13 آبان سال 58 و تسخیر لانه جاسوسی امریکا هم دارای دستاورد هایی بزرگ است و هم دارای درس هایی که نباید از یاد برد:کوتاه کردن دست امریکا از کشور ، جلوگیری از جاسوسی سازماندهی شده و گسترده که مرکز آن در سفارت امریکا قرار داشت ،مشخص شده آرمان انقلاب اسلامی ایران برای تمام دنیا و از همه مهم تر شکستن هیمنه امریکا در جهان
13 آبان سال 58 و تسخیر لانه جاسوسی امریکا هم دارای دستاورد هایی بزرگ است و هم دارای درس هایی که نباید از یاد برد:کوتاه کردن دست امریکا از کشور ، جلوگیری از جاسوسی سازماندهی شده و گسترده که مرکز آن در سفارت امریکا قرار داشت ،مشخص شده آرمان انقلاب اسلامی ایران برای تمام دنیا و از همه مهم تر شکستن هیمنه امریکا در جهان.
بعد از پیروزی انقلاب ، تنها پایگاهی که در داخل ایران برای امریکایی ها باقی مانده بود سفارت این کشور بود ،مکانی که تبدیل به یک ساختمان مجهز جاسوسی شده تا مرکز اصلی توطئه بر علیه ایران باشد
جلوگیری از تعمیق انقلاب با نفوذ در مناطق کلیدی و حساس انقلاب اسلامی ، بحران آفرینی ،تضعیف نیروهای اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد شکاف میان رهبری و مردم برنامه هایی بود که افسران سازمان سیا (CIA) در این لانه جاسوسی دنبال می کردند
در برهه وقوع حادثه مهم 13 آبان یعنی سال 58 دولت موقت سیاست خارجی خود را ابراز تمایل به ارتباط مجدد با امریکا قرار داد و به صورت علنی و غیر رسمی به دنبال این راهبرد حرکت کرد.
بازرگان در اقدامی تأمل برانگیز اكثر اعضای دولت موقت را از جناح لیبرال انتخاب كرد و درهای دولت موقت را تقریباً بر روی دیگر نیروهای انقلاب بست. لیبرالها تضاد اصلی و عامل مهم مبارزه و انقلاب را استبداد داخلی و نه استعمار خارجی میدانستند و علاوه بر آن اعتقاد به تغییر بنیادین در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی كشور نداشتند و تنها اكتفا به برخی اصلاحات سطحی را كافی میدانستند. بر همین اساس دولت موقت تنها به تعویض مهرههای كلیدی و بالای رژیم اكتفا نمود و از تغییرات بنیادین و خصوصاً از تجدید نظر در رابطه امپریالیستی و نابرابر ایران با آمریكا، پرهیز و اجتناب میكرد.
به این موضوع در كتاب خاطرات كارتر اشاراتی شده است: «مهدی بازرگان... و اعضای كابینهاش كه بیشتر آنها تحصیل كرده غرب بودند با ما همكاری داشتند. آنها از سفارت ما حفاظت میكردند و از ژنرال فیلیپ گاست... مراقبت به عمل میآوردند تا بدون خطر رفت و آمد كند و برای ما پیامهای دوستانه میفرستادند. بازرگان به طور علنی اعلام كرد كه مایل است با آمریكا روابط حسنهای داشته باشد، اما افراطیون طرفدار آیت الله خمینی برای او به صورت مشكلی درآمده بودند.» (امیررضا ستوده و حمید كاویانی، بحران 444 روزه تهران، ص 20)
«اقدامات آمریكا بر علیه جمهوری اسلامی ایران فقط به اقدامات سفارت این كشور در تهران محدود نشد. در پی اعدامهای انقلابی سران رژیم گذشته در روزهای اولیه پیروزی انقلاب، 2 تن از اعضای سنای آمریكا به نامهای جاكوب جاوتیس و هنری جكسون كه از طرفداران پروپاقرص رژیم پهلوی بودند در 27 اردیبهشت 58 (17 مه 79) قطع نامهای را از تصویب سنا گذراندند كه ایران را به خاطر این اعدامهای انقلابی با لحن شدیدی محكوم میكرد.» (پیشین ص103)
بعد از تصویب قطعنامه ضد ایرانی در سنای آمریكا، روابط دو كشور وارد مرحله تازهای شد. با این كه، قطعنامه هیچگونه ضمانت اجرایی نداشت ولی ایران آن را نشانه موضع خصمانه ایالات متحده و كاری در جهت انزوای ایران دانست.
«پس از این فعل و انفعالات دولت آمریكا به بهانه حفظ امنیت منطقه و با این ادعا كه احتمال داده میشود كه یك نفت كش در خلیج فارس ربوده شود، ناوگان خود را در تنگه هرمز به حال آماده باش درآورد.» (پیشین ص 106)
امام خمینی در 7 آبان 58 به قراردادهای استعماری بین ایران و آمریكا شدیدا اعتراض كردند. اما در مقابل دولت موقت هیچ توجهی به این اعتراضها نشان نمیداد و در پی بهبود روابط با ایالات متحده بود و در موضعگیریهای رسمی و غیر رسمی بیشترین واهمه خود را از شوروی ابراز میداشت.
حركتهای سازش كارانه دولت موقت تا به آنجا پیشرفت كه بدون اطلاع امام در روز 11 آبان 58 در جشن انقلاب الجزایر، مهدی بازرگان با برژینسكی، مشاور امنیت ملی كاخ سفید دیدار كرد و به مدت یك ساعت و نیم با او به مذاكره نشست.
برژینسكی مشاور امنیت ملی دولت كارتر برخلاف سایروس ونس، وزیر خارجه كه در برخورد با جمهوری اسلامی قائل به راهبردهای دیپلماتیك و گفتگو و مذاكره سیاسی بود، از طرفداران جدی سركوب و مداخله نظامی انقلاب و یكی از طراحان اصلی كودتای 21 بهمن 57 برای پیشگیری از انقلاب بود.
او برای پذیرش شاه در آمریكا تلاش فراوانی به عمل آورد، اما اعضای دولت موقت دوستانه به پیشواز برژینسكی رفتند و با او به گپ زدن مشغول شدند جالب این كه این ملاقات به گفته برژینسكی نه به تقاضای او بلكه به درخواست بازرگان، نخست وزیر ایران صورت گرفت.
پذیرش شاه از سوی آمریكا خشم ملت و امام را صد چندان كرد. امام كه از دولت موقت قطع امید كرده بود، در 9 آبان 58 طی سخنانی فرمودند:
«ای جوانهایی كه در مقابل توپ و تانك رفتید ای خواهرهایی كه جوانان خود را از دست دادهاید... حفظ كنید خودتان را، نهضت خودتان را حفظ كنید ننشینید دیگران برای شما كار كنند، اینها برای شما كاری نمیكنند.»
همچنین حضرت امام طی پیامی در 12 آبان 58 در اعتراض به پذیرش شاه از سوی رژیم آمریكا اعلام كردند:
«دانشگاهیان، دانشآموزان و طلاب علوم دینی با قدرت تمام مبارزه خود را علیه آمریكا گسترش دهند.»
بدنبال اعلام این مواضع از سوی حضرت امام نمایندگان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام چهار دانشگاه امیركبیر، تهران، شهید بهشتی و صنعتی شریف با تشكیل جلسهای به برنامه ریزی برای تصرف سفارت آمریكا پرداختند.
یكشنبه 13 آبان 58 (4 نوامبر 1979) در تاریخ انقلاب، تبدیل به روزی شد فراموش نشدنی که ثابت کرد که تنها راهی که در مقابل امریکا جواب می دهد نه تنها انفعال نیست بلکه ایستادگی هوشمندانه است یعنی همان حرکتی که دانشجویان انقلابی انجام دادند و البته حمایت قاطع حضرت امام از این اقدام انقلابی .
امروز هم دولت نباید به همان بلای دولت موقت دچار شود که محو هیمنه پوشالی امریکا شده و تنها چاره حل مشکلات را سازش با امریکا بداند . که البته امریکا چه در دوران دولت موقت و چه بعد ها ثابت کرد حتی اگر قول داد و امضا هم کرد به قول معرف دبه می کند چه رسد به لبخند مزورانه که نباید به آن اعتماد کرد.