غروب ۲۲ آبان ماه بود که رسانهها نوشتند، خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سوریه به شهادت رسید و ساعتی بعد آخرین گزارش محسن خزایی از اخبار سراسری پخش شد[...]
یادداشت: غروب
۲۲ آبان ماه بود که رسانهها نوشتند، خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی
ایران در سوریه به شهادت رسید و ساعتی بعد آخرین گزارش محسن خزایی از اخبار
سراسری پخش شد. شهید محسن خزایی ۴۴ ساله که مدتها در خط اول مبارزه با
تروریسم تکفیری حضور داشت و راوی پیروزیهای ملت سوریه و رزمندگان محور
مقاومت بود، در منطقه حلب و بر اثر انفجار خمپاره به قافله عشق پیوست و به
گفته نزدیکانش دعای همیشگیاش مستجاب شد. همسر شهید خزایی در اینباره
میگوید: «شهادت آرزوی محسن بود و همیشه میگفت برایم دعا کنید تا شهید
شوم، و چه افتخاری بالاتر از اینکه همسرم فدای حضرت زینب(س) شده است.»
خواهر این شهید عزیز نیز میگوید: «برادرم هر بار که از سوریه به ایران
میآمد، بیقرار بود و به ما میگفت، باید به سوریه برگردم تا به آرزویم
برسم.»
اما آنچه در این میان و در روزهای گذشته موجب دلگیری و ناراحتی
شده است و البته انتقادهای فراوانی را برانگیخته است، عدم توجه درخور و
شایسته به خبر شهادت این مجاهد جریان رسانهای انقلاب اسلامی است، که در
این میان، بیمهری روزنامه رسمی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و بسنده
کردن به تیتری کوچک در گوشهای از صفحه اول بیش از همه به چشم آمد. روزنامه
«جامجم» در اولین روز پس از شهادت محسن خزایی عکس صفحه اول خود را به
بازیگران یک مجموعه تلویزیونی در حال ساخت اختصاص داد!! و تنها خبر کوتاه و
عکس کوچکی از شهادت محسن خزایی را در صفحه اول خود به زیر چاپ فرستاد؛
موضوعی که حتی سبب شد برخی کاربران در فضای مجازی در قیاسی معالفارق،
واکنش رسانههای خارجی در زمینه کشته شدن خبرنگارشان حین مأموریت را با
عملکرد روزنامه رسمی رسانه ملی مقایسه کنند! و به حق بپرسند چرا این شهید
مدافع حرم باید در روزنامه صدا و سیما نیز مظلوم باشد؟