* قبول داريد كه اصلاحطلبترين عضو كابينه هستيد.
** خودم را اصلاحطلب ميدانم اما حتما دوستان ديگري هم اصلاحطلب هستند البته اگر اصلاحطلبي به مفهوم سياسياش را لحاظ كنيم من عضو مجمع روحانيون مبارز هستم كه جريان ريشهدار انقلابي يا خط امامي و اصلاحطلب است. اما اصلاحطلب به مفهوم لغوي و عملكردي همه اصلاحطلب هستند چون ميخواهند جريانات كشور به سمت اصلاح و اداره بهتر پيش برود. از اين جهت نميشود تفكيك كرد.
* منظور ما جنبه سياسي است.
** در مفهوم سياسي در دوره آقاي روحاني يك دولت فراجناحي است و از جريانات مختلف سياسي حضور دارند و بنده هم به عنوان جريان اصلاحطلبي هستم، البته از دوستان ديگر هم تشريف دارند.
* بالاخره قبول كرديد كه اصلاحطلبترين عضو كابينه هستيد؟
** من عضو مجمع روحانيون مبارز هستم. دوستان ديگري هم عضو تشكلهاي ديگر هستند كه در مجمع اصلاحطلبي تعريف ميشوند بنابراين اصلاحطلبي به معناي سياسي پررنگ و كمرنگ ندارد.
* چطور شد با عقبه تشكيلاتي و سياسي كه در جريان اصلاحات داشتيد وارد دولت شديد و اين پروسه به چه شكل طي شد؟ چطور از طرف آقاي روحاني به شما پيشنهاد شد؟ در طول پذيرش اين مسئوليت چه مسائلي پيش آمد.
** آقاي دكتر روحاني پس از انتخاب شدن كميتهاي را تشكيل داده و مشورتهاي گستردهاي را براي تعيين اعضاي هيات دولت انجام داده بودند. طبعا براي هر يك از وزارتخانهها، معاونتها و پستها گزينههايي مطرح بودند و نهايتا خود ايشان در جمعبندي نهايي به تصميم قطعي ميرسيدند. آنچه مدنظر ايشان بود در شاخصهاي موردنظر براي اعطاي مسئوليت چه براي وزرا و معاونان، شاخصهاي شايستهسالاري بود و خيلي نگاه جناحي و وابستگي سياسي مطرح نبود. ايشان قبلا هم مطرح فرموده بودند كه خودشان هم به عنوان كانديداي مستقل وارد صحنه شده و فراجناحي هستند و دولتشان را فراگير فراجناحي تشكيل خواهند داد.
سابقه كاري افراد، دانش تخصصي و مرتبط با مسئوليت، تعهد و پايبندي افراد به منشور اخلاقي دولت تدبير و اميد و اهداف كلي و برنامههايي كه ايشان اعلام فرموده بودند و مسائل مختلف ديگري مدنظر داشتند و بر اين اساس افرادي را دعوت به همكاري كردند و مذاكره را خدمت ايشان قبل از استقرار در رياست جمهوري و انجام مراسم تحليف در يك مرحله صورت گرفت، بعد هم همينطور براي معاونت پارلماني و امور مجلس پيشنهاد دادند بنده هم پس از بررسي مجددا خدمت ايشان رسيدم.
* از چه كساني براي قبول اين پست مشورت گرفتيد؟
** چون خودم موضع را ميشناختم ابعاد قضيه خيلي برايم مبهم نبود و نياز چنداني براي مشورت نبود در عين حال از دوستاني كه هميشه با آنها مشورت ميكنم كمك خواستم. انگيزه من هم در پذيرش مسئوليت خدمت به مردم و كمك به جناب آقاي روحاني و دولت بود. به هر حال مردم با اميد و نشاطي راي دادند و با حضور حماسي خودشان به نظرم يك نقطه عطفي در تاريخ معاصر سياسي كشور ايجاد كردند. نه فضاي سياسي قبلا خيلي مناسب به نظر ميرسيد و تعدد كانديداها و شرايط به وجود آمده چشمانداز انتخابات رياست جمهوري به لحاظ نتيجه نهايي خيلي روشن نبود اما تحولات به وجود آمده در عرصه سياسي و بلوغ و تدبير خوبي كه مجموعه جريان تحولخواه و اصلاحطلب و مستقل از خودشان در اتحاد و همراهي و رسيدن به نقطه مشخص در حمايت از يك كانديدا آن هم جناب آقاي روحاني با ويژگيهايي كه داشتند، نشان دادند موجب شد ايشان انتخاب شوند.
از جمله الزامات اين انتخاب تغيير رويكرد در نحوه اداره كشور در مسائل داخلي و سياست خارجي بود. اساسا نگاه به مقولات مختلف اجتماعي، اقتصادي، سياسي و ساير عرصهها. براي ايجاد تحول و تامين خواست مردم از اين انتخابات هر كس اگر در خودش تواني ميديد وظيفه ملي و اخلاقي بود كه كمك كند لذا بنده هم با انگيزه كمك به شخص جناب آقاي رييسجمهور، دولت محترم و مردم در حد توان خودم وارد دولت شدم و اميدوار هستم كه بتوانم قدمي هر چند ناچيز در جهت تحقق خواست مردم و برنامههاي رييسجمهور محترم و وعدههايي كه به مردم داده و به آنها پايبند هستند بردارم.
* زماني كه در دولت يازدهم قبول مسئوليت كرديد چه تصوري از مجلسي كه بايد لولاي روابطش با آقاي روحاني ميشديد، داشتيد؟ مجلسي با چينش و منش خودش. امروز پس از 18 ماه كار فكر ميكنيد چقدر اين تصور ابتدايي واقعي بود؟ با توجه به اين مدت فعاليت هيچ تغييري ايجاد شده است كه اميدوار يا نااميد شويد؟
** من در دورههاي اول، سوم، پنجم و ششم در مجلس بودهام و در دوره هفتم هم در مقطعي معاون پارلماني دولت اصلاحات بودم و به هر حال ارتباط با مجالس داشتم و مقتضيات مجلس را ميشناختم. قبلا معاون پارلماني وزارت كشور در زمان آقاي عبدالله نوري بودم و متوجه اقتضائات پارلماني هم بودم اما واقعيت اين است كه در حد فاصل دور هشتم و نهم كه قبل از پذيرش مسئوليت با مجلس ارتباط نداشتم و يكسري تغيير در نحوه تعامل دولت و مجلس در دولت نهم و دهم شكل گرفته بود كه قبلا در تجربه كاري من نبود و خيلي هم از نحوه اين موضوع مطلع نبودم.
* اين تغييرات چه چيزهايي هستند؟
** به هر حال در گذشته تعاملات دولت و مجلس برپايه ارتباط و احترام متقابل و محدودههايي كه قانون اساسي، آييننامه داخلي مجلس و قوانين ديگر تعريف كرده بود، روابط مجلس و دولتها شكل گرفته بود. چه كليت مجلس يا كميسيونها و فراكسيونهاي مجلس يا تكتك نمايندگان. از يك قاعدهمندي نوشته يا نانوشته برخوردار بود. در دولت آقاي احمدينژاد به خصوص دولت دوم ايشان به دليل نوع برخوردي كه با ساير قوا داشت و به خصوص با مجلس و شخص رييس محترم مجلس، تعامل دولت و مجلس از قاعده خارج شده و وارد يك چالش شد. در اين چالش خودبهخود وزرا و دستگاههاي اجرايي براي حل مشكلاتشان ناگزير شدند تكتك و با ابتكارات شخصي و فردي خودشان و معاون پارلمانيشان وارد صحبت و تعامل و گفتوگو شوند و وحدت رويه نسبي در نحوه تعامل به هم خورد.
* ميشود گفت يك سري روابط به سمت امتيازگيريهاي خرد پيش رفت؟
** آن يك بحث ديگر است. تصور كنيد در سطح عالي وقتي روابط رييسجمهور يا رييس مجلس به كدورت مطلق كشيده ميشود و نهايتا به آن صحنه نامطلوب ميرسد كه واقعاً از صحنههاي نامناسب تعامل دولت و مجلس بود، بالطبع اين نوع نگاه به مجلس روي تمام سطوح تعامل سايه مياندازد و روشهاي متعارف را تخريب ميكند. وقتي روشهاي متعارف تخريب شد در واقع روشهاي متعارف به نوع سليقه هر نماينده، هر وزير، هر مسئول اجرايي بستگي پيدا ميكند و از قاعدهمندي خارج ميشود. در اين صورت تنظيم و مديريت كلان اين روابط كه وظيفه معاون پارلماني رييسجمهور است كه تنظيمكننده روابط كلي دولت با مجلس است، تنظيمكننده روابط ساير معاونتهاي پارلماني وزارتخانهها با مجلس است به هم خورده و كار دشوار ميشود. گاهي دچار تناقض و پارادوكس ميشويم. لذا كار از اين رهگذر سختتر شد.
اينكه سوال كرديد تصور من درست از آب درآمد يا نه من كار را سختتر از اول پنداشتم. اول فكر ميكردم به هر حال مجلسي است به لحاظ سياسي اصولگرا و در انتخابات اكثريت قاطع نمايندگان از كانديداهاي ديگري حمايت كردهاند ولي بالاخره مجلس اصولگرايي است كه مثل مجلس هفتم يا ديگر مجالس تنظيم روابط ساده خواهد بود اما به همين دلايل و دلايل ديگر كار دشوارتر بوده اما در مجموع خوشبختانه بايد عرض كنم با وجود مشكلي كه اشاره كردم، تعامل كليت مجلس با دولت از ديد من قابل قبول ارزيابي ميشود. صرفنظر از موارد خاصي كه بايد به آن پرداخت در كليت موضوع همكاري دولت و مجلس به نقطه تعادل خودش نزديك شد چون سياست اعتدال در اين موضوع هم مدنظر بود.
سعي كرديم در اين فاصله ارتباطاتي كه قطع شده بود برقرار شود از جمله جلسات مشترك دولت و مجلس را چهار مرتبه طي اين مدت برگزار كرديم. آقاي روحاني هم شخصا با توجه به نگاه مثبت و جدياي كه به مجلس داشتند و خودشان را فرزند مجلس خطاب كردند و با توجه به سابقه حضور 20 سالهشان در مجلس از طريق تشكيل جلسه سران سه قوه، ديدارهاي منظمي كه ايشان با جناب آقاي لاريجاني در اين جلسات يا جلسات مشترك دولت و مجلس داشتند، برگزاري ملاقات مجامع نمايندگان استانها با رييسجمهور كه تنظيم شد، جلسههاي مشترك ديگر در بحث اقتصاد و بودجه با كميسيون تلفيق و تخصصي داشتيم و ساير ارتباطاتي كه با معاون محترم اول رييسجمهور برقرار شد، در حقيقت تفاهمات كليت مجلس با دولت خوب است و اين خودش را در جاهايي مثل لايحه قوانين بودجه، اصلاحيه لايحه بودجه، لايحه خروج از ركود، لايحه برخي مقررات مالي دولت و لوايحي كه به مسائل كلان كشور، اقتصاد و معيشت مردم برميگشته تعامل دولت و مجلس خوب بوده البته چالشهايي را هم داشته و داريم كه بخشي از آنها طبيعي و در بخشي از آنها فراتر از حد طبيعي است كه تلاش ميكنيم به نقطه تعادل نزديك شويم.
* دوبار به چالشها اشاره كرديد و يك بار گفتيد يك سري موارد خاص دولت را اذيت كرده و الان گفتيد چالشهايي بوده. اين چالشها چقدر دولت را اذيت كرده است؟ چون به هر حال اين دولت در كمتر از يك سال يكي از مهمترين وزيرانش را در مجلس از دست داده و تعداد زيادي از وزراي پيشنهادي دولت وارد هيات وزيران نشدند و موارد متعدد ديگري هم بوده است. انتقادات، حملات و اختلافاتي كه بين دولت و مجلس به وجود آمده و مشخصا يك طيف خاص در مجلس اين اقدامات را انجام ميدهند. اين موارد خاص كه اكثريت هم نيستند تا به حال چقدر دولت را اذيت كرده است؟
** نميشود به اذيت تعبير كرد اما هر چه دولت روابط آرامتر و عاديتري با مجلس داشته باشد سرعت خدمترسانياش به مردم و انجام امور بهتر و بيشتر خواهد شد. بله در قضيه استيضاح وزير علوم فشار سنگيني به دولت در مقطع حساس بازگشايي دانشگاهها وارد شد. بعد هم معرفي پي در پي گزينههاي بعدي كه نهايتا به انتخاب دكتر فرهادي منتهي شد انرژي زيادي از دولت و شخص رييسجمهور گرفت به خصوص فشار بسيار بسيار سنگيني بر دوش بنده و همكارانم گذاشته شد. حقيقتا ساماندهي و تشكيل جلسات و ايجاد هماهنگيها خيلي سنگين بود اما بالاخره انجام شد. همينطور در قضيه وزارت ورزش با چالش مشابهي مواجه بوديم.
البته در بحث كلي دولت كابينه اول همراهي مجلس خوب بود و بعضي وزرا راي بالايي را آوردند، نميشود اين قضيه را خيلي غيرمتعارف قلمداد كرد اما به نظرم استيضاح وزير علوم ميتوانست انجام نشود و اشكالاتي كه از طرف نمايندگان مطرح ميشد در حد استيضاح نبود ولي اين اختياري است كه از طرف قانون اساسي در اختيار مجلس قرار داده شده و ما هم به اين اختيارات احترام ميگذاريم. ما به عنوان دولت مايل هستيم استيضاحي صورت نگيرد، حتي سوالي انجام نشود اما در طرف مقابل هم بايد پذيرفت كه نمايندگان تكاليف و حقوقي دارند و ما از دولتي كه شعار قانونگرايي و احترام به قانون را مطرح كرده پس از يك دوره نسبتا طولاني بياعتنايي به قانون، سختي كار را تحمل ميكنيم و ترجيح ميدهيم هميشه به قانون و حقوق قانوني نمايندگي مجلس احترام گذاشته و تابع راي و نظر مجلس باشيم.
به هر حال مجلس در جايگاهي است كه تصويب قوانين و برنامهها و تعيين وزرا بر عهده آن است. ما به اين حق احترام گذاشته و ميگذاريم اما برايمان مطلوبتر است كه فضايي از تعامل و گفتوگو پيش بيايد كه حتيالمقدور مسائل به استيضاح كشيده نشود چون هر استيضاح فرصتهاي زيادي را از دولت و مجلس ميگيرد و حتي ممكن است نتيجه بعدي خيلي مطلوبتر از قبل نشود. به نكتهاي اشاره ميكنم. هم دولت يازدهم و هم مجلس نهم وارد يك سلسله مشكلات از قبل بودهاند كه بر سطح تعامل دولت و مجلس تاثير گذاشته بدون اينكه خيلي اين دولت يا مجلس نهم نقشي در آن داشته باشند.
* مجلس نهم وارث چه مشكلاتي است كه خودش در آن نقش نداشته؟ چون به هر حال غالب خط و مشي اين مجلس با مجالس قبل از آن فرقي نداشته و عموما يك دهه اخير، كشور توسط همين اصولگرايان اداره شده است.
** برخي تصميمات اقتصادي كه گرفته شد. مثلا در مجلس هفتم وقتي طرح تثبيت قيمتها برخلاف نظرات كارشناسي اقتصاددانان كشور اتخاذ شد و يكي از مواد مربوط به هدفمندي يارانهها كه با خردمندي در مجلس ششم پيشبيني شده بود كه هدفمندي يارانهها ظرف پنج سال به تدريج انجام شود و درآمدهاي ناشي از هدفمندي در حسابهاي ويژهاي جدا از حساب بودجه واريز شود و صرف شش موضوع روشن مثل سلامت، بيمه، توسعه حمل و نقل عمومي، بازسازي و بهسازي صنايع و واحدهاي توليدي شود. يكي از مصارف ششگانه هم كمك مستقيم به اقشار بسيار ضعيف جامعه بود.
اين موارد در مجلس ششم لغو و نهايتا بستري فراهم شد كه چرخه هدفمندي يارانهها شد پرداخت نقدي يكسان به همه كه ميراث دشواري هم براي دولت يازدهم شده و هم براي مجلس نهم. با وجود تمايل جدي دولت و مجلس به حل و ساماندهي اين مساله، در بودجه سال گذشته و امسال هنوز نتوانستهايم به نقطه مطلوب برسيم. مساله ديگر هزاران طرح و پروژه نيمه تمام كلنگ خورده خارج از توان اجرايي و بودجه كشور در دولت نهم و دهم بوده است. همانطور كه ميدانيد در سفرهاي استاني 200، 300 مصوبه يا بيشتر داشتند كه بدون طي كردن فرآيند قانوني كلنگ به زمين خورده و 10، 15 درصد اعتبارات داده شده و امروز همه اينها به عنوان مطالبات مردم از دولت و مجلس است.
نمايندگان در حوزه انتخابيه تحت فشار افكار عمومي هستند كه بيمارستان و مدرسه و جاده ما چه شد. نمايندگان بحق دنبال تحقق خواسته مردم هستند. دولت هم اگر بخواهد اين طرحهاي نيمه تمام را تمام كرده و هيچ پروژه جديدي شروع نكند حدود 400 هزار ميليارد تومان پول نياز دارد يعني اعتباري بيش از 10 برابر بودجه سالانه كل كشور. نمايندگان به وزرا فشار ميآورند در تذكرات، سوالات و حتي موضوع استيضاح هم اينها مطرح ميشود.
* اما نمايندگان از مشكل باخبر هستند.
** درست است كه نمايندگان مساله را ميدانند اما تحت فشار حوزه انتخابيه هستند و با خواستههاي مكرر مواجه ميشوند و ناگزير به انتقال اين خواستهها هستند.
* از مجلس نخواستهايد در اين زمينه شفافسازي كند؟
** البته انجام شده و اينطور نيست كه همه نمايندهها از اين منظر به دولت فشار وارد كنند. اگر آناليز سوالات را ببينيد متوجه ميشويد اكثر نمايندگان در اين حوزه فشار وارد نميكنند اما خواستم عرض كنم كه بخشي از مشكلات مربوط به مسائل به ارث مانده از قبل است. نكته ديگر اينكه اگر نامش را بدشانسي بگذاريم اشكالي ندارد، نمايندگان دوره نهم نوعي بدشانسي به لحاظ مقطع زماني كارشان داشتند. دولت نهم و دهم مقطع پولدارياش مربوط به دوره هفتم و هشتم بود، دولت آقاي احمدينژاد در دو سال آخر با كمبود منابع پولي و مالي مواجه شد و قبل از آن استخدامهاي گسترده بيرويه و خارج از قانون حدود 700 هزار نفر را دولت قبل در دستگاهها به كار گرفت كه بعضي از آنها با معرفي نمايندگان بر اثر مراجعه به حوزه انتخابيه صورت گرفته بود در حالي كه هم اين كار خلاف قانون بود و هم ظرفيت جديدي براي استخدام نيست پس مراجعات فعلي به نمايندگان بدون جواب ميماند.
دولت هم اگر بخواهد به خواسته نمايندگان در اين حوزه توجه كند به اين معني است كه تعداد بيشتري نيروي جديد به دستگاه دولتي تحميل كرده و هم هزينههاي جاري را افزايش دهيم. سياستهاي كلي ساماندهي اقتصاد كشور و سياستهاي اقتصادي مقاومتي با سياستهاي سند چشمانداز همخواني ندارد. در واقع مجموعهاي از عوامل خواسته يا ناخواسته دست به دست هم داده كه يك مقدار پاسخگويي و تعامل را با دشواري مواجه كرده است. البته بايد اضافه كنم يك جريان سياسي خاص كه از ابتدا به شدت مخالف روي كار آمدن دولت تدبير و اميد بوده و بعد از انتخاب آقاي روحاني هم تغيير رويه نداده و با دولت همكاري ندارند، انتقادشان را ميپذيريم اما فراتر از انتقاد واقعا به بهانهجوييهاي ناموجه در موضوعات مختلف ميپردازند.
اين جريان سياسي عمدتا در خارج از مجلس است و در استانها و مطبوعات ديده ميشود. از هر مسالهاي بهانهاي براي تحت فشار قرار دادن شخص آقاي رييسجمهور يا دولت استفاده ميكنند. يكي از بهانههايشان بحث مذاكرات هستهاي است در واقع نقطه قوت دولت را هدف قرار دادهاند. اين مساله در مجلس هم چند نفر را همراه دارد.
* واقعا چند نفر هستند؟
** در مجلس برخوردهاي نامهربانانهاي از سوي تعداد معدودي از نمايندگان داريم كه در نطقها گاهي رعايت نزاكت لازم و ادبيات گفتماني با يك قوه ديگر و رييسجمهور منتخب مردم را رعايت نكرده و گاهي در نقد از دايره انصاف خارج ميشوند و مواردي را شاهد هستيم كه حتي به اتهامافكني عليه دولت و وزرا اقدام كردهاند اما اكثريت مجلس چنين روشي ندارند.
* آيا اين تعداد اقليت تاثيرگذاري هستند؟
** تاثيرگذاري اين اقليت متفاوت است. خيلي جاها اكثريت مجلس با اين تعداد همراهي نكرده است. سوالي مطرح كردهاند و مجلس پاسخ نداده يا نطق ساختارشكنانهاي داشتهاند و نمايندگان اعتراض كرده و در نطقهاي بعدي پاسخ دادهاند. رييس محترم مجلس، هيات رييسه و روساي جلسه تذكر دادهاند. موارد زياد است گاهي هم ممكن است از منظر ما يك فرد يا يك جريان تندروانه در مجلس انجام دهد و در راي سايرين همراهي كنند البته نه به دليل همراهي در آن موضوع خاص بلكه به دليل اينكه شايد هر كدام به نوعي از يك وزير يا دستگاه دلخوري داشته باشند.
* اين هم به نوبه خود يك مشكل است.
** بله اين قضيه يك مشكل است كه وجود دارد. به نظرم در جلسههايي كه بايد با نمايندگان محترم بيشتر داشته باشيم بايد راهحلي براي اين مشكل پيدا كرد. ما به لحاظ آييننامهاي و قانوني مشكلاتي در خصوص سوالات داريم. مثلا يكي از مشكلات اين است كه سوال با صراحت قانون اساسي و آييننامه داخلي مجلس بايد از وظايف وزرا باشد. اما خيلي از سوالات مطروحه ربطي به وظايف ندارد.
* با اين منتقدان يا در واقع مخالفان دولت در مجلس كه عده مشخصي هستند و عملياتشان مشخص بوده تا به حال دولت جلسه مشتركي برگزار كرده است يا خير؟
** با فراكسيونهاي مختلف مجلس جلسات منظمي داشتهايم كه جلسات مفيدي هم بودهاند. عمدتا با فراكسيون رهروان يا فراكسيون اصولگرايان كه بحثهاي سياسي، مسائل اقتصادي يا وزرا بوده و هرازگاهي يكي از وزرا در اين جلسات شركت ميكند كه جلسات هيات رييسه فراكسيون يا مجمع عمومي فراكسيونها خيلي موثر بوده است اما بعضي افراد يا اقدامات كه به انگيزه خاص سياسي انجام ميشود قابل گفتوگو نيست.
* يعني اميد نداريد كه با گفتوگو حل شود؟
** مشخصا با يكي از نمايندگان كه دوستي قبلي هم با هم داريم از امضاي يك نامه كه مثال غيرواقعي مطرح شده بود گلايه كردم. گفتم شما ميدانيد اين مسائل صحت ندارد شما چرا اين نامه را امضا كرديد؟ ايشان گفتند من به دليل مخالفت با دولت هر چه عليه اين دولت باشد را امضا ميكنم و به محتوا كاري ندارم. وقتي بعضي مسائل اينگونه است و ميخواهد به هر نحو با دولت مخالفت كند اينجا ديگر مذاكره بيفايده است. خوشبختانه اين موارد كم است و راه گفتوگو و تعامل در مورد موضوعات بين دولت و مجلس همواره باز و مفيد بوده و ما اين راه را رفتهايم.
* آيا ميتوان اينطور تصور كرد كه براي عدهاي هنوز رقابت انتخابات 24 خرداد تمام نشده است؟
** قطعا همينطور است. كاملا در مطبوعات اين طيف ديده ميشود كه از انتخاب آقاي روحاني ناراحت هستند والا مگر ميشود كسي اين نتيجه را پذيرفته باشد و به تلاشهاي دولت اذعان نكند؟ فشارهاي سنگيني كه در بحث مذاكرات هستهاي در حساسترين مراحل كه تيم ما در خط مقدم در حال صحبت و گفتوگو براي تامين منافع ملي هستند آن هم در موضوعي كه هدايت كلي موضوع با مقام معظم رهبري است، نگراني ندارد چون ايشان چارچوبها را تعيين ميكنند و توافق نهايي هم با تاييد ايشان خواهد بود. جمعي رفتهاند در ميدان مذاكره آن هم با قدرتهاي جهان و به جاي اينكه اين افراد دلگرمي بدهند مدام بهانهجويي ميكنند.
تا به توافق نزديك ميشوند اينها ميلرزند بهانه ميگيرند چرا پشت درهاي بسته صحبت كرديد يا چرا با هم قدم زديد. حتي به لبخند زدن آقاي ظريف هم بهانه ميگيرند و دايم دنبال بهانهجويي هستند. مردم اين بهانهجويي را درك ميكنند بنابراين متاسفانه اين بداخلاقيها در عرصه سياسي كشور وجود دارد و طبعا گاهي جلوههايش ولو به طور معدود ممكن است از طريق مجلس به گوش برسد ولي جريان كلي تريبون مجلس اين نيست. البته من هم از بعد آسيبشناسي عرض ميكنم در دوره ششم اقدامات خيلي مناسبي را مجلس ششم در حوزه مسائل زيربنايي و اقتصادي، تصميمات درست، اصلاح روشها انجام داد اما چون تريبون سياسي مجلس بعضا گرايش به تندروي داشت ولو اينكه از سوي چند نفر؛ اما داوري بيروني چنان شكل گرفت كه مجلس ششم يك مجلس صرفا سياسي است.
بارها به دوستان نماينده هم عرض كردهام كه درست است كه ممكن است چند نفر در مجلس به دولت تندروي و پرخاشگري كنند اما ممكن است داوري عمومي جامعه نسبت به كليت مجلس اين شود كه مجلس با دولت همراهي ندارد و تندروي ميكند در حالي كه در واقع اينطور نباشد. از اين جهت با سازوكارهاي داخلي مجلس به نوعي موضوع ترميم شود و در برابر اين صداهاي بلند كه احيانا گاهي نامنصفانه دولت را خطاب قرار ميدهد در مقابل هم صداهاي ديگري بلندتر از آنها در دفاع از دولت وجود داشته باشد.
* در واقع اين صداها را كم ميبينيد و در حقيقت انفعالي در اكثريت وجود دارد.
** بله به نظرم در مجلس فراكسيونهاي ديگر براي دفاع از جايگاه و حيثيت و تعاملي كه مجلس با دولت كرده درست بيان نشده يا در نطقها انعكاس پيدا نكرده. حال شايد به دليل اين است كه با رسانهها هماهنگي صورت نميگيرد كه اگر نطقي ميشود بولد شود يا كمتر انجام ميشود. من فكر ميكنم فراكسيونهاي متعادل مجلس براي دفاع از حركت مثبت خودشان ميتوانند در عرصه رسانه يا تريبون عمومي مجلس فعالتر عمل كنند.
* در 18 ماه گذشته در حوزه روابط با مجلس كدام موارد بوده است؟ شايد شما نسبت به اين قضيه تلطيفشدهتر صحبت ميكنيد اما در منظر افكار عمومي مجلس به پايلوتي براي مخالفت با دولت تبديل شده و عموم جامعه يا طيف زيادي از جامعه اين نگاه را به مجلس دارند كه مجلس در مقابل دولت است كه البته خيلي جاها هم اين نگاه درست است.
** اشاره كردم كه قضيه وزارت علوم يكي از موارد چالش بود. يا سوالاتي كه مطرح ميشود ضمن اينكه خارج از وظايف وزراست در نحوه رايگيري هم خلاف آييننامه صورت ميگيرد كه به صورت مكتوب خدمت آقاي لاريجاني نوشتم و ايشان هم قول دادند كه قضيه را حل كنند.
* چرا ترتيب اثر داده نشده؟
** طبق آييننامه راي بايد اينطور باشد كه آيا سوال را وارد ميدانيد يا نه. به تعبير ديگر ميتوانند اينطور رايگيري كنند كه آيا شما با وجود پاسخ وزير همچنان سوال را بيپاسخ ميدانيد؟ اگر اثباتي راي بگيرند آرا ممتنع است و كساني كه در رايگيري شركت نميكنند به نفع وزير تمام ميشود. در حالي كه الان رايگيري ميكنند كه قانع شديد يا نشديد؟ كه آراي ممتنع به ضرر وزير خواهد بود. از 24 سوالي كه تا به حال به جلسه علني كشيده شده است، ميدانيد كه حدود 1860 سوال مطرح شده (آخرين آماري كه من دارم 1855 سوال بود) از اين سوالات 24 سوال به صحن علني جلسه آمده و بقيه يا وزرا رفتهاند و پاسخ داده و از دستور خارج شده. 24 سوال رقم خيلي زيادي نيست اما از اين تعداد در 10 سوال قانع نشدند يعني مجلسيها كارت زرد به وزرا دادهاند.
از اين 10 مورد حدود پنج يا شش مورد جوري است كه اگر طبق آييننامه رايگيري انجام شده بود كارت زرد داده نميشد يعني خيلي نزديك به هم بوده و تعداد موافقان قانع نشده نسبت به مخالفان بيشتر بوده اما تعداد زياد آراي ممتنع كار را خراب كرده است. نكته بدتر اينكه در روش فعلي به جاي اينكه سوال مطرح شود و وزير پاسخ دهد نماينده آخر صحبت ميكند و مسائلي را مطرح ميكند در صورتي كه وزير فرصت پاسخگويي ندارد و اين خلاف عرف سوال و جواب است. منطقا بايد سوالكننده سوالش را مطرح كند و پاسخدهنده پس از او صحبت كند. الان برعكس است. اين يكي از چالشهاست. نكته اخلاقي ديگري كه در موضوع سوال مطرح ميشود اين است كه در مورد مسالهاي از وزير سوال ميشود بعد سوال ميشود كه آيا قانع شديد يا نشديد.
كرارا اتفاق افتاده كه سوال سوالي بوده كه اكثريت قاطع نمايندگان ميگفتند اساسا اين سوال ربطي به اين وزير ندارد و نبايد مطرح ميشد. مثل سوالي كه از وزير ارشاد، آقاي نعمتزاده يا آقاي طيبنيا شد و همه مجلس قبول داشت كه اين سوال ربطي به اين وزير ندارد و در عين حال راي ندادند. ما از دوستاني كه راي ندادند سوال كرديم چرا اين كار را نكرديد؟ ميگفت من كاري به اين سوال ندارم مثلا تعامل ايشان در فلان موضوع خوب نبوده يا در حوزه انتخابي ما خوب عمل نكرده يا عملكرد كلي اين وزير را ضعيف ميدانم. من خدمت اين دوستان عرض ميكردم شما اگر در حوزه ديگري انتقادي به وزير داريد بايد در آنجا اعمال كنيد.
* اين رفتار چقدر در حوزهها فراگير است؟
** خيلي زياد. اگر به اين نكته توجه شود وقتي رييس مجلس ميگويد آيا از اين پاسخ قانع شديد يا نشديد طبعا رايي كه داده ميشود به اين مساله است و به لحاظ شرعي و حقوقي، اگر نماينده واقعا پاسخ را قانعكننده ميدهد اينجا بايد راي اقناع بدهد ولو اينكه آن وزير را قبول نداشته باشد و حتي مايل به استيضاح باشد. اشكالي ندارد استيضاح كند اما در اين مساله خاص وقتي نماينده محترم سوال را اساسا وارد نميداند يا جواب را قانعكننده ميداند بنياد به اين دليل كه اين وزير را در حوزه ديگري ضعيف ميداند، يا انتقادي در حوزه ديگري دارد اينجا راي مخالف بدهد.
* در مورد طرحهاي سياسي كه بعضا در مجلس مطرح ميشود و رويكردهاي سياسي دارد مثل طرح امر به معروف كه دولت به شدت مخالف آن بود، صحبت كنيد. دولت با اين پيشنهادات چطور برخورد ميكند؟
** به هر حال مجلس اختيارات قانون اساسي را دارد و نمايندگان مجلس حق دارند به هر انگيزه كه دارند طرحي را تقديم مجلس كنند. ما خيلي دنبال انگيزهخواني نيستيم. دولت سعي ميكند در لوايحي كه به مجلس ميدهد دفاع فني و كارشناسي داشته باشد كه لايحهاش راي بياورد. طرحهايي كه نمايندگان تقديم مجلس ميكنند روال اين است كه من بلافاصله همان روز كه راي تقديم ميشود براي دستگاههاي اجرايي ذيربط ميفرستم كه نظر كارشناسيشان را بدهند و ما نظر را نهايي كرده و براي دولت ميفرستيم و دولت در خصوص آن طرح نظر مخالف يا موافق خود را اتخاذ ميكند. نماينده دولت هم معلوم ميشود كه چه كسي است.
تلاش ما اين است كه نظرات دولت را در كميسيونها و جلسات علني مطرح كرده و نمايندگان را قانع كنيم اما اگر طرحي در مجلس تصويب شد و شوراي نگهبان تاييد كرد براي ما قانون است و نميتوانيم بگوييم اين قانون را قبول نداريم و اجرا نميكنيم. طرح امر به معروف و نهي از منكر را هم نميتوان گفت سياسي بود. طرحي بود با انگيزههاي اجتماعي و ديني اما از ديد ما ايرادات ساختاري داشت. ما به عنوان دولت به اين دليل مخالف بوديم كه فكر ميكرديم اين شيوه اقدام طراحان را به نيتشان نميرساند بلكه ممكن است به ضد خودش تبديل شود. اين يك اختلاف ديدگاه در اصلاح مسائل اجتماعي است.
ديدگاه دولت اين است كه در موضوعات امر به معروف و نهي از منكر با حربه سختگيرانه قانوني بگير و ببند كاري از پيش نميبريم. اگر قرار بود در اين زمينه توفيقي داشته باشيم در اين 36 سال از اين جهت كم نداشتهايم. در مسائل ديگر مشكل داشتهايم. به هر حال اين قضيه به اختلافنظر كارشناسي برميگردد. در عين حال ممكن است طرحهاي ديگري هم بيايد اخيرا طرحي در مورد محيط زيست يا كاهش بودجه محيط زيست مطرح شده و تصور نادرستي كه متاسفانه القا شد كه مشخص نيست پول در انجياوها كجا خرج ميشود.
* قبول داريد كه اين مسائل از جنبه سياسي مطرح شد؟
** حتما اينطور است. چون دوستاني كه در حذف بودجه محيط زيست مخالفتشان را مطرح كردند به ناحق اينطور مطرح كردند كه اين مبلغ خرج مسائل سياسي ميشود يعني يك داوري پيش از رفتار و قصاص قبل از جنايت بود. از يك طرف ميگوييم دولت نبايد بزرگ شود و الزامات سند چشمانداز و اقدام مقاومتي واگذاري كار به مردم و انجياوهاست. خود دولت در قانون برنامه تاكيد كرده دولت در حوزههايي كه بخش خصوصي ميتواند فعال باشد نبايد وارد شود حتي سياستهاي اصل 44 تاكيد دارد همه كارهايي كه حاكميتي نيست به تدريج به بخش غيردولتي واگذار شود. در موضوع محيط زيست پيشبيني دولت اين بود كه اين مساله بسيار مهم محيطزيست كه همه مردم بايد مراقبش باشند اگر اشخاص يا انجياوهايي بتوانند در اين زمينه فعاليت كنند به آنها كمك شود.
اين در راستاي سياستهاي كلي نظام و مصوبات مجلس و قانون و برنامه بود. بودجه هم در نظر گرفته شده بود و آقايان با اين تصور كه ممكن است صرف مسائل سياسي يا خاصه خرجي شود حذفش كردند. نتيجه اين است كه دود و دم شهرها، ريزگردها، آلودگي آب را داريم. حال اگر يك جريان با خانم ابتكار مخالف است نبايد اين مساله در موضوع مهم محيطزيست تاثيرگذار باشد. بالاخره وقتي بودجه حذف ميشود محيط زيست آلوده خواهد ماند. متاسفانه گاهي نگاههاي سياسي هست كه اميدواريم نباشد.
* در صحبتهايتان به مشكلات دولت اشاره كرديد. ميخواهم صريح بپرسم به نظرتان دولت در جاهايي خودش را پشت مشكلات ناشي از دولت قبلي پنهان نميكند. به هر حال بايد از يك جا به بعد بحث ميراث دولتي قبلي را كنار بگذاريم.
** چون من عضو دولت هستم بدون اينكه بخواهم دفاع ناموجه كنم، اساسا هم در اخلاقيات من نيست و امانت و تعهد شرعي اقتضا ميكند انسان چيزي كه معتقد نيست را نگويد و با صداقت با مردم صحبت كند. واقعيت اين است كه هنوز يك دهم از تخريبهايي كه در عرصههاي مختلف صورت گرفته با مردم در ميان گذاشته نشده است.
* چرا گفته نشده است؟
** چون دولت فكر ميكند جامعه نبايد اميد و نشاطش را از دست بدهد و تصور كند اين دولت آمده تا انتقامجويي يا سياهنمايي كند. از ديد من به همان ميزان كه سياهنمايي بد است سفيدنمايي ناموجه هم بد است. سياهنمايي يعني يك چيز سفيد را سياه يا كاري مثبت را منفي نشان دهيم. به استناد فني اقرار به جهل يعني اينكه جامعه را دچار اطلاعات نادرست كنيم اگر در جايي كار بدي صورت گرفته بگوييم انشاءالله صورت نگرفته يا اين كار بد، بد نبوده. خوب جلوه دادن كار بد يا سفيدنمايي كار سياه به همان ميزان كه سياهنمايي كار سفيد زشت است، اين هم زشت است.
اگر دولت ميخواست مشكلات و تخريبهاي ايجاد شده در زيرساختهاي نرمافزاري و سختافزاري اداري كشور به خصوص در حوزه اقتصاد، مديريت، روابط بينالملل، سياست خارجي بيان و افشاگري كند توماري بسيار طولاني ميشد و لذا دولت در نقد عملكرد گذشته به حداقل اكتفا كرد آن هم در جاهايي ورود كرده كه ناگزير است براي توجيه تصميمات جديد و تبيين مباني تصميمات خودش بگويد چرا اين تصميم را گرفتيم، چرا اين مصوبه يا قانون را لغو كرديم. مثلا در دولت گذشته سازمان برنامه و بودجه منحل شد. ناگزير هستيم بگوييم اين تصميمگيري چه تبعات سوئي در به هم ريختگي و نظام اداري كشور و بيانضباطي مالي ايجاد شده است.
* 90 درصدي كه فرموديد گفته نشده...
** موضوعات زيادي است.
* اين طور نبوده كه نياز باشد گفته شود.
** ممكن است به تدريج گفته شود شايد هم برخي از آنها نهايتا گفته نشود و در عملكرد مثبت كارهايي انجام دهيم كه آثارش به رفع آن مشكلات منجر شود. دولت از روز استقرار عزمش را بر كار مثبت و خدمترساني به مردم جزم كرد با اولويتبندي كه آقاي رييسجمهور انجام داد. نخستين مساله ساماندهي اقتصاد كشور بود. اقتصاد ما به مرزهاي سقوط نزديك شده بود. دولت يازدهم كشور را از سقوط اقتصادي نجات داده و رقباي سياسي بايد اين را درك كنند.
* يعني الان از سقوط فاصله گرفتهايم؟
** بله، در اقتصادي كه تورم از 40 درصد در سال 91 تجاوز كرده بود و حدود 44 درصد بود و به صورت لحظهاي و روزانه رشد فزاينده داشت، همزمان شاخصهاي ركود به شدت نشان ميداد كه بحث ركود رو به تشديد است. در حالي كه طبق سند چشمانداز بايد رشد اقتصادي در كشور سالانه به طور متوسط هشت درصد باشد تا به اهداف سند چشمانداز در افق 1400 برسيم در حالي كه در سال 84 رشد اقتصادي ما به سمت هشت درصد شتاب گرفته بود. و در حالي كه زيرساختهاي نرمافزاري و سختافزاري لازم براي رسيدن به آن نرخ رشد فراهم بود يعني قانون برنامه و سياست اصل 44 تصويب شده بود، قوانين پاييندستي موردنياز و سياستهاي كلي تصويب شده بود، سرمايهگذاري زيربنايي هم به صورت گسترده صورت گرفته بود، ريلگذاري رشد و توسعه سريع در دولت اصلاحات انجام شده بود.
در دولت آقاي احمدينژاد عوامل مثبت جديدي به ميدان آمد كه مهمترين آن درآمد نفتي فوق تصور بود. با اين منابع نفتي و آن زيرساختها دولت ميتوانست فاصله دست يافتن به اهداف سند چشمانداز را حتي از 20 سال نزديكتر كند. اما برعكس شد. تورم 44 درصد بود در حالي كه بايد تكرقمي ميشد. نرخ بيكاري رو به افزايش، ركود به نقطهاي رسيد كه رشد اقتصادي ما در سال 91، 5/6- بود و اين يعني نسبت به هدف برنامه كه مثبت هشت بود و برابر پايينتر بود و سقوط آزاد همينطور ادامه داشت. يعني مرز سقوط اقتصادي. دولت بلافاصله با اهرمهاي مختلف و فشار سنگين و استفاده از كارشناسان خبره اقتصادي كشور رشد تورم را مهار كرد. واقعا تعبيري كه آقاي روحاني كردند كه دستاورد دولت در مهار تورم به يك معجزه شبيه بود اغراقآميز نيست. شما در كدام مقطع تاريخ اقتصاد كشور سراغ داريد كه ظرف يك سال و چند ماه حدود 25 يا 27 درصد رشد نرخ تورم كاهش پيدا كرده باشد و امروز به مرز حدود 15 درصد باشيد.
اين كار خيلي كار بزرگي بود. در حالي كه نوعا سياستهاي انقباضياي كه تورم را كاهش ميدهد به نوعي به ركود دامن ميزند اما ما همزمان موضوع رونق را هم در دستور داشتيم و در همين فاصله زماني رشد اقتصادي مثبت شده بود يعني ابتدا به صفر رسيد و شده يك و خردهاي. اين بدان معناست كه ما نزديك شش درصد رشد اقتصادي در اين فاصله زماني داشتهايم. اگر سال 91 را مبدا قرار دهيم حدود سه درصد رشد را پشت سر گذاشته و تورم را هم مهار كردهايم كه كار خيلي بزرگي بود. در حوزههاي مختلف دستاوردهاي دولت بسيار بسيار فراتر از پيشبينيهاي ما در اين مقطع زماني بوده است. مثلا با وجود اينكه ميزان صادرات نفت ما يك ميليون بشكه است در صورتي كه آن زمان دو ميليون بشكه بود و هم قيمت نفت به نصف كاهش پيدا كرده و از 120 دلار به حدود 50 دلار رسيده است اما دولت در همين فاصله زماني 4800 ميليارد تومان به بخش سلامت اضافهتر از بودجههاي جاري تخصيص داد كه پرداختي مردم در بيمارستانها از 70 درصد به 30 درصد كاهش پيدا كرد كه گام بزرگي در عرصه سلامت برداشته شده است.
حدود 6100 ميليارد تومان به بخش حمل و نقل و حمايت از توليد در اين فاصله اختصاص پيدا كرد. در موضوع آب كه كشور به مرحله بحران رسيده بود چه در زمينه درياچه اروميه يا زايندهرود هشت ميليارد دلار از منابع صندوق توسعه ملي ظرف مدت سه سال پيشبيني شد كه برداشت شود و كارهاي بزرگي صورت گرفته كه نتايج آن را آرام آرام ميبينيد. در حوزه محيط زيست كارهايي مانند حذف بنزين پتروشيميها، توليد بنزين يورو 4، كاهش آلايندگي ناشي از سوخت نامطلوب در تهران و شهرهاي بزرگ صورت گرفت. در اين فاصله دولت بانكها را از خطر ورشكستگي نجات داد. بسياري از بانكهاي ما به دليل تسهيلات تكليفي كه حكم داده شده بود پرداخت كنند به مرحله خط قرمز رسيده بود. از جمله بانك مسكن كه حدود 42 هزار ميليارد تومان از منابع اين بانك را به مسكن مهر اختصاص داده بودند. با اينكه اصل قضيه مسكن مهر خوب بود اما ميراثي براي اين دولت باقي مانده كه هزاران واحد مسكوني در نقاطي ساخته شده كه پيشبيني آب، فاضلاب، مدرسه، بهداشت، درمان نشده است.
مثلا در فولادشهر اصفهان 32 هزار واحد مسكوني در بياباني ساخته شده كه هيچ يك از زيرساختهاي بهرهبرداري از جاده تا آب و برق و بهداشت و مدرسه و بيمارستان مطلقا ندارد. يا در توسعه شهر پرند هم به همين صورت، مسكن مهر تقريبا در تمام نقاط كشور با مشكلاتي كه اشاره كردم روبهرو است. مدرسه كه نخستين نياز فرهنگي است در اين مناطق وجود ندارد. خب دولت نميتوانست دست روي دست بگذارد و ناچارا شروع كرد در كنار آزادسازي مسكنهاي مهر، در مورد اين موضوعات اقداماتي انجام داد. در موضوع اقتصاد، گزارشي را سازمان مديريت و برنامهريزي در اجراي سياستهاي اقتصاد مقاومتي ارايه كردند كه بسيار گزارش اميدبخشي است، هم اقداماتي كه صورت گرفته و هم تدابيري كه طراحي و به تصويب رسيده و زمانبندياي كه صورت گرفته است. در زمينه راه و راهآهن اقدامات بسيار اساسي و خوبي صورت گرفته است.
ما براي تسهيل امور گمركي، برداشتن موانع كار و بهبود فضاي كسب و كار در همين مدت 18 ماه ايران به لحاظ بهبود شاخص فضاي كسب و كار 25 رتبه ارتقا داشته است. اين اتفاق خيلي مهم است يعني رفع موانع توليد، رفع موانع واردات كالاهاي اساسي، رفع موانع صادرات در مقاطع گمركي، رفع موانع وامدهي سيستمهاي گمركي كه باعث شد دولت يك روانسازي و روغنكاري در چرخهاي اقتصاد زنگار گرفته كشور انجام دهد كه آثار اين كارها به سرعت و تناوب مشهود خواهد شد يعني آثار اصلاحات نرمافزاري كه دولت انجام داده به تدريج نمايان خواهد شد يكي از كارهاي ما توقف اقدامات نابخردانهاي است كه در حوزههاي مختلف صورت ميگرفت.
* ميخواهم به يكي از اين موضوعات اشاره كنم. به نظر ميرسيد در بحث سياسي خارجي در دولت قبلي اين چرخ اقتصاد به نوعي زنگ زده و چرخي باقي نمانده بود. به هر حال اين دولت آمد و سريع در حوزه سياست خارجي دست به كار شد. مخصوصا بحث پرونده هستهاي كه خيلي مهم بود و با وجود انتقادات موجود خيلي از كارشناسان اقتصادي و سياسي معتقدند اين مساله پيوند نزديكي با معيشت مردم دارد.
با توجه به اينكه اين پرونده به جايگاه كنوني رسيده و شما هم رابط بين دولت و مجلسي هستيد كه يكي از جاهايي است كه انتقادهاي زيادي به بحث مذاكرات هستهاي وارد ميكند. چشمانداز دولت را در اين شرايط چطور ميبينيد؟ دولتي كه در يك طرف بايد با چند قدرت جهاني و در راس آنها آمريكا مذاكره كند و طرف ديگر بحث مخالفتهاي داخلي است كه رييسجمهور روز 22 بهمن به صراحت گفتند خيانت پشت جبهه بدترين خيانت است. در مورد اضافه شدن دكتر صالحي به تيم مذاكرهكننده و آمدن وزير انرژي آمريكا هم بفرماييد.
** اولا بايد بگويم دستاورد اين تعامل مثبت و سياست برد – برد در روابط خارجي دستاوردهاي مثبتي بوده است. در موضوع هستهاي مهمترين دستاورد اين بوده كه روند تشديد تحريمها كه نفت در برابر غذا را تعقيب ميكردند. در 18 ماه گذشته متوقف كرديم. كساني كه ايراد ميگيرند چرا مذاكره ميكنيم بايد گفت اگر مذاكره نميكرديم آيا سود بيشتري حاصل ميشد؟ ما در اين فاصله چيزي را از دست نداديم. دولت و انرژي هستهايمان كار خودشان را كرده و سانتريفيوژها چرخيدهاند. ما كه به دنبال بمب هستهاي نبوديم كه بگوييم مذاكرات باعث شده كه كارهايمان متوقف شود. تا اينجاي قضيه دستاوردهاي مذاكرات هستهاي؛ شفافسازي در عرصه جهاني، اثبات منطق حقوقي مذاكره ما در عرصه جهاني، خلع سلاح مخالفان و بدخواهان ما از جمله رژيم صهيونيستي بود.
ميبينيد كه امروز آقاي نتانياهو به چه دست و پايي افتاده است. نتانياهويي كه در سازمان ملل بمب را نقاشي كرد، اثبات منطق حقوقي و پيگيري ما از يك سو و استيصال نتانياهو و جريان تند صهيونيست از ديگر سو، حتي مطبوعات اسراييل مجبور شدند بخشي از اسنادي را كه نشان ميدهد دروغ گفتند منتشر كنند. پيروزي منطق حقوقي يك ملت در مواجهه بينالمللي يك پيروزي بزرگ است. كساني كه انتقاد ميكنند متاسفانه به اين نكته توجه ندارند حيثيت مردم ايران به وسيله تبليغات مسموم دشمنان از يك سو و بيتدبيري و درشتگويي و حرفهاي زايد و بيهوده زدن برخي مسئولان در گذشته باعث شده بود چهره ايران به عنوان يك چهره خشن و جنگطلب و حامي تروريسم و دنبال اتم معرفي شود. اما امروز بعد از يك سال و خردهاي دستاورد سياست خارجي دولت آقاي روحاني و شخص آقاي روحاني اين است:
1) ايران پرچمدار جهان عليه خشونت و تروريسم شده و پيشنهادش در سازمان ملل به اتفاق آرا تصويب شده. 2) رييسجمهور ما توانسته از چهره ملت و انقلاب و رهبري ايران غبارزدايي كند و در پرتو اين غبارزدايي امروز جمهوري اسلامي ايران به عنوان كشوري در خط مقدم مبارزه با تروريسم مطرح و دنيا اين را پذيرفته است. امروز ثابت شده ايران هم قرباني تروريسم است و هم در خط مقدم مبارزه با داعش است كه حضور ما در عراق نشاندهنده اين موضوع بود. در خصوص مذاكرات هستهاي هم در توافق ژنو تا امروز دستاوردهايي داشتهايم. رفع برخي تحريمها، بازگرداندن برخي داراييهاي توقيف شده ملت ايران ولو اينكه زياد نيست اما به ناحق توقيف شده بودند، تحريمهاي كشتيراني يا برخي اقلام دارويي رفع شده يا تقليل پيدا كرده.
فشار فزاينده سنگين تحريم روي تحريم، قطعنامه روي قطعنامه عليه ملت ما متوقف شده و بخشي برگشته است. تا اينجاي كار در حوزه ديپلماسي و حقوق بينالملل حقوق خوبي داشتيم و منطقه ما را پذيرفته است. در خصوص مسائل اقتصادي هم اصلاح فضاي كسب و كار كه عرض كردم ناشي از همين موضوع است. يعني فضاي رواني سرمايهگذاري در كشور مثبت شده لذا شاهد حضور سرمايهگذاران خارجي و داخلي در كشور هستيم. اينكه رونق توليد از 5/6 – به 2+ رسيدهايم ناشي از مجموعه اقدامات دولت است كه بخشي از آن مربوط به همين تعادل سازنده با دنياست. البته تعادل سازنده در سياست خارجي صرفا در موضوع مذاكرات هستهاي نيست. در اين فاصله وزير خارجه و رييسجمهور ما سفرهاي زيادي داشته جلسات مشترك با كشورهاي مختلف داشتند. ايران با كشور قدرتمند روسيه چهار بار نشست داشتند. چه در اجلاسهاي جهاني، پيمانهاي منطقهاي كه با خيلي از كشورهاي همجوار روابط تيره شده بهبود پيدا كرده است.
نمايشگاههاي مختلف كه صنعتگران و توليدكنندههاي ما در كشورهاي ديگر داشتند، سفرهاي مقامات كشور ما. در همين سفر اخير به عراق كه ديديم حضور ايران چقدر موثر بود در نمايشگاهي كه صنعتگران و تجار ما برگزار كرده بودند كه نشان ميدهد تعامل ما با جهان وقتي وارد تعامل برد – برد شود درهاي بازارهاي جهاني به روي ما باز خواهد شد و سرمايهگذاريهاي جهاني را در ايران افزايش ميدهد. در واقع منطق ايران به دنبال گرفتن و دادن منفعت است. و اينكه قدرت مذاكره ما در دنيا ثابت شده است. بالاخره آقاي دكتر ظريف به عنوان سردار پيشتاز عرصه ديپلماسي كشور با همكاران كاركشته و تواناي خودشان توانستند به دنيا نشان دهند يك كشور به تنهايي با شش كشور بزرگ دنيا، توان نشستن بر سر ميز مذاكره و چانهزني روي جزييات و كليات يك موضوع پيچيده حقوقي، فني و سياسي را دارند بدون اينكه از مواضعشان عقبنشيني كنند.
به تعبير رهبر معظم انقلاب جايي كه لازم بوده نرمش قهرمانانه نشان دادند و جايي كه نياز براي حقوق مردم ايستادگي داشته باشند ايستادند و با زبان حقوقي همه فهم توانستند اين منطق را پيش ببرند. نفس اينكه يك كشور با اعتماد به نفس، اعتماد به ملت و رهبري و رييسجمهور خودش ميتواند به مدت 18 ماه با اقتدار سرميز مذاكره با قدرتهاي جهاني بنشيند و به نقطه اميد نزديك شود مثبت است. نهايتا نميتوانم پيشگويي كنم اما فكر ميكنم مذاكرات به نقاط مثبتش نزديك شده است. من چشمانداز را در هر دو فرض به نفع ملت ايران ميدانم. فرض پيروزي در مذاكرات و توافق كه روشن است انشاءالله قادر خواهيم بود تمام تحريمهاي ظالمانه را برداريم و مردم ايران به حق خودشان برسند. خداي ناكرده اگر مذاكرات به نتيجه نرسد ما چيزي را از دست ندادهايم.
* اين اتفاق باعث نميشود گروههاي تندرو اين مساله را به شكست تعبير كنند؟
** اولا پرونده هستهاي پرونده نظام جمهوري اسلامي ايران است نه دولت.
* اما به دولت ربط ميدهند.
** در موضوع هستهاي مساله از ابتدا تا امروز سياستگذاري كلي اين پرونده در فرازوفرودها با رهبري انقلاب بوده كه از آغاز تا امروز از تيم مذاكرهكننده و منطق تيم و شخص دكتر ظريف حمايت فرمودهاند، بارها و بارها. كليت مجلس شوراي اسلامي، رييس محترم مجلس، ساير قوا هم حمايت كردهاند. پرونده هستهاي يك پرونده ملي است نه پرونده دولت، دولت اين افتخار را دارد در اين پرونده ملي با اقتدار، با منطق و صلابت اوضاع را پيش ميبرد و مطمئن هستم منافع ملي را انشاءالله تامين خواهد كرد.
* اما اين بيم وجود دارد مخالفان سياست خارجي دولت با توجه به اينكه اصلا چنين رويكردي را ندارند بتوانند در صورت به نتيجه نرسيدن مذاكرات، دست بالايي را در سياست بگيرند و شرايط را به قبل از دولت آقاي روحاني برگردانند.
** مخالفان پرونده هستهاي هيچ گزينه روشني پيشنهاد نميدهند يعني بايد مذاكرات را قطع كنيم؟
* احتمال ندارد شرايط به دوره آقاي احمدينژاد برگردد؟
** امكان ندارد.
* منظورم اين است كه افراد دوره آقاي احمدينژاد فعالتر شده و برگردند و حتي صريحتر و جديتر بحثي كه مطرح ميشود اينكه دولت آقاي روحاني چهار ساله شود.
** اولا اينكه مردم ايران از هوشمندي بالايي برخوردار هستند با وجود همه اين بيمهريها حتي در 22 بهمن خيلي جاها جريانات تند دنبال تبديل كردن اين روز ملي به مسائل ديگر بودند. حتي در بعضي جاها اجازه ندادند عكس دكتر روحاني در اجتماعات باشد. دولت دنبال اين حاشيهسازيها نبوده است. در تمام نظرسنجيهايي كه در طول اين مدت در مورد پرونده هستهاي و شخص دكتر روحاني صورت گرفته خوشبختانه محبوبيت و مقبوليت دكتر روحاني افزايش پيدا كرده است.
* اما رسانهها و چهرههاي جريان مقابل نظرسنجيهاي ديگري دارند.
** عصبانيت و پرخاشگري و گاهي بيادبيهايشان نسبت به آقاي روحاني نشان از عصبانيتشان از نتيجه نظرسنجيها دارد. محبوبيت روزافزون آقاي روحاني مطرح نيست. ايشان رييسجمهور منتخب مردم است. مردم از انتخاب خودشان پاسداري و صيانت ميكنند. حتي بسياري از كساني كه در انتخابات به دكتر روحاني راي ندادند در طول يك سال گذشته متانت، رفتار متكي بر خرد، مشورت، به كارگيري افراد متخصص، احترام به تخصص و نخبگان، موجب شده كه آنها هم حمايت كنند. به هيچوجه اينطور نيست امروز ميدان همان ميدان رقابت زمان انتخابات باشد. اقليتي پرونده را همچنان مفتوح نگه داشتهاند. كانديداهاي رقيب آقاي روحاني امروز با ايشان همراه و همكار هستند و طرفدارانشان كمك ميكنند. اين به قول خودشان جيغ بنفشهايي است كه كشيده ميشود.
* نگراني اين است كه در صورت به نتيجه نرسيدن مذاكرات، سال 96 به سال 84 دوم تبديل شود.
** نگاه دولت فعلا به اين است كه از فرصتها براي خدمترساني به مردم و پيشرفت نهايي استفاده را به عمل بياورد. انتخابات و نتايج آن برآيندي از داوري كلي مردم نسبت به عملكرد دولت و شخص رييسجمهور خواهد بود كه تا امروز اين داوري به گواهي نظرسنجيها مثبت است. مردم با اينكه هنوز مشكل گراني و بيكاري و ركود نسبي را دارند، اما اميدوار هستند و نشاط و اعتقاد دارند دولت صادقانه با آنها صحبت ميكند.
* به نظرتان در مذاكرات هستهاي با توجه به نتايج اميد تقويت شود؟
** اگر انشاءالله به نتيجه برسيم اين اميد تقويت ميشود، اگر هم به نتيجه نرسيم مردم به وضوح ميبينند دولت هر چه داشت صادقانه در طبق اخلاص گذاشت و عمل كرد. يادمان نرود در اين كشور مردم صداقت را ميفهمند. خاطرم هست زماني كه مساله جنگ به مشكل برخورده و موضوع پذيرش قطعنامه پيش آمده بود آيتالله هاشمي رفسنجاني كه از آغاز جواني تا به امروز هميشه در ميدانهاي سخت اهل فداكاري براي ملت بودهاند و با وجود تمام ظلمهايي كه به ايشان ميشود همچنان در كنار مردم هستند، در آن زمان خيلي سخت بود كشوري كه امام فرموده بودند تا آخرين نفر و تا آخرين خانه مقاومت، قرار بود قطعنامه پذيرفته شود.
آقاي هاشمي به امام پيشنهاد كرده بودند كه اين تصميم سختي است ولي بايد گرفته شود اجازه دهيد من خودم اين كار را اعلام كنم اگر خوب شد كه خوب شد اگر بد شد شما من را بركنار و حتي محاكمه كنيد. من قرباني شوم اما سايه جنگ از سر مردم برداشته شود. امام فرموده بودند اگر اين كار ضرورت دارد كه براي منافع كشور انجام شود خودم انجام ميدهم و مسئوليتش را هم ميپذيرم. يك عده آن زمان نگران بودند كه امام اين نكته را اعلام كرده و از محبوبيتشان كاسته نشود و نگران نظر مردم بودند. من زمان برگشتن از جبهه در خرمآباد خبر پذيرش قطعنامه را شنيدم و همانجا وقتي متن خوانده شد رزمندگان گريه ميكردند و گفتند امام چرا دليل آورده است مگر ما در صداقت و دلسوزي ايشان شك داريم.
اتفاقا آن كار فداكارانه امام موجب افزايش محبوبيت ايشان شد. اساسا دولت چون براي پيماني كه براي مردم بسته و براي خداوند كار ميكند مطمئن هستم دستاورد اين مذاكرات كه هدفي جز تامين منافع ملي و رفع مشكلات و ظلم از سر مردم ندارد، خداوند در اين اقدام دولت، با هر فرض و نتيجهاي پاداش مناسبي را در نظر خواهد گرفت. مردم ايران هم به خوبي مسائل را ميفهمند و نگران نيستم. معتقد هستم دولت عرصه خدمت را بسيار گسترده ميبيند و نتايج اين خدمتگزاري شبانهروزي در زندگي مردم به تدريج رخ خواهد نمود و اميدواريم نتايج به گونهاي باشد كه مخالفان كمانصاف فعلي كه بعضا با بيانصافي به مساله مذاكرات نقد ميكنند روزي از نتايج خوشحال شوند و عذرخواهي كنند.
* به نظرتان خوشحال ميشوند؟
** اگر انصاف كمي داشته باشند حتما خوشحال خواهند شد. دستاوردهاي هستهاي هر چه باشد دستاورد و پيروزي دولت نيست. پيروزي مقاومت ملت ايران و تدبير رهبري است. پيروزي تدبير و فداكاري دولت منتخب مردم خواهد بود. كسي نبايد از نتايج انشاءالله مثبت مذاكرات هستهاي احساس شكست كند و بگويد رقيب پيروز شد. اينجا رقيبي وجود ندارد.
* با توجه به فراجناحي بودن دولت آقاي روحاني نظرتان در مورد چيدمان كابينه چيست؟ احتمال تغيير كابينه در ميان نخواهد بود؟
** به نظرم چيدمان كابينه با توجه به سياست كلي و شعارهاي دكتر روحاني، شعار فراجناحي، شايستهسالاري و استفاده از دانش افراد چيدمان مناسبي بوده است.
* اين توانست در مراحل اجرايي جواب دهد؟
** به لحاظ سياسي تركيب كابينه برآيند نگاه اعتدالي دولت است. از جريانات و سلايق مختلف سياسي در دولت حضور دارند در عين حال بين همه آنها انسجام كاملي وجود دارد. در دولت به هيچوجه گروهبندي و دستهبندي مطلقا نداريم. واقعا به مثابه يك خانه و يك خانواده كاملا منسجم عمل ميكنند. به هيچوجه كمترين نشانهاي از اعمال سليقه سياسي خاص در مسائل دولت و كابينه نديدهام بلكه بسيار صميمانه و دلسوزانه همه با هم كار ميكنند.
* پس با اين وجود سياست ترميم كابينه در دستور كار دولت نخواهد بود.
** در مورد اين موضوع چيزي نشنيدهام. وزرا هم الحق و الانصاف با تمام تلاش و وقتگذاري كار ميكنند و همكاران خوبي به كار گرفتهاند. البته امور نسبي است و نميگويم هيچ نقصي وجود ندارد و نميشد كابينهاي قويتر از اين داشت. طبعا در چينش كابينه عوامل متعددي موثر است و اينجور نيست كه دلخواه رييسجمهور و همان چيزي كه مطلوب ميداند قابل تحقق باشد. به هر حال عوامل مختلف ديگري هم در محاسبات وجود دارد. در مجموع با در نظر گرفتن جميع جهات تركيب متجانس و خوبي است و وزرا هم تلاش خودشان را ميكنند البته همچنان جاي خدمترساني بيشتر باز است. هم وزرا و هم دولت گوششان براي شنيدن انتقادات، اصلاح روشها باز بوده و هست. حتما در كار ما نواقص و ايراداتي وجود دارد و آماده شنيدن انتقادها براي رفع ايرادها هستيم.
* ارتباط دولت با اصلاحطلبها چطور است؟ آن طرف چه نگاهي به دولت وجود دارد؟ چه انتقاداتي دارند؟ شما به عنوان يك اصلاحطلب وقتي در جمعهاي اصلاحطلبان هستيد چه انتقاداتي نسبت به دولت ميشنويد؟
** اصلاحطلبان طيفهاي وسيعي هستند و يك حزب نيست. طبعا طيفهاي تند و كند دارند ولي من تا جايي كه در جريان هستم، مجمع روحانيون مبارز يا شوراي مشورتي آقاي روحاني كه از 17، 18 گروه اصلاحطلب آنجا حضور دارند از مواضع مدبرانه آقاي روحاني نوعا در جلسات تجليل ميشود از اينكه ايشان بر ميثاقي كه با مردم بستهاند پايبند هستند و در وسط ميدان فشارها را تحمل ميكنند. نگاه مجمع و دوستان ما به شخص آقاي روحاني و اقدامات و مواضع ايشان كاملا مثبت است و عملكرد دولت هم مثبت است. بعضا از عدم تغيير تعداد زيادي از مديران دولت گذشته به خصوص در حوزه مسئوليتهاي سياسي يا بعضي مديران كل انتقاد دارند.
* آقاي روحاني هم چند روز پيش در چنين موردي هشداري جدي دادند. احتمال دارد در حوزه اجرا اتفاقاتي بيفتد؟
** در خصوص اصلاحطلبان در سطوح استاني و منطقهاي انتقادهاي بيشتري دارند. علت هم اين است كه آنها به طور طبيعي انتظار داشتند با تغيير دولت همچنان كه در دولت گذشته همه مسئوليتها در سطوح مختلف تغيير كرد، تغيير كند. در اين دولت رويكرد تغيير مطلق پذيرفته نبود. جناب آقاي روحاني در انتخاب استانداران رايگيري ميكردند، تاكيد ميكردند شما در اعطاي مسئوليت در استان سعي كنيد گرايش سياسي ملاك عمل نباشد بلكه سلامت و توانايي كار و وفاداري به دولت مهم است.
* آيا اين وفاداري اتفاق افتاد؟ چون ماندن خيلي از فرمانداران دوره آقاي احمدينژاد دردسرساز شد.
** برخي مديران سابق كه ماندهاند با صداقت در حال همكاري با دولت هستند و دستورالعملها و شعارهاي دولت را پذيرفتهاند اما در برخي سطوح افرادي هستند كه متاسفانه همراهي لازم را با سياستهاي كلي دولت ندارند و ارتباطات تشكيلاتي با مراكز تخريبي دارند.
* چرا در اين مورد كاري انجام نميشود؟
** اين انتقادها به دولت منتقل شده است. تاكيد آقاي روحاني اين بود كه مديران گذشته و حال ملاك نيست. ملاك صادقانه عمل كردن و هماهنگي در دولت است. نميشود هر كسي ساز خودش را بزند. دولت هم ميخواهد بر مدار قانوني عمل كند و هيچ امر فراقانوني از هيچ مديري نميخواهد. اما طبيعي است مديري كه دولت آقاي روحاني تعيين ميكند بايد سياستهاي دولت آقاي روحاني را قبول داشته و عمل كند.
* احتمالا سال آينده شاهد تغييرات خواهيم بود.
** به تدريج بايد به موارد مستند رسيدگي كنيم. مواردي بوده و اقدام شده و از اين به بعد هم اگر ثابت شود مديري با دولت و سياستهاي كلان رييسجمهور هماهنگي ندارد جايش را به كسي خواهد سپرد كه هماهنگ عمل كند و اين انتظار مردم از دولت است. اما با وجود فضاسازيهاي برخي رسانههاي رقيب احساسم اين است هر چه جلوتر ميرويم، مقبوليت دولت و وجاهت دولت بيشتر ميشود. دولت آقاي روحاني واقعا مظلوم است. قبلا دولت اصلاحات را مظلوم ميدانستم كه البته بود اما احساس ميكنم در پارهاي زمينهها دولت آقاي روحاني مظلومتر قرار گرفته است چرا كه بهانهجوييهاي ناموجهي صورت ميگيرد. نقاط قوت دولت در سياست خارجي و اقتصاد هدف قرار ميگيرد و چون چيزي ندارند شروع به بهانهگيري ميكنند.
مثلا در مورد ريزگردها، ريزگردها پديده طبيعي است كه ناشي از چرخه خشكسالي 15 ساله از يك سو، سياستهاي نادرست گذشته در تخريب تالابها و ساختن سدهاي مطالعه نشده از سوي ديگر، مشكلاتي كه در عراق بوده... عراق نزديك سه دهه است كه درگير جنگ بوده و نتوانسته كاري انجام دهد. برخي سدها كه در بالادست در تركيه و جاهاي ديگر زده شده و هورهاي عظيمي كه در عراق خشكيده كه اصلا خارج از اراده ما بوده است. تغييير آب و هوايي كه تقصير اين دولت نيست. دولت در اين زمينهها تلاش كرده و بلافاصله خانم ابتكار و وزير رفته و بيمارستان تجهيز كردهاند. در همين زمينه سياستهاي زيست محيطي بسيار خوبي داشتهايم ولي يكباره بهانهجويي ميشود و مساله ريزگرد براي تسويه حساب سياسي با خانم دكتر ابتكار قرار ميگيرد.
با وجود همه اينها در سفرهاي استاني مشخص است كه توده مردم تحت تاثير اين بيانصافيها نيستند. در سفر اخير استان اصفهان حقيقتا بايد فهم و شعور و وفاداري و آگاهي و نشاط مردم اصفهان نهايت تشكر را كرد. استقبالي كه از آقاي روحاني در اصفهان شد به گفته امام جمعه و مسئولان اصفهان كم نظير و بينظير تلقي شد. بر همين اساس تخريبگران بيهوده عرض خود ميبرند و زحمت دولت را. اميدواريم كه اين دوستان در انتقاداتشان به انصاف نزديكتر باشند.
ش.د930144ف