محمدرضا کلهر / در سالهای اخیر روند تحولات غرب آسیا بسیار پرشتاب بوده است. در این میان کشورهای غربی و به ویژه آمریکا با مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه و حمایت از تروریستها یکی از عوامل اصلی بیثباتسازیهای موجود در منطقه هستند. این در حالی است که ایران برخلاف رویه آمریکا طی چند سال اخیر پرچمدار مبارزه با تروریسم بوده و برای بازگرداندن ثبات به منطقه تلاش بسیاری کرده است. این مسئله سبب نفوذ ایران در کشورهای خاورمیانه شده و همین مسئله نگرانی آمریکا را برانگیخته است؛ چرا که ایران در جایگاه بازیگری ضد نظم کنونی حاکم بر عرصه بیناللملل شناخته میشود، حال آنکه آمریکا به شدت طالب حفظ وضع موجود است. بنابراین کاملاً طبیعی است که این دو کشور همواره در حال برخورد با یکدیگر باشند. اما ایران برای نشان دادن حسن نیت خود حاضر به توافق هستهای با گروه 1+5 موسوم به برجام شد. در این مسیر ایران به تعهدات خود درباره برجام پایبند بود، اما آمریکا در این باره نه تنها به تعهدات خود عمل نکرده است؛ بلکه با تصویب تحریمهای پی در پی روز به روز اعتبار برجام را زیر سؤال میبرد. چرا که اساساً آمریکا تنها به دنبال گرفتن چند امتیاز از ایران نیست؛ بلکه فراتر از این خواسته آمریکا تغییر نظام سیاسی است. بنابراین سادهانگارانه است اگر بخواهیم خواستههای آمریکا را در چند مؤلفه خلاصه کنیم.
در ادامه بیاعتمادیهای آمریکا، سنای آمریکا به تازگی طرح تحريمهاي اس ۷۲۲ موسوم به «قانون مقابلۀ با اقدامات بیثباتکننده ايران ـ 2017» را به تصویب رسانده است. طرح تحریمهای اس ۷۲۲ جدیترین و جامعترین قانون تحریمی آمریکا پس از اجرای برجام است. طرح تحريمهاي ايران موسوم به« اس ۷۲۲» که اوايل فروردين ماه سال جاری سناتور باب کورکر آن را ارائه کرد، پس از آنکه در کميتۀ روابط خارجي سنا مطرح شد و با 18 رأی موافق در مقابل 3 رأی مخالف به تصويب رسید، به صحن سنا آمد و مجلس سناي آمريکا در روز پنجشنبه 25 خرداد ماه این طرح را با 98 رأی موافق و 2 رأی مخالف به تصویب رساند. این طرح که برای تبدیل شدن به قانون باید در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شده و به امضای دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برسد، افزون بر آنکه اشخاص و شرکتهاي مرتبط با برنامه موشکي ايران را در معرض تحريم قرار ميدهد، به رئيسجمهور آمريکا نيز اجازه ميدهد به بهانه حمايت از تروريسم و نقض حقوق بشر، تحريمهاي جديدي را عليه ايران وضع کند. به همین دلیل برخی از کارشناسان آن را «قانون مادر» مینامند؛ زیرا بستر اعمال تحریمهای دیگر را فراهم کرده است. گفته میشود تحریمهای جدید در سه بخش علیه ایران اعمال خواهند شد:
1ـ برنامه موشک بالستیک و تسلیحات متعارف
بر اساس این طرح، افراد مرتبط با برنامه موشک بالستیک ایران و کسانی که با آنها معامله دارند، تحریم خواهند شد. همچنین تمامی افرادی که در فروش، تأمین قطعه، تعمیر و انتقال تانک، خودروی زرهی، تسلیحات با کالیبر بالا، هواپیماهای جنگی، بالگردهای تهاجمی، کشتی، موشک و سامانههای موشکی به ایران، نقشآفرین باشند، تحریم میشوند و داراییهای آنها مسدود میشود.
به طور کلی، تمام شخصيتهاي حقوقي و حقيقي که به نوعي در توليد، دستیابی، تصاحب، توسعه، انتقال، پشتيباني مالي يا استفاده از موشکهای بالستیک و تسلیحات ذکر شده نقش دارند، تمام شخصيتهاي حقوقي و حقيقي که به نوعي با يکي از شخصیتهای بالا همکاري ميکنند، تمام شخصيتهاي حقوقي و حقيقي که براي دور زدن تحريمهاي بالا به اقدام موازي يا تأسيس شرکتهاي جديد يا هر کار ديگري دست ميزنند، همچنین تمام شخصيتهاي حقوقي و حقيقي که هرگونه حمايت مالي، کالايي يا فناورانه را براي يکي از موارد بالا فراهم ميکنند، تحریم شده و اموال آنان مسدود خواهد شد.
2ـ حمايت از تروريسم
یکی دیگر از ابعاد تحریمهای جدید به مسئله حمایت ایران از تروریسم مرتبط است. جالب است که آمریکا خود را در این زمینه مرجعی برای تروریستی نامیدن کشورها میداند. طبق تحریمهای جدید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و نیروی قدس که از عملیات تروریستی و چریکی در خاورمیانه و جنوب آسیا همهگونه حمایت کالایی، لجستیکی، آموزشی و مالی صورت میدهد، برنامه موشک بالستیک را به پیش میبرد و مرتکب نقض حقوق بشر در خارج از مرزها شده و برنامه بینالمللی برای اقدامات بیثباتساز دارد، به همراه تمام اعضا و وابستگان داخلی و خارجیاش پس از ۹۰ روز از آغاز اجرای این قانون مورد تحریم و مسدودسازی اموال قرار میگیرد. این کار طبق دستورهای اجرایی موجود ضد تروریسم و مانند آن صورت میگیرد. دولت حامی تروریسم طبق متون وزارت خارجه آمریکا تعریف میشود [نه سازمانهای بینالمللی یا هر شخص و نهاد دیگر]. این اولین باری است که آمریکا تحریمهایی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به اتهام حمایت از تروریسم اعمال میکند. آمریکا پیشتر در سال ۲۰۰۷ نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تحریم کرده بود.
3ـ نقض حقوق بشر
حقوق بشر و معیارهای دوگانه غرب در این باره نیز یکی از موضوعاتی است که طبق آن ایران تحریم خواهد شد. براساس طرح تحریمی جدید، حداکثر پس از ۹۰ روز از اجراییشدن این قانون، وزارت خارجه آمریکا باید فهرستی از افرادی که مرتکب قتل غیر قانونی، شکنجه یا هر نوع نقض حقوق بشر علیه یکی از دو گروه ذیل شده و میشوند، به کمیسیون مرتبط در کنگره ارائه دهد: افرادی که به اقدامات غیر قانونی حکومت ایران اعتراض میکنند؛ افرادی که برای دفاع، اجرا یا بهبود وضعیت آزادیها و حقوق بشر، مانند آزادی مذهب، بیان، انجمن، تجمع، محاکمه منصفانه و انتخابات دموکراتیک تلاش میکنند.
بند دیگر در این باره این است که هر کس به نمایندگی از یکی از ناقضان حقوق بشر که در بالا اشاره شد، یا از جانب او مرتکب رفتارهای یاد شده شود، مشمول اقدام دولت آمریکا خواهد شد. همچنین مسدود شدن هرگونه اموال که از سوی یکی از افراد بالا یا حتی به نفع یکی از افراد بالا به ایالات متحده یا دارایی یکی از شهروندان ایالات متحده منتقل شود نیز از جمله بندهای این تحریم جدید است.
در فصل ۹ از متن طرح آمده که رئیسجمهور حداکثر پس از ۱۸۰ روز از اجراییشدن آن و پس از آن طی هر ۱۸۰ روز باید گزارشی به کمیسیون مرتبط در کنگره ارائه دهد که در آن تمامی موارد اختلاف بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا را در اِعمال تحریمهای متنوعی که در این طرح آمده شامل شده و همچنین دلیل هر یک از این موارد اختلافی را شرح داده باشد. بدیهی است هدف طراحان این بوده که به تدریج سازوکار همراهسازی اتحادیه اروپا با تمامی تحریمهای یکجانبه در این طرح را به دست آورده و از آن برای اعمال فشار یکپارچه از سوی اروپا و آمریکا علیه ایران سوءاستفاده کنند.
تحریمهای جدید و برجام
طرح تحريمهاي ايران موسوم به اس ۷۲۲ نه تنها با روح برجام در تناقض است؛ بلکه برجام را آشکارا به ویژه در بندهای ۲9 و ۲6 نقض کرده است. بند ۲۹ برجام «هرگونه مصوبه یا اقدام اتحادیه اروپایی و کشورهای عضو و همچنین ایالات متحده آمریکا که میتواند تأثیرگذاری منفی و مستقیم بر عادیسازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران داشته و در اجرای موفقیتآمیز برجام خلل ایجاد کند» را منع میکند. البته، این بند از برجام را پیش از این نیز بارها آمریکا نقض کرده بود. این مصوبه افزون بر بند ۲۹، بند ۲۶ برجام را هم به طور آشکاری نقض میکند. در بند ۲۶ برجام آمده است: «دولت ایالات متحده در چارچوب اختیارات قانونی رئیسجمهور و کنگره، از اعمال تحریمهای جدید مرتبط با هستهای خودداری خواهد کرد.» «ریچارد نفیو»، کارشناس مسائل تحریمی و عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا چندی پیش به روزنامه هافینگتونپست گفت: «از آنجا که سپاه در بخش اعظمی از مبادلات مالی ایران دخیل است، تحریمهای جدید شرکتهای خارجی را از انجام مبادله با ایران هراسان خواهد کرد که این سبب تضعیف وعده رفع تحریمها است که در توافق هستهای به ایران وعده داده شده است.»
تحریمهای جدید و ارتباط با اقتصاد
نکته دیگر در این زمینه اینکه، برخی رسانهها ادعا میکنند که این طرح حاوی تحریمهای اقتصادی نیست، در صورتی که شاید موضوع تحریم یا همان بهانه اعمال تحریم، اقتصادی نباشد؛ اما همه تحریمها فارغ از آنکه برای چه موضوعی وضع شدهاند، از جنس اقتصادی هستند؛ یعنی تنبیهات در نظر گرفته شده برای آن اقتصادی است. در همین طرح انواع تنبیهات اقتصادی از بلوکهشدن داراییها در خاک آمریکا تا ممنوعیت ارائه خدمات بانکی به فرد یا نهاد تحریمی گنجانده شده است. از سوی دیگر همانطور که گفته شد در این طرح با قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست سازمانهای تروریستی، به رئیسجمهور آمریکا تکلیف شده است که سپاه را مشمول تحریمهای دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ قرار دهد. با قرار گرفتن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی ذیل دستور اجرایی فوقالذکر، تمامی نهادهای سپاه، تروریستی محسوب خواهند شد. این در حالی است که قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) با بیش از ۲۵۰۰ شرکت اقتصادی همکاری میکند، که با قرار گرفتن در فهرست تحریمی آمریکا همه این شرکتها مورد تحریم قرار خواهند گرفت.
از سوی دیگر، افراد و نهادهایی که ارتباط کاری با سپاه دارند، به موجب دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ باید تحریم شوند و در فهرست تحریمی آمریکا که با عنوان SDN List شناخته میشود، قرار گیرند. وقتی یک فرد یا نهاد ایرانی در فهرست تحریمی SDN قرار میگیرد به موجب قانون تحریمیIFCA 2013 مشمول تحریمهای ثانویه بانکی میشود و هیچ مؤسسه مالی اجازه ارائه خدمات بانکی مستقیم یا غیر مستقیم به آن فرد یا نهاد تحریمی را ندارد. با این حال، بانکهای خارجی از همکاری با بخش عظیمی از شبکه اقتصادی کشورمان منع خواهند شد که همین موضوع سبب میشود وضعیت شکنندهای که پس از برجام شکل گرفته است، متزلزل شده، ریسک سرمایهگذاری خارجی در ایران را افزایش دهد و اقتصاد ایران را با محدودیتهای بیشتری روبهرو کند.
اهداف واقعی آمریکا از تحریمهای جدید
توانمندی موشکی ایران سبب شده است تا موازنه قدرت در منطقه کاملاً به سود ایران تغییر کند؛ چرا که در جهان کنونی دیگر کشورها مایل یا قادر به پیاده کردن نیرو برای مبارزه با دشمنان خود نیستند. از این رو با شلیک موشک به مواضع دشمنان حمله میکنند. نمونه واضح در این زمینه حمله موشکی اخیر ایران به مواضع داعش در دیرالزور بود که به انهدام مقرهای داعش منجر شد. در واقع، عملیات اخیر سپاه به خوبی نشان داد که یکی از مؤلفههای مهم ایران برای بازدارندگی همان قدرت موشکی است که آمریکا بارها سعی کرده است با روشهای مختلف مانع از گسترش برنامه موشکی ایران شود. توان موشکی ایران آن هم توان بومی با چرخۀ تولید فراگیر اساسیترین سهم را در قدرت دفاعی کشور دارد. آمریکاییها توان موشکی ایران را نه فقط یک مسئلۀ امنیتی، بلکه یکی از مؤلفههای تأثیرگذار بر قدرت ملی و منطقهای ایران میدانند و توقف رشد این قدرت را در دستور کار خود داشته و دارند اما جمهوری اسلامی ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقۀ شکننده از نظر امنیتی و روبهرو بودن با تهدیدات مختلف باید توان دفاعی خود را به ویژه در زمینۀ موشکی تقویت کند. به همین دلیل آمریکا در تحریمهای جدید بندی را اضافه کرده است که بر اساس آن افراد مرتبط با برنامه موشک بالستیک ایران و کسانی که با آنها معامله دارند، تحریم خواهند شد. این مسئله به خوبی اوج هراس از برنامه موشکی ایران را نشان میدهد.
اما یکی از دلایلی که به نظر میرسد سبب طرح تحریمهای جدید در آمریکا شده است به رشد فزاینده جایگاه ایران در منطقه مرتبط است؛ چرا که در سالهای پس از انقلاب آمریکا تلاش زیادی برای سد کردن نفوذ ایران در منطقه صورت داد که با موفقیت همراه نبود. کشورهای غربی، ایران را در جایگاه بازیگری تجدیدنظرطلب که خواستار تغییر نظم کنونی در جهان است مهمترین دشمن خود میشناسند. از سوی دیگر حکام عربی نیز الگوی حکومتی ایران که بر مردمسالاری دینی تأکید دارد را برای خود تهدید میدانند. از این رو این دو گروه از بازیگران در برابر ایران نوعی «اتحاد طبیعی» دارند و در تلاشند تا از قدرتیابی بیشتر ایران در منطقه جلوگیری کنند. اما این تلاشها نتوانسته است در سه دهه گذشته با موفقیت همراه شود و ایران همچنان در حال ارتقای قدرت مادی ـ معنوی خود در منطقه است. در همین راستا هنری کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا در مصاحبهای، ایران را قدرت بزرگ خاورمیانه و به لحاظ راهبردی بسیار قوی توصیف کرده است. وی معتقد است که ایران اکنون به لحاظ راهبردی قدرت بسیار زیادی دارد.
باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا نیز در دوران ریاستجمهوری خود درباره جایگاه منطقهای ایران اعلام کرد، ما اکنون با قدرتی منطقهای طرف هستیم که در حملات و تجاوزات نامتقارن و نامتعارف و نیابتی خوب است و این موضوعی است که ما به همراه یکدیگر میتوانیم با آن مقابله کنیم و آن را متوقف کنیم. طلالبنعبدالعزیز شاهزاده سعودی در گفتوگو با شبکه خبری فاکسنیوز که در آلمان انجام شده بود، ضمن اعتراف به قدرت نظامی برتر ایران گفته بود؛ ما به همپیمانان خود اعلام کردهایم که با تهدید و تحریک ایران قمار نخواهیم کرد، چون تمایل نداریم که درهای آتش جهنم را به روی خود باز کنیم. ایران، یمن نیست و نیروهای ایرانی میتوانند طی ۲۴ ساعت زیرساختها و نیروی نظامی عربستان را نابود کنند. این جایگاه منطقهای که در حال ارتقا است سبب شده تا آمریکا و متحدان او تمام تلاش خود را برای سدِ نفوذ قدرت ایران در منطقه به کار بگیرند. بنابراین طرح تحریمی جدیدی را آماده کردهاند که به دلیل فراگیری آن به «طرح مادر» معروف است.
پایان سخن
طرح موسوم به «قانون مقابله با اقدامات بیثباتکننده ایران ـ 2017» پس از تصویب در مجلس سنا برای تبدیل شدن به قانون باید در مجلس نمایندگان آمریکا نیز تصویب شود و سپس به امضای «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا برسد.
طرح جدید سناتورها که در صورت تبدیل شدن به قانون، تحریمهای غیر هستهای علیه ایران را افزایش میدهد، به طور کلی سه محور اصلی دارد: 1ـ تحریمهای موشک بالستیک؛ که اشخاص دخیل در برنامه موشکی بالستیک ایران و کسانی که با آنها داد و ستد دارند را هدف تحریم قرار میدهد. 2ـ تحریمهای جدید تروریسم؛ تحریمهایی مرتبط با تروریسم را علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعمال میکند و به طور مشخص قوانینی علیه افرادی تدوین میکند که در حال حاضر به بهانه حمایت ادعایی ایران از «تروریسم» تحریم هستند. 3ـ اجرای تحریم تسلیحاتی؛ رئیسجمهور آمریکا را ملزم میسازد تا دارایی افراد و نهادهای درگیر در فعالیتهای خاص مرتبط با تأمین، فروش یا انتقال تسلیحات منع شده و مواد مرتبط به آن از ایران را توقیف کند.
با آنکه تهیهکنندگان طرح تأکید دارند که لحن پیشنویس به نحوی است که در اجرای توافق هستهای ایران و گروه 1+5 خللی ایجاد نمیکند، اما کارشناسان مسائل تحریمی حتی در آمریکا درباره مغایر بودن آن با این توافق هشدار دادهاند. برای نمونه، «آدام زوبین»، معاون وزیر خزانهداری سابق آمریکا چندی پیش در نامهای خطاب به نمایندگان کنگره هشدار داده بود این پیشنویس توافق هستهای با ایران را تضعیف کرده و در روابط آمریکا با متحدانش اخلال ایجاد خواهد کرد. زوبین نوشته این تحریمها «با توجه به اینکه دستکم مغایر با روح برنامه جامع اقدام مشترک دیده خواهند شد، موجب واکنشهای وحشتناکی در داخل ایران و با متحدان ما خواهد شد.» در مجموع، به نظر میرسد که آمریکاییها درصدد تحمیل رژیم جدیدی از تحریمهای موشکی به ایران هستند تا حتی اگر بر پایه الحاقیه دوم قطعنامه 2231 تحریمهای بینالمللی ایران در حوزه موشکی پس از هشت سال لغو شد، باز هم همچنان سایه تحریمهای یکجانبه موشکی بر سر ایران باقی بماند. در یک جمعبندی کلی میتوان طرح جدید تحریمی کنگره علیه ایران را چکیده تمام انتقادات پیشین محافل داخلی آمریکا نسبت به برجام دانست. در حقیقت، آمریکاییها تلاش میکنند تا امتیازاتی که به وسیله برجام نتوانستند به دست بیاورند را با این قانون عملی کنند. بنابراین دولت ایران باید نسبت به این طرح اقدامات کاملاً متناسب را انجام دهد؛ چرا که این طرح در صورت تصویب نهایی یکی از بزرگترین موجهای تحریم را علیه ایران در پی خواهد داشت.
برخلاف تصور اولیه که تحریمهای این طرح برای تحت فشار گذاشتن سپاه پاسداران و سوق دادن دولت ایران برای پشتیبانی نکردن از اقدامات منطقهای و فعالیتهای موشکی این نیروی نظامی است؛ اما جامعیت این قانون به تدریج شامل تمام نهادهای جمهوری اسلامی ایران میشود.