تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۱  ، 
کد خبر : ۲۹۷۱۶۹

فرصت‌ها و چالش‌هاي بهار عربي براي رژيم صهيونيستي (بخش دوم و پاياني)

(روزنامه اطلاعات – 1395/08/27 – شماره 26588 – صفحه 12)

واکاوي شکست اطلاعاتي تل‌آويو در پيش‌بيني انقلاب‌هاي عربي

ناکارآمدي در پيش بيني بروز انقلاب مردمي مصر يک هفته قبل از وقوع آن، رسوايي بزرگي براي محافل جاسوسي رژيم صهيونيستي به بار آورد.مرکز مطالعاتي الزيتونه با انتشار کتابي با عنوان سيستم امنيتي اسرائيل و انقلاب‌هاي عربي نوشته دکتر عدنان عبدالرحمان ابوعامر به بررسي فرصت‌ها و چالش‌هاي خيزش‌هاي مردمي در جهان عرب در تعامل با رژيم صهيونيستي پرداخته است.

پايگاه مطالعاتي مذکور فصل سوم اين کتاب را در معرض مطالعه عموم قرار داده است که آنچه در اين مقاله مي بينيد، ترجمه فصل سوم اين کتاب است. در اين فصل از کتاب آمده است که بعد از انقلاب‌هاي عربي محافل امنيتي و سياسي رژيم صهيونيستي به اين اعتقاد رسيدند که مرحله اي از بي‌ثباتي در خاورميانه ايجاد خواهد شد . در همين رابطه ارتش اسرائيل که مهم‌ترين خاستگاه رژيم صهيونيستي به شمار مي‌رود ، در سايه زلزله بزرگي که در جهان عرب به وقوع پيوست ، دچار تزلزل‌هاي شديدي شد ، چرا که نمي‌دانست چگونه اين خيزش‌هاي مردمي را به پايان خواهد رساند.

ناکارآمدي اطلاعاتي اسرائيل

مهم‌ترين موضوع که سرويس‌هاي امنيتي رژيم صهيونيستي در زمينه تبعات تحولات عربي به آن پرداختند ، اعتراف به اين نکته بود که اين تحولات غافلگيري کاملي براي تمامي سرويس‌هاي اطلاعاتي اسرائيل ايجاد کرد. به اين ترتيب آنها نيازمند بازبيني عميق حوادثي بودند که مي‌توانست بر مفهوم امنيتي اسرائيل تأثيرگذار باشد. چرا که سرويس‌هاي اطلاعاتي موساد و امان بروز اين تحولات را پيش‌بيني نکرده بودند و معتقد بودند که نيروهاي امنيتي در کشورهاي عربي قادر به توقف اين روند است .

شائول موفاز وزير سابق جنگ رژيم صهيونيستي در اين رابطه گفت: اسرائيل ناگهان با وضعيت جديدي در خاورميانه از خواب بيدار شد که ثبات آن را کاهش داده و خطرات پيراموني را افزايش داده است. اين واقعيت‌ها فضاي سياسي لازم را به اسرائيل مي‌دهد و متغيرات زيادي ناشي از عدم اطمينان را ايجاد مي‌کند. اتفاقاتي که در مصر رخ داد، اسرائيلي‌ها را به ياد سقوط رژيم شاه در ايران در سال 1979 انداخت، حوادث عربي ياوه‌گويي‌هاي مسئولان و فرماندهان اطلاعاتي

رژيم صهيونيستي [مبني بر قدرت بي‌نظير اطلاعاتي اسرائيل!] را نشان داد و بر ضرورت بازبيني و ارزيابي‌هاي مجدد عملکرد آنها صحه گذاشت ، چرا که اقدامات سرويس‌هاي امنيتي و کادر فعال آن باعث نشده بود پيش‌بيني‌هاي دقيقي در زمينه بروز اين حوادث ارائه شود.به اين ترتيب مي‌توان گفت انقلاب‌هاي عربي عواقب غيرقابل پيش‌بيني در ابعاد امنيتي رژيم صهيونيستي ايجاد کرد ، عواقبي که خيلي هم خوب نبود، چرا که نابساماني‌هايي را در منطقه مستقر کرد. اما باعث نشد سرويس‌هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي با اين تحولات سازگاري داشته باشند.

کميسيون روابط خارجي و امنيت داخلي پارلمان رژيم صهيونيستي در همين رابطه خواستار انجام تحقيقاتي براي بررسي شکست اطلاعاتي اسرائيل شد، چرا که حوادث انقلاب‌هاي مردمي آنها را غافلگير کرده و اسرائيل آمادگي لازم را براي تعامل با اين رويکرد نداشت. اين اشتباه در ارزيابي‌ها براي اسرائيل موضوعي نگران‌کننده به شمار مي‌رفت.

خطرات غافلگيري محافل جاسوسي اسرائيل

از زمان آغاز انقلاب‌هاي مردمي عربي نگراني‌هاي امنيتي و اطلاعاتي نسبت به فروپاشي رژيم‌هاي حامي اسرائيل و روند پرشتاب حوادث باعث شد مراکز مطالعات استراتژيک به بررسي اين نگراني‌ها پرداخته و مطالعات داخلي گسترده‌اي در سرزمين‌هاي اشغالي انجام شود. مطالعات مذکور سه رويکرد متفاوت را در ميان محافل تصميم سازي اسرائيل ايجاد کند.

- رويکرد اول اعتقاد داشت که خيزش‌هاي مردمي عربي يک حفره امنيتي واقعي براي اسرائيل به شمار مي‌رود.

- رويکرد دوم اعتقاد داشت در ابعاد امنيتي اتفاق اساسي و قابل توجهي رخ نخواهد داد.

- رويکرد سوم گرچه نسبت به خطرات امنيتي حوادث معترف بود، اما معتقد بود که اين خطرات در کوتاه‌مدت آثار خود را مشخص نخواهد کرد.

با وجود اين شکاف ، اما رويکرد کلي اسرائيلي‌ها به اين شکل بود که انقلاب‌هاي عربي پيامدهاي امنيتي خطرناکي براي آنها خواهد داشت که برخي از اين پيامدها آني خواهد بود و برخي ديگر از آنها در بلندمدت ظاهر خواهد شد. مهم‌ترين اين خطرات و نگراني‌ها عبارتند از:

1- وحشت از قدرت ارتش‌هاي عربي به ويژه مصر که بعد از اين تحولات مي‌توانست به ابزاري در دست اسلام‌گراها تبديل شود.

2- فقدان اطمينان نسبت به امکان استمرار مديريت اوضاع امنيتي در مرزهاي مصر با روشي که طي سه دهه گذشته دنبال مي‌شود، به گونه‌اي که بيشترين اطمينان و اعتماد رژيم صهيونيستي براي کنترل امنيت در مرزها به ارتش مصر سپرده شده بود.

3- نگراني نسبت به کاهش تضمين‌هاي امنيتي دولت سابق مصر براي محاصره غزه و جلوگيري از انتقال سلاح به اين منطقه.

4- نگراني از انتقال انقلاب‌هاي مردمي به اردن و تشکيلات خودگردان مي‌توانست پيامدهاي خطرناکي براي امنيت رژيم صهيونيستي داشته باشند.

شعبه اطلاعات نظامي رژيم اسرائيل يک هفته قبل از آغاز انقلاب مردمي در مصر يادداشت ويژه‌اي را به کميسيون مسائل خارجي و امنيت در پارلمان ارائه کرده و در آن تأکيد داشت که هيچ خطري دولت حسني مبارک را تهديد نمي‌کند ، اما انقلاب مردمي برخلاف پيش‌بيني‌ها و ارزيابي‌ها شکل گرفت و همين موضوع بود که باعث شد اعضاي کميسيون مذکور خواستار ايجاد کميته‌اي براي بررسي شکست اطلاعاتي رژيم اسرائيل در اين رابطه شود.

اين در حالي بود که محافل اطلاعاتي اسرائيل معتقد بودند که دولت مبارک مي‌تواند از طريق مسئولان ارشد امنيتي خود از جمله عمر سليمان قدرت را به راحتي به جمال مبارک تحويل دهد. نظريه‌پردازان اصلي اين سناريو افيف کوخاوي و عاموس يادلين دو تن از رؤساي مؤسسه اطلاعات نظامي رژيم صهيونيستي بودند که انقلاب مردمي نادرست بودن اين ارزيابي‌ها را اثبات کرد. توجيهي که از ديدگاه سرويس‌هاي جاسوسي رژيم صهيونيستي در اين زمينه مطرح شد ، اين بود که آن‌ها منابع اطلاعاتي براي کمک به تشخيص طوفان انقلاب که در حال نزديک شدن بود يا ارزيابي فرصت‌هاي موفقيت اين طوفان را نداشتند.افرايم اينبار استاد علوم سياسي دانشگاه بار ايلان معتقد است که روند تحولات جديد منطقه‌اي بعد از انقلاب غربي خطرات بي‌شماري براي اسرائيل دارد که برخي از آنها عبارتند از:‌

1-بي‌اعتمادي بيشتر نسبت به رفتار سران دولت‌هاي مجاور در قبال اسرائيل .

2-افزايش فعاليت‌هاي مسلحانه عليه رژيم صهيونيستي.

3-کاهش قدرت بازدارندگي اسرائيل و انزواي منطقه‌اي روزافزون اين رژيم.

4- تهديدات روزافزون در شرق درياي مديترانه عليه اسرائيل.

اين خطرات باعث شده بود که پيشنهادهايي براي تصميم‌سازان محافل سياسي اسرائيل در مورد نحوه تعامل با اين تغييرات ارائه شود، پيشنهادهايي که شامل موارد زير بود:

1-افزايش هزينه‌هاي نظامي رژيم اسرائيل.

2-بالا بردن حجم ارتش اسرائيل.

3-توسعه سرمايه‌گذاري‌ها در زمينه دفاع موشکي و قدرت نيروي دريايي اسرائيل.

4-جستجوي متحدان جديد منطقه‌اي و حفظ مناسبات تل‌آويو و واشنگتن و اصرار بر دفاع از مرزها در روند مذاکرات سازش احتمالي با سوريه و فلسطين.

عوامل شکست رژيم صهيونيستي در پيش بيني انقلاب‌هاي منطقه‌اي

شايد مهم‌ترين علت در شکست سرويس‌هاي جاسوسي اسرائيل نسبت به پيش‌بيني حوادث آينده جهان عرب اين بود که سرويس‌هاي مذکور در طول مدت فعاليت عليه رژيم هاي عربي همچنان به دنبال نفوذ منابع اطلاعاتي خود به حلقه‌هاي تصميم گيري و مقامات ارشد اين دولت‌ها بودند، اما از آنجايي که انقلاب و ابزارهاي تحريک آن ريشه‌اي مردمي داشتند، اسرائيلي‌ها قادر به پيش‌بيني حوادث نشدند.علاوه بر اينها مي‌توان به موارد ديگري نيز اشاره کرد که باعث شکست سرويس‌هاي جاسوسي اسرائيل در پيش بيني انقلاب‌هاي عربي شده بود. ايتان بارون رئيس بخش مطالعات اين موارد را در چند نکته خلاصه مي‌کند:

1-به اعتقاد تحليلگران رويکرد رايج در مؤسسات امنيتي اسرائيل مبني بر اين نکته بود که رژيم‌هاي عربي قدرتمند بوده و مخالفان ضعيف هستند.

2- کاهش رصد سرويس‌هاي امنيتي اسرائيل نسبت به حوادث مصر از زمان امضاي معاهده کمپ ديويد و تمرکز تلاش‌ها در عرصه‌هاي فلسطين و لبنان و ايران.

3- پذيرش ديدگاه‌هاي سرويس امنيتي مصر از سوي مؤسسات جاسوسي اسرائيل مبني بر اينکه ثبات در داخل دولت مصر وجود دارد .

در نتيجه همين غافلگيري بود که واکنش مسئولان رژيم اسرائيل نسبت به اين انقلاب ها گاه با بي طرفي و گاه با مواضع انفعالي همراه بود. گاهي نيز مؤسسات امنيتي و سياسي اسرائيل در اين رابطه دچار اختلاف شده و يکديگر را متهم مي کردند. کار به جايي رسيد که کابينه اسرائيل متهم به اتخاذ سياست‌هاي نرم و قرار دادن سر خود در زير برف شد و متهم شد که ابتکار عمل را در اين رابطه در دست ندارد تا بتوانم ذخاير استراتژيک خود يعني معاهدات سازش با مصر و اردن را حفظ کرده و آنها را توسعه بخشد.

منافع رژيم صهيونيستي از حاکميت رژيم‌هاي استبدادي در منطقه

اسرائيل بر اساس استعمار و اشغالگري پايه گذاشته شده است و به ديدگاه‌هاي دموکراتيک اعتقادي ندارد، لذا روي کار آمدن دولت‌هاي دموکراتيک را خطري براي خود مي‌داند.

ثبات امنيتي و مردم شناختي

افکار عمومي رژيم صهيونيستي همچنان به سمت مناطق خاورميانه دوخته‌ شده تا سرنوشت انقلاب‌هاي مردمي در اين منطقه مشخص شود. ائتلاف‌هايي که بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم اسرائيل آن را زلزله اي مي‌خواند که رژيم‌هاي حاکميتي موجود را دچار تزلزل کرده و تهديد به ايجاد خاورميانه‌اي جديد کرده است. مشخص است که اسرائيل از زمان وقوع اين حوادث نگران است و آن را تهديدي موجوديتي بر ضد خود مي‌داند. به همين علت نسبت به سرايت اين انقلاب ها به کشورهاي ديگر نگران است.

عوامل مخالفت تل آويو با دموکراسي در جهان عرب در رويکرد اساسي در مورد ارزيابي‌هاي اسرائيل نسبت انقلاب هاي عربي قابل ارزيابي است. رويکرد امنيتي و رويکرد استعماري. همين حرکت‌ها باعث شد که اسرائيل و غرب مواضع خصمانه در قبال خيزش‌هاي مردمي در پيش بگيرند. اسرائيل بر اساس استعمار و اشغالگري پايه گذاشته شده است و به ديدگاه‌هاي دموکراتيک و حاکميت ملت‌ها اعتقاد ندارد.

اسرائيلي‌ها به دنبال بسيج کردن دولت آمريکا براي فشار به مقامات نظامي در جهان عرب بودند و استمرار مناسبات و توافق‌نامه‌هاي سازش و همکاري‌هاي امنيتي بين آنها و اسرائيلي‌ها را تضمين کند. اين روند در پايان کار به شکست انقلاب‌هاي عربي منجر شد. اسرائيلي‌ها مسائل زيادي را در مورد فوايد وجود رژيم‌هاي استبدادي براي امنيت داخلي اسرائيل مطرح کرده اند. از جمله اين افراد يورام ميتال است که معتقد است که رژيم‌هاي تماميت خواه جهان عرب مشروعيت خود را از همکاري با طرف‌هاي خارجي مي‌گيرند و به افکار عمومي توجهي قائل نيستند. همين موضوع باعث مي‌شود اعمال فشار بر آنها ساده تر باشد. يکي از مهم‌ترين عواملي که تمايل دولت‌هاي عربي براي رسيدن به سازش‌هاي سياسي با اسرائيل يا عادي سازي روابط با اين رژيم را به دنبال داشته، اين نکته است که آنها روند مذکور را رويکردي مطلوب براي دولت آمريکا ارزيابي مي‌کنند.

يکي ديگر از مسائلي که تمايل و اصرار اسرائيلي‌ها براي حفظ رژيم‌هاي استبدادي در جهان عرب را به دنبال داشت، اين بود که اوضاع ارتش‌هاي عربي از نظر تجهيزات و امکانات نظامي فاجعه‌آميز بود، اين رژيم‌هاي استبدادي تمايلي به افزايش قدرت نظامي خود نشان نمي‌دادند، چرا که بيشتر آنها بر اساس برنامه‌هاي کاري خارجي، احتمال تقابل با اسرائيل را از گزينه‌هاي خود حذف کرده بودند.

به ‌اين ‌ترتيب با وجود اينکه پرونده درگيري‌هاي عربي و اسرائيلي در مراحل اوليه در رأس اولويت‌هاي انقلاب‌هاي مردمي قرار نگرفته است، اما تمامي ارزيابي‌ها نشان مي‌دهد که اسرائيل در پايان کار بازنده اصلي اين روند خواهد بود، چرا که اين اعتقاد وجود دارد که انقلاب‌هاي مذکور در نهايت موازنه هاي رژيم اسرائيل را تغيير خواهند داد .بنا به آنچه که گفته شد نگراني اسرائيل از سرعت انقلاب هاي مردمي عربي بيشتر از استقرار دموکراسي در جهان عرب است.

اين موضوع نشان مي‌دهد که مناسب‌ترين شرايط براي آنها استمرار حاکميت رژيم‌هاي ديکتاتوري است. چرا که گسترش دامنه دموکراسي عربي باعث مي‌شود اسرائيل ديگر نتواند خود را تنها رژيم دموکراتيک در خاورميانه! معرفي کند. موضوع ديگري که باعث مي‌شود رژيم اسرائيل از انقلاب هاي مردمي بترسد، افزايش وزنه افکار عمومي در سياست‌گذاري‌هاي رسمي عربي در مراحل آينده است. به اين ترتيب دولت‌ها مجبور مي‌شود تعامل بيشتري با مطالبات مردم خود داشته باشند.بهترين نمود اين موضع گيري را مي توان در اظهارات مورخ اسرائيلي تام شيگيف ارزيابي کرد که گفته است اسرائيل همواره با شخصيت‌هاي حاکم بوده و کاري با ملت‌ها ندارد. چرا که اسرائيلي‌ها مواضع افکار عمومي عربي نسبت خود را مي‌دانند و معتقدند که در سايه افزايش وزنه آنها در تصميم‌گيري‌هاي رسمي، نه تنها روند پرشتاب مناسبات عربي اسرائيلي دستخوش تغيير مي‌شود، بلکه احتمال کاهش اين مناسبات نيز وجود دارد. به اين ترتيب ممکن است روند عادي‌سازي روابط با اسرائيل روندي معکوس به خود بگيرد.

علاوه بر اينها منافع مشترکي بين اسرائيل و بيشتر رژيم‌هاي تماميت‌خواه عربي در مبارزه با جنبش‌هاي اسلامي باعث مي‌شود در بيشتر موارد هماهنگي‌هاي امنيتي مستقيم يا غيرمستقيم بين سرويس‌هاي امنيتي و اطلاعاتي دوطرف شکل بگيرد. اين بدان معنا است که بر پايي دموکراسي در جهان عرب، ائتلافي که در حال حاضر شکل گرفته را به نابودي خواهد کشاند.

عاموس مالکا رئيس اسبق سرويس‌هاي جاسوسي نظامي رژيم صهيونيستي خواستار ايجاد تغييراتي در ديدگاه‌هاي امنيتي اسرائيل شد تا در صورت جايگزيني دولت ‌هاي دموکراتيک به جاي رژيم‌هاي تماميت‌خواه اطراف اسرائيل بتواند تأثيرگذاري بيشتري از خود نشان دهد، چرا که موجوديت دولت‌هاي مستبد، مأموريت اسرائيل در ايجاد بازدارندگي را تسهيل مي‌کرد. آنها تنها به بقاي خود مي‌انديشيدند و به اين ترتيب تمايلات آنها براي به چالش کشيدن اسرائيل کاهش پيدا مي‌کرد.

علاوه بر اينها تبديل‌ شدن کشورهاي عربي به دولت‌هاي دموکراتيک ضربه سختي به يکي از تبليغات گسترده صهيونيست‌ها وارد مي‌کرد. تبليغاتي که بني بگين وزير صهيونيست مبني بر توصيف ماهيت اسرائيل به عنوان تنها دولت دموکراتيک در منطقه! مطرح کرده بود، به اين ترتيب يکي از توجيه‌هاي اقدام اسرائيل براي جنگ بر ضد عرب ها محقق مي‌شد، چرا که تل آويو مي‌توانست به جهان اين موضوع را تفهيم کنند که يک دولت دموکراتيک و مسئول! است.

به اين ترتيب است که اسرائيل استقرار رژيم‌هاي حاکميت کنوني عربي را بهترين سناريو براي خود مي‌داند و بدترين سناريو براي تل‌آويو روي کار آمدن دولت‌هاي دموکراتيک است، چرا که در اين صورت شکاف موجود بين ملت و حاکميت به ويژه در زمينه مواضع آنها نسبت به اسرائيل کاهش پيدا مي‌کند. تل آويو به خوبي مي‌داند که افکار عمومي ملت‌هاي عربي با سياست‌هاي تجاوزطلبانه رژيم صهيونيستي عليه ملت فلسطين مخالف است، به اين ترتيب روي کار آمدن حاکميت‌هاي دموکراتيک مي‌تواند مواضع ملت را انعکاس داده و تغييرات استراتژيک در سياست‌هاي عربي در قبال اسرائيل ايجاد شده و اين کشورها از خضوع و خشوع در برابر اسرائيل به مقاومت و تقابل با آن بپردازند.

علاوه بر اينها انقلاب‌هاي عربي مي‌توانست موجب وحدت و ايجاد دموکراسي در ميان رژيم‌هاي عربي شده و قدرت آنها را افزايش دهد و در آينده‌اي نزديک يا دور فضاي بيشتري براي مقاومت در برابر اسرائيل و حتي شکست آن را فراهم کند.رؤوفين بيرکو مستشرق اسرائيلي معتقد است که ادامه حمايت از ديکتاتورهاي عرب منافع زيادي براي غرب دارد، چرا که تاريخ مشرق زمين ثابت کرده که حاکماني که از سرکوب وحشيانه عليه ملت‌هاي خود استفاده مي‌کنند، براي تضمين امنيت و ثبات مورد نياز خود در نهايت بايد منافع غرب و رژيم اسرائيل را تأمين کنند.علاوه بر آنچه که گفته شد رژيم تل‌آويو بنا به عامل اساسي به دنبال روي کار بودن حاکميت ديکتاتوري عربي است:

1-ترس اسرائيل از رسيدن اسلام سياسي به حاکميت از طريق دموکراسي.

2-برتري‌طلبي اسرائيل که همواره به دنبال مرتجع و عقب‌مانده نشان دادن عرب ها است.

همين مواضع باعث شد وقتي بعد از کودتا عليه محمد مرسي، عبدالفتاح السيسي روي کار آمد، اسرائيلي‌ها ابراز خوشحالي کنند، چرا که تنها از زاويه مسائل امنيتي به حوادث مصر نگاه مي‌کنند. در همين راستا بود که ايهود باراک وزير جنگ سابق رژيم صهيونيستي به صراحت اعلام کرد که رهبران استبدادي عربي بايد مسئوليت گسترده‌اي در حفظ ثبات منطقه از خود نشان دهند.

اقدامات تل آويو در پي انقلاب‌هاي عربي منطقه

در پي بروز انقلاب‌هاي عربي رژيم صهيونيستي مجموعه‌اي از اقدامات و سياست‌هاي داخلي و منطقه‌اي را به صورت زير اجرا گذاشت:

1- محروم کردن فلسطيني‌ها از حقوق سياسي خود و تشديد حاکميت و تسلط صهيونيست‌ها بر مردم فلسطين.

2- باقي نگهداشتن ميليون‌ها نفر در زير خط فقر در حالي که خاندان حاکم بر مصر ميلياردها دلار ثروت براي خود اندوخته کرده‌اند.

3- تقويت ساختارهاي سرويس‌هاي امنيتي و جاسوسي رژيم صهيونيستي با استفاده از بودجه‌هايي که قرار بود به بخش‌هاي بهداشت و تربيت و توسعه زيرساخت‌ها و رفاه اجتماعي اختصاص داده شود.

4- حمايت از حاکميت موروثي و برگزاري انتخابات جعلي که نمايندگان حزب حاکم در آن به رقابت با يکديگر مي‌پردازند .

ايتمار رابينوويچ عضو هيئت اسرائيلي در مذاکرات با سوريه معتقد است که عدم وضوح در تحولات منطقه‌اي ناشي از خيزش‌هاي مردمي، تهديدي براي رژيم‌هاي عربي و اسرائيل به شمار مي‌رود، به همين علت آنها تلاش مي‌کنند خود را با ثبات نگه دارند، اين در حالي است که آمريکا بخشي از موقعيت و جايگاه خود را از دست داده است، چرا که اوباما به سرعت زير پاي حسني مبارک متحد قديمي آمريکا را خالي کرد. تحولات انقلابي در کشورهاي عربي باعث شد نخبگان امنيتي اسرائيل بر ضرورت ايجاد تغييرات اساسي در ساختار و سازماندهي خود تأکيد کنند، چرا که تحولات موجود اسرائيل را مجبور مي‌کند بار ديگر ديدگاه‌هاي امنيتي خود را از نو بنيان‌گذاري کرده و تغييرات اساسي در ساختار ارتش و ماهيت آمادگي آن ايجاد کند.

دان مريدور وزير امور اقتصادي رژيم صهيونيستي در اين زمينه مي‌گويد: هر جا که انقلاب مردمي شکل بگيرد، تغييرات گسترده‌اي به وجود خواهد آمد. ثبات و تغييرات اساسي دو موضوع متناقض هستند، به اين ترتيب ثبات کامل در منطقه شکل نخواهد گرفت. وي در عين حال ابراز اميدواري کرد که اوضاع تحت کنترل باقي بماند و هرج ‌و مرج در منطقه شکل نگيرد.

https://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2016\11\11-16\19-51-47.htm&storytitle=%E6%C7%98%C7%E6%ED%20%D4%98%D3%CA%20%C7%D8%E1%C7%DA%C7%CA%ED%20%CA%E1%9D%C2%E6%ED%E6%20%CF%D1%20%81%ED%D4%9D%C8%ED%E4%ED%20%C7%E4%DE%E1%C7%C8%9D%E5%C7%ED%20%DA%D1%C8%ED

ش.د9502554

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات