سیاسی >>  امنیتی - دفاعی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۸  ، 
کد خبر : ۲۹۹۳۶۶

خیانت های انگلستان از دریچه "نفوذ"

غارت نفت ، جداکردن افغانستان از ایران، تحمیل قرارداد رویتر، ایجاد فرقه بابیت و بهائیت، به انحراف کشاندن انقلاب مشروطه و روی کار آوردن رضاخان،تقسیم ایران به حوزه نفوذ خود و شوروی در سال 1907 و ده‌ها مورد دیگر تنها بخشی از خیانت‌های انگستان به ایران و محصول راهبرد نفوذ این کشور محسوب می شود.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ مصطفی برزکار

خیانت های انگلستان از دریچه آغاز نفوذ انگلستان در ایران را باید از دوره قاجار در سه عرصه حکومتی، نخبگی و عامه مردم دانست؛ نفوذی که تضمین‌کننده منفعت استعماری انگلستان و کنترل حکومت ایران در دوران قاجار و پهلوی شد.سال 1952 بانک جهانی طی گزارشی محرمانه پرده از 40 سال چپاول نفت ایران توسط انگلستان برداشت.طبق این گزارش، ایران هیچ سودی از نفت نبرده است.گزارش مذکور آشکار می‌سازد که شرکت نفت انگلیس و ایران با عدم‌اجرای درست و توأم با حسن‌نیت تعهداتش در چهارچوب امتیاز دارسی و با مهندسی کردن نحوه تعویض امتیاز دارسی با قرارداد نامطلوب سال 1933، ایران را از درآمدی بالغ بر 1200 میلیون دلار محروم ساخت.

خیانت‌های انگلستان تنها به غارت نفت خلاصه نمی‌شود، بلکه جداکردن افغانستان از ایران،تحمیل قرارداد رویتر،ایجاد فرقه بابیت و بهائیت، به انحراف کشاندن انقلاب مشروطه و روی کار آوردن رضاخان،تقسیم ایران به حوزه نفوذ خود و شوروی در سال 1907 و ده‌ها مورد دیگر تنها بخشی از این خیانت‌ها است.

اکنون سؤال این است که چگونه انگلستان با همکاری پادشاهان و عوامل حکومتی،در دوران قاجار و پهلوی، برنامه‌های استعماری خود را پیش می‌برد؟ به عبارتی، کدام قدرت در داخل ایران اجرای برنامه‌های انگلستان را تضمین می‌کرد؟و این نفوذ دارای چه قدرتی است که انگلستان می تواند مشروطه را به انحراف کشانده و مقدمات استبداد رضاخان را مهیا کند ؟برای پاسخ به این سوالات باید به این موضوع تاریخی پرداخت که انگلستان چگونه به ایران نفوذ کرد.

«پیروزی بدون جنگ» لقب مناسبی است که کارشناسان به راهبرد نفوذ داده‌اند؛ راهبردی که می‌توان انگلیس را در دوران استعماری قرن 19، مبدع آن دانست. براین اساس، اولین روزنه نفوذ انگلستان در ایران قاجاری، از طریق جذب دانشجو بود.دنیس رایت، اولین سفیر انگلستان در ایران بعد از کودتای 28 مرداد 1332 در کتاب خود با عنوان«ایرانیان در میان انگلیسی‌ها»آورده که به سفارش مقامات دربار ایران در دوران فتحعلی شاه،سه نفر برای ادامه تحصیل به انگلستان اعزام شدند و در این کشور مورد استقبال لرد ولزلی وزیر خارجه وقت انگلستان قرار گرفتند.

عقیده انگلیسی‌ها بر این بود که فراگیران ایرانی را مجذوب خود سازند. بنابراین، با برنامه‌ای دقیق دانشجویان را مرعوب فرهنگ غربی می‌ساخته و به ایران برمی‌گرداندند.

ژان پل سارتر پژوهشگر اروپایی،اذعان می‌کند که کشورهای اروپایی همچون انگلستان، نخبگان جوان کشورهای آسیایی را نشانه رفته بودند؛ آنها جوان‌هایی را برمی‌گزیدند و برای مدتی در پاریس، لندن،آمستردام و...به آنها اقامت می‌دادند و داغ اصول فرهنگ و تمدن غربی را به پیشانیشان می‌گذاشتند.وقتی اینان به سرزمین خود بازمی‌گشتند، انعکاس صدای استعمار بودند؛ نه تنها حرف‌های آنان را تکرار می‌کردند، بلکه اجازه حرف زدن را به دیگری نمی‌دادند. درواقع، اینان تبدیل به روشنفکران غرب‌گرایی شدند که انگلیس را بهشت آرزوهای ایرانیان دانسته و چاره توسعه را اجرای مظاهر فرهنگ و تمدن غربی و کنار گذاشتن اسلام تصور می‌کردند. برآیند این تفکر، شعار «از نوک پا تا فرق سر فرنگی شدن» بود. این طرزتفکر بعدها در دوران پهلوی شدت بیشتری پیدا کرد، اما هیچ‌گاه پیشرفتی دربرنداشت.

بنابراین، انگلیسی ها برای نفوذ در ایران ابتدا به اذهان نخبگان و بعد وارد فضای تصمیم‌گیری یعنی دربار شدند و از این طریق برای ایران شروع به تصمیم‌سازی کردند؛ تصمیم‌سازی‌هایی که برای سال‌ها ایران را به عقب راند؛ ایرانی که در دوران صفویه کشوری به نسبت توسعه‌یافته بود.

پس از این نفوذ بود که انگلستان توانست دست به اقداماتی در ایران بزند که ایران را روز به روز تضعیف نماید اما منافع خود را تضمین نماید . یکی از اقدامات انگلستان را که باید ناشی از نفوذ این کشور در ایران دانست پایان دادن به عمر قاجاریه و روی کار آوردن رضا خان پهلوی است .

کودتای سوم اسفند 1299 باطراحی انگلستان زمانی اتفاق افتاد که انگلیسیها احمدشاه قاجار را مهره ای سوخته قلمداد نمودنددر رواقع این کودتا گام اول استعمار انگلیس در ایران جهت اجرای نقشه ای بود که برای خاورمیانه در نظر داشت. ایجاد دولت های نظامی حامی انگلستان در منطقه و فراهم کردن شرایط مهاجرت گسترده یهودیان به فلسطین و سپس تأسیس رژیمی صهیونیسیتی در آن سرزمین، هدف اصلی انگلستان در خاورمیانه بود.

ترور مخالفین، ضرب و شتم نمایندگان مجلس و نهایتا ًبرگزاری انتخابات مجلس پنجم با ارعاب نظامیان و تقلّب و فرستادن نمایندگان رضاخان به مجلس، اقداماتی بود که جهت خلع قاجاریه از سلطنت صورت گرفت. گرفتن امضاء از نمایندگان در زیرزمین و تهدید نمایندگان مخالف، بخشی از سناریوی انگلیسی تغییر سلطنت در ایران بود. باخلع قاجاریه رژیم ِکاملاً دست نشاندة پهلوی برسرکارآمد و به مدت پنجاه و سه سال ایران را در اختیار استعمارگران قرار داد.

همراهی کامل رضاخان و بعد از آن فرزندش محمد رضا باعث شد تا عقب ماندگی دوران قاجار نه تنها جبران نشده بلکه ایران را همچنان حیات خلوت سیاسی استعمار انگلیس و بعد ها آمریکا قرار دهد. حمله متفقین در جریان جنگ جهانی دوم به ایران ، کنار رفتن رضا خان توسط همان انگلیسی هایی که روزی عامل به قدرت رسیدنش بودند، کودتای 28 مرداد سال 32 ،‌جدا شدن بحرین از ایران و دهها مورد دیگر نمونه های کوچکی از خیانت های انگلستان در دوران پهلوی اول و دوم است که برایند کودتای رضا خان در سال1299 است.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات