تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران اتفاق تازهای نیست و ملت بزرگ ایران همواره ثابت کرده است با هیچ تحریم و فشار و تهدیدی از آرمانهای خود صرف نظر نمیکند و با قدرت مسیر خود را ادامه خواهد داد؛ اما آنچه جالب توجه و البته ناامیدکننده است، وجود رسانههایی است که با وجود آنکه مدعی شفافیت و مطالبهگری برای احقاق حقوق ملی هستند، به راحتی از کنار حق تضییع شده مردم به دلیل مصلحتاندیشیهای حزبی و جناحی کوتاه میآیند[...]
یادداشت: تحریمهای
ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران اتفاق تازهای نیست و ملت
بزرگ ایران همواره ثابت کرده است با هیچ تحریم و فشار و تهدیدی از
آرمانهای خود صرف نظر نمیکند و با قدرت مسیر خود را ادامه خواهد داد؛ اما
آنچه جالب توجه و البته ناامیدکننده است، وجود رسانههایی است که با وجود
آنکه مدعی شفافیت و مطالبهگری برای احقاق حقوق ملی هستند، به راحتی از
کنار حق تضییع شده مردم به دلیل مصلحتاندیشیهای حزبی و جناحی کوتاه
میآیند. رسانههایی که مدعی هستند اصل چهارم مردمسالاری به شمار میآیند و
خود را چشم تیزبین جامعه میدانند؛ اما درباره این ظلم سکوت میکنند.
رسانههایی که در زمان دولت دهم کوچکترین تحریمها را با درشتترین کلمات
بر صفحه یک روزنامههای پر تعدادشان چاپ میکردند، اکنون در برابر این
تحریمها سکوت اختیار کردند؛ انگار نه انگار! رسانههایی که فردای به دست
آمدن توافق موسوم به برجام میان ایران و کشورهای 1+5 از صبح بدون تحریم و
پایان تحریم سخن به میان آوردند، در این روزها نه تنها به خلف وعدهها و
عهدشکنیهای آمریکا در اجرا نکردن برجام و لغو نکردن تحریمها و باقیماندن
محدودیتها برای کشورمان اعتراضی نمیکنند! بلکه در برابر وضع تحریمهای
تازه نیز ترجیحشان این است که چشمانشان نبیند و گوشهایشان نشنود! و به
جای آن به موضوعات فرعی بپردازند، که آخرین نمونه از این رویکرد را میتوان
در سکوت این رسانهها در برابر تحریمهای «اس722» مشاهده کرد که با 98 رأی
مثبت و تنها دو رأی منفی در مجلس سنای آمریکا به تصویب رسید. با وجود گذشت
چند روز از این رویداد، روزنامههای اصلاحطلب به جای پرداختن به این
موضوع، ترجیح دادند همچنان علیه شهردار تهران، سپاه پاسداران، نیروهای
انقلابی و... تیتر بزنند! تا بیش از پیش مشخص شود در این رسانهها نگاه
حزبیـ جناحی بر نگاه ملی کاملاً برتری و رجحان دارد.