يکسال از اجراييشدن برجام ميگذرد. فارغ از دستاوردهاي اين توافق در حوزههاي سياست خارجي (بهبود رابطه ايران با جهان)، سياست بينالملل (تقويت رويههاي صلحآميز براي حلوفصل مناقشات بينالمللي) و حوزه اقتصادي (بهبود معاملات تجاري، بانک، بيمه و...)، تأثير بادوام ديگري هم در سياست داخلي ايران گذاشته است و آن اينکه در شرايط فعلي ايران و در ميان نيروهايي که امکان و فرصت سياستورزي قانوني دارند، برجام آن شکاف هويتياي است که نيروهاي سياسي در دو سوي آن تعريف و معنايابي ميشوند. چنين بياني به معناي تأثير مستقل سياست خارجي بر سياست داخلي است.
سانتريفيوژ بچرخد؛ چرخ زندگي مردم هم بچرخد
«سانتريفيوژ بچرخد؛ چرخ زندگي مردم هم بچرخد» اين شعار معروف حسن روحاني در مبارزات انتخابات رياستجمهوري بوده؛ چنين شعاري در بطن خود نشانه ظهور عصر جديدي بود؛ عصري که در آن، حسن روحاني، عضو ارشد جامعه روحانيت مبارز- بهعنوان يکي از دو تشکل ريشهدار اصولگرايان- شعاري سر داده بود که نسبتهاي وثيقي با شعارهاي اصلاحطلبان داشت. چنين گفتاري البته نمود خودش را در ميان اصولگرايان داشت؛ آن زمان که بسياري از اصولگرايان- در کنار اصلاحطلبان- از حسن روحاني حمايت کردند. حتي وجود اين شکاف هويتي، کار را تا به آنجا پيش برد که علياکبر ولايتي، اصولگراي نامزد رياستجمهوري يازدهم، در مناظرات انتخابي به همجناحي خود، سعيد جليلي- بهعنوان نماد وضع موجود ايران در آن مقطع- تاخت که «ديپلماسي اين نيست که انسان برود مقابل کشورهاي ديگر خطابه بخواند و در مصاحبه مطبوعاتي، مطالب خود را بيان کند. ديپلماسي اين نيست که ما در يک طرف بنشينيم و آنها در طرف مقابل بنشينند و ما حرف مشخصي را بزنيم بدون آنکه اقدامات ديگري در خارج از آن انجام دهيم.» چنين بياني به اين معنا بود که گرچه ولايتي در ظاهر رقيب روحاني به حساب ميآيد اما در حقيقت، تمام دعواي رياستجمهوري يازدهم بر سر مذاکره يا منازعه با جهان است.
ظهور دلواپسان
«دلواپسان» مفهوم تازه و حتي نيروي سياسي جديدي بود که با شروع مذاکرات هستهاي در دولت يازدهم اعلام موجوديت کرد. تعدادي از منتقدان مذاکرات هستهاي روز 13 ارديبهشت سال 93 در سفارت سابق آمريکا در همايشي اعلام کردند که «ما دلواپسيم». محور اين همايش، مخالفت با توافق هستهاي ژنو بود. مهمترين تأثيري که ظهور چنين نيرويي در عرصه سياست داخلي ايران برجاي گذاشت، اين نکته بود که به تعبير صادق زيباکلام، براي اولينبار در تاريخ جمهورياسلامي ايران گروهي سياسي فرصت يافتهاند که سياست خارجي رسمي ايران را به نقد بکشند. به عقيده اين دسته از تحليلگران، تا قبل از ظهور دلواپسان، حوزه سياست خارجي، حوزهاي «نخبگاني» و تابع سياستهاي کلان نظام بود و نيروها و جناحهاي سياسي چندان حق ورود و چالش و چند و چون دراينزمينه را نداشتند اما با اعلام موجوديت دلواپسان، موضوعات مرتبط با سياست خارجي نيز به ديگر موضوعات مورد چالش داخلي اضافه شد؛ البته اين گروه از تحليلگران چنين تغييري را مثبت ارزيابي ميکنند و معتقد هستند که تداوم اين رويه ميتواند در نهايت به سود منافع ملي ختم شود.
برجاميان و نابرجاميان
با گذشت زمان، شکافي که حول منازعه و مصالحه با جهان شکل گرفته بود، عميقتر شد بهطوريکه سعيد حجاريان رقابت شکلگرفته در آستانه انتخابات مجلس دهم را نه در دوگانه اصلاحطلبان/ اصولگرايان که در شکاف برجاميان/ نابرجاميان تعريف کرد. شاهد چنين تحليلي هم اين بود که اعضاي ليستهایي که به ليست اميد معروف شدند، جمعي از اصولگرايان و اصلاحطلباني بودند که همگي در يک معنا مشترک بوده و آن اينکه از سياست هستهاي دولت يازدهم حمايت ميکردند. با همين استراتژي است که حتي علي لاريجاني و کاظم جلالي اصولگرا در يک ليست کنار محمدرضا عارف و باقي اصلاحطلبان و معتدلين نشستند.
تأثير سياست خارجي بر سياست داخلي
متون کلاسيک سياست خارجي و روابط بينالملل، سياست خارجي را تداوم سياست داخلي ميدانند. اين متون معتقد هستند که کشورها سياستهايي را در عرصه سياست خارجي خود اعمال ميکنند که ناشي از گرايش و نيروهاي سياسي داخلي باشد. چنين روندي در دهه اول انقلاب قابلمشاهده است، به اين معنا که اگر سياست خارجي ايران در اين دهه در راستاي «بسط عدالت» و «صدور انقلاب» تنظيم ميشد، از آن سبب بود که امواج انقلابيگري فضاي آن روزهاي ايران را درنورديده بود اما پس از عبور از دهه اول انقلاب، اين ديگر سياست خارجي است که به نيروهاي داخلي هويت ميدهد؛ به اين معنا که نيروهاي سياسي داخلي بخش بزرگي از هويت خود را از مواضعي ميگيرند که در حوزه سياست خارجي اتخاذ کردهاند. اوج چنين روندي را ميتوان در فضاي سياسي اين روزها ديد. امروز هر کسي بخواهد خودش را در عرصه سياسي معرفي کند، احتمالا اول سؤالي که از او خواهد شد اين است که «درباره برجام چه نظري داري؟»
http://vaghayedaily.ir/fa/News/50838
ش.د9503672