بهمن ماه سال ۱۳۹۴ بود که رئیس دولت یازدهم در مدرسهای در منطقه ۱۶ تهران بر سر کلاسی حاضر شد و رسانهها از آن به عنوان حضور حسن روحانی بر سر کلاس تدریس «برجام» یاد کردند[...]
یادداشت: بهمن
ماه سال ۱۳۹۴ بود که رئیس دولت یازدهم در مدرسهای در منطقه ۱۶ تهران بر
سر کلاسی حاضر شد و رسانهها از آن به عنوان حضور حسن روحانی بر سر کلاس
تدریس «برجام» یاد کردند. پیش از این حضور نیز رسانههای نزدیک به دولت بر
ضرورت تدریس برجام به منزله یک سند تاریخی و بیمثال، که تاریخ به افتخار
آن خواهد ایستاد، تأکید کرده بودند و علیاصغر فانی، وزیر وقت آموزش و
پرورش از اضافه شدن موضوع برنامه جامع اقدام مشترک به درس تاریخ
دانشآموزان و اختصاص چهار ساعت درسی برای تدریس برجام خبر داده بود!
اما
حالا و پس از گذشت نزدیک به یک سال از آن مباحث و بر اساس مجموعه کامل
بدعهدیها، کارشکنیها و خلفوعدههای طرف مقابل، بهویژه دولت ایالات
متحده آمریکا، گویا اهمیت تدریس عبرتهای برجام و درس گرفتن از آن و مرور
آنچه در برجام رخ داد، نه تنها در مدارس و برای دانشآموزان بلکه برای
بسیاری از مسئولان و صاحبمنصبان در کشور بیش از پیش ضروری است.
باید
مرور و یادآوری شود زمانی در این کشور برخی از مسئولان با وجود همه
هشدارهای رهبر معظم انقلاب مبنی بر مضر بودن مذاکره با آمریکا، قابل اعتماد
نبودن دولت آمریکا، تأکید بر وجود دست چدنی در زیر دستکشی مخملین و دشمنی
بیپایان در پس لبخندهای فریبنده، با آمریکاییها دست دادند و قدم زدند و
دستاوردهای علمی کشور را که به بهای خون شهدای هستهای به دست آمده بود، با
وعدههای آمریکایی معاوضه کردند، وعدههایی که هرگز محقق نشد! باید
یادآوری کنیم و به نسلهای آینده بگوییم که در برههای یک دولت نه تنها به
دشمن اعتماد کرد بلکه با عجلهای عجیب برای دست یافتن به توافق تلاش کرد و
به جای تمرکز بر قدرت داخلی چشم به آن سوی مرزهای دوخت و با گره زدن همه
مسائل کشور به مذاکرات منتظر معجزه ماند؛ اما اکنون به اذعان همان دولت
نتیجه همه اینها شد تقریباً هیچ!!