فدراسیون روسیه نیز در مواجهه با این سیاست مهار آمریکا و متحدانش، تصمیم گرفت حضور نظامی خود را در مناطق مختلف جهان گسترش دهد. از این رو مسکو نه تنها در کشورهای پیرامونی خود نظیر؛ تاجیکستان، اوستیای جنوبی، اوکراین، قرقیزستان و قزاقستان و حتی سوریه پایگاه نظامی دارد، بلکه در فراسوی مرزها آنجا که زمانی حیاط خلوت آمریکا نامیده میشد، نیز به همکاریهای نظامی - امنیتی پرداخته است.
استراتژی های جدید روسیه در آمریکای لاتین
در اسفند ماه 93 ( اوایل مارس 2015)، زمانی که مذاکرات آتش بس بحران اوکراین در مینسک ادامه داشت،« سرگی شویگو» وزیر دفاع روسیه سفر خود را به سه کشور آمریکای لاتین؛ ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا آغاز کرد. هرچند گفت وگوهای شویگو در این سه کشور در پشت درهای بسته برگزار شد و وی افزایش پرواز جنگندههای نظامی روسیه در مناطق دوردست جهان را از اصلیترین نیاز به تاسیس پایگاههای ویژه سوختگیری در مناطق مختلف به ویژه در منطقه خط استوا اعلام کرد، لیکن تحلیلگران اهداف این سفر را پاسخی به اقدامات ایالات متحده آمریکا و استقرار سامانههای موشکی در نزدیکی مرزهای روسیه و در نتیجه همکاریهای نظامی - امنیتی و نظامی- فنی ارزیابی کردند.
سه کشوری که مقصد سفر شویگو بود سابقه تاریخی روابط نظامی قوی با روسیه دارند. بین سالهای 2010 تا 2015، ونزوئلا به تنهایی 24 جنگنده Su -30، 100 هزار اسلحه کلاشینکف و 92 تانک T-72، هلیکوپتر و سلاح های ضدهوایی را از روسیه دریافت کرده است. این تسلیحات نیازمند مراقبت و تنظیم دائمی است که توسط کارشناسان روسی در ونزوئلا صورت می گیرد. اما دو نکته در این میان قابل توجه است؛
1ـ اغلب این تجهیزات در زمان هوگو چاوز رییس جمهور سابق و در زمان قیمت های بالای نفت تحویل داده شده است.
2ـ اکثر آن ها از طریق اعتبار تحویل داده شد، اعتباری که هنوز به طور کامل پرداخت نشده است.
اما اکنون و زمانی که قیمت های نفت کاهش داشته است، تورم رسمی در ونزوئلا حتی به 68 درصد نیز رسید و بدین ترتیب و با این شرایط نمیتوان از قرارداهای نظامی جدید با روسیه سخن گفت. یکی از موضوعات گفت و گوی شویگو درک این نکته بود که آیا کاراکاس قصد پرداخت برای تجهیزاتی که قبلا تحویل گرفته را دارد و اگر خیر چه چیزی را میتوان در عوض پیشنهاد کند.
کوبا مقصد دیگر وزیر دفاع روسیه در سال 2015 بود. رسانه ها گزارش هایی از بازدید از بخش تانک های نظامی مستقر در هاوانا منتشر کردند. در واقع بخش نظامی از نسخه هیبریدی از تانک های T-34 و T-55 روسی تشکیل شده است. پس از سقوط شوروی زمانی که مسکو یارانه های گسترده این جزیره را قطع کرد، کوبایی ها بدون سختافزارهای جدید باقی ماندند؛ بنابراین ناچار شدند که خلاق شوند و دو نوع از تانک ها را با یکدیگر ترکیب سازند.
البته آن زمان تمرکز هاوانا بیش از همه بر عادی سازی روابط با ایالات متحده و گرفتن بیشترین امتیازات از باراک اوباما، بویژه رفع تحریم های اقتصادی بود. از این رو سفر شویگو بدون هر مفهوم استراتژیک ارزیابی شد.
لیکن حدود دوسال پس از آنکه ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه در تابستان 2014 گفته بود که مسکو برنامه ای برای احیای حضور نظامی خود در کوبا ندارد، دو نماینده پارلمان روسیه از حزب کمونیست، « والری راشکین» و « سرگی اوبوخف» درخواستی برای رئیس جمهور، وزیر دفاع و وزیر خارجه کوبا فرستادند که در آن فعال سازی مجدد پایگاه الکترونیک « لور دِز» در کوبا مطرح شده بود. آن ها همچنین خواستار این شدند که مجموعه های موشکی روسیه به مانند دوران اتحاد شوروی در کوبا مستقر شوند. آن دو در این درخواست به برنامه ایالات متحده برای استقرار سیستم های موشکی در جنوب شرق ترکیه اشاره کردند.
گفتنی است پایگاه شنود الکترونیک(SIGNIT) لوردِز در نزدیک هاوانا، پایتخت کوبا، مهم ترین پایگاه فرامرزی اتحاد شوروی و سپس روسیه محسوب می شد، که ولادیمیر پوتین در 2001،(یک سال از انتخابش به ریاست جمهوری)، انحلال پایگاه های نظامی روسیه را در کوبا(و ویتنام) اعلام کرده بود.
مذاکرات شویگو با دولت نیکاراگوئه جذاب تر بود. نیکاراگوئه یکی از چهارکشوری بود که آبخازایا و اوستیای جنوبی را پس از درگیری مسلحانه میان روسیه و گرجستان به رسمیت شناخت. شویگو در جریان سفر خود به نیکاراگوئه توافق نامه ای برای تسهیل ورود کشتی های روسیه به بندرهای این کشور آمریکای مرکزی در کنار سواحل اقیانوس اطلس و آرام امضا کرد؛ اما این همه ماجرا نبود. این سفر همچنین شاهد «گشایش مرکز جدید توپوگرافی» ساخته و تجهیز شده توسط روسیه نیز بود. در نقشه های توپوگرافی محل احداث کانال نیکاراگوئه نیز مشخص شد. کانالی که مدل کانال پاناما را از طریق ارتباط اقیانوس های آرام و اطلس تکرار می کند. کانال نیکاراگوئه قرار است تا در سال 2019 عملیاتی شود و ساخت و ساز نهایی آن تا سال 2029 پایان مییابد.
«کانال نیکاراگوئه» رقیب «کانال پاناما»
روسیه طبق توافقی که با ماناگوآ دارد، امنیت کانال نیکاراگوئه، این شریان حمل و نقل را عهده دار شده که این امر از طریق ناوها و هواپیماهای جنگی صورت میپذیرد. به عبارت دیگر، روسیه موظف است تا چتر نظامی- سیاسی خود را در این مسیر که دو اقیانوس بزرگ را به هم مرتبط میکند، بگشاید.
آمریکا قبل از این واکنش آرام و خونسردی نسبت به توافق نظامی روسیه و آمریکای لاتین داشته است. باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا یک بار گفت که حتی تامین تسلیحاتی ونزوئلا توسط روسیه نیز وی را آزار نمی دهد. اما شرایط کنونی متفاوت است، کانال نیکاراگوئه، رقیب مستقیم برای مسیر پاناما که تحت کنترل آمریکاست محسوب می شود و نه تنها می تواند توازن قوا را در آمریکای مرکزی تغییر دهد بلکه بازنگری مشخصی در نقشه ژئوپولتیک جهانی خواهد بود. این نگرانی از سوی سفارت آمریکا در نیکاراگوئه نیز ابراز شده است.
این نارضایتی جنبه های دیگری هم دارد؛ تقویت حضور نظامی روسیه در آب های ساحلی نیکاراگوئه، افزایش رقابت بین آمریکا و چین در این منطقه و استقرار کنترل رقبای آمریکا بر مسیر جدید برای توزیع نفت و سایر مواد خام استراتژیک.
سامانه موقعیتیاب «گلوناس»
روسیه نخستین ایستگاه ماهوارهای جدید خود در آمریکای مرکزی را در اوایل آوریل 2017 (18 و 19 فروردین ماه 96) در نیکاراگوئه افتتاح کرد. «ایگور کوماروف» رییس آژانس فضایی روسیه موسوم به «روس کاسموس» با ستودن افتتاح این ایستگاه، آن را «برگی جدید در این عصر» نام نهاد.
این ایستگاه در شهر «نجاپا» در جنوب نیکاراگوئه و بر اساس توافقنامه سال ۲۰۱۵ ساخته شده و علائم ماهوارهای را با دقت بالا دریافت کرده و هنگام بلایای طبیعی، از ناوبری قایقها و کشتیها در این کشور پشتیبانی خواهد کرد.
گلوناس، دومین سامانه موقعیت یاب بعد از سامانه «جی پی اس» آمریکا است. این دو سامانه هم کاربرد نظامی و هم غیرنظامی دارند. «لورنو اورتگا» پسر و مشاور رییس جمهور نیکاراگوئه با حضور در مراسم افتتحاه این ایستگاه آن را «پروژه راهبردی» بین کشورش و روسیه نامید.
«دانیل اورتگا »رییس جمهور نیکاراگوئه نیز هر چند از منتقدان سیاستهای آمریکا بوده اما روابط تجاری خود با این کشور را حفظ کرده است و موازی با آن روابط سیاسی خوبی با ایران، چین، روسیه و ونزوئلا دارد.
گفتنی است «بوالاوا»،موشک بالستیک قاره پیمای جدید روسیه و موشک بالستیک«RKU2»که از نوع سیستم ناوبری آسترواینرشیال است، توسط سیستم ناوبری روسی گلوناس پشتیبانی می شود.
نتیجهگیری
ایجاد پایگاه های نظامی از سوی آمریکا در مناطق مختلف جهان از جمله اوراسیا در واقع تلاشی از سوی تصمیم سازان ایالات متحده است تا به درون ساختار نظامی رقیب دیرینه اما فروپاشیده خود نفوذ کنند. این سیاست بویژه با ابراز تمایل نوبتی رهبران جمهوری های این مناطق برای همکاری با ناتو، بسیار موفق بوده است.
ایالات متحده به طور اخص طی سال های گذشته با طرح ضرورت گسترش ناتو به شرق، کوشیده تا با جدا کردن روسیه از جمهوری های شوروی، منجر به کاستن نفوذ مسکو بر حوزه سنتی خود و به حاشیه راندن این کشور در معادلات منطقه ای (و به تبع آن فرامنطقه ای) شود. استقرار 4 هزار نیروی ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه از این منظر قابل ارزیابی است.
و اما روسیه نیز به واسطه تغییرات ایجاد شده در شرایط بین المللی، در تلاشی مضاعف اقداماتی را منطبق بر منافع ملی خود انجام داده است، بویژه بعد از آن که روابط مسکو و ناتو در سال 2014 در پی اختلاف نظر بر سر بحران اوکراین تیره تر شد. از سویی تلاش واشنگتن برای داشتن بیش از یک هزار موشک رهگیر تا سال 2020، بر جدیت کرملین علیه تهدیداتی که توانمندیهای سیاسی، نظامی و امنیتی روسیه را هدف قرار داده، افزوده است.
این مسائل فدراسیون روسیه را بر آن داشت تا به بررسی احیا و ایجاد پایگاه های خود در فراسوی مرزها بپردازد. آنجا که زمانی بر اساس دکترین مونروئه به مدت 150 سال، حیاط خلوت آمریکا محسوب می شد و حتی در جریان بحران موشکی کوبا، ایالات متحده جهان را تا یکی قدمی جنگ اتمی نیز پیش برد.
طی سال های اخیر قدرتهای بزرگی چون چین و روسیه سرمایهگذاری ویژهای برای گسترش حضور و نفوذ خود در منطقه آمریکای لاتین انجام داده اند. در زمان به اوج رسیدن تنشها بین آمریکا و روسیه بر سر مسأله اوکراین و شبه جزیره کریمه، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با سفری به چند کشور آمریکای لاتین قدرت دیپلماسی روسیه را در حیاط خلوت سابق آمریکا به رخ این کشور کشاند. همچنین رزمایش هوایی روسیه در سال 2017 در منطقۀ کراسنودار نزدیک مرز اروپای شرقی نمونه دیگری از این رویکرد است .
در مجموع ایجاد پایگاه های نظامی روسیه در کشورهای آمریکای لاتین به هر دلیل و با هر هدفی( از جمله پشتیبانی هنگام بلایای طبیعی و یا تاسیس پایگاه های ویژه سوخت گیری در مناطق مختلف در ارتباط با افزایش پروازهای جنگنده های روسی) که باشد، بیانگر مقابه به مثل کرملین در مواجهه و مقابله با سیاستهای فزون خواهانه کاخ سفید در فراسوی مرزهایش است که به واقع تهدیدی برای صلح منطقهای و بین المللی محسوب می شود. به قول «دمیتری پسکوف»، سخنگوی ریاست جمهوری روسیه:
«وضع بینالمللی ثابت نیست، بلکه کاملاً متغیر است. می توان دید که دو سال گذشته چه تغییراتی در مسایل بینالملل و رژیم امنیت بینالملل ایجاد شده است. البته، همه کشورها طبق منافع ملی خود، ارزیابی خود را از این تغییرات دارند و اقدامات مشخص متناسب با آن را در پیش می گیرند».
پژوهش خبری صدا وسیما//پژوهشگر: فرشته مقدم
* منابع در آرشیو در دسترس است.