(روزنامه آرمان – 1395/06/01 – شماره 3117 – صفحه 7)
* نخستين بار چه كسي با شما براي تصدي وزارت ارشاد در دولت آقاي احمدينژاد صحبت كرد؟
** يكي از دلايلي كه اين مساله مطرح شد مربوط به سوابق فرهنگي بنده بود. بنده از نوجواني در نمايشنامههاي مذهبي ايفاي نقش ميكردم و به كارهاي فرهنگي و هنري علاقهمند بودم. در ابتداي انقلاب نيز در كميته فرهنگي جهاد سازندگي در مناطق محروم خدمت ميكردم. از سوي ديگر در خارج از كشور چند سال رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران بودم و همچنين در صداوسيما نيز مسئوليت داشتم. بنده مدتي نيز قائم مقام وزير علوم و رئيس دانشگاه پيام نور بودم كه در اين مدت فعاليتهاي فرهنگي گسترده و متنوعي را ساماندهي كرديم. همه اين مسائل باعث شد كه دوستان در كابينه دهم به اين نتيجه برسند كه در زمينه تصدي وزارت ارشاد با بنده صحبت كنند. نخستين بار از دفتر رئيسجمهور با بنده تماس گرفتند وچند فرم براي من ارسال كردند تا ديدگاهها و طرحهاي خود را درباره وزارت فرهنگ و ارشاد و راهكارها براي حل مشكلات فرهنگي كشور عنوان كنم. پس از آن در دفتر رئيسجمهور با برخي از افراد و از جمله آقاي شيخالاسلامي و همچنين آقاي ثمره هاشمي صحبت كرديم و ديدگاههاي خود را درباره اداره وزارت ارشاد و دغدغههاي دولت در اين زمينه مطرح كرديم. البته بنده در دوراني كه در صدا وسيما مسئوليت داشتم با آقاي ثمره هاشمي آشنايي و قرابت فكري و نظري داشتم و با ديدگاههاي يكديگر آشنا بوديم.
* در نخستين جلسهاي كه با آقاي احمدينژاد براي قبول وزارت ارشاد داشتيد چه گذشت؟دغدغههاي ايشان چه بود؟ شما با همه دغدغههاي ايشان موافق بوديد؟
** بنده با آقاي احمدينژاد در حدود يك دهه آشنايي داشتم. اين مساله به ويژه در زماني كه معاون وزارت علوم در دولت نهم شدم تداوم و گسترش بيشتري پيدا كرد. پس از مدتي نيز با نظر مثبت ايشان به عنوان قائم مقام وزارت علوم و رئيس دانشگاه پيام نور انتخاب شدم. آقاي احمدينژاد از سوابق و مسئوليتهاي بنده و به ويژه دوراني كه در مجلس نماينده بودم، شناخت كافي داشت. به همين دليل در جلسهاي كه با آقاي احمدينژاد برگزار شد، نياز به معرفي بيشتر ديدگاهها وجود نداشت و اين اتفاق رخ نداد. در اين جلسه بيشتر درباره توسعه فعاليتها، جذب هنرمندان و ديدگاههاي كلان فرهنگي و هنري كشور صحبت شد. ايشان از آمادگي براي كار شبانه روزي بيوقفه با من سخن گفت و بنده هم از اين مساله استقبال كردم كه بتوانم با تمام توان در پيشبرد اهداف نظام تلاش كنم.
* رابطه شما با آقاي احمدينژاد در طول چهار سال وزارت چگونه بود؟
** با توجه به تذكر رهبر فرزانه انقلاب در اواخر دولت نهم كه فرهنگ بايد از مظلوميت خارج شود، آقاي احمدينژاد در دولت دهم اهتمام جدي به وزارت فرهنگ و ارشاد داشت. براي نمونه در دور سوم سفرهاي استاني در تمام استانها كارگروه فرهنگ و هنر با حضور رئيسجمهور تشكيل شد كه نتايج خوبي نيز به همراه داشت. از سوي ديگر هنگامي كه پيشنهاد تشكيل شوراي عالي سينما مطرح شد آقاي احمدينژاد با اين پيشنهاد موافقت كردند و شخصا حضور فعالي در جلسات اين شورا داشتند. البته متاسفانه اين شورا در دولت آقاي روحاني متوقف شد. با تمام اين اوصاف در تمام طول چهار سالي كه بنده در وزارت ارشاد حضور داشتم ارتباط مداوم و گستردهاي بين ما وجود داشت و ايشان نگاه حمايتكننده نسبت به وزارت ارشاد داشتند.
* احمدينژاد به چه ميزان در مسئوليت شما دخالت ميكرد؟
** ايشان با توجه با شناختي كه از بنده داشت در برخي موارد صرفا نظرات خود را به عنوان كمك فكري به مجموعه مطرح ميكرد. از سوي ديگر به دليل مراجعات فراواني كه به ايشان در زمينه فرهنگي صورت ميگرفت ايشان توصيههايي نيز به وزارت ارشاد داشتند.
* شما با آقاي احمدينژاد در چه زمينههايي اختلاف نظر داشتيد؟آيا اتفاق نظر كامل بين شما وجود داشت؟
** اصل بر تفاهم و همراهي بود ولي در كارهاي اجرايي و نظرات كارشناسي طبيعي است كه اختلاف نظرهايي به وجود بيايد. به عنوان مثال در به كارگيري برخي نيروها توافق وجود نداشت. با اين وجود بنده تلاش ميكردم با كمترين اصطكاك مسائل حل شود. بنده همواره ديدگاههاي خود را به صورت دلسوزانه مطرح ميكردم. در نهايت نيز اگر آقاي احمدينژاد حاضر بود مسئوليت برخي تصميمات را برعهده بگيرد بنده پافشاري نميكردم و موجب بروز مشكل نميشدم.
* در جلسات هيات دولت به چه ميزان درباره وزارت ارشاد و دغدغههاي آن صحبت ميشد؟آيا دراين جلسات تصميمات شخصي بر تصميمات جمعي تقدم داشت؟
** در اين زمينه توجه خوبي به حوزههاي گوناگون وجود داشت. البته هميشه مباحث سينمايي به دليل تاثيرگذاري بالايي كه داشت بيشتر مطرح ميشد. در دولت دهم سازمان سينمايي تشكيل شد و شوراي عالي سينما در هيات دولت به تصويب رسيد. موضوعات مهم و اساسي فرهنگي معمولا در شوراي انقلاب فرهنگي مطرح ميشود كه البته رياست آن برعهده رئيسجمهور است. در اين زمينه خوشبختانه حمايت آقاي احمدينژاد گره گشا بود. به عنوان مثال ضوابط نشر كتاب و سند نقشه مهندسي فرهنگي كشور در اين دوره تصويب شد كه مدتها وقت شورا را به خود اختصاص داد. در اين زمينه تنها مساله اي كه بحث برانگيز بود تخصيص اعتبارات و بودجه بود. در چنين شرايطي هر كدام از اعضاي دولت خود را مدافع مجموعه خود ميدانند و به طور طبيعي بحثهاي چالشي بين برخي از اعضاي كابينه صورت ميگرفت.
* سياستهاي فرهنگي شما در چه مسائلي با دوران وزارت آقاي صفار هرندي نزديك بود و در چه مسائلي فاصله داشت؟
** سياستهاي كلي فرهنگي دولت دهم در راستاي دولت نهم قرار داشت و تفاوت زيادي بين اين دو وجود نداشت. با اين وجود شرايط هر دو دوره با هم يكسان نبود. دولت نهم بيشتر توجه خود را به تغيير ريل اصلاحطلبي به اصولگرايي كرده بود. از سوي ديگر در آغاز دولت دهم، دولت مدتي با جريان فتنه و حوادث رخ داده در انتخابات رياستجمهوري سال۸۸ روبهرو بود. اين اتفاقات در نهايت آثار خود را در مسائل فرهنگي نيز برجاي گذاشت. بدون شك نقطه تمايز دولت دهم حجم گسترده برنامهها در سراسر كشور بود. در دولت دهم بنيادها، موسسات و جشنوارههاي زيادي در كشور راهاندازي شد كه دولت آقاي روحاني در اغلب مقاطع به آنها كم لطفي كرده است.
* شما از استيضاحكنندگان عطاا... مهاجراني بوديد. چه انتقاداتي به رويكرد وزارت ارشاد در دولت اصلاحات وجود داشت و شما براي ترميم اين رويكرد چه برنامههايي در نظر داشتيد؟
** در دهه۱۳۷۰ رهبر معظم انقلاب موضوع تهاجم فرهنگي را مطرح كردند. به همين دليل شرايط آن زمان اقتضا ميكرد كه مجلس اقدامات ايجابي و سلبي مناسبي براي مقابله با اين مساله در نظر بگيرد. با اين وجود سياستهاي تساهل و تسامح آقاي مهاجراني باعث شده بود كه عدهاي خطر تهاجم فرهنگي را نوعي توهم توطئه قلمداد كنند. در اين دوران مسئوليت حوزه سينما، تئاتر، مطبوعات، موسيقي و هنرهاي تجسمي به كساني واگذار ميشد كه به مباني اسلام ناب، انقلاب اسلامي و آرمانهاي حضرت امام (ره) اعتقاد عميق و راسخ نداشتند. در اين دوران محصولات فرهنگي وارد بازار شد كه واكنش نيروهاي متدين جامعه و علما را برانگيخت و توان و انرژي كشور را مصروف نزاعها و درگيريهاي داخلي كرد. شرايط به گونه پيش رفت كه مقام معظم رهبري برخي روزنامه را پايگاه دشمن معرفي كردند. در چنين شرايطي نمايندگان مجلس پس از بينتيجه ماندن ديگر ابزارهاي نظارتي مانند تذكر وسوال، تصميم به استيضاح گرفتند و اشكالات را به صورت علني در صحن مجلس مطرح كردند. در دولت دهم سعي ما بر ترويج فرهنگ اصيل ايراني و اسلامي بود و در اين زمينه از هنرمندان و اهالي فرهنگ حمايت كرديم.
* مسائل سياسي به چه ميزان در دولت احمدينژاد بر وزارت ارشاد تاثيرگذار بود؟
** مسائل سياسي به صورت ناخودآگاه برشئونات مختلف مديريتي كشور و از جمله مسائل فرهنگي سايه گسترده است. به همين دليل بخشي از مشكلاتي كه ما در وزارت ارشاد با آن مواجه بوديم به همين مساله باز ميگشت. در ابتداي دولت دهم برخي از هنرمندان كه در فتنه۸۸ مشاركت داشتند، به دليل مشكلاتي كه با دولت مستقر داشتند در حالت قهر با وزارت ارشاد به سر ميبردند و برخي از جلسات و جشنوارهها را تحريم كرده بودند. البته برخي از اين افراد با نظام مشكل داشتند و مخالفت آنها تنها با وزارات ارشاد و دولت آقاي احمدينژاد نبود. با اين وجود به مرور زمان يخ اين عده باز شد و همكاري خود را با وزارت ارشاد از سر گرفتند. از سوي ديگر در نيمه عمر دولت دهم بين دولت و اصولگرايان اختلاف افتاده بود كه در اين مقطع زماني ما با مشكلات جديدي مواجه شده بوديم. در اين مقطع زماني عدهاي انگار به دنبال كوچكترين نقطه ضعفي بودند كه براساس آن عليه وزارت ارشاد موضعگيري كنند. اين در حالي است كه همين گروه و دسته در سه سال اخير كه وزارت ارشاد با اشكالات فراواني روبه رو بوده سكوت كرده و اگر نقدي نيز مطرح ميكنند بسيار ملايمتر از دولت گذشته بوده است.
* برخي معتقدند دوران وزارت شما يكي از سياسيترين دوران وزارت ارشاد بوده كه رئيسجمهور و نزديكانش در مسائل فرهنگي دخالت ميكردند. آيا اين مساله صحت دارد؟
** روساي جمهور همواره و در همه دورهها در مسائل فرهنگي ورود و نظرات خود را مطرح ميكردند. به همين دليل اگر در دولت دهم در مواردي رئيسجمهور مواضعي برخلاف وزير ارشاد اتخاذ ميكرد مساله جديدی نبود. درباره دخالت رئيسجمهور و نزديكان ايشان اغراق ومبالغه صورت ميگرفت. نظرات و ارجاعات ايشان غالبا در حد توصيه بود. آقاي احمدينژاد به صورت مرتب در سفرهاي استاني حضور داشتند و به همين دليل با درخواستهاي زيادي از سوي مردم مواجه بودند. بدون شك درخواستهايي كه از ايشان ميشد نسبت به روساي جمهور ديگر بيشتر بود و نكته ديگر اينكه در اين دوران دسترسي مردم به مسئولان بيشتر از دوران گذشته بود.
* شما به چه ميزان تلاش كرديد وزارت ارشاد را از مسائل سياسي دور نگه داريد و به چه ميزان در اين كار موفق شديد؟
** ما به خوبي به اين مساله آگاهي داشتيم كه پررنگشدن منازعات سياسي در اجراي برنامههاي فرهنگي و هنري اخلال ايجاد ميكند. به همين دليل بنده همواره به همكاران خود تاكيد ميكردم كه ماموريتهاي خود را بدون جنجال و هياهو انجام بدهند. با اين وجود برخي از افراد همچنان برمواضع خود در سال۸۸ پافشاري ميكردند و حاضر نبودند با وزارت ارشاد همكاري كنند. اين در حالي بود كه ما سياست جذب حداكثري را در پيش گرفته بوديم.
* از نزديكان آقاي احمدينژاد چه كساني بيشتر تمايل داشتند در مسائل وزارت ارشاد اظهارنظر كنند؟
** برنامههاي دولت در زمينههاي مختلف به اندازهاي زياد و متنوع بود كه كمتر كسي فرصت داشت به حيطه اختيارات ديگران ورود پيدا كند. با اين وجود بنده از بين نزديكان آقاي احمدينژاد با آقاي ثمره هاشمي تعامل و همكاري داشتم. از نزديكان آقاي احمدينژاد بيش از همه آقاي مشايي درباره مسائل فرهنگي اظهارنظر و موضعگيري ميكرد. دليل اين مساله نيز اين بود كه ايشان خود را يك چهره فرهنگي و صاحب نظر در اين زمينه قلمداد ميكردند.
* شما با عقايد آقاي مشايي درباره مسائلي فرهنگي و ديني موافق بوديد؟چه واكنشي به اين اظهارات نشان ميداديد؟
** آقاي مشايي به دليل سابقه مديريت سازمان ميراث فرهنگي اگر قصد داشتند اقدامي در زمينه فرهنگي انجام دهند بيشتر تلاش ميكردند از طريق اين سازمان انجام دهند. به همين دليل به ندرت اتفاق ميافتاد كه براي مجموعه وزارت ارشاد مشكلي به وجود بياورند. مديران ارشاد بيشتر از آقاي مشايي انتظار داشتند در زمينه تخصيص اعتبارات فعاليت بيشتري در دولت داشته باشد. با اين وجود در بين اطرافيان رئيسجمهور بيش از همه روي آقاي مشايي حساسيت وجود داشت. البته برخي اظهارنظرهاي ايشان مانند «مكتب ايراني» به اين حساسيتها دامن ميزد و معركه آرا ميشد. با اين وجود خط مشي و رويكرد بنده در وزارت ارشاد به شكلي بود كه حتي الامكان به مسائل حاشيهاي ورود نميكردم و به كارهاي اساسي خود ميپرداختم.
* رابطه شما با آقاي شمقدري چگونه بود؟آيا ايشان انتخاب شما بودند يا انتخاب آقاي احمدينژاد؟
** آقاي شمقدري از سينماگران شناخته شده بود كه سابقه مديريت هم داشت و در دولت نهم مشاور رئيسجمهور بود. البته شناخت بنده با ايشان درحد رسانهها بود و آشنايي قبلي با هم نداشتيم. در دولت دهم به دليل مشكلات بودجهاي كه معاونت سينمايي وزارت ارشاد پيدا كرده بود سينماي كشور نياز به يك تحول جدي داشت. از بين گزينههاي مختلف نيز ايشان بيشتر مورد حمايت آقاي احمدينژاد بودند و نظر ايشان در انتخاب آقاي شمقدري تاثيرگذار بود. در اين دوران براي نخستين بار تمام مديران سينمايي از بين سينماگران انتخاب شدند و اقدامات سخت افزاري و نرم افزاري قابل توجهي صورت گرفت. با اين وجود برخي از سينماگران كه از ديرباز با جامعه اسلامي هنرمندان مشكل داشتند سبب به وجود آمدن برخي تنشها در حوزه سينما شدند. از سوي ديگر بنده نيز با معاونان خود و از جمله آقاي شمقدري اختلاف نظرهايي داشتيم كه در جلسات برگزار شده به جمعبندي مناسب دست پيدا ميكرديم.
* برخي معتقدند وزارت ارشاد دوران شما براي آزادي مطبوعات احترام زيادي قائل نبود. اين مساله بهويژه درباره آقاي رامين معاون نظارتي وزارت ارشاد مطرح شده است. سياست وزارت ارشاد در زمان شما درباره مطبوعات چه بود؟
** شروع به كار دولت دهم با فتنه سال۸۸ مقارن شده بود. در اين مقطع زماني برخي روزنامهها تريبون و بازوي رسانهاي جنش سبز شده بودند و به آشوبها و اردوكشيهاي خياباني دامن ميزدند. اين رسانهها در اغلب مواقع به تذكرات شفاهي و كتبي وزارت ارشاد اعتنا نميكردند. در اين مقطع زماني سياست نظام بيتوجهي به مواضع افراطي برخي احزاب و سياسيون راديكال، مطبوعات وخبرگزاريهاي تندرو بود. با اين وجود برخي از احزاب مانند جبهه مشاركت و مجاهدين انقلاب كه از چارچوبهاي قانوني خارج شدند و با سياستهاي رسمي نظام مخالف بودند منحل شدند. از سوي ديگر برخي از روزنامهها كه ضوابط قانون مطبوعات را رعايت نميكردند نيز توقيف شدند كه غالبا بعد از مدت كوتاهي انتشار مجدد آنها از سر گرفته شد. البته در يك يا دو مورد مديران مسئول انگيزهاي براي انتشار مجدد روزنامه نداشتند و ظاهرا به دنبال بهانهاي براي تعطيلي ميگشتند.
* ديدگاه شما درباره عملكرد وزارت ارشاد دولت آقاي روحاني و مديريت آقاي جنتي چیست؟چه انتقاداتي به وزارت ارشاد آقاي جنتي وارد ميدانيد؟
** بنده ترجيح ميدهم در اين زمينه صحبت نكنم. با اين وجود به نظر ميرسد خبرنگاران رسانههاي مختلف وجه مشتركشان طرح اين پرسش است. درباره اقدامات ايجابي و حمايتي انتظار ميرفت كه تلاش جديتري صورت بگيرد و در عين حال وظايف نظارتي فراموش نشود. انتظار ديگر اين بود كه هشدارهاي رهبري درباره رخنه و نفوذ فرهنگي لحاظ شود، نه اينكه وضعيت به شكلي شود كه ايشان از تعبير« ولنگاري فرهنگي» استفاده كنند. به نظر ميرسد گلايه جدي معظم له از عدم اهتمام متوليان فرهنگي در اين زمينه است. به نظر من دولت اعتدال در زمينه فرهنگي همان سياستهاي فرهنگي دوران اصلاحات را دنبال ميكند. از سوي ديگر مواضع فرهنگي دولت به حزب كارگزاران سازندگي نيز نزديك است كه سخنگوي اين حزب خود را ليبرال معرفي كرد. در نتيجه اگر تعبير ليبراليسم فرهنگي در اين زمينه به كار رود دور از واقعيت نيست.
* نظر شما درباره تكخواني زنان چيست؟
** در دوران مسئوليت بنده در وزارت ارشاد براساس مقرراتي كه وجود داشت تك خواني زنان وجود نداشت اما ما با همخواني مشكلي نداشتيم. در دولت يازدهم هم مشاهده كرديم كه چند مورد از تكخواني زنان با واكنش جدي علما و متدينين مواجه شد و دست اندركاران به ناگزير آن برنامهها را متوقف و مجوز آن را لغو كردند.
* چرا كنسرتهاي موسيقي به يكباره و بدون مجوز قانوني لغو ميشوند؟
** لغو كنسرتهاي موسيقي و ديگر برنامههاي هنري در گذشته نيز وجود داشته و مساله جديدي نيست. ما تلاش ميكرديم قبل از صدور مجوز هماهنگيهاي لازم با ديگر نهادهاي تصميمگير مانند نيروي انتظامي صورت بگيرد كه كنسرتها با لغو ناگهاني مواجه نشود. به نظر ميرسد كه با تعامل هيچ گونه معضل لاينحلي وجود نداشته باشد. با اين وجود اصرار برعدم هماهنگي با ديگر مراكز و به ويژه تاكيد بر اجراي كنسرت در شهرهاي مذهبي اين شائبه را به وجود ميآورد كه عدهاي از لغو كنسرتها به دنبال بهرهبرداري سياسي هستند.
براساس آمار وزير كشور تنها يك درصد كنسرتها لغو شده است. اين در حالي است كه بازتاب اين اتفاق در رسانههاي داخلي و خارجي به شكلي بوده كه افكار عمومي احساس ميكند بيش از ۵۰ درصد از كنسرتهاي موسيقي در كشور لغو ميشود. دولت اخيرا مصوبهاي را براي تفكيك وظايف ابلاغ كرد كه به دليل اينكه نيروي انتظامي در مجموعه قوه مجريه محسوب نميشود و ماموريتها و وظايفش مانند ديگر نيروهاي مسلح از طريق رهبري ابلاغ ميشود اين مصوبه برايش لازمالاجرا نيست. بنابراين اگر اهداف و اغراض سياسي مد نظر نيست بهتر است به جاي رودر رويي نهادها، تعامل و هماهنگي سرلوحه اقدامات قرار بگيرد.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/161169
ش.د9501745