(روزنامه جمهوري اسلامي – 1395/06/10 – شماره 10678 – صفحه 6)
رژیم سعودی در زمان کنونی در تنگنایی برساخته از چالشهای داخلی و خارجی قرار گرفته است؛ چالشهایی که بیش از هر چیز نتیجه سیاستهای ناپخته و ماجراجویانه این کشور است.
نزدیک به یک سال و نیم از مرگ «عبدالله بن عبدالعزیز» و به تخت نشستن برادرش «سلمان بن عبدالعزیز» در ریاض میگذرد. در این مدت کوتاه، عربستان بیش از پیش در مسایل منطقهای درگیر شده و سیاست خارجی تهاجمی را در پیش گرفته که بر درگیریهای این کشور افزوده است.
هر چند سیاست عربستان از آغاز خیزشهای عربی، به سمت نوعی عملگرایی تهاجمی گذار کرده بود اما در دوره ملک سلمان سیاست سعودیها صورتی جنگ طلبانه به خود گرفت و سبب ساز تجاوز این کشور به همسایه جنوبی یعنی یمن شد. همزمان، تصمیم گیرندگان سیاست خارجی ریاض با هدایت «محمد بن سلمان» وزیر دفاع عربستان و همچنین «عادل الجبیر» وزیر امور خارجه این کشور، روند بر هم زدن ثبات در سوریه، عراق و لبنان را به پیش میبرند. در پیش گرفتن چنین سیاست تهاجمی، پیامدهای گوناگونی برای ریاض به دنبال داشته است. عربستان همزمان در داخل نیز با دشواریهای بسیاری دست به گریبان است.
هنگامی که در سال 87 یعنی اوج بحران مالی جهانی، قیمت جهانی نفت به بالاترین سطح خود نزدیک میشد بسیاری از تحلیلگران از فرصتهای بیبدیلی سخن میگفتند که پیش روی عربستان قرار گرفته است. از ابتدای دهه نخست هزاره سوم افزایش قیمت نفت، این چشم انداز را به وجود آورد که عربستان با حجم بالای تولید خود به زودی به ثروتی افسانهای دست مییابد. بر مبنای چنین چشم اندازی، طرح ارتقای رتبه عربستان در میان 10 اقتصاد جذاب برای سرمایهگذاری مورد توجه رهبران ریاض قرار گرفت. در چارچوب این طرح، پروژههای پرهزینهای مانند ساخت شهر اقتصادی ملک عبدالله با سرمایهای معادل 100 میلیارد دلار در دستور کار قرار گرفت تا اینکه سقوط قیمت نفت این بلندپروازیها را بر باد داد و عربستان را با کسری بودجه و کاهش سرمایهگذاری خارجی مواجه ساخت.
یه گزاش ایرنا، پیش از این نیز سقوط قیمت نفت در سال 1998 (77ش) عربستان را با مشکل کسری بودجه روبرو کرده بود اما نگاهی به ارقام کسری بودجه عربستان در سال 1998 و همسنجی آن با میزان کسری بودجه سال 2015 (94ش) عمق چالشهای اقتصادی کنونی عربستان را بیشتر نمایان میسازد. عربستان در سال 1998 تنها 3.12 میلیارد دلار کسری بودجه را تجربه کرد این در حالی است که در سال 2015 میلادی میزان کسری بودجه این کشور به رقم 98 میلیارد دلار رسید و انتظار میرود در سال جاری نیز میزان کسری این کشور به رقم بیسابقه 110 میلیارد دلار برسد.
افزون بر آن، تجاوز نظامی به یمن، مداخله در بحران سوریه و ارایه کمکهای مالی گسترده به برخی کشورهای عضو اتحادیه عرب، هزینههای جاری اقتصاد عربستان را به نحو چشمگیری افزایش داده به گونهای که دولت عربستان مجبور شده است به صورت مرتب به استقراض از بانک مرکزی این کشور و همچنین برداشت از صندوق ذخیره ارزی روی آورد. این نکته را نیز باید اضافه کرد که در سال 2014، میزان ذخیره ارزی عربستان 737 میلیارد دلار بود که در سال 2015 به 600 میلیارد دلار کاهش یافت و انتظار میرود که با پایان سال 2016 ذخیره ارزی عربستان به 500 میلیارد دلار تنزل یابد.
علاوه بر کاهش قیمت نفت و کسری بودجه، عربستان با نارضایتیهای مدنی و رقابت شاهزادگان سعودی نیز مواجه است. جمعیت شیعه این کشور که در نواحی نفت خیز شرقی زندگی میکنند، سالها است که به صورت نظاممند مورد تبعیض قرار میگیرند و هرگونه اعتراض و انتقاد آنان با واکنش شدید حکومت مرکزی مواجه میشود.
همچنین، وضعیت 9 میلیون مهاجر خارجی مشغول کار در عربستان به دلیل سیاستهای تبعیض آمیز ریاض و شرایط دشوار زندگی مهاجران نوعی چالش سیاسی- اجتماعی را در عربستان پدیدار ساخته است. این مهاجران از بسیاری از حقوق انسانی بیبهرهاند و وضعیت زندگی و کار آنان مورد انتقاد سازمانهای حقوق بشری بوده است.
امروز دامنه انتقادها از حکومت پادشاهی عربستان بخش گستردهای از جمعیت مهاجر، اقلیت شیعه و حتی شهروندان سنتی این کشور را در میگیرد. بسیاری از رسانههای مستقل عربستانی که در خارج از این کشور فعالیت میکنند، شبکههای اجتماعی و نیز گردهماییهای غیردولتی به محملی برای انتقاد از سیاستهای سردمداران سعودی، نقض حقوق بشر، بحران اقتصادی داخلی و همچنین مداخلههای گسترده ریاض در منطقه تبدیل شدهاند.
در این میان، حضور صدها شاهزاده و رقابتهای منفی آنان برای کسب ثروت و قدرت نیز بر بار مشکلهای موجود افزوده است. بنابر آمارهای غیر رسمی بیش از 2500 نفر در عربستان سعودی با عنوان رسمی «شاهزاده» زندگی میکنند و میزان زیادی از درآمد ارزی این کشور به اعضای خاندان بزرگ و گسترده آل سعود اختصاص مییابد.
شاهزادگان سعودی که هر یک بخشی از ساختار هرم قدرت این کشور را شکل میدهند درون خاندان سلطنتی به ایجاد جبهه بندیهای سیاسی مختلفی دست زدهاند و به صورت پیوسته مشغول رقابتهای پیدا وپنهان با یکدیگرند. اختلاف میان اعضای خاندان سلطنتی عربستان زمانی پر رنگ شد که ملک سلمان فرزند جوان خود محمد بن سلمان را به عنوان نایب ولیعهد برگزید. به باور بسیاری از تحلیلگران، این انتخاب از رقابتهای درون نظام حکومتی عربستان حکایت دارد و به منظور تحکیم جایگاه ملک سلمان و اعضای خانواده او صورت پذیرفته است.
در کنار این چالشهای درونی، همچنان که اشاره شد عربستان خود را غرق در مشکلات خودساخته در عرصه خارجی کرده است. سیاست ماجراجویانه و تهاجمی عربستان موجب شده است این کشور در خاورمیانه در موقعیت شکنندهای قرار گیرد. هزینههای نظامی ناشی از حمله به یمن و تداوم جنگ در این کشور به نحو چشمگیری افزایش یافته که برای اقتصاد درگیر رکود عربستان بسیار گران تمام شده است. این رویداد از نظر سیاسی نیز ریاض را با انتقادهای گستردهای روبرو ساخته است.
بر پایه گزارشی که مجله «فارین پالیسی» در ابتدای سال جاری منتشر کرد، دولت عربستان ماهیانه بین 12 تا 14 میلیارد دلار به خاطر جنگ یمن متحمل هزینه میکند. این کشور برای مشروعیت بخشیدن به اقدام نظامی خود با استفاده از منابع مالی که در اختیار دارد، مشوقهای اقتصادی متعددی را به برخی از کشورهای عرب شمال آفریقا و متحدان منطقهای خود ارایه میدهد تا بتواند آنها را در این جنگ با خود همراه سازد اما بسیاری از این هزینهها جز رنج و مرگ برای مردم فقیر یمن نتیجه دیگری به همراه نداشته است.
افزون بر تجاوز به یمن، مداخلههای مداوم دولت سعودی در امور داخلی عراق، تنشهای زیادی را میان بغداد و ریاض به وجود آورده است. این موضوع در کنار هزینههای مالی فراوانی که عربستان برای پشتیبانی از مخالفان دولت «بشار اسد» در سوریه میپردازد بر دشواریهای پیش روی عربستان در منطقه افزوده است. این چالشها زمانی برای رهبران سعودی گران آمد که افزون بر موضعگیری کشورهای منتقد عربستان، برخی رسانهها و سازمانهای بینالمللی نیز انتقادهای گستردهای را از ماهیت، اهداف و چگونگی مداخلههای عربستان در کشورهای خاورمیانه مطرح کردند.
در این زمینه تا کنون شواهد و اسناد فراوانی منتشر شده است که نشان میدهد سازمانهای اطلاعاتی عربستان و دولت این کشور در تجهیز و تامین نیروی انسانی گروههای تروریستی در عراق و سوریه نقش فعالی دارند و در چند سال اخیر ریاض به عنوان پشتیبان شماره یک گروه داعش معرفی شده است.
امروز عربستان سعودی در داخل با معضلهایی نظیر بیکاری، رکود اقتصادی، کاهش نرخ رشد تولید، کسری بودجه بیسابقه، نارضایتی اقلیت شیعه از تبعیضهای حکومت مرکزی و مطالبات فزاینده برای تامین حقوق شهروندی روبرو است. این مشکلها علاوه بر اعتراضهای مردمی، انتقادهایی را نیز از جانب برخی اعضای خاندان سلطنتی به دنبال داشته است. بسیاری معتقدند با تداوم ماجراجوییهای عربستان در خارج از مرزها و دخالت در امور همسایگان، سطح نارضایتی در هرم قدرت و بدنه جامعه در حال حرکت به سمت نقطهای بازگشت ناپذیر است.
در خارج از مرزهای عربستان نیز به رغم تلاشهای بسیار و صرف هزینههای هنگفت برای ایجاد مقبولیت منطقهای و جهانی سطح انتقادها از سیاستهای ریاض به شکل بیسابقهای افزایش یافته و حتی مقامهای دولتهای متحد عربستان چون آمریکا را وادار به واکنش و انتقاد از رهبران عربستان کرده است. به این ترتیب موقعیت کنونی را باید یکی از دشوارترین تنگناهای پیش روی خاندان آل سعود به شمار آورد که نتیجه پیمودن مسیرهای بیراهه تصمیم سازی و ماجراجوییها رهبران نوظهور ریاض است.
http://jomhourieslami.net/?newsid=104347
ش.د9502789