(روزنامه شرق ـ 1394/11/17 ـ شماره 2514 ـ صفحه 9)
ناگهان روسیه
سال گذشته وقتی حلقه محاصره مخالفان در اطراف دمشق تنگتر شده و استان شیعهنشین «لاذقیه» از دست رفت، ناگهان روسیه به صورت تمامقد وارد ماجرا شد. «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه، ناگهان فرمان حمله هوایی به پایگاه تروریستها در سوریه را صادر کرد و به دنبال آن دهها هواپیمای سوخوی این کشور روانه سوریه شدند تا عملیات انجام دهند. در فاصله صد روز از این عملیات، گفته شد هواپیماهای جنگی روسیه بیش از شش هزار سورتی پرواز داشته و صدها تن بمب و موشک بر مواضع تروریستها ریختند. روسیه همچنین میگوید، در این مدت بیش از ١٢٠ روستا و شهرک را از چنگ تروریستها خارج کرده است. از همان ابتدا البته روشن بود که موفقیت روسیه فقط در گرو حضور نیروی زمینی فعال و کارآمد خواهد بود؛ ازاینرو ارتش سوریه بازسازی شد و با کمکهای مستشاری، عملیات زمینی هماهنگ با حملات هوایی شروع شد. هرچند این تحرکات تاکنون موجب آزادی برخی از شهرها و روستاها در سوریه شده است که یکی از آخرین موارد آن آزادسازی شهر «الربیعه» در استان لاذقیه است؛ اما نتوانست هیچ شهر مهمی را از چنگ داعش خارج کند. این در حالی بود که داعش همچنان به حیات خود ادامه داده و حتی برای برونرفت از این وضعیت دست به انجام برخی عملیاتهای تروریستی در اقصی نقاط جهان زد تا به دیگران تفهیم کند که فشارها بر این گروه عواقب سنگینتری را در سایر نقاط جهان به همراه خواهد داشت؛ البته سال گذشته گروه داعش حتی توانست با تصرف شهر «پالمیرا» و تخریب آثار باستانیاش متصرفات خود در سوریه را توسعه داده و بهلحاظ تبلیغاتی نیز خود را در رسانههای جهان مطرح كند.
مذاکرات ژنو
سرنگونشدن یک هواپیمای مسافری روسیه در «شرمالشیخ» مصر و نیز یک هواپیمای نظامی این کشور در مرزهای ترکیه و سوریه، زنگهای خطر را بهشدت در مسکو به صدا در آورد. این اتفاقات گرچه رابطه مسکو-قاهره را از یک سو و مسکو-آنکارا را از سوی دیگر متشنج کرد و حتی به سطح تحریم ترکیه از سوی روسیه کشاند؛ اما به مسکو فهماند که احتمال تکرار سرنوشت آمریکا در عراق یا افغانستان برای روسیه نیز وجود دارد. ازاینرو، متوسلشدن به روند سیاسی اهمیت فوقالعادهای پیدا کرد و «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه، در مذاکرات خود با «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا، اعلام کرد که قصد دارند مذاکرات ژنو را از نو فعال کنند. این مذاکرات در دو نوبت قبلی دستاوردی نداشت و درواقع مسکو با این ابتکار عمل میخواست با یک تیر، دو نشان بزند؛ زیرا از یک سو خود را از بحران سوریه خلاص میکرد و از سوی دیگر، با دادن امتیازاتی، خود را از زیر تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا به دلیل بحران اوکراین نجات میداد. به بیان دیگر، روسیه با کپیبرداری از مذاکرات هستهای ایران، دست به یک بازی برد-برد زد. شروع مذاکرات، امیدهای تازهای را درباره سوریه برانگیخت و دستکم نشان داد بهترین راه حل مسالمتآمیز و عاقلانه برای سوریه همین مذاکرات چندجانبه داخلی-خارجی است؛ بهخصوص که این بار با پافشاری آمریکا، عربستان سعودی مجبور شد بپذیرد که ایران نیز بهعنوان یک کشور تأثیرگذار در این مذاکرات شرکت کند؛ اما عربستان که میترسید بازنده این بازی باشد از یک سو به همراه طیف کشورهای همسو با خود ازجمله ترکیه و قطر دست به تشکیل ائتلافهایی نظامی علیه تروریسم زد و از سوی دیگر، دست پیش گرفته و رهبران عمده گروههای مخالف را به ریاض دعوت کرد. به دنبال آن، عربستان فهرستی را بهعنوان نمایندگان گروههای مخالف تهیه کرد که به دلیل حضور نمایندگان گروههای «جیشالاسلام» و «احرارالشام» روسیه با آن مخالفت کرد.
مسکو در مقابل این امر پیشنهاد کرد که نمایندگان کردهای سوریه نیز در مذاکرات دعوت شوند؛ گروهی که سایرین آن را متحد «بشار اسد»، رئیسجمهوری سوریه میدانند و ترکیه نیز بهشدت با حضور آنها در مذاکرات مخالف بود؛ ازهمینرو، اختلافات بین مسکو-آنکارا و مسکو-ریاض از یکسو و اختلاف بین تهران-ریاض از سوی دیگر که این روزها به دلایلی بهشدت اوج گرفته بود، پیشرفت در مذاکرات ژنو را به صفر رساند. دراینمیان مسئله سرنوشت بشار اسد مهمترین موضوعی بود که سال گذشته نیز مانند سالهای قبل بارها مطرح شد. روزنامهنگاران عرب از این موضوع بهعنوان «عقده اسد» یاد میکنند که به معنای گیر، پیچ یا گرهی کور است که باید آن را با دندان باز کرد. اتفاقا بشار اسد در سال گذشته بارها خود را در انظار نشان داد و با رسانههای مختلف ایرانی، عربی و غربی به گفتوگو نشست. او حتی برای نخستینبار در طول جنگ داخلی سوریه، به مسکو سفر و با ولادیمیر پوتین دیدار کرد. بااینحال، درباره او همچنان دو موضع اصلی وجود دارد: ایران و روسیه بهعنوان متحدان قدیمی اسد، او را تنها گزینه مقبول برای ریاستجمهوری سوریه میدانند و درنهایت میگویند فقط مردم سوریه حق دارند سرنوشت او را تعیین کنند. با این تفاوت که روسها گاه زیگزاگ میروند و به صورت تلویحی و اشارهوکنایه حرفهایی میزنند که تناقضآمیز است؛ مثلا گاهوبیگاه میگویند «اسد هم اشتباهاتی مرتکب شده است» یا «ما نگفتهایم برای همیشه اسد باید در رأس قدرت باقی بماند» یا اینکه «میتوانیم به اسد پناهندگی دهیم» و از این قبیل حرفهای دوپهلو و غلطانداز که به محض برداشتهای ناهماهنگ، مقامات روسی آن را به دلخواه خود تفسیر میکنند. ازاینرو میشود نتیجه گرفت گزینه اصلی برای مسکو نیز بقای «اسد» است.
در مقابل موضعگیری ائتلاف عربستان، کشورهای همسو با ترکیه و آمریکا وجود دارند که همه خواستار کنارهگیری اسد هستند. با این تفاوت که سال گذشته مقامات آمریکایی و اروپایی نرمشهای بیشتری نسبت به این موضوع نشان دادند و حتی آمریکاییها در آخرین سخنان خود تصریح کردند او میتواند حداکثر برای یکونیم سال دیگر در قدرت باقی بماند؛ یعنی مدتزمانی که با در نظرداشتن مذاکرات ژنو میتوان گفت آمریکاییها به بقای اسد تا پایان دوره انتقالی رضایت دادهاند. اما دوره انتقالی قرار است چه زمانی شروع شود؟ و تا کی ادامه داشته باشد؟ اینها هیچکدام روشن نیست و همینها نشان میدهد اسد همچنان رئیسجمهوری سوریه خواهد بود. ازاینرو باید گفت تا اینجای کار بحران سوریه دامن همه را گرفته است؛ از ایران و روسیه گرفته تا عربستان، ترکیه، آمریکا، اروپا و ... . حتی آتش این جنگ ویرانگر دامن کشورهایی را گرفته است که در آن سوی اقیانوسها بوده و هزاران کیلومتر با سوریه فاصله دارند. حوادث تروریستی چندی پیش در اندونزی نشان داد عاملانش پیشتر در سوریه آموزش دیده بودند. سوریه هماکنون به مرکزی برای پرورش تروریستهایی از چهار گوشه جهان تبدیل شده است که از اقصا نقاط به آنجا میآیند و مجرب و هدفدار بازمیگردند. این واقعیتی هولناک است که تقریبا همه کشورهای جهان آن را درک کرده و از صمیم قلب آرزوی خاتمهدادن به این وضعیت را دارند. سوریه به نفرین زمین تبدیل شده است و برای حل بحران این کشور باید همه کشورهای دخیل برایش هزینه کنند.
http://www.sharghdaily.ir/News/85410
ش.د9505981