورك به لائيسيته سطحي و اشتباه بوده است كه به همين دليل لائيسيته نتوانسته در كشور پاسخگوي نيازها باشد.
با اين حال گولن يك مسلمان متدين را داراي مسئوليت سياسي نسبت به جامعه و حكومت ميداند و معتقد است كه تمامي متدينين وظيفه دارند در مناطق سكونت خود نسبت به شركت در فرايندهاي سياسي دموكراتيك اقدام كنند.
كار، والاترين عمل مذهبي
اگر مناديان مسيحيت پروتستان و كالوينيستها در اروپا تلاش ميكردند تا كار و جمعآوري ثروت را امري ضروري و مقدس در دين مسيحيت جلوه دهند در دين اسلام گولن و پيروانش اين مهم را بر عهده گرفتهاند.
همانگونه كه وبر اخلاق پروتستاني را عاملي در جهت تشويق به كار بسيار و تلاش در جهت توليد و انباشت ثروت ميداند، گولنيستها همين مدل را اسلاميزه كرده و با تكيه بر اخلاق اسلامي، كوشش براي كار بيشتر و توليد ثروت را در مركز توجه خود قرار ميدهند.
در واقع آنها سعي ميكنند فرهنگ اسلامي را در خدمت «توسعه» به معناي مدرن آن به كار گيرند. گولن كار كردن را عملي مذهبي ميداند. او ميگويد:«بايد كار كرد تا جهان بهشت شود. روزي سه ساعت خواب و دو ساعت براي كارهاي ضروري روزمره كافي است و بقيه آن بايد به كار يا «خدمت» بگذرد.»
لزوم تحصيل در كنار كار
علاوه بر كار، آموزش نيز عملي مقدس است، چراكه افراد با دانش هستند كه ميتوانند براي اسلام مفيد باشند. به همين دليل عمده تمركز گولن بر ايجاد شبكهاي از مدارس، دانشگاهها و خوابگاههاي دانشجويي است كه افراد را از كودكي تا بزرگسالي مورد تربيت و آموزش قرار ميدهد. اين مدارس علاوه بر تركيه، در اروپا، امريكا، آفريقا، آسياي جنوب شرقي و از همه مهمتر در كشورهاي ترك تبار آسياي ميانه داير شده است.
در گفتمان گولنيستها، تبليغ دين صرفاً به بيان و ترويج احكام مذهبي و توصيههاي اخلاقي منحصر نميشود، بلكه وقتي يك معلم، دروس علمي مدرن را تدريس ميكند نيز در حال تبليغ است. گولن آموزش هر علمي را ذيل مفهوم ديني «ارشاد» دستهبندي ميكند. آنها به طور مستقيم به تبليغ تعاليم اسلامي نميپردازند، بلكه سعي ميكنند با تخلق به اخلاق اسلامي، عملاً تعاليم ديني را نشر دهند. اسلامي بودن مدارس گولن صرفاً به اين است كه فساد و بيبندوباري در آن حاكم نيست و معلمان و كارمندان به اخلاق اسلامي آراستهاند. به همين دليل است كه غيرمسلمانان هم مشكلي براي حضور در اين مدارس ندارند.
فرجام
فتحالله گولن در قامت يك نوانديش مسلمان بيش از آنكه تركيه را در قاب اسلام ببيند معتقد است كه اين اسلام است كه در قاب تركيه بايد تعريف شود و به خدمت توسعه و پيشرفت اين كشور درآيد. بر اساس اين باور گولن از تساهل و تسامح به عنوان پايههاي حكومت مطلوب تركيه نام ميبرد و تأكيد ميكند جمهوري تنها مدل مناسب براي حكومت است. او با تأكيد بر ثروتاندوزي و كار بر اهميت رشد و توسعه اقتصادي تأكيد دارد و ايجاد فرهنگ كار و تلاش را از طريق توجيهات ديني همانند پروتستانها در دستور كار قرار داده است. گولن يك ميانهرو است كه به دين حداقلي ولي با نگاه متفاوت از انديشمنداني چون سروش، ابوزيد و عبدالرزاق اعتقاد دارد. دين او در واقع دستورالعمل توسعه براي تركيه است.
http://javanonline.ir/fa/news/799349
ش.د9501375