تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۹  ، 
کد خبر : ۳۰۰۵۴۳

نطق ديپلماتيك ظريف، زبان تند و تنش‌زاي چاووش اوغلو - الجبير

(روزنامه اعتماد ـ 1395/12/02 ـ شماره 3751 ـ صفحه 10)

وزير امور خارجه ايران از تنش‌زدايي گفت، وزراي امور خارجه تركيه و عربستان بر آتش اختلاف دميدند

آخرين روز حضور محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه كشورمان و هيات همراه در مونيخ به بهانه پنجاه و سومين كنفرانس امنيتي مونيخ با حاشيه‌هايي همراه بود. صبح روز گذشته وزير امور خارجه ايران در نطق اصلي خود در اين كنفرانس دست دوستي و همكاري با كشورهاي منطقه‌اي اسلامي دراز كرد و تاكيد كرد كه سياست منطقه‌اي جمهوري اسلامي ايران گفت‌وگو با كشورهايي است كه آنها را برادر ناميد.پس از محمدجواد ظريف وزراي امور خارجه عربستان سعودي و تركيه همصدا با وزير جنگ رژيم اسرائيل ايران را به فعاليت‌هاي مخرب منطقه‌اي متهم كردند.تقابل ايران با تركيه از يك سو و تداوم سياست خصمانه رياض در برابر تهران سوژه تحليل‌هاي بسياري در رسانه‌هاي غربي در خصوص اتحاد نانوشته و غيررسمي رياض با تل‌آويو شد.

بايد انتظارات حداكثري را كنار گذاشت تا بتوان به يك مصالحه قابل اجرا رسيد

محمدجواد ظريف در نطق خود گفت: از اينكه مجددا در اين كنفرانس حضور يافته و برخي ديدگاه‌هاي خود را در خصوص وضعيت دوران انتقالي در نظم جهاني پساغربي و آثار آن در غرب آسيا با شما در ميان مي‌گذارم، خوشوقتم. بر اين باور هستم كه نياز فوري امروز همانا تحول ادراكي متناسب با واقعيات جهان در حال گذار است؛ واقعياتي كه رويكردهاي مبتني بر حاصل جمع صفر را به چالش كشيده؛‌گرايش‌هاي تفوق‌طلبانه منطقه‌اي و جهاني را ناموفق ساخته و قالب‌بندي‌هاي ساختگي و «واقعيت‌هاي جايگزين» را بي‌اثر كرده است. به عبارت ديگر، بايد به اين درك برسيم كه در دنياي مبتني بر جهاني شدن، تحقق امنيت به قيمت ناامني ديگران، تلاشي غيرواقعي و -حتي احمقانه- است؛ كه در جهاني كه كنشگران امنيتي متعدد شده‌اند و كنشگران غيرحكومتي جايگاهي قابل ملاحظه -گرچه عمدتا منفي- در عرصه امنيت جهاني يافته‌اند، هيچ قدرتي به تنهايي -هرچند قدرتمندتر از ديگران- يا حتي مجموعه‌اي از قدرت‌هاي عمده، نمي‌توانند به چالش‌هاي منطقه‌اي و جهاني از طريق حذف ديگران يا اتهام‌زني و سرزنش آنها فايق آيند. هرچند كه ممكن است سوء برداشت‌ها، تصويرسازي‌هاي نادرست و مفروضات اشتباه براي مدتي كوتاه و به صورتي موقت، نگراني‌هاي داخلي را بر طرف كنند، اما اينها كمكي به حل بحران‌هاي واقعي جهاني نمي‌كنند. از اين منظر، كابوس خشونت افراطي و ترور در آسياي غربي، نه صرفا محصول نيروهاي داخلي اين منطقه است و نه همان‌گونه كه همه مي‌دانيم قابل نگه داشتن در داخل منطقه است.

ما مي‌توانيم به روش‌هاي مختلف يكديگر را در اين وضعيت مقصر قلمداد كنيم. براي ما در غرب آسيا، مقصر دانستن غرب به عنوان مجرم اصلي تمامي مشكلات‌مان بسيار ساده است. در اين خصوص با كمبود شواهد تاريخي نيز روبه‌رو نيستيم. غرب هم به راحتي مسلمانان را با وجود تنوعي كه وجود دارد، مقصر معرفي مي‌كند. اتهام زدن ساده‌ترين راه انحراف اذهان از واقعيات است. به اعتقاد اينجانب، نخستين گام لازم براي پرداختن به اين چالش آن است كه مشكل را به گونه‌اي تعريف كنيم كه بتواند به يك راه‌حل دسته جمعي منجر شود. همه ما به آساني مي‌توانيم توافق كنيم كه فقدان اميد، مولفه اصلي اين بحران است. آنچه تمامي افراط‌گرايان خشونت‌گرا را به هم پيوند مي‌دهد اين احساس است كه به لحاظ محلي و جهاني در «حاشيه» قرار گرفته‌اند و هيچ اميدي براي حضور و مشاركت و از همه مهم‌تر، مورد احترام قرار گرفتن ندارند. زمينه ديگر براي‌گرايش به افراط‌گرايي را مي‌توان مشكل هميشگي تهاجم و اشغال خارجي دانست كه از موضوع فلسطين آغاز شده و مجموعه‌اي از دخالت‌هاي نظام مند سياسي و نظامي با هدف حفظ، استمرار و سپس شكل‌دهي به معماري منطقه بر اساس ادعاي خودمحورانه «نظم جديد جهاني» را در بر مي‌گيرد. به عنوان عامل داخلي اين مجموعه پيچيده، بايد مشكل ناكامي دولت‌ها در بخشي از منطقه ما در پاسخ دادن به خواست اصلي مردم براي «عزت» را در نظر بگيريد.

اجازه بدهيد تاكيد كنم اينكه برخي همسايگان ما مي‌خواهند اين خطر وجودي داخلي خود را معطوف و منحرف به دشمنان خيالي و برساخته خارجي كنند، خطرناك و گمراه‌كننده است. همچنين اين چالش يك بخش شبه ايدئولوژيك نيز دارد. براي نزديك به چهار دهه، ايدئولوژي تكفيري كه هيچ ارتباطي با اسلام نداشته و پايه‌هايش متكي بر جدايي‌افكني، تنفر و حذف است، با تكيه بر منابع مالي فراوان در سطح جهاني به بهانه تقويت اسلام ميانه‌رو در مقابل يك تهديد متوهمانه و برساخته به نام «ايران تندرو» گسترش داده شده است. تركيب اين عوامل دقيقا يك مجموعه آماده انفجار ايجاد كرده است. هر چند پيدايش گروه‌هاي تروريستي همچون داعش و جبهه النصره و خشونت بي‌سابقه و قرون وسطايي آنها به تجاوزها و ماجراجويي‌هاي نظامي سال‌هاي ابتداي قرن جديد برمي‌گردد، اما تجهيز و تامين اين گروه‌هاي تروريستي توسط برخي كشورها در منطقه نمي‌تواند فراموش شده و ناديده گرفته شود. آنها مي‌خواستند با يك تير دو نشان بزنند: خطر وجودي نارضايتي داخلي، زاييده از عدم كارايي نظام سياسي داخلي خود را به سمت ديگران منحرف كنند و همزمان تلاش كنند تعادل منطقه‌اي را كه از ديد آنها قبل از سقوط صدام حسين وجود داشت، بازسازي كنند. اما اين بومرنگي كه پرتاب كرده‌اند اكنون به سمت خود آنها برگشته است. من هم‌اكنون به بعد منطقه‌اي اشاره كردم و اين زمينه‌اي است كه اميدوارم در آن دسترسي به راه‌حل، سريع‌تر صورت گرفته و با پيچيدگي كمتري همراه باشد. سقوط صدام حسين و برپايي حكومتي مبتني بر آراي مردم در عراق باعث نگراني برخي از كشورهاي منطقه شد كه به هم خوردن تعادل در غرب آسيا را به نفع ايران مي‌پنداشتند و به اين باور رسيده بودند كه وضعيت تعادل قواي پيشين به هر قيمتي بايد احيا مي‌شد.

دو دهه قبل نيز در پي انقلاب اسلامي ايران نگراني‌هاي نادرست مشابهي برخي از همسايگان ما را به مسلح كردن و كمك مالي براي نابودي دشمن ساختگي و خيالي سوق داده بود. ما اميدوار بوديم همسايگان ما از اين واقعيت كه هيولايي كه خودشان آفريده بودند به كابوسي براي خود آنها تبديل شد، درس گرفته باشند. براي همه ما لازم است تا اين روند را متوقف كنيم. در حقيقت در زمان جنگ ايران و عراق، جامعه جهاني اين مشكل را تشخيص داد و درمان آن را در ترتيبات منطقه‌اي تجويز كرد كه در بند 8 قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان مل متحد كه منجر به پايان اين جنگ شد، آمده است. اين بند هنوز اعتبار دارد و براي پايان دادن به اين دور باطل لازم است. كشورهاي منطقه خليج فارس بايد بر اين وضعيت افتراق و درگيري فايق آمده و به جاي آن به سمت ايجاد ترتيبات امنيتي واقع‌گرايانه حركت كنند. شايد اين حركت بتواند در يك مجمع گفت‌وگوي منطقه‌اي، بر اساس اصول كلي مورد قبول و اهداف مشترك و با انتظارات معقول و محدود آغاز شود. اين مجمع مي‌تواند در طيف وسيعي از مسائل مفاهمه ايجاد كند كه شامل اقدامات اعتماد و امنيت‌ساز، مبارزه با تروريسم، افراط‌گرايي و فرقه‌گرايي مي‌شود. اين مجمع همچنين مي‌تواند همكاري عملي در حوزه‌هايي از حفظ محيط زيست گرفته تا سرمايه‌گذاري و گردشگري را در برگيرد. چنين مجمعي مي‌تواند نهايتا به يك ترتيبات رسمي‌تر براي عدم تجاوز و همكاري امنيتي منجر شود.

رييس‌جمهوري اسلامي ايران، جناب آقاي دكتر حسن روحاني در سفر چهارشنبه گذشته به عمان و كويت يك قدم اساسي در اين جهت برداشتند. تاكيد مي‌كنم كه درگيري در عراق، سوريه، يمن و بحرين راه‌حل نظامي ندارد. هر كدام از آنها نياز به راه‌حلي سياسي دارد كه در آن هيچ كنشگر اصيلي از فرآيند حذف نشده يا در انتها به حاشيه رانده نشود. با وجود پيچيدگي‌هايي كه هر كدام از اين در‌گيري‌ها دارند، هميشه اين امكان وجود دارد كه نهايتا به نتايجي برسيم كه ملزومات حداقلي همه اطراف را مدنظر قرار داده باشد. براي شروع اين مسير كه هيچ راهي جز آن نيست، ما بايد مشكلات را به نحوي تعريف كنيم كه منجر به يك نتيجه مبتني بر حاصل جمع صفر نباشد. پيروزي تاريخي ديپلماسي بر سياست تحميل و فشار در جريان حل بحران هسته‌اي ايران، يك درس سياسي ساده ولي مهم را مي‌آموزد: همه طرف‌هاي ذي‌ربط مشكل را به نحوي كه براي همه قابل قبول باشد، تعريف كردند و لذا توانستند به راه‌حلي برسند كه مورد قبول همه شركت‌كنندگان باشد. به عبارت ديگر آنها به اين نتيجه رسيدند كه بايد انتظارات حداكثري خود را كنار بگذارند تا بتوان به يك مصالحه قابل اجرا رسيد. چالش روبه‌روي ما در حقيقت يك چالش ادراكي است. اميدوارم كه رهبران جهان قادر به موفقيت در اين آزمون باشند.

بايد گفت‌وگوي منطقه‌اي را با كشورهايي شروع كنيم كه «برادر» مي‌ناميم

محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه كشورمان روز گذشته پس از پايان سخنراني خود در كنفرانس امنيتي مونيخ به سوالات خبرنگاران پاسخ داد. به گزارش ايرنا، وي در پاسخ به سوالي درباره پيمان منع جامع آزمايش‌هاي هسته‌اي (CTBT) با بيان اينكه ايران عضوي از تمام هماهنگي‌هاي مختلف جهاني در خصوص منع گسترش سلاح‌هاي كشتار جمعي بوده است، گفت: اين در حالي است كه ايران هنوز مزاياي عضويت در اين ابزارهاي بين‌المللي را دريافت نكرده است. ابزارهاي بين‌المللي بر اساس يك معامله (بده‌بستان) كار مي‌كند كه بين دولت و جامعه بين‌المللي ايجاد مي‌شود. براي مزاياي دوجانبه و همچنين اقدامات تنبيهي در صورت عمل نكردن به تعهدات؛ اما در وضعيت كنوني روابط بين‌المللي عضويت در «ان‌پي‌تي» هيچ مزيت مثبتي ايجاد نمي‌كند.

طرف‌هاي غيرعضو ان‌پي‌تي هستند كه از تهديد هسته‌اي ايران صحبت مي‌كنند؛ آنها بزرگ‌ترين تهديد هسته‌اي عليه جامعه بين‌المللي هستند اما با گستاخي از تهديد هسته‌اي ايران سخن مي‌گويند در حالي كه تمام سازوكارها براي اطمينان از صلح‌آميز بودن برنامه هسته‌اي ايران وجود دارد. ما بايد به اين معامله برسيم و زماني كه اين معامله وجود داشته باشد، ايران چيزي براي پنهان كردن ندارد. زيرا پيمان CTBT «سي‌تي‌بي‌تي» (پيمان جامع منع آزمايش هسته اي) زماني قابل اجراست كه شما به مرحله‌اي برسيد كه بخواهيد سلاح هسته‌اي آزمايش كنيد. ما نه‌تنها تحت «ان‌پي‌تي» هرگز سلاح هسته‌اي توليد نخواهيم كرد، بلكه طبق «برجام» تعهد كرده‌ايم كه هرگز به دنبال توليد سلاح هسته‌اي نباشيم. بنابراين اين امري قطعي است اما براي رفتن يك گام بالاتر و ايجاد سطح بيشتري از اعتماد، بايد مزاياي متقابل از وضعيت كنوني را دريافت كنيم و به نظرم جامعه بين‌المللي بدهكاري زيادي به ما دارد.

ايران براي تعامل با همه همسايه‌ها در منطقه خليج فارس آماده است

ظريف در پاسخ به خبرنگار شبكه «زد دي اف» آلمان كه سوال كرد: «آيا در اين مجمع پيشنهادي گفت‌وگوي منطقه‌اي مايل هستيد كه اسراييل باشد؟» گفت: درباره گفت‌وگوي منطقه‌اي گفتم كه خواست ما اندك و متواضعانه است. تمركز من روي منطقه خليج فارس است؛ ما مشكلات كافي در اين منطقه داريم و بايد گفت‌وگو را با كشورهايي شروع كنيم كه «برادر» مي‌ناميم. ما در اسلام يكديگر را «برادر» مي‌ناميم. ما بايد به مشكلات و تصورات مشتركي كه منجر به نگراني‌ها و خشونت در منطقه شده است، بپردازيم؛ خوشحال خواهم شد اگر بتوانيم در اين كار موفق شويم و ايران آماده است با همه همسايگان در منطقه خليج فارس تعامل كند.

فجايع سوريه مايه شرم تمام بشريت است

وزير امور خارجه كشورمان در پاسخ به خبرنگار «ديده‌بان حقوق بشر» درباره «حمايت ايران از سوريه و اقدام ايران براي جلوگيري از حملات به غيرنظاميان» گفت: البته فاجعه انساني در سوريه بسيار وحشتناك است؛ آنچه براي كودكان رخ مي‌دهد و تمام پيامدهاي اين فاجعه انساني براي تمام جامعه بشريت يك شرمساري است. استفاده از سلاح شيميايي قابل چشم‌پوشي و اغماض نيست. نقض قوانين جنگ هرگز با هيچ بهانه‌اي قابل توجيه نيست. ايران نخستين كشوري است كه كاربرد سلاح شيميايي توسط هر كسي را محكوم مي‌كند. در حالي كه به پيشرفت‌هايي رسيديم و ايران نقش مهمي در رسيدن به خلع سلاح هسته‌اي در سوريه داشت، متاسفانه سازمان‌هاي تروريستي النصره و داعش هنوز سلاح شيميايي در اختيار دارند و اين براي كل جامعه بين‌المللي مهم است كه به اين مساله بپردازد. حتي در گزارش‌هاي امريكا ديده‌ايم كه اين سازمان‌هاي تروريستي به كاربرد سلاح هسته‌اي متوسل شده‌اند و مهم است كه به اين مساله بپردازيم.

سلاح هسته‌اي امنيت را تقويت نمي‌كند

ظريف در ادامه اين جلسه در پاسخ به خبرنگار «واشنگتن‌پست» درباره تهديدات دولت ترامپ عليه ايران و تاثير آن بر برجام، گفت: درباره تهديدات امريكا من توييت كرده‌ام چنانكه توييت كردن اين روزها مُد است! (در اين هنگام حاضران در نشست خنديدند) وزير امور خارجه افزود: ايران تاثيري از تهديدها نمي‌پذيرد. ظريف در پاسخ به سوال خبرنگار امريكايي كه پرسيد: «اگر به فرض بخواهيد سلاح هسته‌اي بسازيد چه مدت طول مي‌كشد؟» گفت: ما به هيچ‌وجه قصد ساخت سلاح هسته‌اي را نداريم، بنابراين تا ابد براي ايران طول مي‌كشد كه بمب هسته‌اي بسازد. برخي‌ها دوست دارند بگويند كه زمان «گريز هسته‌اي» را به يك سال افزايش داده‌اند، بگذاريد خوشحال باشند. حرف من ساده است: اعتقاد داريم كه سلاح هسته‌اي امنيت ما و امنيت هيچ كسي را افزايش نمي‌دهد. اكنون زمان آن است كه نابودي سلاح‌هاي هسته‌اي ديگران را آغاز كنيم نه اينكه ديگران نيز وارد باشگاه هسته‌اي بشوند زيرا اين باشگاه، باشگاه ايمني نيست.

همصدايي سعودي و تركيه با صهيونيست‌ها

عربستان سعودي، ايالات متحده و رژيم صهيونيستي يكصدا عليه ايران. پنجاه و سومين اجلاس امنيتي مونيخ به فرصتي براي ديد و بازديدهاي سياسي بدل شد؛ فرصتي براي نطق‌هاي سياسي كه چندان در حوزه ميداني نبايد آنها را جدي گرفت اما بازتاب‌هاي بسياري در رسانه‌ها پيدا مي‌كند. ايران يكي از اصلي‌ترين سوژه‌هايي بود كه هرجا كار به بحث‌هاي منطقه‌اي كشيد به نام آن نيز اشاره‌اي شد. درحالي كه محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه ايران در نطق خود از لزوم شكل‌گيري مجمع گفت‌وگوهاي منطقه‌اي سخن گفت و تاكيد داشت كه بايد به بازي با حاصل جمع صفر براي يك بازيگر پايان داد، وزراي امور خارجه تركيه و عربستان سعودي ترجيح دادند كه بر طبل تندروي بكوبند و فعاليت‌هاي منطقه‌اي ايران را به بهانه‌اي جديد براي پروژه ايران‌هراسي خود تبديل كنند. درحالي كه محمدجواد ظريف در بخش پرسش و پاسخ‌هاي نشست، كشورهاي عربي را برادر ايران خواند اما وزير امور خارجه عربستان سعودي ترجيح داد با بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير رژيم صهيونيستي همصدا شود؛ همصدايي كه خبرگزاري رويترز از آن به عنوان نشانه‌هايي از همپوشاني منافع تل آويو و رياض در مواجهه با ايران ياد مي‌كند. علاوه بر مولود چاووش اوغلو، وزير امور خارجه تركيه كه فعاليت‌هاي منطقه‌اي ايران را نشانه مي‌گيرد، سناتور امريكايي نيز تاكيد مي‌كند كه بايد تحريم‌هاي جديدي عليه ايران كه وي از آن با عنوان قدرت شيعه ياد مي‌كند، اعمال شود.

خبرگزاري رويترز در اين باره مي‌نويسد: تركيه نيز به جبهه ضدايراني پيوسته است كه در آن وزراي امور خارجه رژيم صهيونيستي و عربستان سعودي در حال حاضر فعاليت مي‌كنند. اين مثلث با سخنان خود در كنفرانس امنيتي مونيخ درحقيقت به پيشنهاد وزيرامور خارجه ايران براي همكاري تهران با كشورهاي سني حاشيه خليج فارس در راستاي كاهش موج خشونت در منطقه نه گفتند. درحالي كه عربستان سعودي از حيث تاريخي همواره با اسراييل در تضاد بوده است اما اين‌بار عادل الجبير، وزير امور خارجه اين كشور در كنار اسراييل در مونيخ ايستاد و تاكيد كرد كه ايران بايد به دليل حمايت از دولت سوريه، توسعه موشك‌هاي بالستيك و كمك كردن به حوثي‌ها در يمن تنبيه شود. ايران هراسي به بهانه فعاليت‌هاي هسته‌اي جاي خود را به ايران‌هراسي به دليل فعاليت‌هاي منطقه‌اي داده است. استراتژي‌اي كه عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي از نخستين دقايق حصول توافق هسته‌اي ميان ايران و 1+5 به آن توسل جستند و اكنون با كمك تركيه و دولت جديد آمريكا تلاش مي‌كنند آن را وارد مرحله جديدي كنند. تحريم‌هاي هسته‌اي ايران با اجراي برجام در نخستين ماه سال 2016 ميلادي در مسير حذف شدن قرار گرفت اما هنوز هم برخي سناتورهاي جمهوريخواه در سخنراني‌هاي پراكنده خود اصرار دارند كه واشنگتن و جامعه جهاني بايد ايران را به دليل فعاليت‌هاي موشكي و آنچه كه آنها فعاليت‌هاي بي‌ثبات‌كننده در منطقه مي‌خوانند، تحت تحريم قرار دهند.

عادل الجبير، وزير امور خارجه عربستان سعودي با تكرار ادعاهاي پيشين خود درباره ايران گفت: ايران دنبال صادر كردن انقلاب است و مفهوم تابعيت را قبول ندارد. آنها با دخالت در لبنان، سوريه و. . . نشان دادند كه به اصل عدم دخالت در امور ساير كشورها باور ندارند. آنها با حمله به سفارتخانه‌ها نشان دادند كه به قوانين بين‌المللي اهميتي نمي‌دهند. به فرهنگ و مردم ايران احترام مي‌گذاريم، 35 سال است دست دوستي به ايران دراز كرده‌ايم اما با تخريب و مرگ مواجه شده‌ايم. ايران چيزي مي‌گويد و جور ديگر عمل مي‌كند، وقتي براي حوثي‌ها سلاح مي‌فرستد، شبه‌نظامي شيعه به سوريه مي‌فرستد و از تروريسم در بحرين و عربستان حمايت مي‌كند، اينها اقداماتي است كه صورت مي‌گيرند. ايران در يمن، بخشي از مشكل است نه راه‌حل. 2000 سال است كه ايران كوچك‌ترين نقشي در ساخت يمن نداشته، آنجا چه مي‌كند؟وزير امور خارجه عربستان در ادامه سخنانش ادعا كرد كه مهار ايران با ابزارهاي قرن 21 ممكن است و بايد دسترسي ايران به سيستم بانكي و تجارت قطع شود و اين كشور را منزوي كرد تا در رفتارهاي منطقه‌اي‌اش تغيير دهد.

وزيرامور خارجه عربستان سعودي در ادامه سخنانش تلاش كرد اتهام‌ها مبني بر خلق و تجهيز القاعده توسط عربستان را منحرف كند و ادعا كرد كه اسامه بن‌لادن، رهبر القاعده در تهران زندگي مي‌كرده است. در شرايطي كه ايران نخستين كشوري بود كه به كمك كردهاي عراق و دولت مركزي بغداد براي مبارزه با داعش رفت اما عادل الجبير ادعا كرد كه ايران، تنها كشوري در منطقه است كه داعش به آن حمله نكرده است. عادل الجبير در اين نشست در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه آيا عربستان به درخواست اسراييل براي اتحاد كشورهاي سني عليه ايران پاسخ مثبت مي‌دهد، طفره رفت. اين در حالي است كه برخي از تحليلگران منطقه‌اي مي‌گويند كه عربستان سعودي تمايل دارد در رابطه با تل آويو رويه‌اي را كه تركيه در پيش گرفت، دنبال كند. اظهارات ضدايراني عادل الجبير به‌طور همزمان در صفحه توييتر وزارت امور خارجه عربستان سعودي به دو زبان انگليسي و عربي منتشر شد و بازتاب فراواني در فضاي مجازي پيدا كرد. عادل الجبير در حالي در بخش‌هايي از سخنان خود از سياست‌هاي ترامپ براي مقابله با داعش و آنچه كه وي مهار ايران خواند استقبال كرد كه رييس‌جمهور جديد ايالات متحده روز شنبه به وقت واشنگتن در جمع هواداران خود در فلوريدا توهين بي‌سابقه‌اي را به كشورهاي حاشيه خليج فارس كرد. وي در پاسخ به انتقادها از فرمان مهاجرتي‌اش گفت: كشورهاي حاشيه خليج (فارس) را مجبور مي‌كنيم پول ايجاد منطقه امن در سوريه را پرداخت كنند. آنها هيچ چيزي جز پول ندارند.

تلاش ليبرمن براي تعميق شكاف ميان رياض – تهران

درحالي كه سخنراني محمد جواد ظريف صبح روز گذشته به وقت مونيخ انجام شد، مقام‌هاي سعودي، ترك و نمايندگان رژيم اسراييل چندساعت بعد در يك پنل مربوط به خاورميانه به اتهام زني به تهران پرداختند. آويگوور ليبرمن، وزير جنگ رژيم صهيونيستي نيز در اين جلسه مدعي شد كه ايران يك هدف نهايي براي تضعيف عربستان سعودي در خاورميانه دارد و از سران كشورهاي منطقه خواست تا با عناصر راديكال در خاورميانه مبارزه كنند. وي در بخش‌هايي از سخنان خود ادعا كرد كه ايران دنبال تضعيف ثبات در تمام كشورهاي منطقه است و مقصد نهايي‌اش نيز عربستان است و گفت: تفرقه واقعي ميان يهوديان و مسلمانان نيست، بلكه ميان انسان‌هاي ميانه‌رو و راديكال است.

سخنان بي‌سابقه و تند وزيرامور خارجه تركيه

سياست‌هاي ايران‌هراسي رژيم صهيونيستي و شيعه هراسي عربستان سعودي داستان امروز و ديروز نيست و به خصوص در چندسال اخير جامعه بين‌المللي نيز به رقيب منطقه‌اي خواندن تهران و رياض عادت كرده است اما آنچه در دومينوي اظهارات ضدايراني روز گذشته در مونيخ تعجب آور بود، سخنان مولود چاووش اوغلو، وزير امور خارجه تركيه درباره فعاليت‌هاي منطقه‌اي ايران بود. وزير امورخارجه تركيه كه 24 ساعت قبل از حضور در اين پنل تخصصي در حاشيه اجلاس امنيتي مونيخ سخن مي‌گفت ادعا كرد كه سياست‌هاي طايفه‌گري ايران صلح را در بسياري از كشورها با مشكل مواجه كرده است. وي در‌اين‌باره گفت: ايران تلاش دارد دو كشور شيعي در سوريه و عراق ايجاد كند و با مداخله‌گري‌هاي خود ثبات را در يمن و بحرين و عربستان با چالش مواجه كرده است. تركيه مخالف ايجاد هرگونه شكاف چه مذهبي و چه قومي است. ما در حال حاضر از عادي‌سازي رابطه با تل‌آويو خرسند هستيم.

پاسخ وزارت امور خارجه ايران به تركيه

بهرام قاسمي، سخنگو و رييس مركز ديپلماسي عمومي و رسانه‌اي وزارت امور خارجه در واكنش به سخنان غيرسازنده وزير امور خارجه تركيه در كنفرانس امنيتي مونيخ، گفت: كساني كه در سوداي خام بازگشت به امپراتوري‌اند و به اقدامات مداخله گرايانه، غيرقانوني و غيرمشروع و حمايت از گروه‌هاي تروريستي دست زده و موجب خونريزي و افزايش تنش و بي‌ثباتي در منطقه مي‌شوند، نمي‌توانند با فرافكني از زير بار مسووليت چنين اقداماتي شانه خالي كنند. آنها بايد بدانند كه بي‌ثباتي و ناامني در منطقه مقصري جز آنها و برخي ديگر از كشورهاي متوهم ندارد؛ و لذا نبايد و نمي‌توانند با اتهام زدن به ديگران از گرداب خودساخته رهايي يابند. سياست منطقه‌اي جمهوري اسلامي ايران همواره مبتني بر حفظ ثبات و امنيت تمامي كشورها و همسايگان قرار داشته و دارد؛ نقش و سياستي كه مورد اذعان بسياري از دولت‌ها و ملت‌هاي منصف در منطقه و جهان قرار گرفته و با استقبال آنان مواجه است.

سناتور آمريكايي: بايد درباره نقش خود درخاورميانه تصميم‌گيري كنيم

در پنتل دوم روز گذشته در كنفرانس امنيتي مونيخ، ليندسي گراهام، سناتور ارشد جمهوريخواه آمريكايي كه همواره مواضع تندي عليه ايران داشته بارديگر مواضع ضدايراني خود را تكرار كرد. گراهام در بخشي از سخنانش به تهديد ايران براي عربستان سعودي و اسراييل اشاره و تاكيد كرده كه رياض به خاطر تهديد ايران در يمن و تل‌آويو به خاطر تهديد حزب‌الله، حق دارند نگران باشند. گراهام در ادامه مدعي شد كه اقدامات ثبات زداي ايران در 4 كشور عربي يمن، لبنان، سوريه و عراق ادامه دارد. اين سناتور آمريكايي گفت: من طرح تحريم‌هايي عليه ايران را به سنا (آمريكا) معرفي خواهم كرد و دليل اين كار هم رفتار مخرب آن در منطقه است و نه بحث هسته‌اي. به نظر من، ما (آمريكا) بايد به افرادي كه مورد تهديد ايران هستند، بيشتر كمك كنيم و نه اينكه كمتر از آنها حمايت كنيم.

در اين پنل تخصصي سناتور ريچارد مورفي كه دموكرات است و عضو كميته روابط خارجي سنا نيز است گفت: واشنگتن بايد تصميم بگيرد كه آيا مي‌خواهد نقش گسترده‌تري در پرونده‌هاي منطقه‌اي ايفا كند يا خير؟ بايد تصميم بگيريم كه آيا مي‌خواهيم در جنگ‌هاي نيابتي در منطقه شركت داشته باشيم يا نه ؟ آيا مي‌خواهيم ميان ايران و عربستان سعودي يكي را انتخاب كنيم يا خير؟

رويترز در بخش‌هايي از گزارش خود نوشت: محمد جواد ظريف سخنان خود در نشست نوبت صبح كنفرانس را با درخواست براي گفت‌وگو براي مهار تنش‌هاي منطقه‌اي آغاز كرد. سخنان وزير امورخارجه ايران در حالي ايراد شد كه حسن روحاني، رييس دولت يازدهم يك هفته قبل در اقدامي بي‌سابقه به عمان و كويت سفر كرده بود. سفري كه اصلي‌ترين پيام آن آمادگي ايران براي گفت‌وگوي بي‌قيد و شرط و از سر تامين منافع دوجانبه با شوراي همكاري خليج فارس بود.

ظريف برنامه صهيونيست‌ها را به هم زد

درحالي كه ظريف با فاصله چندساعته از وزراي امور خارجه عربستان و تركيه و همچنين وزيرجنگ رژيم صهيونيستي سخن گفت اما برخي رسانه‌هاي غربي ادعا كردند كه برنامه سخنراني وزير امور خارجه ايران و سايرين در دقيقه نود تغيير كرده است. بر اساس گزارش اين رسانه‌ها ابتدا قرار بود محمد جواد ظريف يكي از چهارشركت‌كننده در نشست با عنوان بحران‌هاي قديمي، خاورميانه جديد باشد. مجري اين نشست نيز ليز دوست، خبرنگار ارشد بي‌بي سي بود. عادل الجبير، مولود چاووش اوغلو و آويگدور ليبرمن نيز سه عضو ديگر اين نشست چهارنفره بودند. اما در نهايت اين برنامه تغيير كرد و سخنراني ظريف با فاصله از سخنراني‌هاي سه مقام اسراييلي، ترك و سعودي انجام گرفت. ليبرمن در گفت‌وگو با يك رسانه اسراييلي ادعا كرد كه وي از حضور در يك نشست مشترك با وزير امور خارجه ايران استقبال مي‌كرده است. بر اساس برنامه جديد، ظريف يك ساعت پيش از آويگدور ليبرمن صحبت كرد و اين در حالي بود كه در برنامه قديمي قرار بود وزير امور خارجه ايران پس از نخست‌وزير رژيم اسراييل سخنراني كند.

در حالي كه رسانه‌هاي اسرائيلي تلاش كردند خبر تغيير برنامه سخنراني وزير امورخارجه ايران را با حاشيه‌هايي همراه سازند اما محمدجوادظريف برنامه تيم رسانه‌اي رژيم صهيونيستي را برهم زد و در نهايت سخنراني او پيش از مقامات اسرائيلي و ترك و سعودي انجام شد.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=68785

ش.د9504007

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات