تا چند سال قبل و حتی در سال های پس از وقوع بحران اقتصادی در سال 2007 میلادی، صرفا از پوست اندازی ظاهری و ایجاد اصلاحات روبنایی در اروپا سخن به میان می آمد، اما از سال 2014 میلادی، تحلیلگران نسبت به وقوع تحولات زیربنایی و سخت در اتحادیه اروپا هشدار می دهند
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری هشتم نوامبر امسال در ایالات متحده آمریکا، مولّد نگرانی های تازه ای در اتحادیه اروپا شده است. این نگرانی ها بیشتر از سوی احزاب دست راستی و سوسیالیستی سنتی اروپا که طی دهه های اخیر سکاندار قدرت در قاره سبز بوده اند، مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. هم اکنون قدرت احزاب سنتی در اروپای واحد به چالش کشیده شده است. در مقابل، ملی گرایان و مخالفان موجودیت اتحادیه اروپا در کشورهای مختلف قاره سبز امکان رشد و عرض اندام سیاسی و اجتماعی پیدا کرده اند. به راستی اروپای واحد به کدام سو می رود؟ آیا انتخاب ترامپ در آمریکا، حرکت اروپای واحد به سوی بازگشت به دوران ملی گرایی را تشدید خواهد کرد؟
هشدار معنادار نخست وزیر فرانسه
مانوئل والس، نخست وزیر فرانسه، اخیرا بار دیگر در خصوص فروپاشی اتحادیه اروپا به سران این مجموعه هشدار داده است. این در حالیست که حدود دو سال قبل نیز فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، در این خصوص به مقامات قاره سبز هشدار داده بود. رمزگشایی از هشدار اخیر نخست وزیر فرانسه چندان دشوار نیست! درگیر شدن اروپای واحد با انواع معضلات اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و سیاسی، کانون قدرت سیاسی در بروکسل (مقر اتحادیه اروپا) را نشانه گرفته است.
نشانه های گرایش شهروندان اروپایی به ملی گرایان و احزاب دست راستی افراطی خود را در جریان انتخابات پارلمانی اتحادیه اروپا در سال 2014 میلادی نشان داد. در آن آوردگاه سیاسی، بیش از 100 نماینده منتسب به جریان های راست افراطی توانستند وارد پارلمان اروپا شوند. این خود تناقضی بود که درک آن از سوی بسیاری از تحلیلگران مشکل به نظر می رسید! راه یابی مخالفان موجودیت اتحادیه اروپا به پارلمان اروپا (که نمادی از اتحاد در اروپا محسوب می شود) مسئله غامض و غیر ملموسی بود. در هر حال، گرایش شهروندان اروپایی نسبت به گذار از اروپای واحد و تمایل به ملی گرایی، در ابتدا متعاقب ناکامی سران اروپایی در حل معضلات اقتصادی و بحران مالی صورت گرفت. با افزوده شدن معضلات امنیتی در اروپا که خود را در جریان حملات تروریستی پاریس و بروکسل نشان داد، ناکامی سران اتحادیه اروپا در حل معضلات امنیتی نیز مورد توجه شهروندان کشورهای مختلف عضو اتحادیه اروپا قرار گرفت. وقوع بحران پناهجویان در سال 2015 میلادی ضربه سخت دیگری بر پیکره احزاب سنتی در اروپا بود. کشورهای اروپایی که خود از اصلی ترین حامیان گروه های تروریستی در منطقه محسوب می شدند، نتیجه حمایت غیر مستقیم و مستقیم خود از گروه های تکفیری و تروریستی را به بدترین نحو ممکن و در قالب وقوع بحران پناهجویان مشاهده کردند.
هجوم گسترده پناهجویان به مرزهای اروپا، زمینه را جهت تقویت دوباره مواضع گروه های ملی گرا فراهم ساخت. آنها با مواضع ضدمهاجرتی خود توانستند میان بخش عمده ای از جوامع اروپایی محبوبیت پیدا کنند. بنابراین، روند نزولی محبوبیت احزاب سنتی در اروپا از سال 2014 میلادی وارد فاز تازه ای شده است. هر سال که سپری می شود، این روند تسریع می شود. در این میان، انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، بدترین خبر ممکن برای سران اروپایی محسوب می شود. این واقعه سیاسی، می تواند به معنای شعله ور شدن تب پوپولیسم و ملی گرایی در اروپای واحد باشد؛ همان خصائصی که احزاب راست افراطی در مبارزات تبلیغاتی خود بر روی آن تکیه می کنند.
انتخابات اتریش، اولین آزمون اروپای واحد پس از انتخاب ترامپ
انتخابات سراسری اتریش، نخستین آزمون اروپای واحد پس از انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا محسوب می شود. در صورتی که "نوربرت هوفر"، نامزد حزب راست افراطی، (آزادی) در انتخابات ریاست جمهوری اتریش بر رقیب خود از حزب سبز یعنی "الکساندر فان در بیلن" پیروز شود، پرونده خروج اتریش از اتحادیه اروپا نیز به جریان خواهد افتاد. هم اکنون همه احزاب سنتی و اکثر شخصیت های سیاسی حاضر در صحنه سیاسی اتریش، از پیروی "الکساندر فان در بیلن " در انتخابات ریاست جمهوری اتریش حمایت می کنند. این قاعده در خصوص سران اروپایی نیز صادق است. با این حال اگر در نهایت اتفاقی مشابه ایالات متحده آمریکا در اتریش رخ دهد و هوفر بتواند در انتخابات پیروز شود، وین به کانون جدید بحران سیاسی در اروپای واحد تبدیل خواهد شد.هم اکنون آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان و دیگر سران اروپایی با وسواس خاصی تحولات سیاسی جاری در اتریش را رصد می کنند. قرار است 14 آذرماه امسال انتخابات ریاست جمهوری اتریش برگزار شود. اما سوال اصلی اینجاست که آیا اگر نامزد حزب سبز در انتخابات اتریش پیروز شود، آیا اروپای واحد دیگر با دغدغه ای در صحنه سیاسی خود مواجه نخواهد بود؟ پاسخ این سوال منفی است.
انتخابات سال 2017 فرانسه؛نگرانی اصلی سران اروپایی
موقعیت مطلوب مارین لوپن، نامزد جبهه ملی فرانسه (وابسته به جریان راست افراطی) در نظرسنجی های صورت گرفته در این کشور، به شدت سران اروپایی را نگران ساخته است. مارین لوپن کسی است که اروپای واحد را به یک زندان تشبیه کرده و رویکردی ملی گرایانه در عرصه سیاسی دارد. در صورتی که لوپن به عنوان رئیس جمهور فرانسه انتخاب شود، احتمال برگزاری همه پرسی در فرانسه بر سر خروج از اتحادیه اروپا نیز افزایش خواهد یافت. همان گونه که اشاره شد، طی ماه های اخیر لوپن توانسته است در نظرسنجی های عمومی، خود را به عنوان یکی از دو نامزد نهایی انتخابات ریاست جمهوری سال 2017 فرانسه معرفی کند. اکثر تحلیلگران مسائل فرانسه و اروپا معتقدند که در نهایت، لوپن یک پای فینال انتخابات ریاست جمهوری سال آینده خواهد بود.
وی در مرحله نهایی رقابت های انتخاباتی فرانسه، رقابت تنگاتنگی را با نامزد احتمالی جریان راست میانه (فرانسوا فیون یا آلن ژوپه) خواهد داشت. رقابتی که در آن لوپن سعی دارد با استناد به فرمول های پوپولسیستی و عوام گرایانه پیروز آن باشد. در صورتی که لوپن بتواند کاخ الیزه را فتح کند، فرانسه به جای نقطه اتکای اروپای واحد، به پاشنه آشیل اتحادیه اروپا و منطقه یورو تبدیل خواهد شد؛ موضوعی که برای سیاستمداران سنتی فرانسه یک کابوس محسوب می شود.
برگزیت؛معمایی که هنوز حل نشده است
فارغ از دغدغه هایی که مقامات اروپایی در خصوص تحولات جاری در فرانسه و اتریش دارند، موضوع خروج انگلیس از اتحادیه اروپا هنوز برای سران قاره سبز حل و فصل نشده است. پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، سران اروپایی نسبت به موضوع خروج انگلیس از اتحادیه اروپا رویکرد و نگاهی دوگانه دارند.
آنها از یک سو نمی توانند رای شهروندان انگلیسی در خصوص خروج این کشور از اروپای واحد را نادیده انگارند و از سوی دیگر، نسبت به عواقب و تبعات خروج انگلیس از اروپای واحد به شدّت نگران هستند. این نگرانی کاملا توجیه پذیر است! اگر لوپن در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده فرانسه به پیروزی دست پیدا کند و انگلیس نیز از اتحادیه اروپا خارج شود، عملا دو بازیگر اصلی اروپا یعنی لندن و پاریس به مخالفان ساختار جاری در اروپای واحد تبدیل خواهند شد. در این صورت، اتحادیه اروپا ظرفیت دو کشور انگلیس و فرانسه برای اداره خود را از دست خواهد داد. در چنین شرایطی مقامات اروپایی عملا نتوانسته اند به برداشت مشترکی در خصوص خروج انگلیس از اتحادیه اروپا دست یابند. در این میان، برخی مقامات اروپایی از خروج سخت گیرانه انگلیس از اروپا خبر می دهند و در مقابل، برخی کشورهای دیگر معتقدند باید پرونده خروج انگلیس از اروپا را حداقل تا سال آینده که پازل های سیاسی اروپای جدید چیده خواهد شد، مسکوت و معلق نگاه دارند.
نتیجه گیری
اتحادیه اروپا در معرض دگردیسی قرار دارد. شاید تا چند سال قبل و حتی در سال های پس از وقوع بحران اقتصادی در سال 2007 میلادی، صرفا از پوست اندازی ظاهری و ایجاد اصلاحات روبنایی در اروپا سخن به میان می آمد، اما از سال 2014 میلادی، تحلیلگران نسبت به وقوع تحولات زیربنایی و سخت در اتحادیه اروپا هشدار می دهند. نتیجه این تحولات می تواند بازگشت اروپا به دوران قبل از تشکیل اتحادیه و غلبه وزن ملی گرایان در جای جای قاره سبز باشد. آنچه مسلم است اینکه اروپای واحد در مرحله گذار قرار دارد؛ دگردیسی و گذاری که در سال 2017 میلادی می توان نمادها و مصادیق آن را به صورتی عینی تر مشاهده کرد./