در عمر کوتاه حکومت تروریستهای «تحریرالشام» که با حمایت آشکار ترکیه و قطر و رفتارهای مشکوک که نوعی همراهی و همکاری غربی و صهیونیستی نیز در آن ثبت شده، این حاکمیت با بیثباتی و ناامنیهای گسترده روبهرو بوده است. ترکیب گروههای زیرمجموعه تحریرالشام که عموماً از گروههای وابسته به سرویسهای اطلاعاتی ترکیه تا داعش و القاعده و جریانهای وهابی را در بر میگیرند، سرکوب اقلیتهای علوی، شیعه و گاه دروزی استمرار داشته و تقریباً در مناطق میانی سوریه، یعنی حمص، حماه، مناطق علوینشین ساحل، روستاهای مسیحی و اسماعیلی که نزدیک ادلب قرار داشتند، به شکل روزمره قتل و تحقیر و وادار کردن به جابهجایی جمعیتی ادامه داشته است.
حاکمیت تروریستها از روز اول و تحت نام و اتهام مجموعههای وابسته به نظام سابق، نسبت به دستگیری و کشتارهای خیابانی در مناطق علوی و سپس در روستاها و مناطق شیعه و مسیحی دست زده و رفتار انتقامی نسبت به مردم عادی را رها نکرده است. به ویژه اینکه جریانهایی، مانند حراسالدین، حزب اسلامی ترکتانی و داعشیهای زیر مجموعه تحریرالشام، با خودسری در مناطق میانی و ساحلی سوریه عمل کرده و آرامش و امنیت را از مردم سوریه سلب کردهاند. به ویژه اینکه حکومت این تروریستها در دمشق با وجود تلاشهای زیاد دولت ترکیه برای مشروعیت دادن به حاکمیت نقابدار تروریستها از بین کشورهای عربی و غربی و وعدههای دریافتی برای گشایش در امور معیشتی و اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به دلیل بیاعتمادی از ماهیت تروریستها که مدعی حاکمیت معتدل بودند و گسترش نفوذ و سیطره اخوانیگری ترکیه و قطر، هیچگونه بهبود وضعیت را برای مردم سوریه به ارمغان نیاوردند. مردم سوریه که در حاکمیت بشار اسد از حداقلها برخوردار بودند، در حاکمیت تروریستهای چند ملیتی از همان حداقلها نیز محروم شده و دشواریهای جدید در ناامنی و سرکوب و وحشت از رفتار نژادپرستانه و نسل کشی را نیز تحمل کردهاند. با وجود اینکه اقلیتهای مذهبی در سوریه، از همان ابتدای حاکمیت تروریستها، همراهی اجباری خود را با وضعیت جدید اعلام کردند؛ ولی سایه حاکمیت وحشت و دلهره و قتل و غارت اهالی روستاها و ربایش خانوادهها و زنان و محاکمات خیابانی و اعدامهای بدون کنترل از سر مردم برداشته نشده است.
به موازات وضعیت اسفبار اقتصادی، امنیتی و اجتماعی در ماههای گذشته شاهد بمبارانهای مستمر رژیم صهیونی، اشغال مناطق لاجوردی جدید آنان، جبلالشیخ و جولان و قنیطره و تجاوزات به روستاها و مناطق جدید در حرمون و در هفتههای اخیر شاهد اعلام حمایت از دروزیهای منطقه سویدا نیز بودیم. صهیونیستها با این کار از یکسو به دنبال ایجاد تحریک قومیتی و مذهبی و درگیریهای داخلی بیشتر در سوریه هستند و از سوی دیگر با توجه به پراکندگی دروزیها در سوریه و لبنان و فلسطین اشغالی و قوانین و رویکردهای ایجاد دولت خالص یهودی و اخراج غیر یهودیان برای آینده اقدامات خود در مورد دروزیها، زمینهسازی میکنند.
از سوی دیگر وابستگی علنی گروههای مسلح در سوریه به کشورهای خارجی و منطقهای و فرامنطقهای از شمال تا جنوب که از حمایتهای مالی، سیاسی، رسانهای و امنیتی و لجستیکی خارجی برخوردار بودهاند و تضاد منافع این کشورهای خارجی با یکدیگر موجب شده تا کشمکشهای بیشتری بر سوریه حاکم شود. مضافاً اینکه برنامههای استعماری و غارتگرانه و ژئوپلیتیک آمریکایی و صهیونی و آرزوهای صهیونیستی در شعار از نیل تا فرات تصویری فروپاشیده از حاکمیت تروریستها درست کرده و در این مدت از عمر سیاسیـ حاکمیتی آنان هیچگونه واکنشی به مداخلات و تجاوزگریهای خارجی از ترکیه تا آمریکا و رژیم صهیونی و اشغال مناطق حیاتی به دست این کشورها از خود نشان ندادهاند.
مزیتهای تکه تکه کردن و نوعی فدراتیو کردن مناطق مذهبی و قومیتی که مطابق منافع بلندمدتتر کشورهای متجاوز و اشغالگر در سوریه است، در کنار دیگر اشکال از نقض حاکمیت و ناتوانی حکمرانی، نقض حاکمیت سرزمینی نیز به اجرا در آمده است.
تضاد منافع عربهای خلیج فارس، مصر و اردن با نگاه اخوانی و عثمانیگری ترکیه که از حمایت همه جانبه قطر برخوردار است، شرایط بلاتکلیف در سوریه را افزایش داده و آمریکا و رژیم صهیونی نیز ترجیح میدهند محوریت کنترل اوضاع در سوریه به جای ترکیه در دست عربستان و کشورهای عربی خلیج فارس باشد تا مقدمه و بهانهای جدید برای طرح آبراهام جدید ترامپ باشد. زمزمههای جدید از سوی ترامپ و رژیم صهیونی حاکی است که حاکمیت جولانی در سوریه را که از حمایت پوششی ترکیه برخوردار است، نمیپذیرند و گفته میشود به زودی باید شاهد دگرگونی جدید در سوریه باشیم. این وضعیت بغرنج و سرکوبهای انتقامی و افراطی تروریستها و فقدان هرگونه گشایش اجتماعی، امنیتی، اقتصادی و معیشتی موجب شده است تا نوعی خیزش عمومی و اعتراض به وضع حاکم در سوریه گسترش یابد.
مناطق سرکوب شده، مانند غرب حمص و حماه و ساحلی یا مناطق مرزی نزدیک به شمال لبنان که ترکیب جمعیتی مشابهی در سوریه دارند، بیش از دیگر مناطق با انگیزه قیام و خیزش روبهرو شدهاند و هستههای مقاومت به مجموعههای بزرگتر تبدیل شده و بیانیههایی از سوی این تشکلها نیز صادر شده است. در چند روز گذشته در این مناطق یادشده و به ویژه در مناطق ساحلی لاذقیه، طرطوس و بایناس و قصیر واقع در جنوب غربی حمص، درگیری و شورش علیه گروههای تروریست آنچنان گسترش یافت که کنترل مناطق را خصوصاً در جبله و قرداحه و بسیاری از مناطق از تروریستها خارج کردند. از طرفی یگانهایی از دیگر مناطق از سوی تروریستها یا از سوی ارتش ترکیه و به کارگیری یگانهای پهپادی و زرهی و توپخانه را در مناطق درگیری شاهد بودیم. این در حالی است که برخی از رهبران و شخصیتهای علوی دستگیر یا روستاهای علوی با اقدامات شدید روبهرو شدهاند؛ ولی خواستههای مردمی در این مناطق صرفاً بهرهمندی از آرامش و امنیت و پایان یافتن سرکوب و انتقام و قتل و ربایش از سوی تروریستهای حاکم بر سوریه است. اینکه جامعه سوریه هر روز به مرزهای جدیدی از قیام و انتفاضه و خیزش و مخالفت با تروریستها همراه میشوند، امری بدیهی است؛ چرا که به جز محرومیتها و فشارهای گوناگون با تحقیر در مقابل رژیم صهیونی و کشورهای اشغالگر ترکیه، آمریکا و شرایط تجزیه کشورشان نیز روبهرو هستند. مضافاً اینکه در چشمانداز تحولات گوناگون در سوریه و رقابت و تضاد بازیگران خارجی امیدی برای گشایش امنیتی و اقتصادی، معیشتی و آرامش مشاهده نمیکنند و این بیثباتی مستمر و فقدان امید به بهبود اوضاع، انفجار اجتماعی را در چشماندازهای سوریه نشان میدهد. خصوصاً اینکه تکه تکه کردن و لیبی گونه کردن سوریه و حاکمیت فروپاشی شده تروریستها، که صهیونیستها برای آرزوهای صهیونی و آمریکا برای غارت نفت و گاز و غلات و ترکیه برای مطامع توسعه طلبانه عثمانی، سوریه را به حراج گذاشتهاند، بر آگاهی و هوشمندی سیاسی مردم سوریه خواهد افزود و خیزش و قیامهای بعدی از شاخص عمیقتری از شناخت و آگاهی و انگیزه برخوردار خواهند بود.