تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۲  ، 
کد خبر : ۲۹۷۲۸۱

هجمه به شهرداری و سوداي فتح شورا

يکي از سناريوهاي تبليغاتي کليد خورده در آستانه انتخابات 96، هجمه به شهرداري تهران است تا با زير سوال بردن عملکرد شهردار، اولا از حضور وي در عرصه رقابت‌هاي انتخابات ریاست جمهوری جلوگيري نمايند، ثانيا بستر را براي موفقيت در انتخابات شوراها فراهم آورند.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی بصیرت/ اکبر ادراکی

هجمه به شهردار و سوداي فتح شوراانتخابات ارديبهشت ماه 1396 تنها به رياست جمهوري اختصاص ندارد، بلکه انتخابات شوراهاي شهر و روستا هرچند کم اهميت‌تر به نظر مي‌سد اما در اين دوره از حساسيت‌هايي برخوردار است که بنظر مي‌رسد شاهد رقابتي سخت و نفس گير بين جريان هاي سياسي خواهيم بود. اين رقابت تنگاتنگ بيش از هر چيز در شهرهاي بزرگ و بالاخص پايتخت خود را به نمايش خواهد گذاشت. اصلاح طلبان که در انتخابات سال 92 موفق شده بودند کرسي رياست جمهوري را در اختيار خود بگيرند، در کمال ناباوري انتخابات شوراها را در تهران از دست دادند. اين در حالي بود که اختلاف وزن در شوراي تهران بيش از دو، سه راي نبود! که موجب شد تا اداره شهرداري تهران که تاثير بسزايي بر تحولات کشور نيز دارد، براي مدت چهار سال ديگر در اختيار گزينه‌اي قرار گيرد که چندان مورد علاقه اصلاح‌طلبان نيست. اصلاح طلبان اما اين بار سوداي فتح شوراها و شهرداري تهران را در سر دارند و همه توان خود را براي موفقيت در اين ميدان به صحنه خواهند آورد و از همه سناريوهاي ممکن نيز بهره خواهند برد.

يکي از سناريوهاي تبليغاتي کليد خورده در اين راستا، هجمه به شهرداري تهران است تا با زير سوال بردن عملکرد قاليباف اولا از حضور وي در عرصه رقابت‌هاي انتخابات ریاست جمهوری جلوگيري نمايند، ثانيا بستر را براي موفقيت در انتخابات شوراها فراهم آورند. اين هجمه همه‌جانبه را در سايت‌ها و کانال هاي فعال در فضاي مجازي مي‌توان مشاهده نمود، به نحوي که روزي نيست خبري تخريبي عليه شهردار تهران توسط اصلاح طلبان انتشار نيابد. سناريوي افشاگري و سندسازي زمين‌هاي نجومي نيز جزئي از همين سناريو بود که چندماه پيش کليد خورد و تاثير بسزايي در تخريب نمايندگان اصولگراي شورا و شهردار تهران در آستانه انتخابات 96 داشت، روندي که ادامه یافته و اقدامات ديگري از اين قبيل نيز در هفته‌هاي باقي مانده تا انتخابات در حال طرحريزي و رونمایی است.

به ميدان آمدن چهره‌هاي راديکال و افراطي براي حمله به عملکرد شهرداري تهران نيز اقدام ديگري است که با ميدان آمدن افراطيوني چون ابراهيم اصغرزاده آغاز شده است. وي که خود را براي حضور در شوراي تهران آماده مي‌سازد و پيش از اين نيز سوابق مشخصی از اولين حضور خود در شوراي شهر تهران به يادگار گذاشته است!، در گفتگو با ايلنا مدعي شده که سياست‌هاي شهرداري تهران باعث ايجاد نظام طبقاتي شده است. وي اظهار مي‌دارد: «شوراي شهر تهران در حال حاضر براي ساده‌ترين پرونده‌ها که متعلق به اموال مردم تهران است ناتوان از شفاف سازي است و اين نشان مي دهد وقتي يک انتخابات ضعيف برگزار شود چه بلايي بر سر آن نهاد مدني مي آيد.»

ادعاهاي وي در ادامه شنيدني است. وي مدعي است که «سياست‌ اصلاح‌طلبان در مورد اداره شهرها نسبتاً سياست‌هاي روشني بود و منجر به تشکيل شوراها شد اما اصولگراها نسبت به شهر اساساً سياست روشني ندارند و شهر را مثل يک روستا و مسجد مي‌بينند و فکر مي‌کنند در آن مي توان به راحتي در خصوص اموال تصميم‌گيري کرد. آنها اساساً با دموکراسي به نوع ديگري برخورد مي‌کنند و دموکراسي را تزئيني مي‌بينند و شوراي شهر را يک نهاد مشورتي براي شهرداري مي‌بينند در حالي که ديد اصلاح‌طلبان اين است که شوراها بايد مقتدر باشند و حداقل نقش پارلمان شهري را ايفا کند. در انتخاب شهردار دستشان باز باشد و نظارت کنند و هرگاه شهرداري منحرف شد او را عزل کنند.»

اين اظهارات در حالي بيان مي‌گردد که تصویر عياني از عملکرد اصلاح‌طلبان پيش روي همه ناظران و افکار عمومي قرار دارد. جالب آنکه همين آقاي اصغر زاده خود از فعالين و اعضاي جنجالي شوراي شهر اول بود که مديريت آن بطور مطلق در اختيار اصلاح ‌طلبان آن هم از نوع اصيل! و راديکال قرار داشت وحضور چهره‌هايي چون عبدالله نوري، سعيد حجاريان، اصغرزاده، محمد عطريانفر، جميله کديور و ... جاي هرگونه شائبه‌اي را از بين برده بود که اين شورا، شوراي مطلوب اصلاح طلبان است! اما آنچه در عمل از اين شورا به يادگار ماند، اختلافات و درگيري‌ها و تنش‌هايي بود که خاستگاه آن را بايد در زياده خواهي اعضاي آن جستجو کرد. اولين تجربه شوراي شهر پايتخت نمونه و مصداقي شد از سياست‌زدگي و اختلافات و چند دستگي‌هايي که به هيچ وجه مويد توسعه سياسي نبود. اختلاف‌نظر دولت اصلاحات با مديريت شهري اصلاح‌طلب نيز برجسته بود. اختلافات و باندبازي‌ها در اين شورا آنقدر بالا بود که شورا حتي از انتخاب شهردار پايتخت هم ناتوان گشته و عملا کلان شهر تهران به حال خود واگذار شده بود به نحوي که مشکلات روزافزون شهری صدای اعتراضات مردم را بلند کرده بود. اين درگيري‌ها آنچنان به اوج خود رسيد که دودستگي ميان اعضاي شورا منجر به عدم تشکيل جلسات آن گرديد و تداوم اين وضعيت منجر به پايان کار پيش از موعد شورا و انحلال آن توسط هيئت حل اختلاف شد..

به واقع به تعبير يک روزنامه اصلاح‌طلب انحلال شوراها را مي‌توان "بزرگترين خودکشي سياسي دولت اصلاحات" دانست که زمينه بي‌اعتمادي و واگرايي افکار عمومي را از اين جريان فراهم کرد. همين ناکارآمدي بود که خود را در انتخابات دومين دوره شوراها نشان داد و چهره‌هاي گمنامي از ليست اصولگرايان توانستند بر رقيب پر ادعاي خود فائق آيند و اصلاح‌طلبان در کمال ناباوري شاهد فتح شوراها توسط جریان رقیب بودند.

خیز جریانات سیاسی برای شوراهای شهر و روستا در جریان مردم سالاری دینی امری پسندیده است ولیکن رقابت های سیاسی در جامعه ما و فرهنگ اصیل جامعه ایرانی باید با شاخصه های دینی و فرهنگی مردم سازگار باشد و همه جریانات سیاسی باید از تخریب، سیاه نمایی، افترا و ادعای بدون پشتوانه در رقابت شوراهای شهرو روستا در سال 96 پرهیز کنند.


نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات