یک سال پیش در چنین روزهایی بود که «سلمانبنعبدالعزیز» پس از مرگ عبدالله برادر ناتنیاش برتخت پادشاهی سعودی تکیه زد و این کشور را دستخوش دگرگونیهای بسیاری در داخل و خارج کرد.
این یکسال در حالی سپری شد که عربستان انبوهی از تجارب و اتفاقات تلخ و بحرانی را پشت سر نهاد؛ رخدادهایی چون جنگ فرسایشی و بینتیجه با یمن، فاجعه کشته شدن صدها حاجی در منا، تضعیف شبه نظامیان مخالف دولت سوریه و تثبیت موقعیت دولت این کشور، موفقیتهای دیپلماتیک و افزایش نقش منطقهای ایران و در ادامه قطع روابط دیپلماتیک با این کشور.
اما اینها در حالی است که رسانههای نزدیک به عربستان سعودی تصویری متفاوت از تحولات این کشور ارایه میکنند. روزنامه الحیات به مناسبت اولین سالروز پادشاهی سلمان نوشت: «یک سال قاطعیت و اراده، هویت جدید سعودی را میسازد». روزنامه الشرق الاوسط نیز ضمن برشمردن ویژگیهای رفتاری منحصر به فرد برای ملک سلمان، از وی به عنوان موسس چهارمین حکومت سعودی نام برد.
مانند این مطالب و تملق گوییها را در دیگر مطبوعات و پایگاههای اینترنتی عربستان این روزها به وفور میتوان مشاهده کرد. اما واقعیت این است که عربستان این روزها با چالشها و مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکند. مشکلاتی که آینده نه چندان روشنی پیش روی این کشور قرار داده است و حتی برخی از تحلیلگران معتقدند ممکن است این وضعیت به بهای از دست رفتن تاج و تخت برای ملک سلمان تمام شود.
این مسایل و معضلات را میتوان در عرصههای داخلی و خارجی بررسی کرد.
در عرصه خارجی میتوان به تداوم دخالتهای بینتیجه عربستان در سوریه و بحرین و از همه مهمتر جنگ با یمن اشاره کرد. درست دو ماه پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان عربستان رهبری جنگ با یمن را به دست گرفت که تا امروز نیز همچنان ادامه دارد. این نخستین جنگی است که عربستان سعودی در دهههای اخیر وارد آن شده است و به نوعی نتیجه آن برای آن کشور یک مساله حیثیتی است. این جنگ با شعار «طوفان قاطعیت» آغاز شد و این تصور ایجاد شد که ظرف چند روز سعودیها خواهند توانست با شکست دادن ارتش ضعیف یمن و نیروهای انصارالله دولت سرنگون شده عبدربه منصورهادی را به قدرت برگردانند. اما اکنون که کم کم به یکسالگی جنگ یمن نزدیک میشویم، سعودیها نتوانستهاند به اهداف خود برسند و روز به روز ناکام بودنشان در این جنگ آشکار میشود.
سعودیها نه تنها در جبهه جنگ نتوانستهاند به اهداف خود برسند بلکه به دلیل هدف قراردادن غیرنظامیان، مورد انتقاد شدید جامعه جهانی نیز قرار گرفتهاند. در این مدت بیش از 7 هزار یمنی کشته و 13 هزار تن نیز زخمی شدهاند و زیرساختهای شهری این کشور نیز بسیار آسیب دیده است.
اما یکی دیگر از ناکامیها و نگرانیهای عربستان در عرصه خارجی در یک سال اخیر، موضوع توافق هستهای میان ایران و گروه 1+5 بود. سعودیها از همان آغاز مذاکرات هستهای همسو با مقامهای رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را برای ناکام کردن روند گفت و گوهای هستهای صرف کردند و بارها با زبان هشدارآمیز نسبت به این مساله سخن میگفتند. سعودیها نگران بودند که لغو تحریمها علیه تهران و تنش زدایی در روابط ایران و غرب، قدرت این کشور را در عرصه منطقهای افزایش دهد و این برای سعودیها که همواره ایرانیها را رقیب خود در منطقه میبینند، مساله خوشایندی نبود. به گزارش ایرنا چندی پیش عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان در مصاحبه با شبکه اسکای نیوز گفت: «آزاد شدن میلیاردها دلار ثروت مسدود شده ایران، باید برای هر کشوری نگرانکننده باشد.»
حتی بسیاری اعتقاد دارند اقدام عربستان در قطع روابط دیپلماتیک با ایران گرچه در پی حمله غیرقانونی به سفارت این کشور در تهران صورت گرفت اما دلیل اصلی آن خشم عربستان از تحول در موقعیت منطقهای ایران بود.
تحولات سوریه هم در یک سال اخیر چندان همسو با سیاستها و برنامههای عربستان پیش نرفت. سعودیها در سالهای اخیر تلاش بسیاری کردند تا با تقویت جبهه مخالفان دولت سوریه، زمینه سقوط آن دولت را فراهم کنند. این در حالی است که دست کم در یک سال اخیر مسیر تحولات به سمت تقویت موقعیت دولت بشار اسد حرکت کرده است. حمله نظامی روسیه به مواضع مخالفان دولت سوریه و پیشتازی ارتش سوریه و عراق در نبرد با گروههای تروریستی همچون داعش بیش از پیش موقعیت اسد را حفظ کرد. کشته شدن زهران علوش رهبر گروه جیش الاسلام در سوریه که گفته میشود نزدیکترین گروه شبه نظامی به عربستان سعودی است یکی از رخدادهای مهم یک سال اخیر بود که به نوعی میتوان آن را در تقابل با برنامههای سعودیها در سوریه دانست.
این روزها هم گرچه فرایند گفت و گوهای صلح در سوریه آغاز شده است اما گفته میشود سعودیها چندان رغبت و تمایلی به آن ندارند چرا که اصلیترین انگیزه و هدف آنها در سوریه یعنی کنار زدن بشار اسد از قدرت به صورت پیش شرط این گفت و گوها در نظر گرفته نشده است.
تمام معضلات و مشکلات این روزهای عربستان به مواردی که گفته شد، ختم نمیشود. در عرصه داخلی هم ملک سلمان سالی پر از چالش را گذراند. افزایش تنش و درگیری میان شاهزادگان سعودی بر سر صعود به سلسله مراتب قدرت از همان روزهای نخست درگذشت ملک عبدالله و به سلطنت رسیدن ملک سلمان، اتفاق افتاد؛ درست از همان زمان که "مقرن بن عبدالعزیز" کوچکترین پسر ملک عبدالعزیز، از سمت خود که همان ولیعهدی بود، کنار گذاشته شد و محمد بن نایف جایگزین وی شد و محمد بن سلمان پسر محبوب و جوان ملک سلمان، جانشین و مشاور ولیهد و وزیر دفاع شد. این اقدام سلمان را بسیاری در راستای تلاش او برای کنار زدن نزدیکان ملک عبدالله از قدرت میدانند.
گفته میشود اکنون هم رقابت شدیدی میان محمد بن نایف و محمد بن سلمان وجود دارد. بر اساس این تغییرات، پادشاه در انتقال قدرت از نسل اول به دوم، تلاش کرد تا جایگاه محمد بن سلمان را برای آینده تضمین کند. در ضمن این مطلب نیز باید یادآور شد که محمد بن نایف هیچ پسری ندارد اما محمد بن سلمان سی ساله دو پسر دارد.
از دیگر مشکلات داخلی عربستان در یک سال اخیر میتوان به کسری بودجه بیسابقه در این کشور اشاره کرد. حدود یک ماه پیش بود که در پی اعلام بودجه، کسری بودجه بیسابقه حدود 80 میلیارد دلاری این کشور آشکار شد. روزنامه ایندیپندنت چند ماه قبل نوشته بود که عربستان میلیاردها دلار از ذخیره مالی خود را به شکل بیسابقهای برای پایین نگه داشتن بهای نفت آتش میزند و همزمان با آن نیازهای جنگ علیه سوریه و یمن را نیز تامین میکند.
در بررسی عملکرد یکساله ملک سلمان باید از خونینترین حادثه تاریخ حج هم یاد کرد که بیش از 2 هزار کشته بر جای گذاشت. هرچند عربستان سعی در فرار از مسوولیت در قبال این فاجعه خونین دارد و تلاش میکند حجاج را به علت بیانظباطی مسول این حادثه معرفی کند.
افزون بر اینها عربستان اولین سال پادشاهی ملک سلمان را در حالی به اتمام رساند که نابسامانی وضعیت حقوق بشر در این کشور نیز یکی از موضوعاتی بود که عربستان را در کانون توجه قرار داد. طبق آمار عربستان حدود 200 نفر را در یک سال اخیر اعدام کرده است که در 20 سال اخیر بالاترین رقم در این زمینه بوده است. سازمان عفو بین الملل به شدت از این مساله انتقاد کرده است.
در همین راستا اعدام چندی پیش «شیخ نمر باقر النمر» روحانی سرشناس شیعه که از مخالفان مدنی دولت عربستان محسوب میشد به شدت مورد انتقاد جامعه جهانی قرار گرفت.
رصد عملکرد یک ساله پادشاه جدید عربستان نشان میدهد، وی و همراهانش، عربستان را در مسیر بحران سازی پیش میبرند. مسالهای که سعودیها برنمی تابند این است که پس از توافق هستهای میان ایران و کشورهای 5+1 و لغو تحریمها آیندهای روشن در انتظار ایران است. پس آنها با اقداماتی نظیر اعدام یک روحانی سر شناس شیعه، سعی در انداختن آتش در انبار باروت خاورمیانه دارند تا از این مسیر، ایران را نیز وارد مسیر سیاستهای تنشزا کنند. این در حالی است که سیاست حکیمانه و همراه با آرامش ایران، این نقشه عربستان را نقش برآب کرد.
با تمام مسایلی که در مورد عملکرد یکساله ملک سلمان گفته شد باید اذعان داشت که سیاستهای عربستان سعودی چه در عرصه خارجی و چه در داخل مرزهای عربستان، بسیار متفاوت از زمان پادشاهی ملک عبدالله شده است.
آنچه همواره از سیاستهای عربستان در سالهای پیش از پادشاهی ملک عبدالله در اذهان وجود داشت، نوعی سیاست محافظه کارانه و حرکت لاک پشتی و حساب شده بود. این وضعیت اما در یک سال اخیر به کلی تغییر کرده است. عربستان در دوره ملک سلمان رفتارهای سریع و واکنشی و غیرحساب شدهای را پیش گرفته است که مهمترین نتیجه آن قرار گرفتن این کشور در ورطه بحرانهای مختلف است.
شاید به همین دلیل است که برخی از تحلیلگران، این سوال را مطرح کردهاند که آیا ملک سلمان، خاندان آل سعود را تا مرز سقوط پیش میبرد و با اقدامات بحران ساز عربستان، آیا ملک سلمان آخرین پادشاه سعودی خواهد بود؟
به نظر میرسد ادامه سیاستهای بحران ساز عربستان، گرهی از مشکلات این کشور بازنخواهد کرد و تنها راه برون رفت از وضعیت کنونی، پذیرفتن واقعیت هاست. واقعیتهایی که شاید برای عربستان تلخ باشد اما از آن گریزی ندارد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=79201
ش.د9405935