(روزنامه اعتماد - 1395/08/18 - شماره 3668 - صفحه 11)
* لبنان كشوري با بحرانهاي مختلف است. آيا با انتخاب ميشل عون به عنوان رييسجمهور ميتوان انتظار داشت كه مسائل لبنان به سمت و سوي حل شدن برود؟ مهمترين چالشي كه هماينك عون با آن روبهرو است، چيست؟
** ميشل عون براي تصدي پست رياستجمهوري، نامزد جريان هشت مارس و به صورت اخص، نامزد حزبالله بود. در نتيجه تحولات سياسي صورت گرفته در منطقه و بالطبع آن، لبنان، ائتلاف ١٤ مارس نيز مجبور به پذيرش او به عنوان رييسجمهور شد. نخستين چالشي كه عون در اين راستا به آن روبهرو است، ايجاد يك رابطه متعادل با همه گروههاي سياسي در لبنان است. او ديگر بخشي از يك جريان سياسي نيست بلكه به عنوان رييسجمهور لبنان محسوب ميشود. او بايد از يكسو در ميان مسيحيان ماروني با جريانهاي سليمان فرنجيه و سمير جعجع رابطه داشته باشد و از سويي، هم با اهل سنت و هم شيعيان، همكاريهايش را آغاز كند. انعكاس اين روابط را ميتوان در دولت آتي لبنان مشاهده كرد و انتخاب اعضاي كابينه مهمترين و نخستين چالشي است كه ميشل عون با آن روبهرو است. او در اين راستا، سعد حريري، رهبر ائتلاف ١٤ مارس را عهدهدار نخستوزيري كرده و بايد در كنار او، كابينهاي مسنجم براي خروج لبنان از بحران تشكيل دهد.
* تركيب احتمالي اين كابينه به چه شكلي ميتواند باشد؟
** يكي از مهمترين ويژگيهاي دولت در لبنان، آن است كه ٥٠ درصد آن در اختيار مسيحيان و ٥٠ درصد آن در اختيار مسلمانان است. از ١٠٠ كرسي مسلمانان، ٤٥ درصد آن براي اهل سنت و ٤٥ درصد براي شيعيان و ١٠ درصد براي ديگر فرق اسلامي است. اين تركيب و توزيع نشان ميدهد كه قدرت در كابينه يكدست نيست و ميتوان به تعادل در آن اميدوار بود.
* روز گذشته، وزير امور خارجه ايران راهي بيروت شد و امروز رايزنيهايش را با مقامات اين كشور آغاز ميكند. سوال اين است كه با انتخاب ميشل عون به عنوان رييسجمهور لبنان، جايگاه ايران در سياست خارجي لبنان چه تغييري پيدا خواهد كرد؟
** روز گذشته، دو شخصيت وارد بيروت شدند؛ نخست، نماينده ويژه رييسجمهور سوريه و ديگري، محمدجواد ظريف. اين سفرها نشان ميدهد كه تحولات جاري در لبنان به نفع جريان مقاومت بوده است. با اين حال، سفر آقاي ظريف به معناي حمايت ايران از شرايط سياسي ايجاد شده در لبنان است. قطعا وزير امور خارجه در اين سفر، حمايت ايران از لبنان را به ميشل عون اعلام ميكند و ميگويد تهران به شكل همهجانبه در كنار بيروت است و از لبنان در برابر هرگونه دستاندازي حمايت ميكند. سفر اين مقامات، يك امتياز ويژهاي است كه قطعا در آينده روابط تاثيرگذار است و خود را نشان خواهد داد. با اين حال، آيا ميتوان لبنان را يك واحد منسجم دانست كه ايران با همه اجزاي آن در ارتباط است؟ خير؛ لبنان يك واحد متكثري است كه هرچند ما با اكثريت اجزاي آن در ارتباط هستيم ولي با بخشهايي نيز ارتباط چنداني وجود ندارد. البته تلاش ايران گسترش دامنه تعامل با تمامي جريان سياسي و مذهبي در لبنان است ولي تفاوتها و اختلافهاي بسيار در لبنان موجب ميشود تا كار براي ما چندان ساده نباشد.
* به اين اجزاي گوناگون اشاره كرديد. حزبالله متحد راهبردي ايران در لبنان است. نوع نگاه ديگر گروههاي لبناني به ايران چگونه است؟
** ميشل عون دو سال و نيم پيش از سوي حزبالله براي رياستجمهوري مطرح شده بود. سوال اين است كه چرا او در آن زمان رييسجمهور نشد ولي الان به اين مقام رسيده است؟ پاسخ اين سوال در تحولات منطقهاي است كه به سود محور مقاومت رقم خورده است. ما در شرايط جديدي هستيم كه ميتواند كمك كند تا ايران به شكل گستردهتري با جريانهاي ديگر لبناني در ارتباط باشد. حزبالله، تكيهگاه ايران در لبنان و ايران، تكيهگاه حزبالله در منطقه است ولي هماكنون مناسبات ما با گروههاي لبناني به فراتر از حزبالله كشيده شده است. ما با ميشل عون و بخشهاي مختلف مسيحيان ماروني در ارتباط هستيم و اينها، نكات جديدي است.
* ائتلاف ١٤ مارس چطور؟ آيا پذيرش عون از سوي اين ائتلاف ميتواند سرآغازي براي پذيرش ايران از سوي آنها و آغاز همكاريها باشد؟
** اختلافات ميان ائتلافهاي ٨ مارس به رهبري حزبالله و ١٤ مارس به رهبري جريان المستقبل، يك اختلاف سياسي است اما اين اختلاف سياسي، به دليل حمايت عربستان از ائتلاف ١٤ مارس، موجب شد تا فضاي سياسي لبنان قفل شود و ما با بنبست روبهرو باشيم. ما امروز شاهد هستيم ميزان تاثيرگذاري عربستان سعودي بر فضاي لبنان در جهت تشديد تضاد و افزايش فشارها كاهش يافته است كه اين مساله خود را در انتخاب رييسجمهور جديد نشان داد. اين فضاي جديد ميتواند زمينهساز مسائل ديگر در لبنان شود و فضاي همكاريها را فراهم سازد.
* در جريان انتخاب ميشل عون به عنوان رييسجمهور شاهد بوديم كه نبيه بري، رييس مجلس انتقاداتي نسبت به او داشت يا آنكه رقيب عون، سليمان فرنجيهاي است كه از چهرههاي نزديك به ائتلاف ٨ مارس است. آيا ما شاهد آرايش جديدي ميان نيروهاي سياسي در لبنان خواهيم بود؟
** من قبول ندارم كه آرايش جديد سياسي در لبنان در حال شكلگيري است. بعد از انتخاب عون به عنوان رييسجمهور، سليمان فرنجيه، گفت پيروزي عون، پيروزي ما است. در انتخاب عون، راي منفياي را در مجلس شاهد نبوديم بلكه راي سفيد داده شد. اين نشان ميدهد شرايط به گونهاي است كه فرنجيه مخالف عون نبود. از سويي، نبيه بري مخالف ميشل عون نيست بلكه او نسبت به توافق عون و حريري پيش از رسيدن به رياستجمهوري ملاحظه داشت چراكه خلاف قانون اساسي بود. براساس قانون اساسي لبنان، مجلس رييسجمهور را انتخاب ميكند و او با مشورت مجلس، فردي را از اهل سنت، مامور به تشكيل كابينه ميكند. در واقع، پيش از رسيدن به رياستجمهوري و قبل از مشورت با مجلس، وعده نخستوزيري را به سعد حريري داده بود، هرچند كه او ميدانست بزرگترين فراكسيون اهل سنت، در اختيار حريري است و اوست كه نخستوزير ميشود. راي سفيد او نيز براي احترام به قانون بود. ميزان اختلافات آنقدر محدود است كه آرايش سياسي در لبنان تغيير نخواهد كرد.
* الحريري از سوي ميشل عون مامور تشكيل كابينه شده است. وزن او در لبنان چگونه است؟
** مشيل عون بزرگترين فراكسيون مسيحيان ماروني را در مجلس لبنان دارد و حريري بزرگترين فراكسيون اهل سنت. هر دو جريان، اكثريت مهمي را در لبنان در اختيار دارند. اين يك واقعيت سياسي است كه كسي نميتواند آن را ناديده بگيرد. سوال اين است كه انتخاب عون از سوي جريان المستقبل، يك جهتگيري سياسي جديدي است يا انتخابي براساس مصالح ملي و سياسي؟ سعد حريري، پذيرش عون را براساس مصالح ملي و مبتني بر واقعيات لبنان دانسته است. ما نبايد تصور كنيم اين راي، اتحاد با حزبالله است. ما شاهد بوديم كه حزبالله هم در راي به نخستوزيري حريري، به او راي مثبت نداد. اين نشان ميدهد كه در همپيمانيهاي سياسي تغييري صورت نگرفته است.
* آيا نوع نگاه حريري به ايران نسبت به گذشته تغيير كرده است؟ آيا با حمايت او از عون، همچنان بايد او را مهره رياض در لبنان دانست؟
** سعد حريري، هم شهروند لبنان است و هم شهروند عربستان. بخش وسيعي از سرمايهاش نيز در عربستان سعودي است. اين مسائل موجب ميشود نه فقط در مسائل سياسي، بلكه منافع شهروندي و فردي نيز در گرو سعودي باشد ولي تحولات مهمي در منطقه رخ داده كه موجب شده جايگاه ايران در خاورميانه تقويت يافته و وزن سعودي كاهش يابد. اينها واقعياتي است كه هر سياستمداري نميتواند آنها را ناديده بگيرد.
* در سياست خارجي جديد لبنان، رياض از همان نفوذ و توانمندي سابق در بيروت برخوردار است؟
** حزبالله در لبنان يك جريان اصيل اجتماعي است و براساس باورهاي اعتقادي است اما جريان وابسته به حريري، يك جريان سياسي است كه با پول عربستان به وجود آمده و با ضرب و زور تبليغات رشد كرده است. از سويي، عربستان به خاطر گرفتاريهاي اقتصادياش ديگر نميتواند در لبنان سرمايهگذاري كند و لذا جريان حريري تلاش ميكند با حضور در قدرت و امكاناتي كه با حضور در آن ميتواند كسب كند، خود را حفظ كند لذا در اين شرايط، عربستان ديگر نميتواند مانند قبل، لبنان و جريانهاي لبناني را گروگان خود بگيرد.
* لبنان در همسايگي سوريه است و از آن خواه ناخواه تاثير ميپذيرد. انتخاب ميشل عون به سمت رييسجمهور لبنان چه تاثيري بر اين بحران دارد؟
** پيروزي عون، پيروزي سوريه است. از مهمترين ضرباتي كه سوريه در اين بحران خورد، ضربهاي بود كه از سوي مرزها به سمت آن روان شد. عمده سلاحها در دو سال اول بحران، از سوي مرزهاي لبنان و از طرف جريان المستقبل بود. در آن سالها، حريري نخستوزير بود. خروج لبنان از دايره دشمني، براي سوريه يك پيروزي است و ميتواند گام موثري براي خروج از بحران تلقي شود زيرا كاهش دخالت همسايگان سوريه اقدامي اساسي در حل بحران محسوب ميشود و تا وقتي اين دخالتها ادامه يابد، بحران نيز خاتمه نمييابد.
* نوع نگاه عون به اين بحران چگونه است؟
** عون چندي پيش به سوريه و ايران سفر كرد و اين نشان ميدهد كه او نسبت به محور مقاومت پايبند است. آينده عون در گرو حمايت حزبالله از اوست و او نيز از همپيماني با حزبالله خارج نخواهد شد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=59506
ش.د9502544