تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۹  ، 
کد خبر : ۳۰۰۷۷۹
علی خرم، دیپلمات پیشین در گفت‌وگوبا «ایران»

دستاوردهای «برجام» با اهداف سیاسی نادیده گرفته می‌شود

مقدمه: بدون شک یکی از مهم‌ترین رخدادهای سیاست خارجی در عمر چهار ساله دولت یازدهم حل و فصل منازعه هسته‌ای با جهان و دستیابی به توافقی بود که از مشکلات اقتصادی و سیاسی ایران با قریب به اتفاق بازیگران بین‌المللی گره‌گشایی کرد. توافقی که هر چند مسیر اجرای آن با فراز و فرودهایی روبه‌رو شد اما به زعم بسیاری از صاحبنظران بین‌المللی، گزینه بی‌بدیل جنگ بود. با این وجود، برجام در کشاکش صحنه سیاست داخلی ایران آماج حملات گروه‌هایی قرار گرفته است که دستاوردهای مختلف آن را با هدف پیگیری مطالبات سیاسی و جناحی خود زیر سؤال می‌برند. این تلاش که برای تخریب تلاش‌های دیپلماتیک دولت صورت می‌گیرد، این سؤال را به ذهن متبادر می‌کند که اگر ایران و جهان به توافق هسته‌ای دست نمی‌یافتند، چه اتفاقی می‌افتاد؟ با علی خرم، دیپلمات پیشین ایران و کارشناس مسائل بین‌المللی درباره جهان بدون توافق هسته‌ای گفت‌وگویی داشتیم که از نظر می‌گذرد.

(روزنامه ايران ـ 1396/01/15 ـ شماره 6462 ـ صفحه 3)

* توافق هسته‌ای با کشورهای جهان در حالی این روزها مورد انتقاد برخی از گروه‌های و جریان‌های سیاسی قرار گرفته است که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ایران از منظر سیاسی و اقتصادی شرایط متفاوتی را با دوران پیش از دستیابی به برجام تجربه می‌کند. با این حال این شرایط از نگاه منتقدان دولت به شکل دیگری مورد بحث واقع شده و آماج انتقادات تند آنها قرار گرفته است. با این مقدمه بفرمایید که اگر چالش هسته‌ای به پایان نمی‌رسید و ایران و کشورهای طرف مذاکره به توافق نمی‌رسیدند، چه شرایطی پیش روی ایران قرار داشت؟

** از منظر اقتصادی در سال 1392 که آقای روحانی بر سر کار آمد، صادرات نفت ایران به روزانه 800 هزار بشکه رسیده بود و قرار بود که تا 6 ماه بعد از آن این رقم به صفر برسد. یعنی تحریم‌ها آنچنان دست و پای ایران را ببندد که ایران نتواند حتی یک بشکه نفت بفروشد. این در حالی است که اگر برخی از کشورها مانند چین و هند هم تمرد می‌کردند، باید هزینه‌های سنگینی را بابت این سرکشی پرداخت می‌کردند. چنان که طی همین تعطیلات نوروز یک شرکت چینی که در زمان تحریم‌ها به ایران کمک کرده بود، مجبور شد جریمه سنگینی پرداخت کند تا بتواند به کارش در بازار امریکا ادامه دهد. یعنی این طور نیست که به زعم دیدگاه برخی که می‌گویند کشورهایی مانند چین و هند در زمان تحریم‌ها می‌توانستند به ایران کمک کنند، این امر براحتی صورت گیرد بلکه همه کشورها ظرف 6 ماه یا نهایتاً یک سال تسلیم می‌شدند و در مسیری قرار می‌گرفتند که جامعه جهانی علیه ایران در حال حرکت بود.

* این مسیر جهانی چه شرایطی را علیه ایران متصور شده بود؟

** در چنین شرایطی بنابود کمیته تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل شبیه آنچه در نتیجه تحریم‌ها بر سر کشور عراق آورد، برای ایران برنامه‌ریزی کند و برمبنای آن ایران مجاز بود تنها 250 هزار بشکه نفت صادر کند آن هم نه در ازای پول بلکه در برابر غذا. یعنی ایران معادل پول نفتی که صادر می‌کرد، می‌توانست گندم یا برخی کالاهای دیگر مانند دارو وارد کند. به این ترتیب که محاسبه می‌کردند ایران منهای توسعه زیربنایی می‌تواند تنها با صدور 250 هزار بشکه نفت امور خود را با دریافت کالا بگذراند. خب در چنین شرایطی ایران پولی در دست نداشت تا بتواند رابطه تجاری با دیگر کشورها برقرار کند زیرا شرط اول برقراری این رابطه آن بود که پول داشته باشد. برای این امر باید می‌توانست نفت و مشتقاتش را صادر کند تا در صندوقش پول داشته باشد و با آن پول یک رابطه اقتصادی برقرار کند و به این ترتیب بتواند برای رونق اقتصادی و صنعتی‌اش قطعاتی را در ایران تولید کند و همچنین بتواند کالاهای مورد نیازش اعم از خوراکی و غیر خوراکی را وارد کند. بنابراین برنامه‌ریزی جهان برای ایران تا سال 1392 این گونه بود که فروش نفت به صفر برسد و سپس کمیته تحریم‌های شورای امنیت، برنامه نفت در برابر غذا را برای ایران به اجرا بگذارد.

اما از سال 92 به بعد که مذاکرات هسته‌ای به طور جدی آغاز شد و توافق اولیه ژنو زمینه توافق جامع را فراهم کرد، شاهد بودیم که با برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی صدور نفت ایران از 800 هزار بشکه به 2 میلیون و 800 هزار بشکه در روز رسید جدا از اینکه ایران اکنون علاوه بر نفت حدود 20 میلیارد دلار هم مشتقات نفتی که آن زمان مورد تحریم واقع شده بود، صادر می‌کند. در چنین شرایطی که کشور پول در اختیار دارد، می‌تواند با بسیاری از کمپانی‌های بزرگ مانند کمپانی بنز آلمان و رنوی فرانسه رابطه اقتصادی داشته باشد. اگر پول نداشتیم که کسی نمی‌آمد با ما رابطه اقتصادی برقرار کند، نمی‌توانستیم ایرباس و بوئینگ و بسیاری از کالاهای دیگر را بخریم.

* سوای نادیده انگاشتن دستاوردهای اقتصادی برجام از سوی منتقدان دولت، وجه سیاسی آن از جمله شرایط تحول یافته سیاسی و رفت و آمدهای دیپلماتیک مقام‌های تراز اول کشورهای بزرگ به ایران هم با این بهانه زیر سؤال می‌رود که این مراودات دستاورد ملموسی برای کشورمان نداشته است... در این باره بفرمایید.

** بنای تحریم‌های اقتصادی و شرایط سختی که برای ایران رقم خورده بود، ابتدا تحریم‌های سیاسی بود. یعنی قطعنامه‌های شورای امنیت ایران را مورد تحریم سیاسی قرار داده بود و به دنبال آن امریکا و اروپا نیزهمین کار را کرده بودند. تحریم سیاسی مرجع تمام تحریم‌هاست. یعنی اگر تحریم سیاسی برقرار باشد، شما نمی‌توانید به کشوری رفت و آمد کنید و متقابلاً نمی‌توانید انتظار داشته باشید مقام‌های چینی، روسی، اروپایی یا آسیایی به کشور شما سفر کنند. بنابراین تحریم سیاسی مقدمه تحریم اقتصادی بود. با برداشته شدن تحریم‌های سیاسی- که ایران را در تمامی ابعاد دچار مشکل کرده بود- و رفت و آمد مقام‌های بلندپایه ایران و کشورهای مهم زمینه تعاملات اقتصادی فراهم شد و از مشکلات اقتصادی ایران گره‌گشایی شد.

این در حالی است که توافق هسته‌ای با توجه به تغییر دولت در امریکا در بهترین زمان ممکن صورت گرفت چرا که موضعگیری دولت جدید امریکا نشان از آن دارد که اگر مذاکرات به دوره ترامپ می‌رسید، نه تنها امکان حل و فصل آن نبود بلکه ایران و امریکا وارد چالش‌های جدی‌تری می‌شدند و چه بسا جنگ، گزینه جایگزین مذاکرات بود. حال آنکه منتقدان توافق هسته‌ای اساساً این مسأله را مد نظر قرار نمی‌دهند و نمی‌گویند که در صورتی که توافق نبود، چه اتفاقاتی در دوره ترامپ می‌افتاد.

* برخی می‌گویند ایران در صورتی که برجام حاصل نمی‌شد، می‌توانست به روسیه و چین به عنوان دو همپیمان مهم خود اتکا داشته باشد... آیا این دیدگاه درست است؟

** خیر؛ میزان مراودات اقتصادی روسیه و چین با کشورهای جهان صدها برابر مراوداتش با ایران است. به عنوان مثال روسیه رابطه چند صد میلیارد دلاری با اتحادیه اروپا دارد بنابراین چگونه امکان دارد که این حجم از مراوداتش را به خاطر حجم بسیار کمتر با ایران نادیده بگیرد. همچنین چین در دوره تحریم‌ها فقط به این دلیل با ایران همکاری می‌کرد که می‌توانست حدود 30 میلیارد دلار از کالاهایی که نمی‌توانست به علت کیفیت پایین به کشورهای دیگر صادر کند، به ایران بفروشد و به جای آن ارز قوی دریافت کند و این در حالی است که این کشور هرگز رابطه پرمنفعت اقتصادی‌اش با امریکا را به دلیل رابطه کم منفعت با ایران تغییر نمی‌دهد. چنان‌که در دوره تحریم‌ها هم شاهد بودیم که هیچ یک از مقام‌های مهم روسیه و چین به ایران سفر نکردند و بعد از توافق هسته‌ای بود که رئیس جمهوری چین به ایران آمد یا مسئولین ایران به چین و روسیه رفتند. بنابراین از آنجایی که ما موضوع روابط خارجی را از منظر خودمان مورد توجه قرار می‌دهیم، این تصور را داریم که این کشورها به ایران متعهد هستند در حالی که این طور نیست.

* به نظر می‌رسد در شرایط کنونی برخی از کشورهای منطقه تلاش می‌کنند تا با بهره‌گیری از فرصت روی کار آمدن ترامپ در امریکا، شرایط جدیدی را علیه ایران به وجود آورند. بفرمایید برجام تا چه اندازه توانسته دست و پای این دسته از کشورها را در ایجاد ائتلاف جدید علیه ایران ببندد و مانع از آن شود که ایران بار دیگر در قالب بازیگری خطرناک علیه امنیت منطقه و جهان تعریف شود؟

** هر اقدام ایران تا سال 92 در منطقه غیرقانونی تلقی می‌شد. اگر به عراق و سوریه کمک‌هایی می‌کرد، از نظر حقوقی مجاز نبود و متخلف محسوب می‌شد اما از زمانی که وارد مذاکرات دیپلماتیک شد، خیلی از کشورها از جمله خود امریکا از این نقش‌آفرینی ایران که پیش از آن غیرقانونی تعریف می‌شد، چشم‌پوشی کرد. یعنی در دوره تحریم‌ها ایران از نظر حقوق بین‌الملل مجاز نبود که در منطقه نقش داشته باشد اما پس از توافق هسته‌ای عملاً این نقش پذیرفته شد و به همین دلیل هواپیماهای ایران توانست به عراق و سوریه پرواز کند و اجازه استفاده از پایگاه‌های نظامی به روسیه برای انجام عملیات نظامی در سوریه صادر شد یا اینکه توانست نقش مستشاری در سوریه و عراق داشته و از این بابت تأثیرگذار باشد.

بنابراین با دستیابی به توافق هسته‌ای و اجرایی شدن آن ایران مجاز شد نقش منطقه‌ای داشته باشد و این خلاف چیزی بود که اعراب به آن دل بسته بودند. یعنی آنها پیش از این می‌خواستند که ایران به مدد تحریم‌های سیاسی و اقتصادی حق نداشته باشد در عراق و سوریه و دیگر نقاط خاورمیانه نقش‌آفرینی کند و حالا هم در تلاش هستند با ترامپ هم‌داستان شوند بلکه بتوانند برای آن همان شرایط پیش از توافق را به وجود آورند.

به این ترتیب برجام را باید در ظرف بزرگ‌تری دید و منتقدان باید منصف باشند و فقط خودشان و اهداف جناحی را نبینند متأسفانه خیلی‌ها غیرمنصفانه برخورد می‌کنند و فقط برای اهداف سیاسی تمام دستاوردهایی که توافق از نظر سیاسی و اقتصادی و نظامی و در ابعاد مختلف داشته و راه نقش‌آفرینی منطقه‌ای و جهانی ایران را باز کرد، نادیده می‌گیرند و سعی می‌کنند مانع از درک دقیق این دستاوردها برای مردم شوند.

برخی می‌گویند نتایج توافق سر سفره مردم نیامد قرار هم نبود ماحصل آن به سرعت سر سفره بیاید در شرایط کنونی همین اندازه کافی است که مردم متوجه این نکته شوند که ایران دیگر مورد تحریم سیاسی و اقتصادی و انزوا قرار ندارد و باب تعاملات سیاسی و اقتصادی گشوده شده است که ثمرات آن بتدریج برای مردم ملموس خواهد شد.

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6462/3/178272/0

ش.د9600074

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات