(روزنامه شرق – 1395/10/15 – شماره 2768 – صفحه 6)
آیتالله محمدتقی مصباحیزدی دیروز گفت: «هیچ روایتی نداریم كه اطاعت از کسی که با رأی اکثریت مردم سر کار آمده، واجب و در حکم اطاعت از امام(ع) و خداوند است! آری؛ تنها در صورتی که ولیفقیه فردی را منصوب کند، اطاعتش واجب میشود». او پیشتر هم مشابه این سخنان را بر زبان رانده بود، همزمان با ریاست احمدینژاد بر دولت پیشین: «رئیسجمهور وقتی از طرف ولیفقیه نصب شد، میشود عامل او و آن پرتو قداستی که او دارد، بر این هم میتابد. وقتی شد رئیسجمهوری اسلامی، حکمش را از رهبر یعنی از جانشین امام دریافت کرد، آن قداست بر این هم میتابد، آن وقت اطاعت رئیسجمهور، اطاعت مجلس و سایر نهادهای قانونی هم میشود اطاعت خدا». این سخنان مصباحیزدی البته به دوران ماه عسل رابطه او و احمدینژاد باز میگشت. همان زمانی که پیشبینی کرده بود: «آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که {این} انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود».
شاید اگر آن ماه عسل ادامه پیدا میکرد، رئیس سابق دولت هم یکی از حاضران مراسم ٩ دی به سخنرانی مصباحیزدی بود اما اینچنین نشد. عبدالرضا داوری فعال رسانهای نزدیک به رئیس سابق دولت که به سه سال حبس قطعی محکوم شده است، دو روز پیش در چرایی حضورنیافتن احمدینژاد گفت: «جریان آقای مصباح دولت احمدینژاد را خطرناکترین دولت از صدر اسلام تاکنون دانستند و جریانهایی که الان پرچمدار جریان اصولگرایی هستند، در دوران دولت سابق بدترین حملات را به آقای احمدینژاد و همراهان ایشان با کلیدواژه جریان انحرافی داشتند، این جریانها چطور میتوانند اکنون توقع داشته باشند که احمدینژاد در همایشها و تجمعات آنها حضور پیدا کند.
حضورنداشتن جریان احمدینژاد و شخص او در برنامه پایداری و سخنرانی آیتالله مصباح بهدلیل مرزبندیهایی است که بین جریان احمدینژاد و جریان مصباح وجود دارد». مرتضی تمدن استاندار تهران در دوران احمدینژاد که همچنان رابطه حسنه خود را با رئیس سابق حفظ کرده است هم درباره دلیل حضورنیافتن احمدینژاد و یارانش در مراسمهای اصولگرایان به ایلنا گفته بود: «در کل بنای ورود به مباحث را نداریم و حضورنیافتن افراد منتسب به جریان احمدینژاد در مراسمهایی مانند ۹ دی دلیل خاصی ندارد و شاید اطلاعرسانی در این مورد صورت نگرفته است، اما به صورت کلی قصدی برای ورود به گروههای سیاسی نداریم».
انتخابی مشحون به معجزات
از همان ابتدای رویکارآمدن دولت نهم همه از پیوندهای رئیس دولت با آیتالله مصباحیزدی سخن میگفتند. آیتالله که با دولت اصلاحات زاویههای تندی داشت اما حالا بهعنوان یاور در کنار دولت جدید ایستاده بود. ابتدا هواداران احمدینژاد و فعالان ستادیاش «پروین احمدینژاد» و «عشرت شایق» و «فاطمه آلیا» بلافاصله بعد از اعلام آرا برای دیدار مصباح به قم رفتند. مصباح در این دیدار گفت احمدینژاد ذخیره خداوند برای امروز ماست. بعد از گذشت یک هفته از انتخابات نهم هم خود محمود احمدینژاد به دیدار مصباحیزدی رفت تا سخنان او را رودررو بشنود. مصباح این رأیآوردن را نتیجه توسل به حضرت ولیعصر دانست و حتی در برابر انتقادهای برخی کاندیداهای ریاستجمهوری از نحوه تأمین هزینه تبلیغات انتخاباتی احمدینژاد گفت «برخی پولهایی قرض کردند تا بتوانند خرج ستادهای احمدینژاد را بدهند».
مصباح در اولین دیدار خود با احمدینژاد پس از انتخابات گفت: «خدای متعال را شاکریم که زمینه انتخاب چنین شخصیتی برای این دوره خاص از انقلاب را فراهم کرد و آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که این انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود و از این رو توفیق شکر این نعمت را از خداوند خواستاریم. عنایات حضرت ولی عصر(عج) یار ملت ایران بود که به چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفخه الهی که در این زمان در جامعه ما دمیده شده و آثارش در علاقه بیشتر مردم به دین و اندیشههای اسلامی ظهور یافته، مرتبهای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام(ص) تحقق پیدا کرد و انشاءالله مرتبه کاملش در زمان ظهور حضرت ولی عصر(عج) تحقق خواهد یافت».
انتخابی که قرار بود مشحون به کرامات و معجزات شود، به انحراف خورد. کسی به درستی نمیداند اگر پای مشایی و حامیانش در کار نبود، این حمایت آیتالله از احمدینژاد ادامه مییافت یا نه؟ همزمان با طرح ادعای «جریان انحرافی» از سوی اصولگرایان، مصباحیزدی هم شگفتزده شد و گفت: «هنوز هم برای بنده این یک معماست که اینچنین آدمی با این فراست، با این هوش، با این کارآمدی، چطور شیفته یک نفری میشود که از خودش ضعیفتر است و صدها نقطه ضعف در آن قابل رؤیت است. برای بنده هنوز این معما باقی است. اما به هر حال یک واقعیت است». ٢٤ اردیبهشت ٩٠ گفت: «یک وقتی به برخی از دوستان نزدیکم گفتم که بیش از ۹۰ درصد معتقدم که او سحر شده است! این وضعیت ابدا طبیعی نیست.
هیچ آدم عاقلی چنین کارهایی نمیکند، مگر آنکه اختیار از او سلب شده باشد. این کارها هیچ توجیهی ندارند. یک وقت کسی اشتباهی میکند، آن وقت هرچه او اشتباه میکند، این فرد میآید و توجیه میکند! کسی که ١٠ تا دوست دارد، ۹ تا دوستش را میگذارد کنار و کارهای دهمی را توجیه میکند! آیا این یک کار عاقلانه است که انسان دائما به آن ۹ نفر اعتراض کند و حتی یک بار هم به آن دهمی اعتراض نکند؟ چطور همه اشتباه میکنند و کنار زده میشوند، اما این یکی میشود مطلق و هرچه میگوید درست است؟ این قضیه اصلا توجیه ندارد، اما گفتن این حرفها عوامانه است و کاری است که پیرزنها میکنند.
زن و شوهرها سر هر قضیهای که دعوا میکنند، میگویند جادو شده [خنده حضار]. حرف عامیانهای بود که بگوییم لابد او را جادو کردهاند. حرفی نبود که بشود همه جا زد، مضافا بر اینکه ما خودمان هم اهل این کارها نبودیم. نه پدرمان جادوگر بود، نه خودمان اینکاره بودیم. عقلم نمیرسید که آیا هیپنوتیزم است، سحر است، ارتباط با مرتاضان است؟ بنده اینجور چیزها را بلد نیستم، ولی میدانستم که در این قضیه، چیزی غیرطبیعی وجود دارد. دیدیم که این شخص مسئله دار، این آقا را مسخر کرده و او توی مشتش است. البته قرائن فراوانند و خود شما بیشتر از ما اطلاع دارید که حتی تأثیر نگاه و برخورد و آثار طلسمات و چیزهایی از این قبیل در کار است. البته اینها همه مسموعات هستند و بنده به چشم خودم ندیدهام».
از شهریور ٨٤ میدانست
نخستین واکنش را آیتالله، زمانی از خود نشان داد که مشایی از «دوستی مردم ایران و اسرائیل» سخن گفت.
وقتی هم که مشایی از «مکتب ایرانی» سخن گفت، بیشترین واکنش را آیتالله مصباح از خود نشان داد و بعدها گفت: «شعار ایران، شعار بهاییهاست». او در ماجرای صدور پیام احمدینژاد به مناسبت مرگ «چاوز» و «شهید» خطابکردن او، اینبار به خود احمدینژاد انتقاد کرد و گفت: «برخی به دنبال حکومت صالحان هستند، اما هوگو چاوز را امثال آن میدانند. مراقب باشید حرفهای غلط نگویند، نیایند بگویند از حکومت صالحان حرف میزنیم و رئیسجمهور ونزوئلا را مطرح کنند. ما در یک کلام قائل به اسلام، احکام اسلامی و در عمل به نایب امام زمان(عج) که همان ولیفقیه است، هستیم».
و در نهایت مصباحیزدی در گفتوگو با هفتهنامه ٩ دی اعتراف کرد که «ممکن است آنوقت که حمایت کردم، بیجا بوده، ولی الان میفهمم که نباید حمایت کنم». این در حالی است که حجتالاسلاموالمسلمین دکتر جلالی، مسئول دفتر آیتالله مصباحیزدی، مدعی شده بود که رئیس مؤسسه امام خمینی از همان سال ٨٤ میدانسته که مشایی آبروی احمدینژاد را میبرد.
به گزارش سایت «رجا»، او شهریور ٩١ در گفتوگو با سایت «ماهاننیوز» گفت: «آقای احمدینژاد تیرماه ٨٤ بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شدند و در شهریور دولت را تحویل گرفتند. در آن ایام آیتالله مصباح هرروز بعد از نماز صبح در بوستان علوی پیادهروی میکردند که برنامه هرروز ایشان بود. همان اوایل دولت، روزی بعد از نماز صبح که مشغول پیادهروی بودیم، یکمرتبه ایشان فرمودند: دو نفر آبروی آقای احمدینژاد را خواهند برد؛ یکی از آنها آقای مشایی است».
رئیس دفتر آیتالله مصباحیزدی گفته است: «به محض مطرحشدن مسئله ورود زنان به ورزشگاه، آیتالله مصباح به من گفت، سریعا به آقای دکتر تهرانی (که استاد اخلاق دولت بود) و دکتر بیریا (که مشاور امور روحانیون دولت بود) زنگ بزن، بگو بیایند اینجا. بعد دو نامه نوشتند و یکی را به آقای بیریا و یکی را به آقای تهرانی دادند که از دو کانال حتما به دست آقای احمدینژاد برسد. ما از مضمون آن نامه اطلاع نداریم چون محرمانه بود و جایی ثبت نشده است؛ البته امیدوارم از سوی دولت در جایی ثبت شده باشد، ولی بعدا ایشان گفتند من در آن نامه جریان انحراف را به آقای احمدینژاد هشدار دادم و نوشتم اطرافیان شما، شما را به زمین خواهند زد. اینگونه نبود که این مسائل به ایشان تذکر داده نشود».
به گفته جلالی، بعدها در اواخر دولت نهم، آیتالله مصباح در منزل دکتر الهام در تهران، سه جلسه دوساعته با حضور احمدینژاد برگزار کرد: «تفاوت الهامهای رحمانی از الهامهای شیطانی و راه تشخیص عرفان صحیح از کاذب و ملاکهای عرفان صحیح را به تفصیل مطرح کرد و با مطرحکردن سخنان و خاطراتی از مرحوم انصاریهمدانی و آقا شیخ عبدالکریم حائری و امثال این بزرگان، گوشزد کردند که مواظب باشید هر خبر و الهامی که به شما میشود، معلوم نیست رحمانی باشد».
اخبار حکایت از این داشت که غلامحسین الهام که زمانی عضو جبهه پایداری بود و هنوز هم به جریان پایداری و آیتالله مصباح بسیار نزدیک است، تلاش زیادی کرد تا این رابطه را ترمیم کند.
او و فاطمه رجبی یکبار دیگر، اسفندماه ٩١ به دیدار آیتالله رفتند و سعی کردند تا نظر آیتالله را نسبت به احمدینژاد تغییر دهند، اما «امیر محبیان»، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، همان زمان در گفتوگویی اعلام کرد: «شنیدهام آخرین تلاشها برای آشتی میان احمدینژاد و آیتالله مصباح شکست خوردهاست».
http://www.sharghdaily.ir/News/111667
ش.د9503375