شهرام امیری، پژوهشگر رادیو ایزوتوپهای پزشکی در دانشگاه صنعتی مالک اشتر بود که در سفر عمره به عربستان در خرداد ۱۳۸۸ ناپدید و پس از ۱۳ ماه چندین ویدئو با سخنان متناقض از او منتشر شد. وی در نهایت، ۲۲ تیر ۱۳۸۹ به دفتر حافظ منافع ایران در آمریکا مراجعت کرد و دو روز بعد به ایران بازگشت. شهرام امیری پس از ورود به ایران دستگیر و سرانجام در تاریخ ۱۳ مرداد سال ۱۳۹۵ به جرم جاسوسی و فروش اطلاعات اعدام شد. محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه پس از تأیید اعدام وی، گفت: این فرد با توجه به دسترسیهایی که به اطلاعات سرّی و به کلی سرّی نظام داشته است، با دشمن متخاصم و درجه یک ما یعنی آمریکا ارتباط برقرار کرده و اطلاعات حیاتی کشور را در اختیار دشمن قرار داده بود. وی در ادامه به خبرنگاران گفت: وی از فرصتی که برای «جبران» و «اصلاح» در زندان به او داده شده، استفاده نکرده و حتی قصد داشته است اطلاعاتی را از زندان به بیرون بفرستد.
گفتنی است، خبر اعدام شهرام امیری که اطلاعات سرّی کشور را در اختیار آمریکاییها قرار داده بود، واکنشهایی را از درون آمریکا به دنبال داشت که جاسوسی وی را به اثبات میرساند. جان بولتون، نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل گفت: شهرام امیری از فعالیتهای هستهای ایران به ما اطلاعات میداد. «فاکس نیوز» هم نوشت: شهرام امیری در مقابل اطلاعات هستهای که به آمریکا داد، پنج میلیون دلار دریافت کرد. لی زلدین، نماینده کنگره آمریکا هم گفت: عملکرد وزارت خارجه آمریکا در ماجرایی که به اعدام شهرام امیری منتهی شد، بر کسانی که میخواهند در کشورهای مختلف با «سیا» همکاری کنند، اثر منفی تکاندهندهای خواهد داشت. تام کاتن، سناتور جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا، با انتقاد از هیلاری کلینتون به دلیل اهمال و سهلانگاری در حفظ محرمانگی و امنیت پست الکترونیک خود گفت: ناامن بودن پست الکترونیک او، به اعدام شهرام امیری منجر شده و او را به کشتن داده است.
«فیلیپ جرالدی»، مامور سابق مبارزه با تروریسم سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) هم گفت: شهرام امیری وقتی برای مراسم حج به عربستان رفته بود به میل خودش با ماموران سازمان اطلاعات عربستان و آمریکا تماس گرفت و به هیچ وجه ربوده نشده بود. این موضوع باعث شد تا با «فلیپ جرالدی» افسر سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) گفت و گویی در این باره انجام دهیم. جرالدی در دوران فعالیت خود در این سازمان 19 سال را در خارج از خاک آمریکا و در کشورهای ترکیه، ایتالیا، آلمان و اسپانیا در دفاتر سازمان سیا خدمت کرده است. وی در بارسلونای اسپانیا علاوه بر همکاری با سیستم های اطلاعاتی اروپایی از طرف واشنگتن به ریاست دفتر سازمان سیا در بارسلونا رسید. به استناد گزارش های منتشر شده توسط رسانه های بین المللی، فلیپ جرالدی در میان سیستم های امنیتی جهان به عنوان کارشناس خبره حوزه مسائل امنیتی و ضد تروریسم شناخته شده است. وی هم اکنون مدیر اجرایی گروهی تحت عنوان «شورای منافع ملی» در آمریکا است که تلاش می کنند سیاست های آمریکا در خصوص خاورمیانه منصفانهتر باشد. وی در این راستا به عنوان کارشناس در شبکه های تلویزیونی حاضر میشود.
آنچه می خوانید ماحصل گفت و گوی خبرنگار پایگاه تحلیلی خبری بصیرت با وی است:
اخیرا مصاحبه ای از شما در بی بی سی منتشر شده است که در آن ادعا شده شما با ماموران سازمان سیا در پرونده شهرام امیری ارتباط داشته اید. آیا این ادعا درست است؟
خیر. واقعیت این است که من از برخی از دوستانم در سازمان سیا درباره پرونده شهرام امیری چیزهایی شنیده بودم ولی اینکه گفته شده است من ارتباط مستقیم با ماموران پرونده داشتم صحیح نیست.
گفته می شود که پروژه جاسوسی شهرام امیری از سفر وی به بهانه مراسم حج به عربستان شروع شد و او طی این سفر به سراغ ماموران سازمان اطلاعات عربستان و بعد از آن به ملاقات ماموران سازمان سیا می رود. آیا شروع همکاری شهرام امیری با سازمان سیا از اینجا شروع می شود؟
اطلاع دقیقی از زمان شروع همکاری او با سازمان سیا ندارم ولی قاعدتا شروع این همکاری از دو حالت خارج نیست؛ یا از این دیدار شروع شده و یا از قبل از سفر. ولی چیزی که از آن اطلاع دارم این است که زمانی که او وارد عربستان شد با ماموران سازمان سیا ملاقات داشت و آنها وی را در سفر به آمریکا همراهی کردند.
به نظر عجیب است که یک دانشمند ایرانی بدون هماهنگی قبلی به عربستان برود و شانس خود را برای دیدار ماموران امنیتی آمریکا امتحان کند! تجربه سالها کار شما به عنوان یک مامور عالی رتبه امنیتی سازمان سیا چه می گوید؟
به نظر من هم ماجرا از ایران شروع شده و ظاهرا شهرام امیری در ایران به گونه ای با ماموران سازمان سیا در ارتباط بوده است. این ارتباط می تواند در حد یک ارتباط مکاتبه ای باشد یا اینکه فراتر از آن ولی چیزی که مشخص است این است که او قبل از اینکه به عربستان برود ارتباطاتی با کسانی بعنوان رابط در ایران و یا خارج از ایران داشته است.
برخی رسانه های خارجی ادعا کرده اند که شهرام امیری به صورت داوطلبانه به ماموران سازمان سیا مراجعه کرده و اطلاعات حساس ایران را در اختیار آنها قرار داده است. چقدر این ادعا می تواند درست باشد و به نظر شما انگیزه وی برای این کار چه بوده است؟
انگیزه های زیادی می توانسته برای همکاری او با سازمان سیا وجود داشته باشد ولی چیزی که مشخص است این است که وی به اراده خود به عربستان و از آنجا به آمریکا رفته است. اینکه فردی تصمیم بگیرد با سازمان های امنیتی غربی همکاری کند و بعد از اینکه از اطلاعات او استفاده شد او در آمریکا، انگلیس، یا هر کشور دیگری به حال خود رها شود و تصمیم بگیرد به کشور خود برگردد چیز جدید و عجیبی نیست. بسیاری از افرادی که با سیستم های امنیتی همکاری می کنند بعد از مواجه شدن با واقعیت های موجود سرخورده می شوند و تلاش می کنند به آغوش خانواده خود برگردند.
اینکه شما می گویید فرد پس از همکاری با سرویس های امنیتی سرخورده می شود و تلاش می کند به کشورش برگردد، به راحتی قابل پذیرش نیست. فردی که با موساد یا سازمان سیا همکاری می کند ریسک بسیار بالایی را می پذیرد و عواقب آن را هم می داند که در خصوص ایران حکم اینگونه مجرمان همانطور که در خصوص شهرام امیری نیز شاهد آن بودیم اعدام است. فکر می کنید که شهرام امیری چرا به ایران برگشت؟
شهرام امیری یک فرد رده بالا نبود، گرچه اطلاعاتی داشت که به درد آمریکایی ها می خورد. مدتی بعد از دریافت اطلاعاتش توسط ماموران سازمان سیا، وی به صورت یک فرد عادی در آمریکا رها شده بود و در خیابان های واشنگتن و آریزونا تردد می کرد. او از برخوردی که مقامات آمریکایی با او کرده بودند ناراحت بود و ظاهرا انتظاراتش از این همکاری برآورده نشده بود. او به شدت ناامید شده بود و درخواست کرده بود که بتواند به ایران برود و آنها هم به او اجازه این کار را داده بودند.
جان بولتن اشاره کرده است که شهرام امیری سال ها برای ما جاسوسی می کرده است. آیا اطلاعاتی درباره این ادعا دارید؟
این ادعا می تواند کاملا درست باشد. هر فردی که حتی در سطوح میانی بخش های حساس در ایران مانند سازمان انرژی هسته ای فعالیت کند می تواند هدف مطلوبی برای نه تنها سرویس های اطلاعاتی آمریکا بلکه برای سازمان های امنیتی سایر کشورهای مانند عربستان، ترکیه و اسرائیل باشد. اگر سازمان های امنیتی ایران سوابق شهرام امیری را بررسی کنند متوجه خواهند شد که احتمالا وی زمانی به دوبی یا استانبول سفر کرده است و آنجا احتمالا جایی است که اولین ارتباط ها با وی برقرار شده است.
شما در مصاحبه ای مدعی شده اید که نمونه های مشابه پرونده شهرام امیری وجود دارد و تنها برخی از آنها رسانه ای می شوند. لطفا بیشتر توضیح دهید.
اصولا سازمان های اطلاعاتی مهم دنیا نسبت به ایران فعالیت زیادی دارند و ایرانی هایی که در حوزه های مهم علمی در ایران کار می کنند، حساس هستند. وقتی ایرانی هایی که در سطوح علمی کار می کنند به دلایل مختلف به خارج از ایران سفر می کنند، ماموران سرویس های اطلاعاتی مختلف در نهایت تلاش خواهند کرد خود را به آنها نزدیک کنند. اینکه ممکن است برخی از دانشمندان ایرانی که در حال حاضر در ایران مشغول به کار علمی هستند جذب سازمان های اطلاعاتی خارجی شده باشند اصلا خارج از تصور نیست.
وقتی این خطرات به برخی گوشزد می شود، تصور می کنند که خطری آنها را تهدید نمی کند و عملا این بحث ها بیشتر شبیه داستان های کارآگاهی در فیلم های سینمایی است. نقش ماموران امنیتی خارجی در نفوذ و تحریک مقامات علمی و مسولان ایران برای همکاری مستقیم یا غیرمستقیم با سازمان های اطلاعاتی خارجی چگونه است؟
باید هشدار بدهم به آنهایی که مسائل امنیتی را جدی نمی گیرند، دلیل اینکه کشورها سازمان های اطلاعاتی دارند این است که از کشورهای دیگر به هر نحوی جاسوسی کنند و از طرف دیگر مانع جاسوسی دیگران از کشورشان بشوند. کار ماموران امنیتی ترقیب افراد به همکاری با آنهاست. دو گروه اصلی وجود دارند که ترقیب آنها برای همکاری موفقیت آمیز است. برخی افراد از طریق مسائل شخصی مانند پول یا مطالبات مادی دیگر جاسوسی می کنند و گروه دوم افراد ناراضی هستند که انگیزه های سیاسی دارند.
نهایت اینگونه همکاری های اطلاعاتی چیست؟ چه برای آنهایی که انگیزه مالی دارند و چه معترضین سیاسی؟
نهایتا اکثر افرادی که خود را درگیر اینگونه اقدامات می کنند سرخورده می شوند. تصور آنها این است که با افشای اطلاعات کشورشان به کشوری دیگر از آنها حمایت می شود و او تبدیل به یک قهرمان می شود ولی واقعیت ماجرا این نیست. زمانی که این افراد با سازمان سیا یا آم آی 6 یا هر سرویس خارجی دیگر همکاری می کنند، ماموران بازجویی آنها را به صورت خیلی جدی مورد سوال های زیاد و جزئی قرار می دهند و زمانی که همه آنچه وی می داند را مطلع شدند، برای آنها تبدیل می شود به یک مهره بی ارزش. دانشمندان ایرانی هوشیار باشند زمانی که به خارج از کشور سفر می کنند وقتی فردی تلاش کرد به آنها نزدیک شود و با آنها هم کلام شود این احتمال جدی را بدهند که آن فرد می تواند یک مامور امنیتی باشد و اجازه ندهند که مکالمه ای جدی بین آنها شکل بگیرد، این را با توجه به سالها تجربه کار امنیتی می گویم. این تصور را از خود دور کنند که بعد از همکاری با سازمان های اطلاعاتی، اهمیتی برای آنها یا خانواده شان قائل خواهند شد. زمانی که اطلاعات را از شما گرفتند شما یک مهره سوخته و یک عنصر بی ارزش تلقی می شوید.