تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۵  ، 
کد خبر : ۲۹۷۵۰۸
اعتراف اندیشمند بزرگ به نبود دموکراسی در ایالات متحده

چامسکی: رؤیای آمریکایی بر باد رفت

مقدمه: نوام چامسکی، زبان‌شناس و نظریه‌پرداز آمریکایی در گفت‌وگو با پایگاه اینترنتی «تروث اوت» به مشکلاتی پرداخت که آمریکا در حال حاضر با آنها رو‌به‌رو است. او تمرکز ثروت و قدرت را در دستان نخبگان حاکم عامل اصلی مشکلات کنونی آمریکا برشمرد. وی معتقد است آمریکا از چندین جنبه در حال زوال است و این کشور در حال تبدیل شدن به تنها کشور در جهان پیشرفته است که یک نظام بهداشت و درمان کارآمد ندارد. از این رو، موضوع مربوط به ماهیت اقتصاد آمریکا و ناکارآمدی نظام سیاسی آن بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد از جمله موضوع «رویای آمریکایی» که همواره الهام‌بخش آمریکایی‌ها و مهاجران بوده است. نوام چامسکی در مصاحبه اخیر خود از پایان یافتن «رویای آمریکایی» سخن گفته است.

(روزنامه وطن امروز ـ 1395/09/23 ـ شماره 2048 ـ صفحه 15)

* شما در چندین مقاله خود رویکرد عادی در این باره را زیر سوال بردید که آمریکا یک اقتصاد سرمایه‌داری است.

** این موضوع را در نظر بگیرید که در هر زمانی یک بحران وجود دارد. از مالیات‌دهندگان خواسته می‌شود بانک‌ها و موسسات مالی مهم را نجات دهند. اگر در واقع یک اقتصاد سرمایه‌داری وجود داشته باشد چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. سرمایه‌گذارانی که سرمایه‌گذاری‌های خطرناک انجام می‌دهند و ناکام می‌مانند، در نهایت از بین خواهند رفت اما افراد ثروتمند و قدرتمند خواهان نظام سرمایه‌داری نیستند. آنها می‌خواهند زمانی که دچار مشکل می‌شوند، مالیات‌دهندگان به کمکشان بیایند. صندوق بین‌المللی پول چند سال پیش یک بررسی در ارتباط با سود بانک‌های بزرگ آمریکایی انجام داد. در این بررسی مشخص شد بیشتر سود آنها مبتنی بر سیاست بیمه دولت است.

* مطالب زیادی درباره نابرابری اقتصادی گفته و نوشته شده است؛ آیا نابرابری اقتصادی در دوره کاپیتالیستی معاصر با نابرابری اقتصادی در دوره‌های پس از برده‌داری در تاریخ آمریکا تفاوت زیادی دارد؟

** بی‌عدالتی در دوره معاصر تقریبا بی‌سابقه است. اگر به این روند نگاهی کلی بیندازیم درمی‌یابیم این دوره جزو بدترین دوره‌ها در تاریخ آمریکاست. با این حال اگر با دقت بیشتری این روند نابرابری را بررسی کنیم درمی‌یابیم این روند از ثروتی نشأت می‌گیرد که در اختیار بخش کوچکی از مردم قرار دارد. دوره‌هایی در تاریخ آمریکا وجود دارد که شبیه به دوران کنونی است اما در دوره کنونی این بی‌عدالتی بسیار شدید است، زیرا این نابرابری از ثروت نشأت می‌گیرد.

* این موضوعات چه تأثیری بر رویای آمریکایی دارد؟ آیا رویای آمریکایی از بین رفته است؟

** «رویای آمریکایی» در ارتباط با طبقه کارگری بود. شما فقیر به دنیا می‌آمدید اما با سخت کار کردن می‌توانستید از فقر خلاصی یابید و آینده‌ای بهتر را برای فرزندان خود ایجاد کنید. امکان خرید خانه، ماشین و پرداخت هزینه تحصیل فرزندان وجود داشت. همه این موضوعات از بین رفته است.

* آیا تنها نام دموکراسی برای آمریکا باقی مانده است؟

** آمریکا می‌گوید یک دموکراسی است اما این کشور به کشور سرمایه‌داران تبدیل شده است. با توجه به استانداردها همچنان جامعه‌ای باز و آزاد است اما باید درباره معنای دموکراسی صریح باشیم. در یک دموکراسی، افکار عمومی بر سیاست تأثیر می‌گذارد و سپس دولت اقدامات تعیین شده از سوی مردم را اجرایی می‌کند. در بیشتر موارد، دولت آمریکا اقداماتی را انجام می‌دهد که به نفع شرکت‌ها و موسسات مالی است. مهم است این موضوع را درک کنیم که بخش‌های مسلط و قدرتمند در جامعه تمایلی به دموکراسی ندارند. دموکراسی سبب می‌شود قدرت در دستان مردم قرار گیرد و قدرت از افراد ثروتمند گرفته می‌شود. در حقیقت، طبقه‌های قدرتمند این کشور همواره در تلاش برای یافتن راهی برای محدود کردن قدرت مردم بوده‌اند.

* تمرکز ثروت به معنای تمرکز قدرت است؛ به نظر من این یک حقیقت غیرقابل انکار است و از آنجا که سرمایه همواره به تمرکز ثروت منجر می‌شود، آیا این بدان معنا نیست که کاپیتالیسم نقطه مقابل دموکراسی است؟

** تمرکز ثروت طبیعتاً به تمرکز قدرت منجر می‌شود و این موضوع به نوبه خود سبب می‌شود قانون به نفع ثروتمندان و افراد قدرتمند باشد و بدین ترتیب، تمرکز ثروت و قدرت بیش از پیش افزایش می‌یابد. اقدامات سیاسی مختلف از قبیل سیاست مالی، قوانین مرتبط با مدیریت شرکت‌ها به منظور افزایش تمرکز ثروت و قدرت طراحی شده‌اند و این همان چیزی است که ما طی دوره نو‌لیبرال شاهد آن هستیم. این یک چرخه معیوب طی روند پیشرفت دائمی محسوب می‌شود. دولت در اینجا امنیت را برای بخش‌های قدرتمند جامعه تأمین و از آنها حمایت می‌کند و دیگر بخش‌های جامعه تجربه واقعیت ظالمانه کاپیتالیسم را دارند. از این رو، در واقع کاپیتالیسم برای تضعیف دموکراسی تلاش می‌کند.

* اجازه دهید به ایده رویای آمریکایی بازگردیم و درباره ریشه‌های نظام سیاسی آمریکا صحبت کنیم. منظورم این است که همواره بین آزادی و دموکراسی جدال وجود داشته و این روند تا امروز ادامه داشته است. از این رو، آیا رویای آمریکایی یک افسانه نیست؟

** مطمئناً اینگونه است. طی تاریخ آمریکا همواره بین فشار برای آزادی و دموکراسی از پایین و تلاش‌های نخبگان و استیلا از بالا تنش وجود داشته است. این موضوع به زمان تأسیس کشور بازمی‌گردد. بنیانگذاران کشور فکر می‌کردند نظام سیاسی آمریکا باید در دستان افراد پیش روی سیاسی قرار داشته باشد و آنها احساس می‌کردند نظام سیاسی آمریکا باید در دستان افراد ثروتمند باشد، زیرا ثروت بسیار مهم است و بدین ترتیب، ساختار نظام سازمانی آمریکا قدرت را هر چه بیشتر در اختیار سنا قرار داد که در آن روزها نهادی منتخب نبود. اعضای این نهاد را مردان قدرتمندی انتخاب می‌کردند که به مالکان ثروت و اموال خصوصی نزدیک بودند. هم‌اکنون بخشی از رویای آمریکایی براساس افسانه و بخشی از آن براساس واقعیت است. از اوایل قرن نوزدهم به بعد و تا همین اواخر، افراد طبقه کارگری از جمله مهاجران انتظار داشته‌اند با سختکوشی شرایط زندگی‌شان در جامعه آمریکا بهبود خواهد یافت و این موضوع تا حدی صحت داشت اما این موضوع در ارتباط با همه افراد جامعه آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار و زنان صدق نمی‌کند. درآمدهای پایین، افول استانداردهای زندگی، افزایش سطح بدهی‌های دانشجویان و دشوار شدن شرایط کاریابی سبب ایجاد حس ناامیدی در میان بسیاری از آمریکایی‌هایی شده است که در ارتباط با گذشته نوعی حس نوستالژی دارند. این موضوع تا حدود زیاد می‌تواند نشان دهد چرا فردی همانند دونالد ترامپ ظهور می‌کند.

* هم‌اکنون ترامپ رئیس‌جمهور منتخب آمریکاست؛ آیا انقلاب سیاسی برنی سندرز به پایان رسیده است؟

** این موضوع به ما و دیگران بستگی دارد. «انقلاب سیاسی» سندرز یک پدیده نسبتاً قابل توجه بود. من تا حدودی تعجب کردم و خوشحال بودم اما باید به خاطر داشته باشیم که واژه «انقلاب» تا حدودی گمراه‌کننده است. سندرز فردی صادق و متعهد است. سیاست‌های او سبب تعجب آیزنهاور نخواهد شد. این حقیقت که او فردی «افراطی» تلقی می‌شود نشان می‌دهد طیف نخبگان سیاسی طی دوره نولیبرالیسم به سمت راست گرایش پیدا کرده‌اند. از این رو باید تلاش شود یک حزب چپ مستقل و واقعی در آمریکا نه به عنوان حزبی که صرفا هر 4 سال یکبار سر و کله‌اش ظاهر شود بلکه یک حزبی که مداوم برای نفع عموم مردم هم در سطح انتخاباتی و هم در سطوح دیگر کار کند، به وجود‌ آید.

http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2048/15/168831/0

ش.د9502840

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات