«بیگانه اگر وفا کند، خویش من است»؛ این ضربالمثلی است که در فرهنگ فارسی ایرانیان به کار میرود و در دیپلماسی و سیاست خارجی چند سال اخیر نیز به منزله یکی از دستاوردهای دولت مانور زیادی بر روی آن داده شده است[...]
یادداشت: «بیگانه
اگر وفا کند، خویش من است»؛ این ضربالمثلی است که در فرهنگ فارسی
ایرانیان به کار میرود و در دیپلماسی و سیاست خارجی چند سال اخیر نیز به
منزله یکی از دستاوردهای دولت مانور زیادی بر روی آن داده شده است، به
گونهای که دولت حاضر شده بسیاری از مناسبات خود را با جناحها، گروههای
سیاسی و حتی شخصیتهای داخل کشور به هم بزند تا به رسم باوفایی به بیگانه
آسیبی نرساند، اما بیوفایی بیگانه هر روز برای دولت هزینهبردار میشود؛
زیرا بیوفایی و عهدشکنی کشورهای غربی در ده ماه گذشته پس از برجام آنقدر
زیاد شده که دولت و مسئولان دستگاه دیپلماسی توان ظرفیتسازی برای غرب را
از دست دادهاند و اکنون تز برجام در حال تبدیل شدن به آنتیتز است؛ یعنی
برجام (تز) که به مثابه عملکرد بینالمللی میتوانست سبب ایجاد اعتماد مردم
ایران نسبت به آمریکا و تقویت گفتمان دولت تدبیر و امید در داخل کشور شود،
اکنون پس از بدعهدی آمریکاییها و دبه درآوردنهای متعدد و خواستههای
فراپروتکلی به ضد خودش تبدیل شده است، به گونهای که نظرسنجی طرفهای غربی
نشان میدهد، اعتماد مردم ایران پس از برجام نسبت به آمریکا و گفتمان حامی
مذاکره کمتر شده است(آنتیتز).
در این شرایط شاهد هستیم که توافقنامه
برجام با روی کار آمدن ترامپ در حال ایجاد معضلاتی بزرگتر برای کشورمان
است و شئون استقلال، اقتصاد و حیثیت سیاسی کشورمان را هدف قرار داده است.
آمریکا
و همپیمانان غربیاش برای حفظ توافق هستهای از ایران خواستهاند که
ذخیره اورانیوم غنیشدهاش را کاهش دهد تا دونالد ترامپ بتواند به برجام
وفادار بماند. این در حالی است که سقف اورانیوم غنیشده ایران در برجام ۳۰۰
کیلوگرم است و طبق طرح جدید آمریکاییها و غرب از این هم کمتر خواهد بود.
مذاکره پلکانی آمریکا پس از برجام ممکن است به شرایط بدتری نیز ختم شود؛
اما آنها به دنبال این نیستند که چراغ برجام را به یکباره خاموش کنند؛ زیرا
آنها اهرمی را برای فشار به ایران نیاز دارند که راحتتر بتوانند رفتار و
ادراک ایرانیان را مدیریت کنند.