گلبدين حكمتيار، رهبر حزب اسلامي افغانستان كه در ميان مخالفانش به «جلاد كابل» و بين طرفدارانش به «امير جهاد» معروف است، پس از سالها زندگي پنهاني سرانجام هفته گذشته وارد كابل شد. باتوجه به سوابق جهادي حكمتيار، بازگشت وي علاوه بر اينكه ميتواند سرمنشأ تحولات سياسي گسترده و مثبتي در روند صلح افغانستان باشد، از طرفي باتوجه به مخالفت طالبان با اين موضوع، ميتواند به رشد ناامني و تشديد درگيريها دامن بزند.
پس از هفت ماه از امضاي توافقنامه صلح ميان حكومت افغانستان و گلبدين حكمتيار، حالا او وارد افغانستان شده است تا پس از ۱۶ سال زندگي مخفيانه، بار ديگر در عرصه سياسي اين كشور به عنوان رهبر يك حزب و جريان سياسي ظاهر شود. به رغم مخالفت برخي جريانهاي سياسي با پيوستن حكمتيار به ساختار قدرت سياسي در افغانستان، اما او هفته گذشته در ميان استقبال طرفداران خود وارد كابل شد تا به جنگ خونين بين دولت و حزب اسلامي پايان دهد.
بازگشت ديرهنگام حكمتيار به كابل در شرايطي است كه طالبان و داعش اخيراً حملات وحشيانهاي را در سراسر كشور آغاز كردهاند و به گفته ناظران، ميتواند جنگهاي خونين در اين كشور را تشديد كند. هرچند حزب حكمتيار تلاش كرد تا خود را به عنوان يكي از گروههاي اصلي طالبان معرفي كند اما به گفته برخي ناظران حزب حكمتيار در عمليات پس از سقوط طالبان نقش چنداني نداشته است. گروه حكمتيار در سالهاي اخير قدرت سابق خود را از دست داده بود و با ورود به ساختار سياسي در پي تقويت مواضع خود برآمده است. زيرا وي نميتوانست از طريق مبارزه برنامههاي خود را به پيش ببرد.
نقطه قوت بازگشت حكمتيار
اينكه دولت وحدت ملي توانسته حداقل يكي از گروههاي مخالف را از گردونه مبارزه خارج كند گام مؤثري محسوب ميشود كه ميتواند براي آينده افغانستان و كاهش درگيريها در اين كشور كمك كند. حزب اسلامي حكمتيار منسجمترين گروه پشتون است كه ميتواند با حضور و فعاليت سياسي در جامعه پشتونها به فعاليتهاي جوانان مناطق جنوبي و جنوب شرقي سامان دهد و حضور طالبان را در ميان پشتونها كمرنگ كند. يكي از مزيتهاي ورود حكمتيار به كابل اين است كه نيروهاي ارتش كه در سالهاي گذشته بخشي از توان خود را براي مقابله با اين گروه مصروف داشته بودند، ميتوانند بدون نگراني از گروه حكمتيار در جبهههاي ديگر حاضر شده و قدرت خود را در مقابل طالبان تقويت كنند. همچنين نيروهاي حكمتيار كه در يك دهه گذشته در جنگ با ارتش تواناييهاي زيادي را كسب كردهاند، ميتوانند در كنار نيروهاي ارتش در عمليات مبارزه با تروريستهاي داعش و طالبان مشاركت كنند. به نظر ميرسد، يكي از مفاد توافقنامه بين دولت و حزب حكمتيار نيز ورود بخشي از نيروهاي اين گروه به بدنه ارتش بوده است.
از طرفي، حكمتيار در طول 15 سال گذشته با بسياري از رهبران جهادي افغانستان همكاري داشته است و ميتواند تعدادي از آنها را براي ورود به ساختار قدرت متقاعد كند تا زمينه براي برونرفت از بحران در افغانستان فراهم شود. زيرا با خروج گروههاي كوچك مسلح از بدنه طالبان، شاخه اصلي اين گروه نيز به مرور تضعيف شده و در نهايت مجبور ميشوند به پاي ميز مذاكره بيايند. نكته مهم ديگري كه در ارتباط با حضور حكمتيار در كابل مطرح است، اينكه نفوذ پاكستان به عنوان مهمترين حامي طالبان در افغانستان كاهش مييابد. اسلام آباد از گروههاي مخالف دولت افغانستان به عنوان ابزاري براي تحت فشار قرار دادن دولت كابل براي گرفتن امتياز و اعمال نفوذ در آن استفاده ميكند و با خارج شدن حزب حكمتيار از طالبان فشارهاي اسلامآباد نيز كاهش مييابد و حزب اسلامي ديگر مجري دستورات اسلامآباد نخواهد بود.
نگراني از آينده
هرچند بسياري از جريانهاي سياسي افغانستان بازگشت حكمتيار را مثبت ارزيابي كرده و آن را فرصتي براي ايجاد صلح تلقي ميكنند، به همان اندازه نسبت به بروز چالشهاي جديد نگران هستند. از آنجا كه حكمتيار و اشرف غني، رئيسجمهور افغانستان هر دو از قوم پشتون هستند بسياري از اين مسئله نگران هستند كه مبادا غني از قدرت حكمتيار براي تقويت جايگاه پشتونها در بدنه دولت بهرهبرداري كند. اين مسئله باتوجه به اينكه اشرف غني با عبدالله عبدالله، رئيس اجرايي كه از قوم تاجيك است در دو سال گذشته اختلافات اساسي داشتهاند، همين مسئله نگرانيها را نسبت به فروپاشي وفاق ملي افزايش داده است. زيرا بروز اختلافات در دولت به نفع گروههاي مسلح به ويژه گروه تروريستي داعش است كه در ماههاي اخير با تقويت مواضع خود عمليات تروريستي گستردهاي را در افغانستان انجام داده و حتي در ماههاي اخير به كابل نيز نفوذ كردهاند.
ناظران افغان بر اين باورند كه حكمتيار در جستوجوي قدرت است؛ خواستهاي كه ۴۰ سال براي رسيدن به آن، در كوه به سر برده و قرباني داده است و الان با فراهم شدن موقعيت براي او در تلاش است تا عاليترين سطح قدرت را كسب كند و دولتي مقبول و مقتدر ميخواهد كه خود او در رأس آن باشد و ديگران به صورت سلسله مراتبي پيرامون آن قرار بگيرند. بدون شك ورود حكمتيار به كابل و اجرايي شدن توافقنامه صلح ميان اين حزب و دولت وحدت ملي افغانستان ميتواند نقطه تحول مهمي در عرصه سياسي و امنيتي اين كشور تلقي شود كه بيش از هر زمان ديگري، به وحدت ملي ميان همه اقوام و جريانهاي سياسي براي مقابله با تروريسم و حل مشكلات نياز دارد. از طرفي باتوجه به اينكه برخي جريانهاي سياسي افغانستان با بازگشت حكمتيار مخالف هستند، ممكن است هفتههاي اول در كابل حساسيتزا باشد.
زيرا بسياري از خانوادههاي افغان در طول 15 سال گذشته فرزندان خود را در مبارزه با حزب حكمتيار از دست دادهاند و همين مسئله ممكن است درگيريهاي جديدي را در پايتخت ايجاد كند. همچنان كه مردم كابل هفته گذشته در استقبال از حكمتيار روي بنرهايي كه چهره حكمتيار روي آنها نقش بسته بود رنگ سرخي بر تصوير حكمتيار پاشيده بودند و به عبارتي با رنگ خون به استقبال وي رفتند. اين نشان ميدهد مردم كابل هنوز خونريزيهاي حكمتيار را از ياد نبردهاند و وي را قصاب كابل ميدانند. اينگونه واكنشها نشان ميدهد كه ورود دوباره حكمتيار به عرصه سياسي و فعاليتهايش ميتواند طبل جنگي ديگر را در افغانستان بكوبد، چراكه هنوز برخي جريانهاي سياسي با حزب اسلامي مشكل دارند و اينگونه سياستهاي دولت وحدت ملي را مغاير با منافع كشورشان ميدانند.
تشديد حملات طالبان
پيش از اين بسياري بر اين باور بودند كه با ورود حكمتيار به ساختار قدرت، شاخه اصلي طالبان نيز سلاح خود را زمين خواهد گذاشت و به روند آشتي ملي ملحق خواهد شد اما اين پيشبينيها اشتباه از آب درآمد و طالبان نه تنها سلاح خود را تحويل نداد بلكه با تكفير حكمتيار حملات خود را تشديد كرد تا نشان دهد كه با جدايي حزب اسلامي از طالبان اين گروه تضعيف نشده و همچنان در اوج قدرت قرار دارد. همزمان با ورود حكمتيار به افغانستان طالبان در هفتههاي اخير حملاتي را به پايگاههاي ارتش انجام داد كه طي آن صدها تن كشته و زخمي شدند كه نشان ميدهد طالبان همچنان به مسير مبارزه تا تحقق اهدافش ادامه خواهد داد. اين درحالي است كه حكمتيار هفته گذشته طالبان را به صلح دعوت كرد تا به جنگ نامقدس پايان دهند اما پاسخ طالبان منفي بود.
طالبان كه همچنان مخالف روند صلح در افغانستان است و تاكنون حاضر نشده پاي ميز مذاكره بيايد ورود حكمتيار به بدنه دولت را دسيسهاي از سوي خارجيها ميداند. ملا نيازي معاون سركرده گروه انشعابي طالبان در افغانستان ضمن اعلام مخالفت با حزب اسلامي اعلام كرد پيوستن حكمتيار به روند صلح اين كشور برنامه طراحي شده دولت پاكستان است. طالبان معتقد است تا زماني كه نيروهاي خارجي در افغانستان حضور داشته باشند، روند صلح دستنيافتني است و از آنجا كه دولت جديد امريكا قصد دارد 5 هزار نيروي جديد به افغانستان اعزام كند، ميتوان گفت كه طالبان همچنان به حملات خود ادامه خواهد داد. همچنانكه از هفته گذشته نيروهاي طالبان با پايين آمدن از كوهها حملات موسوم به «منصوري» را شروع كردهاند و مقامات امريكايي نسبت به افزايش حملات طالبان در آينده هشدار دادهاند.
در بحبوحه ورود حكمتيار به افغانستان، امريكا نيز خود را براي يك مداخله ديگر در اين كشور آماده ميكند. به رغم شعارهاي تبليغاتي دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا مبني بر كاهش نيروهاي امريكايي در افغانستان اما گزارشها حاكي از اعزام نيروهاي جديد به اين كشور است. ترامپ درحالي قصد اعزام نيروهاي جديد به افغانستان را دارد كه روسيه در ماههاي اخير ابتكار عمل سياسي در افغانستان را به دست گرفته و با نشستهاي متعدد در مسكو تلاش ميكند به بحران سياسي افغانستان پايان دهد و واشنگتن درصدد است تا از ايفاي نقش مؤثر روسيه در فرايند صلح افغانستان جلوگيري كند.
ارزيابي
به هر حال از نظر داخلي بازگشت حزب اسلامي حكمتيار به كابل ميتواند يك فرصت براي تقويت وحدت ملي باشد و در همان حال ميتواند عامل بيثباتي و دامن زدن به بياعتمادي و درگيريهاي قومي شود. نوع برخورد و مديريت دولت وحدت ملي افغانستان در قبال حضور حكمتيار در كابل ميتواند در تركيب نيروهاي سياسي و معادلات حزبي در روند سياسي آن كشور تعيينكننده باشد. به نظر ميرسد حكمتيار علاوه بر پيوستن به روند صلح، مأموريتي فراتر از صلح دارد و تأكيد او بر تشكيل شركت سهامي و حكومت ائتلافي، راه حل نيست و باتوجه به خوي قدرتطلبي حكمتيار در آينده چالشهاي جديدي بين دولت و حزب اسلامي سربر خواهد آورد كه ممكن است به انشقاق در دولت وحدت ملي منجر شده و يكي از رقبا ميدان قدرت را به نفع ديگري ترك كند.
http://www.javanonline.ir/fa/news/849965
ش.د9600315