(روزنامه اطلاعات – 1395/05/05 – شماره 26496 – صفحه 12)
مردم تركيه دموکراسي را برگزيدند
کودتاي نافرجام در ترکيه با رهبري مشکوک اين اقدام که کودکانه و بي پشتوانه انجام شد نشان از شکل گيري جديدي در سياست هاي اين کشور و ورود به فضايي جديد براي ترميم دوباره قدرت سياسي دارد.
تحولات اخير در ترکيه از آغاز به اصطلاح وقوع کودتاي نظامي، براي آناني که از سه کودتاي بزرگ در سه دهه 1960، 1970 و 1980 ميلادي در اين کشور اطلاعات داشته يا درباره يکي از آنها تجربهاي داشته اند، حرکتي متفاوت و کودکانه اي بود.
مهمترين سئوالي که در اين باره بايد پرسيده شود، اين است که، آيا فرماندهان اين کودتا که شماري از آنان از افسران ارشد ارتش بودند ميتوانستند تا اين اندازه سادهانديش بوده باشند که قادر نبودند عاقبت اين اقدام خود را بسنجند يا اينکه محافلي به آنان قول ديگري داده بودند که به آن عمل نکردند يا آنان را آگاهانه براي ادامه طرحهاي خود تنها گذاشتند.
دولت ترکيه مي گويد که نظاميان هوادار جماعت نور به رهبري فتح الله گولن واعظ آمريکانشين و سرسخت ترين مخالف رجب طيب اردوغان اين کودتا را طرح ريزي کرده اند ولي گولن مدعي است که جماعت نور نقشي در اين کودتا نداشته است.شايد به عاملان اين کودتاي کودکانه گفته شده بود که شما اين کار را انجام دهيد و جماعت نور در حمايت از شما به خيابانها خواهند ريخت و شما کنترل و رهبري ترکيه را به دست خواهيد گرفت.زيرا در غير اين صورت بعيد است افسران ارتشي که بيش از نيم قرن با پيمان آتلانتيک شمالي ( ناتو) و آمريکا همکاري داشته است، اين اندازه ساده لوح بوده باشند که با چند سرباز و افسر و بدون هماهنگي ژنرال هاي اين کشور و بدون جلب حمايت قدرت هاي خارجي دست به چنين اقدامي بزنند.
در کودتاهاي پيشين ترکيه که همواره ناتو و آمريکا در پشت پرده آن بودند ، همواره رئيس ستاد ارتش و فرماندهان نيروهاي سه گانه حضور داشتند و اين در حاليست که در به اصطلاح کودتاي اخير گفته مي شود که خود رييس ستاد ارتش تحت نظر بوده و فرماندهان نيروهاي زميني، دريايي و هوايي نيز در ميان کودتاگران نبودند.سربازاني که از محل آموزش در پادگاني به پل بسفر آورده شده بودند ، گفتند که به آنان گفته شده است که براي آموزش به بيرون از پادگان برده مي شوند.آنچه از کودتاي شکست خورده ترکيه با بيش از 200 کشته و هزاران زخمي و بازداشتي باقي مانده است، بيرون ريختن هواداران حزب حاکم عدالت و توسعه در حمايت از رجب طيب اردوغان رئيس جمهوري و تجديد ميثاق با حزب حاکم ترکيه بوده و از صبح فرداي روز کودتا از بلندگوهاي مساجد در هر ساعتي اطلاعيه سازمان ديانت در باره لزوم ادامه حضور مردم در صحنه و مقابله با دشمنان کشور و لزوم حمايت از دولت منتخب قرائت مي شد.
منابع دولتي اعلام کردند 400 دادستان وظيفه تحقيق و پيگردي براي شناسايي و اقاوه دعوي به نظاميان هوادار جماعت نور را آغاز کرده اند.ناظران آگاه عقيده دارند، ترکيه در فضاي جديد پس از به اصطلاح کودتاي اخير وارد جو جديدي براي ترميم حزب عدالت و توسعه، تقويت اين حزب در جامعه شده است .
به عقيده اين منابع در روزهاي پيش رو با توجه به اينکه در همه کودتاهاي نظامي سابق در ترکيه همه اقليت هاي ملي، قومي و مذهبي به ويژه کردها، علويها و گروه هاي دست چپي تحت اعمال فشار قرار گرفته، شکنجه و زنداني شده اند از نظر رواني با شکست کودتاي کودکانه اخير به نوعي احساس خوشحالي خواهند کرد.آنچه مسلم است فرداي ترکيه با ديروز آن در سياست هاي داخلي و به تبع آن در سياست خارجي و منطقهاي متفاوت خواهد بود.نقش جديد ترکيه در روند تحولات منطقهاي و جهاني در روزهاي آتي بيشتر مشخص خواهد شد و بايد به انتظار نشست و تحولات اين کشور را از نزديک دنبال کرد.
کودتاي ارتش بود يا نمايش اردوغان؟
سرزمين کودتاها، کشوري که پيشتر هر يک دهه يکبار در آن ژنرالها به بهانه احياي اصول ششگانه آتاتورک، اسلامگرايان را کنار ميزدند، بار ديگر نمايشي نظامي را در خيابانهايش مشاهده کرد. اما اين يک کودتاي واقعي بود؟به گزارش خبرآنلاين،دنيا تغيير کرده است، نظاميان و پوتين پوشان ديگر بايد تنها در روياي روزهاي ديرين و شيرين خود روزگار سپري کنند. زماني که روز اراده ميکردند و شب اسلامگرايان را از سرير قدرت به پايين ميکشيدند.
کودتاي پست مدرن ???? احتمالا آخرين تجربه موفق نظاميان براي به کرسي نشاندن حرفهاي خود بر سياسيون خواهد بود که توانستند در کودتايي سفيد و بدون خونريزي نجم الدين اربکان را خانهنشين کنند. نگاه سلفي اما گويي در سراسر خاورميانه ريشه دارد و يافتن آينده مطلوب در گذشته تاريخي و رويايي قرار نيست دست از سر نخبگان، سياسيون و نظاميان منطقه دست بر دارد. گروهي (که بخشي از ژنرالهاي مياني ارتش ترکيه ناميده شدهاند) تفنگ به دست گرفتند، سوار تانک شدند و جنگندهها را هوا کردند، به اميد پايان دادن به اقتدارگرايي اردوغاني و احيا آنچه نزديک به يک قرن است اصول شش گانه آتاتورک خوانده ميشود. تمامي شواهد و قرائن اثبات ميکند، يک کودتاي تمام عيار رخ داده است.
مسئولان دولتي ارشد و اعضاي بلندپايه حزب حزب عدالت و توسعه (به جز رئيس جمهوري و نخست وزير) بازداشت ميشوند. تانک ها به خيابان ها مي آيند. جنگنده ها بر فراز شهرها جولان ميدهند. تيراندازيهاي هوايي کمکم به زميني تغيير ميکند. شمار کشتهها بيشتر ميشود، پارلمان و اطراف آن منفجر ميشوند. آن وقت چطور ميتوانيم از نمايشي بودن اين کودتا سخن بگوييم؟ اردوغان چه چالشي در پيش داشته که بخواهد دست به چنين تئاتر دوست نداشتني بزند؟انتخابات پارلماني در پيش است؟ رياست جمهوري اش در خطر است؟ سياست خارجي اش با چالش هاي جدي مواجه است و خطر حمله نظامي از سوي بازيگري ديگر در پيش است؟ هيچکدام.
اردوغان در چنان وضعيت با ثباتي قرار دارد که در اقدامي درست هرچند دير، شجاعانه، از برخي رفتارهاي غلط دولت خود در سياست خارجي دست مي کشد و مناسبات ترکيه را با بازيگران منطقهاي بازتعريف ميکند.در چنين شرايطي، حتما، کودتا بوده است و حتما خطري جدي سلطنت اردوغاني را تهديد کرده است، ولي به بيان فريد زکريا، آنجا ترکيه است، نه مصر. کشوري که عصر پوتين پوشان را پشت سر گذاشته و همان کودتاي پست مدرن ????را به عنوان قله تلاشهاي نيروهاي ميليتاري بايد نقطه پايان اين تلاش هاي مذبوحانه به خاطر بسپارد.
تغيير سياست اردوغان يک «اجبار»است
تحليلگر مسائل منطقه با تشريح علل کودتا و شکست آن در ترکيه به تاثير اين رخداد بر سياست خارجي حزب حاکم ترکيه و لزوم تغيير سياست هاي اين کشور در عراق و سوريه پرداخت.
به گزارش خبرگزاري مهر، کودتاي اخير گروهي از نظاميان ترکيه بر خلاف ديگر کودتاهاي نظاميان اين کشور در دهه هاي گذشته با شکست سريعي مواجه شد. بسياري از کارشناسان علت شکست اين کودتا را عدم حمايت مردمي از کودتاچيان و همچنين مخالفت احزاب سياسي با کودتا و حتي مخالفت نظاميان ارشد ارتش اين کشور با کودتاچيان مي دانند.
در خصوص علل انجام اين کودتا از سوي گروهي از نظاميان ترکيه و علل شکست آن و همچنين اثرات اين کودتا بر اينده سياست هاي منطقه اي حزب حاکم ترکيه گفتگويي با «صادق ملکي» کارشناس ارشد و تحليلگر مسايل منطقه انجام شده است.
ملکي درباره علت کودتا در ترکيه گفت: ترکيه که کشور کودتاها بوده است بعد از ? دهه بار ديگر کودتايي سخت افزاري را تجربه کرد . در حاليکه در پي تحولات چند سال اخير کمتر کسي فکر ميکرد که ترکيه بار ديگر شاهد کودتا باشد، شرايطي پيش امد که نظاميان تصور کردند که بار ديگر مي توانند به عنوان يک فاکتور تاثير گذار و تعيين کننده وارد عرصه سياست اين کشور شوند که موفق نشدند. به نظر مي رسد ترکيه از مرحلهاي که در آن کودتا سرنوشت اين کشور را تعيين کند عبور کرده است و به کشوري که ساز و کارهاي مدرن در آن کاربرد دارد تبديل شده است.
کودتا در ترکيه دلايل متعددي دارد. رفتارهاي سياسي ترکيه در عرصه خارجي که تحت مديريت اردوغان بوده است جاهاي شديد انتقاد زيادي را در محافل داخلي اين کشور ايجاد کرده است بخصوص درقبال سوريه، عراق و روسيه. بطور مشخص مي توان گفت براي اردوغاني که ادعاي سلطان سليم و سلطان سليمان بودن را دارد و براي ترکيه اي که ادعاي نئوعثماني گرايي را دارد عذر خواهي از روسيه يک تحقير ملي محسوب مي شد. ارتش ترکيه با توجه به اين ملاحظات و همچنين ملاحظاتي که در جنوب شرق اين کشور با کردها دارد موجب شد اين احساس براي ارتش ايجاد شود که مي تواند از اين بستر براي کودتا استفاده کند.
از طرف ديگر هم اردوغان بسياري از ياران قديمي خودش از قبيل «آرنيج»، «داود اوغلو» و «عبدالله گل» را از قدرت حذف کرد و کنار گذاشت و اين اقدامات حداقل بخشي از جايگاه وي در بستر اجتماعي حزب عدالت و توسعه را تضعيف کرد. همچنين رهبران احزاب بزرگ ترکيه با تماميت خواهي و سياست هاي خارجي غلط اردوغان به مخالفت جدي پرداختند و نيز رفتارهاي اردوغان با روزنامه نگاران و رسانه ها همگي در ايجاد اين بستر دخيل بودند.
کودتا توسط کودتاچي ها در اين بسترها صورت گرفت اما کودتاچي ها شرايط ترکيه را مد نظر قرار ندادند زيرا ترکيه امروز ترکيه ديروز نيست و ساختارهاي امروز ترکيه در عرصه اجتماعي، سياسي و اقتصادي بسيار متفاوت است که نظاميون اين را درک نکردند. نظاميان ترکيه بطور سنتي براي خود جايگاهي بالاتر از سياسيون قائل بودهاند و در ساختار سياسي ترکيه جايگاه ويژهاي براي خود قايل بودهاند و بر همين اساس نظاميان چندين کودتا در اين کشور انجام داده اند.
اين افراد هنوز در ساختار ارتش ترکيه وجود دارند که کودتاي ديروز را شکل دادند ولي بايد به اين نکته توجه داشت که اين کودتا با کودتاهاي قبلي يک تفاوت عمده داشت و آن اينکه اين کودتاي همه ارتش و کل آن نبود و همچنين سياسيون و مردم هم از آن حمايت نکردند.
دعوت سياسيون از مردم براي مقابله با کودتا موجب شد تا کودتا با شکست مواجه شود. کودتا بعد از اين به عنوان ابزاري براي تاثيرگذاري در سياست در ترکيه نخواهد بود. وي درباره برخي تحليل ها که کودتا را طراحي خود اردوغان با هدف دستيابي به برخي اهداف داخلي و خارجي مي داند مخالفت کرده و گفت: چرا بايد اردوغان خودش، مردم خودش و جايگاه اقتصادي و سياسي ترکيه در سطح جهان را با کودتا تضعيف کند؟ اين کودتا به پرستيژ بين المللي، اقتصاد ترکيه و جايگاه سياسي ترکيه در عرصه بين المللي آسيب زده است. هزينهها بسيار بالا بوده است لذا اين تئوري که اردوغان کودتا را طراحي کرده تا موقعيت خودش را بالاتر ببرد چندان با عقلانيت تطبيق ندارد.
ملکي در پاسخ به اين سوال که در پي اين کودتا ارتش دستور خروج نيروهاي ترکيه از موصل را داده است آيا بعد ازاين کودتا شاهد بهبود روابط آنکارا و بغداد و دمشق خواهيم بود، تصريح کرد: رفتار سياسي ترکيه در اين دو سه ماه گذشته بعد از برکناري «داود اوغلو» بسيار تغيير کرده است.
اين تغيير رفتار حتي اگر تاکتيکي باشد بسيار قابل توجه است. «ييلدريم» از ضرورت بازسازي روابط با همسايگان گفته است. اين همسايه ها شامل ايران، يونان، ارمنستان و عراق و سوريه هم خواهد شد. در ?سال گذشته رفتار اردوغان و دولت ترکيه در قبال منطقه از جمله سوريه غلط بوده و با شکست مواجه شده است. تغيير رفتار ترکيه در قبال سوريه و عراق يک «انتخاب» نيست بلکه يک «اجبار» است. سياست هاي سوريه در قبال سوريه و عراق تغيير خواهد کرد که اين تغييرات در قبال عراق محسوس تر است. بطور کلي پيشبيني ميشود سياست خارجي ترکيه در قبال همسايگانش به سمت تنشزداي پيش برود.
وي درباره تاثير شکست کودتا در جايگاه «اردوغان» و قدرت وي گفت: اردوغان امروز ، اردوغان ديروز نيست. به هر حال در ترکيه کودتايي رخ داد که هم به جايگاه اردوغان و هم به ترکيه آسيب زد. اين مسئله در وهله اول در کوتاه مدت تهديدي براي اردوغان محسوب مي شود و حتي اگر قرار باشد به بهانه کودتا در ارتش تسويه حساب هاي شديد صورت گيرد با توجه به تقابل جدي ارتش با شورشيان «پ ک ک» ، در سطوح ملي اين امر به تضعيف توان ملي ترکيه منجر خواهد شد. اما در يک دوره دراز مدت اين کودتا مي تواند با تضعيف موقعيت نظاميان موجب تقويت ساز و کار دموکراتيک در اين کشور شود. حتي برخي هم اعتقاد دارند همين نظام پارلماني باعث شد تا احزاب با هماهنگي يکديگر کودتا را با شکست مواجه کنند.
ملکي همچنين با اشاره به حمايت«صلاح الدين دميرتاش» از رهبران کردهاي ترکيه از دولت ترکيه در قبال کودتاچي ها و تشکر نخست وزير ترکيه از وي به اين خاطر، درباره تاثير اين رخدادها درباره احتمال از سر گيري مذاکرات صلح کردي بين دولت اين کشور و کردهاي ترکيه، گفت: مسلما معضل کردي در ترکيه راه حل نظامي ندارد و راه حل آن مذاکره است و حتي اگر اين کودتا هم صورت نمي گرفت بالاخره اردوغان و پ ک ک مجبور بودند به پاي ميز مذاکره برگردند.
در پايان ملکي گفت: بايد بگويم با توجه اينکه مقامات ترکيه خواستار تداوم حضور مردم در خيابانها شده اند بايد بگويم که اين به اين معني است خطر کودتا هنوز پا برجاست.
چرا در ترکيه «کودتا» شد؟
يک کارشناس مسائل بينالملل در گفتگو با فرارو گفت: آنچه ترکيه امروز به آن گرفتار شده و از آن رنج مي برد بيش از آنکه ناشي از ساختارها، نهادها، فرهنگ و جامعه ترکيه باشد تا حدود زيادي ناشي از خصوصيات فردي آقاي اردوغان است. ترکيه دچار کودتاي نظاميان شد.
تا ساعاتي از اردوغان خبري نبود. با اين حال در ساعات ابتدايي صبح اخبار حکايت از شکست کودتا دارد. اردوغان در فرودگاه استانبول حضور يافت و اين موضوع را بيان کرد. اما نظاميان در بيانيه جديدي همچنان بر نبرد تاکيد کردند هرچند پس از مدتي ناکامي کودتاچيان مشخص شد.
اگرچه فتحالله گولن رهبر معنوي حزب عدالت و توسعه که در آمريکا به سر مي برد اين کودتا را محکوم کرده اما اردوغان رهبري کودتا را به وي نسبت داده است. در مقابل برخي تحليلگران تمام اين ماجرا را بازي کثيف اردوغان مي دانند که قصد دارد قدرت خود را در ترکيه بيش از پيش تثبيت کند.
دکتر داود هرميداس باوند استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بينالملل در گفتگو با فرارو گفت: حزب عدالت و توسعه و آقاي اردوغان در سال هاي قبل در سايه موفقيت هاي اقتصادي محبوبيت بالايي بدست آورد. اما با شروع بهار عربي در منطقه آقاي اردوغان گمان کرد مي تواند با حمايت از مخالفين حکومت هاي وقت و با هزينه کم پيروزي بزرگي کسب کند.
وي ادامه داد، البته اردوغان ابتدا سعي کرد نقش ميانجي را در ليبي و سوريه ايفا کند اما بعدا حتي در سفر به ايران صريحا اعلام کرد حکومت اسد بيش از سه ماه دوام نخواهد يافت. اما هيچ کدام از انتظارات اردوغان تحقق پيدا نکرد و به تدريج با مشکلات داخلي روبرو شد و در اين مسير اشتباهاتي نيز مرتکب شد و رابطه ترکيه با آمريکا تيره شد چراکه آمريکا در مورد کردها و به خصوص کردهاي سوريه از وي حمايت نکردند.
وي افزود اتحاديه اروپا و آمريکا نيز در قضيه سرنگون کردن جنگنده روسي از ترکيه حمايت نکردند. لذا اردوغان سعي کرد در ماههاي اخير در رابطه با روسيه و همچنين اسرائيل تجديدنظر کند.اين استاد دانشگاه اظهار داشت،با اين حال جامعه ترکيه دچار يک بحران بالقوه و تا حدودي بالفعل شده است.
اين کودتا چه از سوي طرفداران فتح الله گولن صورت گرفته باشد و چه از سوي دولت مهندسي شده باشد تا براي آينده با دست قوي تر بتواند مقاصد خود را براي تغيير قانون اساسي و افزايش اختيارات رئيس جمهوري پيش ببرد مهم نيست و حتي اگر اين کودتا شکست بخورد حاکي از آن خواهد بود که ترکيه در داخل جامعه خود دچار مشکل شده است.وي ادامه داد،برخورد دولت ترکيه با کردها در ديار بکر جامعه را به دوگانگي دروني تبديل کرده است.
کودتاگران ظاهرا قصد داشتند در مخالفت با حکومتي مذهبي، حکومتي سکولار با توجه به موضوعاتي چون دموکراسي و حقوق بشر روي کار بياورند. منتهي همانطور که عنوان شد حتي شکست کودتا نيز وجود مشکلات بالقوه در جامعه ترکيه را نفي نميکند و در نهايت منجر به تحميل يک حکومت نظامي و امنيتي به جامعه ترکيه خواهد شد که از ارزشهايي مانند دموکراسي مي کاهد.
وي افزود با اين وضع در ترکيه حتي احتمال موافقت با ورود اين کشور به اتحاديه اروپا سخت تر شده است چراکه کشورهايي در اتحاديه اروپا پذيرفته مي شوند که اعتقادي کامل به دموکراسي، حقوق بشر و حکومت قانون داشته باشند.
اين کارشناس مسائل بين الملل تصريح کرد، لذا حوادث به وجود آمده در ترکيه بيش از پيش ترکيه را به سمت حکومت فردي که دچار خودبزرگ بيني شده و خواهان استمرار بقاي خود است ولو اينکه عنوان جمهوري داشته باشد پيش ميبرد. چنانکه در بسياري از کشورهاي خاورميانه رئيس جمهوري يک رئيس جمهوري دائمي يا موروثي بود و اين راهي که ترکيه در پيش گرفته کم و بيش چنين تصوري را القا ميکند.
وي ادامه داد،اگرچه ترکيه سعي دارد ترکيه دوران سلطان سليمان را احيا کند اما ترکيه آرام که داراي موفقيتهاي اقتصادي بود اکنون تبديل به ترکيهاي شده که دچار بحران هاي دروني است و جامعهاي که از درون دچار برخورد با خود است.
لذا حتي اگر باور کنيم که کودتا را خود دولت مهندسي کرده است برآيند منفي آن به خود دولت باز خواهد گشت و اين تشتت و تعارض دروني در آينده نزديک ممکن است به اشکال ديگري بروز و ظهور کند.باوند در پاسخ به اين سوال که با توجه به اتفاق اخير در ترکيه اين گزاره که عنوان ميشد دموکراسي در ترکيه نهادينه شده و اين کشور تبديل به الگويي براي کشورهاي اسلامي شده است آيا با ترديد مواجه شده است؟، گفت:به نظر من ترکيه اکنون به سمت نوعي حکومت با اختيارات فراقانوني و فردي (اگر نگوييم استبدادي) حرکت مي کند.
وي ادامه داد،وقتي افراد دچار بيماري خودبزرگ بيني مي شوند و سعي مي کنند خود تصميم گيرنده باشند حتي در درون حزب نيز شکاف ايجاد مي شود چنانکه داود اوغلو که انتقاداتي به اردوغان داشت از نخست وزيري کناره گيري کرد.وي افزود،همچنين نافرجامي ها و شکست ها در سياست خارجي بدون ترديد تاثير نسبي در وضعيت سياسي و اقتصادي ترکيه بوجود آورده و لذا همه اين عوامل حاکي از اين است که اين خط مشي اگرچه پيش از اين دستاوردهايي داشته اما به تدريج در درون خود مشکلاتي بوجود آورده است و کودتا نيز نمود ديگري از اين مشکلات و تعارض داخلي در ترکيه است.
باوند در پايان تصريح کرد،بنابراين در مجموع مي توان چنين گفت که آنچه ترکيه امروز به آن گرفتار شده و از آن رنج مي برد بيش از آنکه ناشي از ساختارها، نهادها، فرهنگ و جامعه ترکيه باشد تا حدود زيادي ناشي از خصوصيات فردي آقاي اردوغان است. ادامه دارد...
ش.د9501531