(روزنامه اعتماد ـ 1396/02/13 ـ شماره 3797 ـ صفحه 7)
حزب چيست؟
حزب سياسي در عامترين تعريف گروهي از افرادند كه براي رقابت در انتخابات و به دست آوردن و حفظ و گسترش قدرت در دولت گرد هم آمدهاند. احزاب اصول و برنامهها و چشماندازهايي براي نيل به خير جمعي يا تامين منافع حاميان شان دارند. با وجود تنوع و تكثر شيوه عملكرد، احزاب در سراسر جهان ويژگيها و خصايص نسبتا مشتركي دارند. بيشتر احزاب سياسي معمولا يك هسته ايدئولوژيك مشخص دارند، اگرچه بسياري از احزاب در روند فعاليتهايشان در طول زمان از ايدئولوژيهايي كه بر مبناي آن پايهگذاري شدند، فاصله ميگيرند يا ايدئولوژيهاي متفاوتي را بازنمايي ميكنند، در جوامع سياسي دموكراتي، احزاب سياسي با راي مردم به قدرت ميرسند. بسياري از كشورها مثل آلمان و هند، چند حزب سياسي مهم دارند و نظام سياسي در برخي ملتها مثل چين و كوبا تك حزبي است. در ايالات متحده در عمل يك نظام دو حزبي دارد، اگرچه تعدادي احزاب كوچكتر هم حضور دارند، اين دو حزب عبارتند از احزاب دموكراتيك و جمهوريخواه. در حال حاضر حزب «بهاراتيا جاناتا» در هند، بزرگترين حزب سياسي در جهان از نظر تعداد اعضا است.
ويژگيهاي احزاب
احزاب را ميتوان حلقه ارتباطي ميان جامعه و دولت در نظر گرفت. شايت اشنايدر در اين زمينه مينويسد: «ظهور احزاب سياسي بدون ترديد يكي از علايم مميزه و شاخصههاي اصلي حكومتها و دولتهاي مدرن به شمار ميرود. از يك سو احزاب سياسي بودند كه دموكراسي را خلق كردند؛ از سوي ديگر دموكراسي نيز تنها در صورت حضور مداوم و فعاليت مستمر احزاب سياسي قابل دوام و ماندگار است.» بنابراين احزاب سياسي يكي از اصليترين دستاوردها در عرصه سياسي انسانها به خصوص در دو-سه سده اخير هستند. بر اين اساس احزاب سياسي داراي دو جنبه هستند: از يك سو به مشروعيت بخشيدن تضادها كمك كرده و جايگاه آنها را در مناقشه عمومي مشخص ميسازند و از سوي ديگر ابزاري براي كاهش تضادها هستند.
يك نظام سياسي حزبي ويژگيهاي ساختاري مشخصي دارد كه عبارتند از:
١- نظام نمايندگي و شيوههاي انتخابات: سيستم انتخاباتي در ارتباط با نظام حزبي هر جامعه سياسي بيانگر آن است كه آرا چگونه از كرسيهاي مجالس نمايندگي و قانونگذاري بيرون بيايند. در اين خصوص با طيف گسترده و متنوعي سر و كار داريم. از يك سو سيستم نمايندگي سهميهاي يا منطقهاي وجود دارد كه در آن حتي احزاب كوچكتر نيز از امكان به دست آوردن كرسي در مجالس نمايندگي برخوردارند و از سوي ديگر با سيستم نمايندگي اكثريتي سر و كار داريم كه در آن هر حزبي كه اكثريت آرا را كسب كند، در آن صورت كل كرسيهاي نمايندگي را به خود تخصيص خواهد داد.
٢- نوسانات در توانمندي انتخاباتي احزاب سياسي: فراز و نشيبها و افت و خيزهاي موجود در توانمندي و قابليت انتخاباتي نظام حزبي از عوامل متعددي متاثر است؛ مثل شناور بودن رايدهندگان بين احزاب از عواملي چون بلوغ، مهاجرت، مرگ و مير و خودداري از انجام تعهدات و وظايف حزبي و همچنين تجديد تعهد يا تعهدزدايي يعني تحول در روند تعهدات در حوزههاي مختلف حزبي يا كاهش همهجانبه وابستگيهاي حزبي.
٣- تجزيه و چندپارگي: تعدد احزاب و امكان آبستراكسيون و تجزيه در احزاب يكي از ويژگيهاي ساختار حزبي است كه از سوي منتقدان فوايد و مضراتي براي ساختارهاي دموكراتيك دارد. براي مثال برخي از محققان تجزيه و انفكاك در ساختار نظامهاي حزبي در آستانه جنگ جهاني دوم را سبب تضعيف دموكراسي در كشورهاي اروپايي خواندند، در حالي كه برخي ديگر بر اين باورند كه تجزيه نظام حزبي عامل تضعيف دموكراسي نيست.
٤- قطببندي يا قطبي شدن: قطببندي يا قطبي شدن يكي از ويژگيهايي است كه در شرايط بحراني سياسي براي نظام احزاب سياسي پديد ميآيد و به باور برخي محققان قطببندي نظام حزبي يكي از عوامل بيثباتي و عدم كارايي است. در شرايط قطبي شده، احزاب از تعامل سازنده و رقابت سالم به تخريب يكديگر و جلوگيري از شكلگيري ائتلافهاي مثبت گام بر يدارند.
كاركردهاي حزب سياسي
مهمترين كاركرد احزاب سياسي چنان كه از عنوان و تعريف آنها نيز بر ميآيد، كسب قدرت سياسي و حفظ و گسترش آن است. اين كاركرد البته آنقدر كلي است كه ميتوان آن را بر هر كنشي در عرصه سياست نيز اطلاق كرد. بر اين اساس بايد كاركردهاي خاصتر و جزييتري براي احزاب سياسي بر شمرد كه جز از طريق آنها حاصل نميشود يا دستكم اين احزاب سياسي هستند كه در برآوردن اين كاركردها موفقتر هستند. به طور كلي كاركردهاي احزاب سياسي را در دو دسته كاركردهاي نظري و كاركردهاي عملي ميتوان خلاصه كرد.
كاركردهاي نظري احزاب سياسي را در سه سطح ميتوان مورد بررسي قرار داد:
١- در سطح جامعه به مثابه يك كل: احزاب سياسي راهكارها، ابزار و مكانيسمهاي عامي هستند كه حكام و رهبران سياسي به مدد آنها نفوذ خود را در جامعه اعمال كرده و تلاش ميكنند تا از طريق احزاب مردم را وادار سازند تا سياستها، برنامهها و اهداف آنها را بپذيرند؛ در عين حال ميتوانند به مثابه ابزاري براي اعمال نفوذ در دست جامعه يا حداقل فعالترين بخش آن باشند. بنابراين احزاب هم ميتوانند موجد تضاد باشند و هم عاملي براي حل آن.
٢- در سطح نظام سياسي: در اين سطح نقش احزاب به گونهاي ابزاريتر و عمليتر صورت ميگيرد، زيرا احزاب در اين سطح نمونه اعلاي نهادهايي به شمار ميروند كه جامعه از طريق آنها در قالب عضويت، نمايندگي و... هم خود را عرضه ميدارد و هم به مشاركت در فعاليتهاي سياسي و حضور در عرصه حيات سياسي فراخوانده ميشود. بنابراين احزاب نوعي ابزار دوجانبه براي ارتباط و نفوذ متقابل ميان رهبران و جامعه به شمار ميروند.
٣- در سطح زندگي سياسي روزمره: در اين سطح احزاب نقش عمدهاي در جذب نيروهاي جديد ايفا ميكنند. احزاب باعث تشويق و ترغيب زنان و مردان براي حضور در صحنه سياسي و مشاركت فعال در حيات اجتماعي و سياسي ميشوند. بدينترتيب زنان و مرداني كه خواهان ايفاي نقش در اداره امور جامعه خود هستند در جريان زندگي روزمره خود به فعاليتهاي سياسي جدي كشانده ميشوند.
اما جداي ازاين كاركردهاي نظري، براي احزاب كاركردهاي عملي نيز به خصوص در نظامهاي دموكراتيك ميتوان برشمرد كه از طريق آن به حفظ يكپارچگي، وحدت ساختاري، انسجام دروني و تداوم كاركردهاي نظامهاي مذكور كمك ميكنند. البته برخي از اين كاركردهاي عملي را در نظامهاي غيردموكراتيك نيز ميتوان ديد. اين كاركردهاي عملي عبارتند از:
١. تجمع منافع: احزاب به طور كلي و احزاب عمده و بزرگ را ميتوان ائتلافي از گروههاي ذينفع دانست. در فقدان احزاب هر گروه كوچك اجتماعي تنها به فكر منافع خود خواهد بود و در نتيجه در جامعه تشتت و تكثري آشتيناپذير ايجاد خواهد شد. در حالي كه احزاب با تجميع منافع امكان تحقق منافع را نيز بيشتر ميكنند.
٢- ادغام در نظام سياسي: احزاب سياسي به موازات گردهم آوردن گروههاي ذينفع تلاش ميكنند تا گروههايي را كه تا پيش از اين كنار گذاشته شده بودند، وارد نظام سياسي سازند. غالبا احزاب به منظور افزايش قدرت خود براي كسب آرا در جريان مبارزات انتخاباتي از حضور گروههاي جديد استقبال ميكنند و حتي در برنامههاي حزبي خود جايي براي آنها در نظر ميگيرند.
٣. خوپذيري اجتماعي و جامعهپذيري سياسي: احزاب به موازات مندرج كردن گروهها در نظام سياسي و در جامعه، نحوه مشاركت در بازي سياسي را نيز به اعضاي خود آموزش ميدهند. به عبارت ديگر يكي از نقشها و كاركردهاي مهم احزاب سياسي آموزش دادن به اعضا درباره نحوه مشاركت در فعاليتهاي سياسي و اجتماعي است، تا از اين طريق آنان را به سرنوشت جامعه خود علاقهمند ساخته و ميزان خوپذيري اجتماعي يا جامعهپذيري سياسي آنان را افزايش دهد.
٤. بسيج رايدهندگان: يكي از بارزترين كاركردهاي احزاب سياسي تشويق مردم به راي دادن است. در جريان مبارزات انتخاباتي، احزاب از طريق تبليغات و ابزار مختلف تلاش ميكنند تا مردم را به پاي صندوقهاي رايگيري بكشانند. بدون اين تبليغات شايد بسياري از شهروندان اصلا توجهي به قضيه انتخابات از خود نشان ندهند. در حالي كه تبليغات حزبي ميتواند در اين زمينه بسيار مفيد و موثر واقع شود، اين امر به نوبه خود باعث افزايش كارايي و مشروعيت نظام سياسي خواهد شد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=74012
ش.د9600497