دقت کم تئوریک دستگاه دیپلماسی با رهیافتی که نسبت به ایران طی دهه گذشته در آمریکا انباشته شده بود و سایه انداختن روش سازمان مللی (سخنرانی و تنظیم قطعنامه) بر فرآیند برجام باعث شد تا انتظارات غیر واقعی و تحلیلهای احساسمحور در ذهن بسیاری شکل گیرد و نمایش برجام مهمتر از محتوای آن شود[...]
یادداشت: «دقت
کم تئوریک دستگاه دیپلماسی با رهیافتی که نسبت به ایران طی دهه گذشته در
آمریکا انباشته شده بود و سایه انداختن روش سازمان مللی (سخنرانی و تنظیم
قطعنامه) بر فرآیند برجام باعث شد تا انتظارات غیر واقعی و تحلیلهای
احساسمحور در ذهن بسیاری شکل گیرد و نمایش برجام مهمتر از محتوای آن شود.
همانطور که از متن برجام قابل استناد است، حلوفصل موضوع هستهای، فقط
بعضی گشایشها را تسهیل میکند؛ اما طیفی از اختلافات و تحریمها باقی
میماند؛ چون آمریکا نمیتواند اهداف و افکار ایران را تغییر دهد. آمریکا
فشار خود را بر ایران ادامه میدهد و اهرم آمریکا در اینباره تحریم و حصار
است. اگر خود این ابتکار عمل را به خرج ندهیم، با شرایط جدیدی که در
آمریکا، اروپا و خاورمیانه در حال شکلگیری است، تحریم و حصار را تشدید
خواهند کرد.» این جملات نه بخشی از سرمقاله روزنامه «کیهان» است و نه تیتر
یک روزنامه «وطن امروز»، این عبارات نه در همایش منتقدان برجام که دولت و
حامیانش تلاش میکنند آنها را کاسبان تحریم و ضد برجام بخوانند، مطرح شده
است و نه قسمتی از سخنرانی منتقدانی است که از آنها به عنوان دلواپسان یاد
میشود!
این اظهارات چند سطر از مقاله تازه منتشر شده محمود
سریعالقلم، یکی از نزدیکان و مشاوران رئیس دولت یازدهم است که همان
موضوعاتی را مطرح میکند که منتقدان برنامه جامع اقدام مشترک میان ایران و
کشورهای ۵+۱ در دوران مذاکرات، توافق و پسابرجام گوشزد کردند؛ اما در دولت
به جای آنکه کسی صدای آنها را بشنود، تلاش شد تا با هیاهو آنها را به حاشیه
برانند!
حال که این سر و صداها و هیاهوها رو به پایان است و واقعیت
ماجرا در حال نمایان شدن است و حتی از زبان حامیان دولت هم شنیده میشود،
باید دید این بار نیز دولت با فرافکنی از پذیرفتن آن سر باز میزند یا با
پذیرش آن مسیر خود را در این روزهای پایانی حضور حسن روحانی در پاستور
تغییر خواهد داد!