تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۱  ، 
کد خبر : ۳۰۰۲۵۹

ترامپ نشانه زوال سياسي آمريكا

(روزنامه جوان ـ 1395/11/16 ـ شماره 5020 ـ صفحه 6)

18 فرمان اجرايي طي 10 روز و اعتراضات گسترده در داخل و خارج از امريكا، آغاز رياست جمهوري دونالد ترامپ را در تاريخ سياسي امريكا به وضعيتي كم سابقه، شايد هم بي‌سابقه تبديل كرده است. وضعيت رئيس‌جمهور جديد امريكا به شكلي است كه برجسته‌ترين محققان سياست خارجي امريكا نيز ديدگاه چندان خوشبينانه‌اي به آن ندارند. ديدگاه برخي از اين محققان را مي‌خوانيم:

والت: او درصدد كناره‌گيري يا خلع شدن از قدرت است

«استفان والت»‌ نظريه‌پرداز روابط بين‌الملل و استاد دانشگاه هاروارد امريكا ضمن انتقاد از مواضع رئيس‌جمهور امريكا به ويژه در قبال ممنوعيت ورود مسلمانان، تأكيد كرده است رفتار او نشان‌دهنده تلاشش براي كناره‌گيري يا خلع شدن است. «استفان والت» در توئيتر خود نوشت:«تقريباً به اين باور دارم كه ترامپ هرگز اين شغل (رياست جمهوري) را نمي‌خواسته و از بُردش شگفت زده شده و حالا در تلاش است براي انصراف يا خلع شدن از مقامش راهي بيابد. او قطعاً دارد اينگونه رفتار مي‌كند.»

ريچارد هاس: براي آينده آمريكا خطرناك است

ريچارد هاس رئيس شوراي روابط خارجي امريكا معتقد است كشورهاي وابسته به امريكا با ديدن اتفاقات جديد به اين نتيجه خواهند رسيد كه نمي‌توانند روي ما حساب كنند. وي رويكرد دونالد ترامپ رئيس‌جمهور امريكا مبني بر تأكيد بر اولويت دادن به منافع اين كشور در همه زمينه‌ها را براي آينده امريكا خطرناك دانست. به گزارش شبكه تلويزيوني سي‌ان‌ان، هاس گفته است وقتي شعار «اول امريكا» را مي‌دهيم اين پيام را مي‌فرستيم كه ما در مورد منافع خود با سختگيري عمل كرده و همه چيز را به دقت در مورد آن محاسبه مي‌كنيم و بنابراين ديگران نيز بايد همين روال را در برابر ما در پيش گيرند. حتي امكان دارد كشورهاي ضعيف‌تر و كوچك‌تر اقداماتي براي راضي نگه داشتن همسايگان قدرتمند خود انجام دهند. نمونه اين اتفاق را مي‌توانيم در آسيا و با حضور چين ببينيم. اكنون جهان در آستانه تبديل به يك جامعه خوديار قرار دارد و كشورهايي كه به امريكا وابسته بودند و امنيت خود را به ما سپرده بودند با ديدن اتفاقات جديد به اين نتيجه خواهند رسيد كه نمي‌توانند روي ما حساب كنند. من شگفت زده نخواهم شد اگر ببينم در چند سال آينده برخي كشور‌ها قراردادهاي مستقلي با طرف‌هايي جز ما امضا و درخصوص ساخت سلاح‌هاي هسته‌اي براي خود فكر كنند. اين تنها به آن دليل خواهد بود كه آنها از اين پس نمي‌توانند روي تضمين‌هاي امنيتي امريكا حساب كنند.

كيسينجر: ترامپ بايد تعريف نقش بين‌المللي آمريكا را بياموزد

هنري كيسينجر وزير خارجه سابق امريكا معتقد است رئيس‌جمهور جديد اين كشور بايد تعريفي از «نقش بين‌المللي امريكا» بياموزد. وزير خارجه سابق امريكا در اظهارات خود در نشست داروو افزود:«رئيس‌جمهور دونالد ترامپ بايد تعريفي از نقش بين‌المللي امريكا پيدا كند كه پاسخ نگراني بسياري از بخش‌هاي دنيا را مي‌دهد. امريكا دارد نقش غيرقابل دفاع رهبري خود را در برخي بخش‌ها واگذار مي‌كند و در بخش‌هاي ديگر هم دارد از مشاركت خود دست مي‌كشد. اين تعريف نو بايد دربرگيرنده چگونگي و كجايي ايفاي نقش رهبري امريكا باشد. به اين معنا كه امريكا كجا بايد مشاركت داشته باشد و در كنار مشاركت به ايجاد و شكل‌گيري نظم بين‌المللي كمك كند.» كيسينجر مي‌گويد:«نقش بين‌المللي امريكا مي‌تواند براي حل و فصل برخي مشكلات كليدي در اروپا از جمله اقتصاد و امنيت تعريف شود، زيرا حل كردن چنين مشكلاتي در يك گردهمايي كه لازمه قطعي آن هم رأي بودن است، بسيار سخت خواهد بود.»

گارتنر: ترامپ روان‌پريش است

جان گارتنر استاد روانشناسي دانشگاه جان هاپكينز بر اين باور است كه دونالد ترامپ شخصيت روان پريش است كه به اختلال خودشيفتگي بدخيم مبتلاست و نشانه‌هاي آن رفتارهاي تهاجمي و ضداجتماعي، ديگر آزاري (ساديسم) و روان گسيختگي شديد است. وي تحليلي از وضعيت نابسامان شخصيت دونالد ترامپ ارائه كرده كه هشداردهنده و هراس‌آور است. جان گارتنر معتقد است:«دونالد ترامپ به‌طور خطرناكي روان‌پريش است و دمدمي‌مزاجي‌اش او را در انجام وظايف رياست‌جمهوري ناتوان مي‌سازد.» اين روان‌درمانگر برجسته كه پيش‌تر بيوگرافي روانكاوانه بيل كلينتون را در قالب كتابي منتشر كرده، گفته است:«ترامپ به اختلال درمان‌ناپذير خودشيفتگي بدخيم مبتلاست كه نشانه‌هاي آن رفتارهاي تهاجمي و ضد اجتماعي، ديگرآزاري (ساديسم)، پارانويا و خودبزرگ‌بيني حاد است.» اين استاد دانشگاه جان هاپكينز همچنين از رؤيت نشانه‌هايي از «هيپومانيا» (شيدايي) در شخصيت دونالد ترامپ خبر داده كه نشانه‌هايش «فقدان همدلي و از دست دادن كنترل رفتارهاي هيجاني و اين احساس غالب است كه ديگران عظمت او و شخصيت بي‌نظيرش را درك نمي‌كنند.» نمونه‌اي از اين رفتارها را مي‌توان در واكنش‌هاي هيستريك ترامپ به اندازه جمعيت شركت‌كننده در مراسم تحليف او اشاره كرد. او مي‌گويد مراسم تحليف هيچ رئيس‌جمهوري در امريكا تا اين اندازه با استقبال عمومي روبه‌رو نشده بود، در حالي كه شواهد خلاف آن را نشان مي‌دهد. اين‌كه دونالد ترامپ تا اين اندازه به ميزان و اندازه هرچيزي اهميت مي‌دهد و به چيزي جز «برتري مطلق» راضي نيست، خبر از درگيري‌هاي جدي ذهن او مي‌دهد. ترامپ حتي براي توجيه باختش به هيلاري كلينتون در شمارش مطلق آراي عمومي، سناريوي «سه تا پنج ميليون آراي تقلبي» به نفع كلينتون و به ضرر خود را ساختگي و كميته‌اي را مسئول بررسي آن كرده، در حالي كه هيچ‌گونه شواهد و مداركي براي مدعاي خود ندارد. اينها همان توهمات هشداردهنده‌اي است كه به اعتقاد جان گارتنر مي‌تواند در طول زمان تهديدهاي بزرگ‌تري براي امريكا و جهان بيافريند.

چامسكي: تهديد براي بقاي نوع بشر است

نوام چامسكي، زبانشناس و تحليلگر امريكايي انتخاب ترامپ را تهديدي براي بقاي نوع بشر تلقي كرده است. او خطاب به جوانان گفت‌، با مشكلاتي مواجه خواهند شد كه در ۲۰۰ هزار سال تاريخ بشريت سابقه نداشته است. چامسكي، در سخناني در آستانه فرا رسيدن بيستمين سال تأسيس كانال خبري «اكنون دموكراسي»كه در كليساي تاريخي «ريورسايد» در منهتن برگزار شد خطاب به جوانان حاضر در جمع گفت:«شما با مشكلاتي مواجه خواهيد شد كه در ۲۰۰ هزار سال تاريخ بشريت هرگز سابقه نداشته است.» او گفت در هشتم نوامبر ۲۰۱۶ زماني كه نتيجه انتخابات رياست جمهوري امريكا روشن شد با همسرش در بارسلونا در اروپا بوده است. او واكنش اروپا به نتيجه انتخابات را «ناباوري، شوك و وحشت» خواند.

فوكوياما: ترامپ نشانه زوال سياسي آمريكاست

فرانسيس فوكوياما صاحب نظريه پايان تاريخ در يادداشتي براي فاريين افرز نوشته است: «پيروزي خارق العاده دونالد ترامپ بر هيلاري كلينتون نشان مي‌دهد دموكراسي امريكا هنوز هم از يك منظر كار مي‌كند. ترامپ به طرزي عالي در بسيج يك بخش ناديده گرفته شده رأي‌دهندگان يعني طبقه كارگر سفيد‌پوست توفيق يافت و خواسته‌هاي اين گروه را در صدر اولويت‌هاي كشور قرار داد. البته او اكنون بايد وعده‌هايش را عملي كند و اينجاست كه مشكل به وجود مي‌آيد. او دو مشكل اساسي در سياست امريكا را برجسته كرده است؛ اول، افزايش نابرابري كه به طبقه كارگر قديمي به شدت آسيب زده و دوم، سيطره گروه‌هاي ذي‌نفوذ بر سيستم سياسي. متأسفانه او طرح و برنامه‌اي براي حل هيچ يك از اين موضوع‌ها ندارد. او مي‌گويد:مشكل تسلط گروه‌هاي ذي‌نفوذ بر نظام سياسي، يك مشكل واقعي و منبعي براي فرسايش و زوال سياسي امريكاست. با اين حال، راه‌حل مقدماتي و اوليه ترامپ براي اين مشكل، خود شخص او است؛ كسي كه بيش از حد ثروتمند است كه تحت رشوه گروه‌هاي نفوذ در بيايد. اگر بخواهيم اين موضوع را كه او سابقه دستكاري در سيستم به منظور حفظ منافعش را دارد، كنار بگذاريم، بايد گفت كه اين (اتكاي به شخص ترامپ براي مقابله با گروه‌هاي ذي‌نفوذ) را به ندرت بتوان يك روش پايدار براي تعمير و مرمت سيستم دانست. به عقيده فوكوياما، سيستم سياسي فرسوده و دچار پوسيدگي امريكا تنها از طريق يك شوك خارجي قوي كه آن را از توازن و تعادل كنوني‌اش خارج و اصلاحات سياسي واقعي را ممكن كند، قابل مرمت است. پيروزي ترامپ چنين شوكي را تشكيل مي‌دهد اما متأسفانه تنها پاسخ او همان پاسخ پوپوليستي و اقتدارگرايانه است؛ «به من اعتماد كنيد»، رهبر كاريزما به مشكلات شما رسيدگي مي‌كند. اين همانطور كه در مورد شوك وارده توسط سيلويو برلوسكني به سيستم سياسي ايتاليا وارد شد، هدر رفتن فرصتي براي اصلاحات واقعي و تراژدي واقعي خواهد بود.»

http://javanonline.ir/fa/news/836507

ش.د9504262

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات