حفظ آمادگي دفاعي و نظامي کشورها را شايد بتوان مهمترين اولويت نظامهاي سياسي دانست که با هدف تأمين امنيت دنبال ميشود. اين آمادگي آنقدر اهميت دارد که بيشترين بودجه کشورها را به خود اختصاص داده است. جالب
یادداشت: حفظ آمادگي دفاعي و نظامي کشورها را شايد بتوان مهمترين اولويت نظامهاي
سياسي دانست که با هدف تأمين امنيت دنبال ميشود. اين آمادگي آنقدر اهميت
دارد که بيشترين بودجه کشورها را به خود اختصاص داده است. جالب آنکه بخش
عمده پيشرفتهاي علمي نيز در سده اخير ذيل تحقيقات نظامي حاصل شده است؛ از
این رو بين بودجه نظامي کشورها و توسعهيافتگي همبستگي مثبت و رابطه
معناداري وجود دارد. کافي است به آمار رسمي مؤسسات بينالمللي در سال ۲۰۱۵
نگاهي بيندازيم تا اين حقيقت آشکار شود که آمريکا، چين، روسيه، انگليس،
فرانسه، ژاپن و آلمان از نظر ميزان بودجه نظامي جزء ده کشور اول جهان
هستند.
فارغ از منطق برشمرده توجه به اين نکته حائز اهميت است که
اولويتهاي نظامي ـ تسليحاتي نظامهاي سياسي تناسبي با موقعيت ژئوپلیتيک و
مواضع ايدئولوژيک و سياسي آنان دارد. جمهوري اسلامي ایران در موقعيت حساسي
قرار دارد که چشم طمع قدرتهاي بزرگ بدان جلب شده است و نیز در بحرانيترين
منطقه جهان (منطقه غرب آسيا) واقع شده است.
با توجه به اینکه جمهوري
اسلامي، نظامي اسلامي است که بنيانهاي آن در تضاد با منافع استکبار جهاني و
زيادهخواهان استثمارگر تعريف شده است، از همان ابتداي پيروزي انقلاب
اسلامي با دشمنيهاي همهجانبه استکبار جهاني و صهيونيسم بينالملل روبهرو
بوده است.
با اين مقدمه بهسادگي ميتوان تعابير زير را محصول اشتباه
محاسباتي دانست که نهتنها مبتني بر واقعيت ايراد نشده، بلکه از نگاه علمي
نميتوان به آن اعتنا کرد: «اگر ميبينيد آلمان و ژاپن اين روزها محکمترين
اقتصاد دنيا را دارند، اينها بعد از جنگ جهاني دوم از اينکه نيروي نظامي
داشته باشند محروم شدند... نيروهاي نظامي بيشترين خرج کشورهاي در حال جنگ
را ميبردند و از اين رو با اين اقدام پولهايشان آزاد شد و به دنبال
کارهاي علمي و توليدي رفته و اقتصاد دانشبنيان براي خود درست کردند؛ لذا
ديگر آسيبپذير هم نيستند، اين راه در ايران باز شده است و مديران، دلسوزان
و معلمان بايد وارد اين فضا شوند، مطمئنم دوره دوم دولت روحاني ميتواند
ما را به آنجا برساند.»